آیا مردم ارومیه حاضر هستند از باغات خود برای نجات دریاچه ارومیه بگذرند؟
محمد بابایی می نویسد
پارسینه : اگر یک طرح ملی برای نجات دریاچه ارومیه تدوین شود، آیا مردم شهرنشین ارومیه حاضر به همکاری با آن خواهند بود؟ رضایت خواهند داد کمی از امکانات رفاهیشان کم شود؟ یک سوزن کوچولوئی هم به خودمان بزنیم.
در تهران و تبریز و خیلی از شهرهای بزرگ، ثروتمندان باغی و ویلائی در اطراف شهر دارند. اکنون قیمت زمین در لواسان از بسیاری نقاط تهران نیز گرانتر است و از قدیم هم گفتهاند دارندگی و برازندگی. اما این موضوع در ارومیه فقیر و غنی نمیشناسد.
مقارن با ورود محصولات کارخانه سیتروئن فرانسه، زندگی تیپیکال شهرنشین ارومیهای نیز تغییر یافت. صبح تا ظهر سر کار میرفتند. بعدازظهر و بعد از صرف نهار و استراحتی کوتاه، به اتفاق همسر و فرزندان سوار ماشین محبوب ژیان میشدند و به باغ خود در اطراف شهر میرفتند و سخت مشغول فعالیت میشدند. اکنون فقط ژیان با پراید جایگزین شده است.
در ارومیه داشتن باغی در اطراف شهر، استثناء نیست، قاعده است. اما آنچه این باغداران زحمتکش تولید میکنند، به معنای واقعی کلمه به درد عمه آنها میخورد.
اگر اندکی مهربانتر باشند، برای اقوام دورتر تهراننشین مثل من هم گاهگاهی یک سبد انگور و گلابی و هلو و خیار و شلیل و سیب میفرستند.
بزرگترین دغدغه بسیاری از آنها در حال حاضر بهرهمند شدن از آب رودخانه شهرچای است که از صدای موتور آب راحت شوند. البته بسیاری برق دارند. این آبخواران و زمینکشاورزیخواران، هیچ خاصیتی برای اقتصاد شهر و منطقه ندارند. عموماً هزینهای که برای باغ میکنند به مراتب بیش از آن چیزی است که برداشت میشود.
لطفاً ایراد نگیرید که در ارومیه نیستی و بیخبر از اوضاع، پشت فیسبوک نشستی و تز صادر میکنی. مطالعه میدانی مگر شامل چند نفر میشود؟ تمام فامیل مادری من متعلق به محال بکشلوچای و جاده معروف امامزاده است.
در این فامیل پرتعداد حتی یک خانواده هم سراغ ندارم که باغی در اطراف شهر نداشته باشند. و یک خانواده هم سراغ ندارم که اگر کل باغ آنها خشک بشود، اندکی ضرر کنند.
هیچکدام کشاورز حرفهای نیستند. فقط آبخوار و زمینکشاورزیخوارانی هستند که هر سال محصولات تابستانی آنها در همان ایام عید به شخته (سرمازدگی) میرود.
تمام فامیل پدری من متعلق به محال باراندوزچای است. البته وضع این محال اندکی بهتر است. چند نفری را سراغ دارم که از راه کشاورزی ارتزاق میکنند. اما مابقی آنها نیز آبخوار و زمینکشاورزیخوارند.
به مرکزیت ارومیه و به شعاع حدود سی کیلومتر، یافتن کشاورزی حرفهای امر بسیار دشواری است. اما همه اهالی شهرنشین باغات و محصولاتشان را طی سال، چندین و چند بار غرق آب میکنند و مثلاً در حال کشاورزی هستند.