هورا بکشیم، فحش ندهیم!
عصر ایران؛ احسان محمدی - «فوتبال مهمترین چیز بیاهمیت این دنیاست»- کارلو آنجلوتی.
بعد از پایان دو مسابقه نیمهنهایی «بایرن مونیخ – رئال مادرید» و «چلسی- اتلتیکو مادرید» درحالیکه «مانوئل نویر» دروازهبان آلمانی در میانه زمین «سرخیو راموس» را - که با دو گل دردناک باعث شکست تیمش شده بود در آغوش گرفته بود و با او حرف میزد- سایر بازیکنان به هم خسته نباشید میگفتند و متمدنانه لباسهایشان را به رسم یادگاری عوض میکردند.
در همان دقایق اما فضای مجازی به زبان فارسی پر بود از فحش و توهین هواداران این دو تیم به هم؛ جوان ترها به جان هم افتاده بودند، قطار واژههای آب نکشیده را نثار بازیکنان محبوب یکدیگر میکردند، گاهی هم که احساس میکردند این حرفها حق مطلب را ادا نمیکند، به خانواده و رفتگان همدیگر ناسزا میگفتند!
یعنی هوادار ایرانی «فرانک ریبری» به خودش حق میداد حتی به خانواده هوادار ایرانی «ژاوی آلونسو» توهین کند! فحاشی و به کار بردن واژههای 18+ دو ایرانی هم زبان و هم میهن و هم فرهنگ در هواداری از دو بازیکن فرانسوی و اسپانیایی! این فحاشیها البته دامان نویسندگان ورزشی را هم میگیرد که در نقد یک تیم یا بازیکن خارجی یادداشت مینویسند. کافی است به کامنت هایی که اجازه انتشار مییابند نگاه کنید!
خانمها و آقایان!
ستارههای فوتبال را دوست داشته باشید، از بازی آنها لذت ببرید، به هیجان بیایید و فریاد بزنید اما به خاطر آنها به هموطن خودتان توهین نکنید! باور کنید بسیاری از مردم دنیا فکر میکنند ایران یک کشور بیابانی است که شترها در آن تردد میکنند و نفت زیادی دارد. همین! این تمام شناخت آنها از کشور ماست. به غرورمان بر بخورد یا نه این ماجرا ,واقعیت دارد. حتی «بسیاری» از دانش آموخته های آن هم اینگونه فکر میکنند چه رسد به فوتبالیستهایی که خیلی اهل مطالعه نیستند.
فکر نکنید آنها از دم مزه کباب ایرانی با دوغ و ریحان را چشیدهاند و دلشان ضعف می رود برای ستونهای ریخته و نریخته تخت جمشید و هر شب برای اینکه دریاچه ارومیه پر آب شود دعا میکنند!
در باور شهروندان عام خارجی ایران به خاطر پارهای رفتارها و نحوه انعکاس آن در رسانهها حتی اگر کشور معروفی باشد کشور محبوبی نیست. چه دلیلی دارد به خاطر بازیکنانی که حتی حاضر نیستند به ما فکر کنند به همدیگر فحاشی کنیم؟
در نمونهای آشکار « پائولو مالدینی» فوق ستاره فوتبال ایتالیا وقتی همراه تیم پیشکسوتان میلان به تهران آمد، با آنکه شاهد بود نیمه شب هزاران نفر به استقبال او در فرودگاه آمده بودند و نامش را در خلال مسابقه با تمام وجود فریاد میزدند حتی حاضر نشد در گفت وگوی تلویزیونی حاضر شود. گفت پولش را بدهید حرف میزنم! بی آنکه فکر کند در این کشور و در روزهای اوجش هزاران دختر و پسر پوستر او را به دیوار زدند و شب با رویای دیدنش به خواب رفتند.
او مثل تمام بازیکنان دنیای حرفهای بیش از آنکه به دل هوادارانش فکر کند به حساب بانکیاش میاندیشد.
باور کنید «پپه» و «کریستین رونالدو» و «مورینیو» حتی اگر نقشه جهان را وسط زمین فوتبال روبه رویشان پهن کنید بعید است به آسانی بتوانند ایران را پیدا کنند چه رسد به اینکه برایشان مهم باشد سبد کالا به شما تعلق گرفته است یا نه! مهم باشد که «حمیدرضا رسایی» به جای شما فکر میکند و قانون مینویسد یا «خاتمی» حق ندارد برود به مراسم خاکسپاری «ماندلا».
فوتبال یا سیاست، هنر یا تاریخ فرقی نمیکند؛ دوست داشته باشید و لذت ببرید اما به خاطر کسی که برایتان تب نمیکند نمیرید و دیگران را نکشید!
هورا بکشیم اما فحش ندهیم آن هم به هموطن خودتان به خاطر فوتبالیست سرزمینی دیگر...