سارق طلاهای زن همسایه در ایستگاه اعدام
شهروند : مرد جوان که با وسوسه سرقت طلاهای زن همسایه دست به جنایت تلخی زده است در لیست سیاه اعدامیها قرار گرفت.
ساعت ۱۷:۴۵ پنجم مرداد ماه از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، وقوع یک فقره قتل در خیابان پنجم نیروی هوایی به کلانتری ۱۲۸ تهران نو اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری و تیم بررسی صحنه قتل پلیس آگاهی و انجام بررسیهای اولیه مشخص شد زنی به نام مرضیه بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده و پسر یک سالهاش در حالیکه سرو صورتش خونی بود برای چندین ساعت در کنار جسد مادرش به بازی مشغول بود. همسر مرضیه نخستین فردی بود که پیش روی کارآگاهان قرار گرفت. او به ماموران گفت: ۹صبح بود که از خانه خارج شدم. میخواستم سر کار بروم. در داخل پارکینگ با یکی از همسایهها برخورد کردم که او نیز قصد داشت تا محل کارش برود. سوار خودرو زانتیای او شدم. من را به محل کارم رساند. غروب از سر کار برگشتم. پس از بازکردن در آپارتمان ناگهان با پسر یکسالهام روبهرو شدم که سر و صورت و بدنش کاملا قرمز بود. ابتدا تصور کردم که صورت وی به علت بازی با لوازم آرایشی همسرم قرمز شده اما پس از ورود به منزل ناگهان با جسد خونآلود همسرم روبهرو شدم. بیدرنگ از همسایهها کمک خواستم و سریعا با اورژانس تماس گرفتیم و زمانیکه تیم پزشکی اورژانس در محل حاضر شد به ما اعلام کردند که همسرم به قتل رسیده است.
تحقیقات پلیسی
جنایت معمایی بود. ماموران با آغاز رسیدگی به پرونده، به بررسی فرضیههای مختلف پرداختند. در حالیکه زوایای پیچیده این جنایت در دستور کار پلیس قرار گرفته بود، مشخص شد که مقدار زیادی از طلا و جواهرات متعلق به مرضیه از داخل اتاق خواب به سرقت رفته است. با این سرنخ، این فرضیه قوت گرفت که عامل جنایت با انگیزه سرقت به خانه زن جوان رفته و در یک درگیری خونین زن جوان را قربانی انگیزه سرقت کرده است.
با مشخص شدن انگیزه جنایت و با توجه به «وجود چشمی روی در آپارتمان» و همچنین «وجود آیفون تصویری در ورودی»، فرضیه وقوع جنایت توسط مرد آشنا قوت گرفت و به همین علت تحقیقات از همسایهها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت؛ همزمان و پس از گذشت ۲روز از تاریخ وقوع جنایت، یکی از همسایهها همراه پسرش به مقر پلیس رفت و ادعا کرد که طلاهای مرضیه داخل جاکفشی آنها پیدا شده است.
بررسی دوربین مداربسته
کارآگاهان با مراجعه به ابتدای کوچه محل سکونت زن جوان، به بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته بانکی پرداختند؛ بررسی تصاویر نشان داد که همسر مرضیه به همراه یکی از همسایهها، سوار خودرو زانتیا از کوچه خارج شده بود اما در ادامه بررسی تصاویر مشخص شد که خودرو زانتیا دقایقی بعد مجددا به داخل کوچه بازگشته است.
با توجه به تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته بانکی، کارآگاهان به تحقیق از مرد همسایه به نام محمود ۳۰ ساله پرداختند؛ محمود به کارآگاهان گفت: «روز حادثه، همسر مرضیه را در پارکینگ دیدم؛ او را سوار خودرو کردم. پس از طی مسیر کوتاهی او را پیاده و در ساعت ۱۰صبح به محل کار خود رفتم.»
دستگیری مرد آشنا
با توجه به ادعاهای محمود کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که او ساعت ۱۱:۳۰ در محل کارش حاضر شده است؛ محمود که به تناقضگویی دست زده بود ۱۳ مرداد ماه دستگیر شد. کارآگاهان با انجام تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی یک طلافروشی در منطقه نیروی هوایی شدند که محمود اقدام به فروش مقداری طلا و جواهر به مبلغ ۱۰میلیون تومان در آن کرده بود.
همسر محمود مورد بازجویی قرار گرفت و به ماموران گفت: با تماسهای مکرر از طلافروشی متوجه شدم که همسرم مقداری طلا فروخته است؛ موضوع را از همسرم جویا شدم. ادعا میکرد که طلاها را در داخل جاکفشی پیدا کرده و فروخته است به همراه همسرم به طلافروشی رفتیم و پس از بازپس گرفتن طلاها، با همدیگر آنها را تحویل پلیس دادیم.
جنایت هولناک
با توجه به اطلاعات بهدست آمده در مسیر تحقیقات، محمود که چارهای جز اعتراف نداشت لب به بیان حقیقت گشود و در اعترافاتش با اشاره به انگیزه مالی، به کارآگاهان گفت: «اوایل سال جاری بود که در بازار اقدام به خرید و فروش مقداری لوازم و وسایل خانه کردم اما حساب و کتابهایم درست از آب در نیامد و در زمان وصول چکها متوجه شدم که چکها، یکی پس از دیگری در حال برگشت خوردن هستند و همین موضوع انگیزه اصلی من برای سرقت طلا و جواهرات از خانه همسایه مان شد.»محمود در ادامه به کارآگاهان گفت: «روز جنایت، از خانه خارج شدم. داخل پارکینگ متوجه شدم گوشی تلفن همراهم را داخل خانه جا گذاشتهام. در زمان برگشت به منزل، همسر مرضیه را دیدم که از من خواست تا او را به محل کارش برسانم. به منزل آمدم تا گوشی تلفن همراهم را بردارم که متوجه شدم مرضیه در خانهاش را بهخوبی نبسته و باز مانده است. با توجه به مشکلات مالی، وسوسه شدم که از منزل وی سرقت کنم. شوهر مرضیه را در نزدیکی محل کارش پیاده کردم و سریع به خانه برگشتم. از لای در که هنوز باز بود، صندوق طلاجاتی را که روی دراور بود دیدم؛ داخل خانه شدم و طلا و جواهرات را برداشتم اما در حین خروج از منزل، ناگهان مرضیه که تازه از خواب بیدار شده بود از اتاق خارج شد و مرا دید. شروع به سروصدا کرد. در حالیکه ترسیده بودم، گردن و دهانش را گرفتم و محکم فشار دادم و او را به سمت اتاق خواب بردم که بیحال شد و افتاد. بدن نیمهجانش را به داخل حمام کشاندم و برای اطمینان از مرگش به آشپزخانه رفتم و با برداشتن چاقو چند ضربه به سینه او زدم. در حالیکه پسر بچه یکساله خواب بود پا به فرار گذاشتم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۱دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و مرد جنایتکار به ریاست قاضی عزیزمحمدی پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای جلسه اولیایدم مقتول برای قاتل تقاضای قصاص کردند. همسر مرضیه به قاضی گفت: فرزندم چند ساعت گرسنه کنار مادرش بود. تا چند روز زیر ناخن پسرم رد خون مادرش وجود داشت. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت که با قبول اتهامش گفت: در خانه مرضیه کامل بسته نمیشد و با وزش باد باز میشد. روز حادثه قرص ترامادول مصرف کرده و حال خوبی نداشتم. وضع مالیام نیز آنقدر خراب نبود که به خاطرش سرقت کنم. وقتی صندوقچه جواهرات را دیدم وسوسه شده و وارد آپارتمان شدم. هنگام فرار، زن جوان از دستشویی خارج شد و شروع به سروصدا کرد. جلوی دهانش را گرفتم که بیحال روی زمین افتاد. بعد از آشپزخانه چاقویی برداشته و چند ضربه به او زدم. زمان قتل متوجه حضور کودک خردسال نشدم. پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه وارد شور شده و متهم را به قصاص، ۳ سال زندان و ۷۴ضربه شلاق محکوم کردند. با اعتراض متهم پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم مجازات مرد جنایتکار را تایید کردند.