لحظات اعدام فرزانه در زندان چه گذشت؟

روزنامه اعتماد نوشت: سحرگاه دیروز مقابل زندان مرکزی اصفهان حرف، حرفِ مرگ و زندگی بود. طبق آنچه از قبل اعلام شده بود قرار بود فرزانه قصاص شود. پدر و مادر فرزانه شب قبل خواب به چشمان‌شان نیامده بود. آنها از چند ساعت قبل خودشان را جلوی در زندان رسانده بودند. گوشه‌یی کز کرده و منتظر بودند. دل توی دل‌شان نبود. قرار بود دخترشان تا چند ساعت دیگر اعدام شود.


پدر فرزانه مدام قدم می‌زد و کلافه بود. مادرش هم گوشه‌یی نشسته و دعا می‌خواند. آنها یک بار دیگر هم این شرایط را تجربه کرده بودند. درست یک ماه قبل هم فرزانه پای چوبه‌دار رفت اما پدر شوهرش در حالی که طناب‌دار دور گردن عروس سابقش بود یک ماه برای ادامه زندگی به او مهلت داد. پدر و مادر فرزانه امیدوار بودند این‌بار هم پدرشوهر سابق دخترشان به او فرصتی دوباره برای زندگی بدهد یا اینکه معجزه‌یی اتفاق بیفتد و دخترشان بخشیده شود.

بیم و امید یک لحظه پدر و مادر فرزانه را رها نمی‌کرد. زمان به سرعت برای‌شان می‌گذشت. چند دقیقه بعد خودرویی مقابل در زندان توقف کرد و مردی از آن پیاده شد. چهره مرد برای‌شان آشنا بود. او همان کسی بود که 11 سال قبل برای خواستگاری از فرزانه به خانه آنها رفت. او پدرشوهر سابق فرزانه بود.

مادر فرزانه با دیدن او به سال‌ها قبل رفت. زمانی که دخترش در 15سالگی لباس عروسی به تن کرد و پای سفره عقد نشست. آن روز پدر شوهر فرزانه تور سفید را از روی تازه عروسش کنار زد تا برای نخستین‌بار او را ببیند. اما این‌بار قرار بود عروسش را پای چوبه‌دار ببیند و طناب‌دار به گردنش بیندازد.

وقتی او پدر و مادر فرزانه را دید راهش را به سمت در زندان کج کرد. پدر و مادر فرزانه دوان دوان به دنبالش رفتند. پدر و مادر فرزانه به دست و پایش افتادند و شروع به التماس کردند. مادر فرزانه ضجه می‌زد تا شاید دخترش قصاص نشود. اما مرد در تصمیمش مصمم بود و خیلی سریع از جلوی آنها گذشت و وارد زندان شد.

دیگر هوا گرگ و میش شده بود. یک آمبولانس از در زندان گذشت و با بسته شدن در آهنی، شمارش معکوس آغاز شد. پدر و مادر فرزانه می‌دانستند این آمبولانس برای چه وارد زندان شده است. این نشان می‌داد تصمیم اولیای دم برای اجرای حکم جدی است. دیگر فقط یک معجزه می‌توانست از اجرای حکم جلوگیری کند. مادر فرزانه فریاد می‌کشید تا شاید دخترش در آن سوی دیوارهای بلند زندان برای آخرین مرتبه صدایش را بشنود. هیچ‌کس از داخل زندان خبر نداشت. معلوم نبود در آنجا چه اتفاقی افتاده و پدر شوهر فرزانه در آخرین لحظه چه تصمیمی گرفته است.

نور آفتاب از دیواره شرقی زندان پیدا شد اما هنوز به درستی معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است. دیگر نایی برای مادر فرزانه باقی نمانده بود. او به دیوار تکیه داده و منتظر بود تا خبری از دخترش بیاید. بالاخره با روشن شدن هوا در آهنی بار دیگر باز شد. همان آمبولانسی که ساعتی قبل وارد زندان شده بود خارج شد اما این‌بار فرزانه روی برانکارد آن آرام گرفته بود. پدر فرزانه سرش را بین دو دستش گرفته بود و اشک می‌ریخت. وقتی آمبولانس از جلوی زندان دور شد دیگر امید این زن و شوهر برای دیدن دوباره دخترشان رنگ باخت.

فرزانه دخترش را ندید

مادر فرزانه که بعد از قصاص دخترش در شرایط روحی بدی به سر می‌برد عصر دیروز درباره اجرای حکم به «اعتماد» گفت: یک روز پیش از اجرای حکم همراه شوهرم به زندان رفتیم. دخترم حال بدی داشت. گریه می‌کرد و قسم می‌خورد که بی‌گناه است.

او می‌گفت قاتل «الف» است و او مجبور شده قتل را بر عهده بگیرد. او گفت خون شوهرش ناحق ریخته شده و حالا هم خودش بی‌گناه است. دخترم روی پاهاش بند نبود و به زحمت حرف می‌زد. او می‌گفت آخرین خواسته‌اش پیش از اعدام دیدن دخترش است. او می‌گفت بعد از دستگیری فاطمه را ندیده و آخرین خواسته‌اش دیدن او است. ما هم این خواسته را به مسوولان و پدر شوهر فرزانه گفتیم اما فایده‌یی نداشت و فرزانه تا آخر هم نتوانست دخترش را ببیند»

این زن درباره اجرای مراسم قصاص نیز گفت: «من و شوهرم هر چه به دست و پای اولیای دم افتادیم فایده‌یی نداشت. آنها قبول نکردند که دخترم را ببخشند دخترم به آخرین خواسته‌اش هم نرسید.»

از اجرا شدن حکم خوشحالم

در سوی دیگر پرونده پدرشوهر فرزانه قرار دارد که به گفته خودش شخصا حکم را اجرا کرد. او که پیش از گشوده شدن این پرونده رابطه خوبی با عروسش داشت دیروز چند ساعت بعد از اجرای حکم قصاص درباره چگونگی اجرای حکم به «اعتماد» گفت: «از اینکه این حکم اجرا شد خوشحالم چرا که بالاخره حق به حق‌دار رسید.»

این مرد درباره لحظه‌یی که فرزانه را پای چوبه‌دار دید، گفت: «وقتی او را دیدم التماس و گریه می‌کرد اما کسی نبود که به حرف‌هایش توجه کند. التماس‌هایش بی‌فایده بود. او باید قصاص می‌شد. من خودم حکم را اجرا کردم.»

او درباره اینکه حالا بعد از اجرای حکم عروس سابقش چه احساسی دارد، گفت: «خوشحالم. چون عدالت اجرا شد. زمانی که پسرم را کشت باید فکر این روز را می‌کرد.»

پدرشوهر سابق فرزانه درباره اینکه این ماجرا را چگونه برای نوه 8 ساله‌اش بازگو می‌کند نیز گفت: «به وقتش همه‌چیز را برای نوه‌ام می‌گویم. او از دو سالگی پیش من است و از این به بعد هم پیش خودم می‌ماند. این موضوع به خودم مربوط است که چه کار می‌کنم.»

فرزانه که در 15 سالگی با شوهرش احمد ازدواج کرده بود متهم بود روز 10 بهمن ماه سال 86 شوهرش را در خانه‌شان واقع در اصفهان به قتل رسانده است. او در مراحل مقدماتی بازجویی اتهام قتل را برعهده گرفت و گفت چون شوهرش به او تهمت می‌زد ناخواسته دست به چنین کاری زده است. به این ترتیب با درخواست خانواده احمد از سوی قضات شعبه 17 دادگاه کیفری استان اصفهان به قصاص محکوم و این رای نیز در دیوان‌عالی کشور تایید شد.

با وجود تایید این رای، فرزانه یک ماه پیش در نامه‌یی گفت که قاتل شوهرش مردی به‌نام «الف» است. او گفت: «الف» که دوست شوهرش بود قاتل اصلی است.

فرزانه در این نامه نوشت: «روز حادثه الف به خانه‌مان آمد و در حالی که شوهرم خواب بود او را کشت. او گفت همسرش را طلاق می‌دهد تا با من ازدواج کند. او من را مجبور کرد قتل را گردن بگیرم. الف گفت که اگر خودم را به عنوان قاتل معرفی کنم به خاطر بچه‌ام قصاص نمی‌شوم. او علاوه بر این من را تهدید کرد که اگر این ماجرا را برای کسی بازگو کنم خودم و خانواده‌ام را می‌کشد. من هم از ترس قبول کردم. حالا می‌خواهم همه‌چیز را بگویم» .

با وجود این نامه به حرف‌های فرزانه توجهی نشد و سرانجام پرونده او پای چوبه‌دار بسته شد.

یادداشت کوتاه عبدالصمد خرمشاهی وکیل قاتل

اعاده دادرسی هم کارساز نشد و پرونده زندگی فرزانه مرادی همراه با پرونده اجرای حکمش همزمان مختومه شدند. در این سطور مختصر سرآن ندارم که دوباره جزییات پرونده را کالبد شکافی کنم و دنبال نواقص شکلی و ماهیتی پرونده باشم چرا که دیگر موضوع از هر حیث اعتبار امر مختومه را پیدا کرده است.

اما نکته‌یی که ناگزیر هستم دوباره و ده‌باره روی آن انگشت بگذارم طرح این سوال است که چرا فرهنگ عفو و بخشش و گذشت در جامعه ما هر روز کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود‌؟

شکی نیست که قصاص حق ولی دم بود و او از حقی که قانون به او داده بود استفاده کرد و طبعا کسی معترض اعمال حق قانونی او نمی‌تواند باشد اما جای تعجب است که چرا پدر‌شوهر فرزانه بی‌اعتنا به وساطت و درخواست ده‌ها و صدها نفر مبنی بر گذشت او از مرگ فرزانه باز عجولانه و مشتاقانه صندلی‌دار را از زیر پای فرزانه می‌کشد و راضی از گرفتن انتقام به زعم خود اعلام می‌کند که از این کار خوشحال است. چرا این همه اصرار بر عدم گذشت‌؟

‌ای کاش پدر‌شوهر فرزانه که یک بار هم چندی پیش تا پای چوبه‌دار او را برده و طعم تلخ مرگ را به او چشانده بود این‌بار از مرگ فرزانه گذشت می‌کرد و اجازه می‌داد که او دوباره به آغوش زندگی باز‌گردد... دختر 9 ساله فرزانه که شش سال پیش پدرش را در این حادثه از دست داده بود این‌بار نیز شاید با وجود میل باطنی‌اش مادرش را از دست رفته می‌بیند. به راستی پدر بزرگ او در آینده چه پاسخی به او خواهد داد؟

+43
رأی دهید
-111

دنیای وحشی - تهران - ایران
واقعااااااااااااااااااااااااااا قضاوت کردن درچنین شرایطی بسیاررررررررررر دشوار است و من شخصاااااااااااااااا هرگز نمیتوانم درچنین مواردی به راحتی قضاوت کنم و فقط میدانم که دلم برای هردوطرف عمیقاااااااااااااااااا میسوزد و به درد می آید و نگران حال دختری که از این ازدواج ناکام برجای مانده است که معلوم نیست او از چه سرنوشتی برخوردار باشد .لعنت خدا برجامعه و فرهنگی که نمیتواند ریشه حوادث های مشابه این ماجرا را بیابد که بلکه ریشه اش را خشک کنند تا دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم .
‌چهارشنبه 14 اسفند 1392 - 23:27
perser68 - فلوریدا - امریکا
تٔف به انسانی‌ که مادر نوه خودش رو می‌کشه و انقدر سادیسمی تشریف داره!حالا به پسرت رسیدی؟ننگ به رژیمی‌ که چنین قوانین ضدّ انسانی‌ رو اجرا میکنه!
‌چهارشنبه 14 اسفند 1392 - 23:47
dark.chocolate - زوریخ - سوییس
من خیلی‌ توی یو کی کامنت نمیزارم ولی‌ اینجا نتونستم. واقعاً برای اون آقای پدر شوهر از ته قلبم آرزوی بد بختی می‌کنم ، و براش متاسفم که نوهٔ خودش رو بی‌ مادر کرد!! تازه میگه به خودم مربوطه!!! واقعاً برات متاسفم آقای محترم! مطمئنم از اون آدم‌هایی هستی‌ که ریش پشم هم داری. متاسفم که با این کارت انسانیت رو زیر سوال بردی.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 00:22
halk_35 - لیوواردن - هلند
در اینکه اون زن اشتباه کرده و بخاطر هر چیزی که ما بدرستی از آن مطلع نیستیم شوهرش رو کشته شکی نیست . اما کاش پدر شوهرش بخاطر نوه اش گذشت میکرد . یا حداقل میگذاشت برای اخرین بار بچه رو ببینه .
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 01:53
MIRZADEH I ESHGHI - دوسلدورف - آلمان
چه رمانس‌هایی‌ مینویسه این ایرانیان یوو کی‌ برای قاتل ها.رجوع شود به رمانس قبلی‌ درباره قاتلی مظلومی که به زن حامله‌ای تجاوز کرده بود و باعث قتل بچه در شکم مادر شده بود و پای چوبه دار فحاشی میکرد و مأمور دولت رو کتک میزد و مامانش رو میخواست ببینه و ندید.منتظر رمان‌های بعدی عاشقانه بعدی درباره بیجه و خفاش شب و عقرب سیاه باشید.با تضمین چکیدن اشک تمساح پس az پایان مراسم اعدام.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 01:57
Ali Mardan khan - تورنتو - کانادا
حالا اعدامش کردى و گذاشتیش یه خروار خاک خیالت راحت شد و همه چى حل شد!! تو که درد از دست دادن فرزندچشیده بودى و براى همین خون جلوى چشماتو گرفته بود، دیگه چراحاضر شدى یه پدر و مادر دیگه ام بهمین درد دچار بشن!! گناه اینا این وسط چى بود؟؟ابابا این iranianuk هم با این نحوه نوشتنتش اشک مارو دراورد!!تف به این روزگار لأکردار
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 02:18
Amir.mosafer - لیورپول - انگلستان
همه این حرفها درست اما. به نظر شما تکلیف زنی که به گفته خودش با دوست شوهرش رابطه داشته و أقدام به قتل شوهرش کرده چی میشه. ایا اسم این زن مادره که پدر بچه خودش و میکشه. گیرم که رضایت میدادند. اما حق اون مردی توی خونه خودش به دست زنش کشته شده چیه.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 02:09
گلسان - تهران - ایران
پیرمرد کثافت، اگه واقعا بی گناه باشه چی؟ چطوری شبها میتونی بخوابی؟ بی رحم حیووووون ، دل سنگ حتی از خوندن این متن أب میشه چه برسه به دیدن اون صحنه ، تف به شرفت بیاد بی شرف
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 05:15
acemeace - کلن - آلمان
برای من هم قضاوت بسیار سخته، و نمی تونم بگم اگه من یه پسر داشتم و پسرم توسط عروس و دوست پسرش بابت دقایقی حس لذت بین اونها به قتل می دسید چه حسی پیدا میکردم. شما چه می کردید؟؟؟؟ أیا عروسم با این حسی که به یک انسان داشت میتونست تکفل نوه ام رو به عهده بگیره؟ لحظه عروسی مجدد عروسم با مردی که دوتایی نقشه قتل پسرمو کشیده بودند باید نقل به سرشون میریختم؟ من اینجا از هیچی دفاع نمی کنم، ولی کسانی که سریعا این پدر را مجازات می کنند باید یه کم بیشتر بهش فکر کنند. مسلما برای این پدر هم این تصمیم ساده نبوده.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 05:58
acemeace - کلن - آلمان
تصمیم قتل اون شوهر برای این گرفته شده بوده تا از یک طرف مادر فرزندشو برای خود نگه بداره و بعد هم با ثروت ناچیز مرد زندگی بهتری داشته باشند. اگر زندگی با دوست پسر مرد اینقدر واسه اون زن مهم بود آیا طلاق و ترک هر چیزی که از اون زندگی بود برای زن ممکن نبود؟؟؟ یه مرد اگه بدونه که پارتنرش به اون علاقه ای نداره حاضر به ادامه زندگی با اون زن نخواهد بود. اون پدر هم از این همه فکر قطعا مریض روحی شده. این گزارش که یه طرفه نوشته شده و برای جلب حمایت خواننده از اون زن کشته شده است. غیر از این من هیچگاه نمی تونم راجع به این قضیه چیزی قضاوت کنم.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 06:33
araz 32 - تبیلیسی - گرجستان
ای جماعت جو گیر ,,,طبق قوانین کشوری که زندگی میکنید ,,,آیا حضانت این بچه رو به مادرش میدادن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟. اصلان بچه ای که زیر دست یه مادر قتل و خیانت کار بزرگ بشه ,آیندش چی میشه ؟؟؟؟؟؟
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 06:48
massoudoslo - اسلو - نروژ
چه سیستم قضایی عجیب و غریب و بیماری درست کرده اند در ج.اسلامی که مادری قبل از اعدامش نتوانست فرزندش را برای آخرین بار ببیند !! بسیاری از قوانین و باور های مدنی و اجتماعی غلط و ضد انسانی در ایران نهادینه شده چنانکه پدری داغدیده و عصبانی این حق عجیب و غریب را پیدا میکند که قاتل فرزندش را نبخشد و بتواند شخصا زیر پی قاتل را زیر چوبه دار خالی کند !!
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 07:22
azadeh11 - آمستردام - هلند
از کامنت‌های شما عزیزان واقعا لذت بردم . که طرفدار اعدام نیستید ، و مثل یک انسان به این مشکل جامعه نگاه می‌کنید الان طرف درهای اعدام می‌آیند و شروع میکنند. ،،
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 07:48
Berdia - تهران - تهران
تف بر شرفت مرد کثیف که گذشت نکردی، از تو کثیفتر در دنیا نیست
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 07:50
nushin-alman - برونسچویگ - آلمان
اینکه اون زن جان یک مرد را گرفته یه طرف ماجراست و طرف دیگر ،خود خانم هست که ندانسته و با تمام سادگیش این قطع را گردن گرفته البته اگر قتل را آن پسر انجام داده. اشتباه از زن بوده و باید به جزای عملش برسه ، اما قتل یک مادر که یک فرزند ۲ ساله داره ، قساوت قلبی یک پدر بزرگ را نشان میده،با عدم این زن یون پسر زنده نمی‌شه و مطمئنا یون پدر هم قلبش آروم نمیگیره بلکه تا عمر داره اون کودک جلوی چشمانش، جای مادر و پدرش حرف می‌زنه. و این آقا مطمئن باشه که وقتی‌ اون دختر بزرگ شد نفرتیجیبی میگیره از پدر بزرگ
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 08:01
reza1212 - ارنم - هلند
آقایون که خودتون دم از بخشش میزنین یک لحظه فکر کنین که این برای خودتون پیش اومده آیا می‌بخشین یا نه کسی‌ که عدم میکش باید اعدام بشه کسی‌ که تجاوز می‌کنه باید اعدام بشه یکم قاضی خوبی‌ باشین نه برای خوش اومدن دیگران چیزی بگین
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 08:29
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
این جلاد مغرض تنها به خاطرِ ارضای خوی سبوعیت خود و عمدا حکم اعدام را دوبار برای این زن اجرا کرد، ارواحِ اون افکارِ خبیثت , خوشحالی‌ که عدالت اجرا شد ، تو اگر عدالت حالیت میشد بنا به گفته همان قانونِ قصاص ، که اگر بگذرید به تقوا نزدیکترید رفتار میکردی نه اینکه نه اینکه فرسنگها از تقوا دور شوی و برای انتقامِ بیشتر او را دو بار زجر کش کنی‌ آنهم با قضاوتِ خودت، که هم به عنوانِ جلاد رفتار کردی و هم به عنوانِ قاضی، آخوندها را هنوز نشناخته ائی تا بدانی‌ چرا از حکمِ قصاص پیروی میکنند، یا اینکه اصلا چرا برای مردم از قانون شرعیات استفاده میکنند اما برای خود بر خلافِ آن ، آنها در رابطه با اعمالِ خود یک حکم شرعی به اسمِ اینکه اسلام در خطر است مانند فتنه و غیره میچسبانند تا هم به زعم جهلانه خود سرِ خدا را کلاه بگذارند و هم بر سرِ مردم , تا با آزادی عملِ بی‌ انتها هر کاری , انجام دهند بدون هیچ جوابگویی، اما در این موارد, اختیارِ تام به مردم داده تا هم خونِ محکوم که حکمش به یقین نرسیده به گردنشان نیفتاد هم مردم را به خونِ هم تشنه و آغشته کنند ....
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:10
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
...2- تا به جایِ یکبار مانندِ این جلاد دو بار قصاص از آن خوشحال و راضی‌ هم بوده اسمِ عدالت بر آن نهند. این جلاد بارِ اول هم , فریبکارانه تصمیم گرفت یک‌ماه به این زن فرصت دهد, فقط به صرفِ شکنجه و انتقامِ بیشتر، کسی‌ که همسرِ این زن را کشته به احتمالِ قریبِ به یقین یا از وابستگان بسیار بسیارِ مرد مقتول بوده یا حکومتی، این قضیه کاملا بودار است، به همین خاطر آن فرد, در صورت بروز دادنِ حقایق از سوی این زن او را تهدید به قتل با خانواده اش کرده ، امیدوارم خانواده این زن تا روشن شدنِ موضوع از پا ننشینند ، تمام این مدارک مستندِ روزنامه‌ها و حتی نظراتِ مردم را آرشیو کرده تا در آینده وقتی‌ فرزند این دو به سنّ قانونی‌ رسید به او نشان دهند که شستشوی مغزی این جلاد بی‌ اثر شود..
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:11
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
....3-, علاوه بر آن حال که مادرش قصاص شد، قانون باید مساوی برای آنها برگزار شود، تا آنها هم باید بتوانند نوه‌شان که یادگارِ دخترشان است را ببینند و به این جلاد که برای قبضه کردن نوه اش ، عروسِ خود را قصاص کرد فرصت میدان داری بیشتر ندهند ، اگر پسرش کشته شد مادرِ این بچه هم به دست این پدر بزرگِ جلاد به قتل رسیداو باید بداند با هر محاکمه غیرِ عادلانه به جامعه زهر تزریق می‌کند، خاک بر سرِ این سیستمِ کثیف و انسانهایی که از این سیستم تبعیت میکنند، ...
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:12
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
...4- قاتلِ کوتوله آن دخترِ نخبه ایرانی در امریکا ، با اعتراف خودِ او و صحنه قتل، جرمش هنوز با دقت و حساسیت در حالِ بررسی است تا به حقوقِ محکوم اجحاف نشود, بعد این جلاد خود قاضی میشود به گونه ائی که انگار در ماجرا حضور داشته و حکمِ اعدام را از قصد به جای یکبار دوبار در موردِ او اجرا می‌کند! اسمِ آن را هم میگذارد عدالت ! عدالت زمانی‌ اجرا میشود که عللِ حادثه کاملا به طرف باز گردد نه اینکه طرف هم شریکِ جرمِ اصلی‌ داشته باشد هم عللِ نوع ازدواج و رسمِ جامعه او را به جائی بکشاند که در توطئه ائی اینگونه گرفتار شود، ننگ بر این جلادِ قاتل.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:12
agha-javad - تهران - ایران
کشور ما دچار نادانی و خشم انسانهاست که هر روز وقایع تلخ شنیده می‌شه. آگاهی‌ از کشور رخت بسته و به جاش نادانی‌ حاکم شده. هیچ انسانی‌ حق کشتن نداره، چون طبیعت بخشیده بنأً به دلیل عمیقی که وظیفه ما انسانهاست آنرا کشف کنیم، تنها وظیفه طبیعت است که مرگ را حاکم بر موجودی کند. انسانی‌ که ضرری به جامعه میزند، باید به دور از آن جامعه قرار گیرد اما هنوز در طبیعت و نه در زندان که بتواند مسئولیت زندگیش را بدست آورد. متاسفانه بشر هنوز بربریک رفتار مینماید و این مسیر تلخ هزاران سال دیگر نیز طول می‌‌انجامد تا آگاهی‌ رفته دوباره کم کم برگردد.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:45
klopatra7 - دوسلدورف - آلمان
MIRZADEH I ESHGHI - دوسلدورف - آلمان حق با شماست یاد وقتی افتادم که وصیت نامه زورگیری که یکی را با قمه زده بود و اعدام شد را گذاشتند. من با اعدام موافق نیستم. ولی طرف چگوارا هم نبوده که وصیت نامه شو اینجا میذارید. کلا بهتره با این مسایل منطقی و کارشناسانه برخورد بشه تا اینکه بعد از هر اعدامی یک داستان سوزناک درست کنیم و اینجا بذاریم. متاسفانه ما ایرانیها زیاد منطقی نستیم به قول معروف با یه قوره سردیمون میشه با یه مویز گرمیمون.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:46
zahra50 - اتاوا - کانادا
وقتی شوهرش به قتل رسید کسی از این داستانهای پر سوز و گداز سرهم نکرد.وقتی پدر بچه اش را کشت به این فکر نکرد آینده دخترش چی میشه و چطوری باید براش توضیح بده چه اتفاقی افتاده...حالا خودت کشتی یا کس دیگر به هرحال تو راضی به مرگ یک انسان شدی.و هرگز بیگناه نبودی و نیستی.ضمنا با اعدام مخالفم ولی به پدری که فرزندش رو الکی و به خاطر هوس کشتن باید حق داد
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:49
zahra50 - اتاوا - کانادا
تازگی ها خبرنگارها و مقاله نویسها از این راه کسب شهرت و احتمالا درآمد میکنند و داستانسرایی و جنبه عشقی عاطفی به یک جنایت کثیف دادن شده کارشون.چنان از لحظات آخر زندگی یک زن هوسباز کثیف و آدم کش مقاله تهیه میکنند که انگار مریم مقدس رفته به درک...
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 09:51
parastooeshge - توکیو - ژاپن
اگر حرفی بزنیم مگین اگر خواهر و مادر تو ن رضایت می دادی اما به نظرم باید اون کسی را که زوری اینها را به عقد هم داروه محاکم شود پدر و پدر شوهر بی شرفشون اخ این چه پدر ومادری هستن که بچه هاشو ن روزی پا ی ا عدام می برند
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 11:04
wato wato - شیراز - ایران
آخه چرا حکم خیانت مرگ هست زن با رفیق یارو پریده مرده باید چنتا فوش آبدار بحش بده بچه رو ورداره بره زنه احمق چرا باید ادم بکشه راه واسه تلاق گرفتن زیاده یا شاید باید راه تلاق را آسان کنیم تا قتل نشه
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 11:01
آزاده هبوط - ملبورن - استرالیا
همه چیز به خودش مربوطه؟؟؟ واقعا که تف تو این دین و ادیان فسیل شده
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 11:22
بهزاد ملبورن - ملبورن - استرالیا
خندم میگیره از بعضی از کامنتها من مخالف اعدامم ولی کاش اونایی که به اون پیره مرد که به گفته خودش تا قبل از این جریان با عروسش خوب بوده حق میدادن یا خودشونو جاش میزاشتن پاره تنش تو خونه خودش تویه خواب با دست عروس و دوست پسر عروسش ناجوان مردانه کشته شده برأیه یه حوس من که مو به تنم سیخ میشه خودمو میزارم جایه اون پیره مرد
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 15:07
marineboy - لس انجلس - امریکا
این مثلا پدر هم دستش به خون آلوده است. هر چند آن زن دار کشتن شوهرش همدستی کرده و مجرم است، اما وقتی‌ همدستش راست راست راه میرود، چرا باید این یکی‌ کشته شود؟ چه آدم سنگ دل و نفهمی بود که از دار زدن دیگری احساس شادی می‌کند. پس چرا یقه‌ آن مردکِ آدمکش را نگرفتی؟ حتما ازشان پول خوبی نصیبت شد.
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 16:12
marineboy - لس انجلس - امریکا
برای کسانی‌ که چشم بسته حکم کشتن انسانها را میدهند از سوره بقره: اى افرادى که ایمان آورده‏ اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسى از سوى برادر (دینى) خود، چیزى به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروى کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او ( قاتل) نیز، به نیکى دیه را (به ولى مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگار شما! و کسى که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکى خواهد داشت. (۱۷۸)و براى شما در قصاص، حیات و زندگى است، اى صاحبان خرد! شاید شما تقوا پیشه کنید. (۱۷۹).
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 16:20
کبوترپران - دوبی - امارات
خدارحمتش کنه ای کاش بخشیده میشد
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 17:47
datis - سن دیگو - امریکا
این زن به شوهرش خیانت کرده، با دوست شوهرش پنهانی رابطه دشتر، تازه زده شوهر بدبختو تو خواب کشته، حالا میگین چرا پدر شوهر رضایت نداده؟ خودتونو یه لحظه جای اون پدر بذرید، به نظر من حقش مرگ بود، کسی‌ که نه مادر خوبی‌ هست نه زن خوبی‌، قاتلم هست باید بمیره
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 18:32
windy1234 - لندن - انگلستان
این خانه از ریشه بی بنیان است.تو این جامعه نکبت زده آخوندی طوری برنامه ریزی شده که مردم یا گرسنه یا آواره یا مفنگی یا قاتل و مزدور بار بیان، این برنامه فرهنگی رو35 ساله دارن روش کار میکنن که هر سال نتیجش باشکوهتر میشه. بیچاره اون پیر مردی که جگرگوشه اش رو از دست داده ،و بیچاره اون دختری که در بچگی به خانه شوهر رفته و بیچاره تر اون بچه ای که پدر بزرگش قاتل مادرش و مادرش قاتل پدرشه .. پدیده شوهر کشی هر روز بیشتر میشه چون زنها از حقوق و پشتیبانی مادی و معنوی بعد از طلاق برخوردار نیستند پس شوهر رو میکشن هم بچه رو از دست ندن،هم حرف فک و فامیل پشتشون نباشه و هم نیاز مالی نداشته باشن . اگر قوانین وفرهنگ سازی درستی داشتیم شاهد افزایش روز بروز این پدیده نبودیم ولی افسوس که این یکی از نتایج انقلاب شکوهمند اسلامیست
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 18:06
New Idea - لندن - انگلستان
اولا به اون پیر مرد لعنت نفرستید چون اون زادهٔ یک جامعه مریضه..به اون قانونی‌ لعنت باید فرستاد،که این قدرت رو به من نوعی میده که واسه زندگی‌ یک نفر دیگه تصمیم بگیرم و از اون بدتر حتا خودم اجراش کنم!!ضمنا واسه توجیه خودتون ،اینقدر نگید خودتو جای اون بذار،جای اون نذار.آدم تعجّب میکنه!شما گمون میکنی‌ که قانون واسه چیه پس(البته درستش)؟!من شاید یکی‌ کیف پولم رو هم بزنه،بخوام از عصبانیت بکشمش.ولی‌ قانون!!نمیذاره.. کوتاه اینکه،یک انسان هرگز در جایگاهی‌ نیست که جون یک انسان دیگه رو بگیره...تمام
‌پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 20:51
marineboy - لس انجلس - امریکا
قبول کنیم مردم ما مشکل دارند، مشکل خودمان هستیم. بسیاری از قوانین جزایی در قرآن در دوران امروزی منسوخ یا تعدیل شده و بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی آنها را بکار نمیبرند. مردم ایران اما در قرن بیست و یکم، از سو چپ و راست به قرآن و دستورهایش ایراد میگیرند، از سوی دیگر میگویند این ها را خوب شد که دار زدند و باید میکشتند. در حالیکه قرآن دو راه را پیش پا گذاشته و بخشش را برتر دانسته و مردم را به بخشش نصیحت میکند. حال بگویید کی افکارش خشن تر و سنگدل تر است؟ چرا همین مردم موضوع بخشش که پیش میاید از طالبان هم بدتر میشوند و خون را باید با خون بشویند.قبول کنیم ریشه بدبختی و نکبت و فاجعه های احتماعی از خودمان است که حاضر نیستیم بگذریم و ببخشیم.
جمعه 16 اسفند 1392 - 09:30
marineboy - لس انجلس - امریکا
همین مردم کله سحر با قابلمه دیزی و تخمه فامیلی راه میفتند تا مراسم اعدام را ببینند. وقتی هم که یک موجودی در ان بالا در حال جان کندن است، کف و سوت و کل زدنشان گوش آسمان رو کر میکند. در بیشتر کشورها آدمکش را به زندان میندازند تا بپوسد، در ایران شوی اعدام براه میندازند تا یک مشت مریض روانی و جنسی از جان کندن دیگری ارضا شوند.
جمعه 16 اسفند 1392 - 13:54
کوروش مهری - یزد - ایران
تا وقتی که ما ایرانیا یاد نگیریم فکر کنیم و مطالعه و فقط دهن گشادمون رو باز می کنیم و آشغال پراکنی می کنیم علت مخالفت با اعدام رو نمبفهمیم و فقط تراوشات گندیده مغزیمون رو که حرفای مزخرف آخوندی و مذهبی پر کرذه بیرون میریزیم فرق نمیکنه که زن باشیم یا مرد(مثل بعضیا!!)داخل باشیم یا خارج
جمعه 16 اسفند 1392 - 15:43
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
اگر مردِ مقتول در یک لحظه در خواب کشته شد، این زن از ۱۵ سالگی که ناخواسته زن این مرد شد روحش مرد، علاوه بر اینکه پدر شوهرِ قصی القلبِ او چندین مجازات را نسبت به او که حتی در جرمش یقین نداشت انجام داد، علاوه بر دو بار اعدام او ، بچه اش را شش سال از او دور کرد و او را شش سال به حبس انداخت، او که قصاص میخواست چرا همان اول او را قصاص نکرد ، بعد با خوشحالی‌ می‌گوید عدالت اجرا شد، خدا میداند در این مدت پدر و مادرِ این زن و خودش چه روزگاری داشته اند، من از جنایت بیزارم مخصوصاً که اینگونه ناجوانمردانه باشد و در خواب پدرِ بچه ات را حتی با شراکت در نقشه به قتل برسانید فاجعه است، که باز هم خدا از پشتِ پرده با خبر است شاید همه کاره همان مردِ قاتل بوده ، اما پدر شوهر این زن روی ِ هر چه قاتل را سفید کرد، موافق دیدارِ فرزند این زن با او نیستم که کودک اذیت میشد و از نظرِ روحی‌ بهم می‌ریخت، اما مخالفِ صد در صدّ اینهمه مجازاتِ چند جانبه و زجر کش کردنِ شش ساله و از آخر دوبار اعدام هستم...
جمعه 16 اسفند 1392 - 20:50
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
... امیدوارم خداوند با سخت‌گیری و عدالتش با این قاتل که اسمِ خود را پدر گذاشته رفتار کند، خانواده این زن هم دیگر نباید شرمنده باشند چون هم دخترشان به جایِ یکبار چهار بار قصاص شد و هم این مرد قتل است از حقِ دخترشان کوتاه نیایند، جدا کردن فرزند ، حبس و دو بار قصاص ، میشود چهار مجازاتِ وحشتناک.
جمعه 16 اسفند 1392 - 20:50
کوروش مهری - یزد - ایران
shirzan e irani - استکهلم - سوئد-خداوند قبلا واسه کسی کاری نکرده از این به بعد هم منتظر نباش!!
‌سه شنبه 20 اسفند 1392 - 18:33
کوروش مهری - یزد - ایران
New Idea - لندن - انگلستان-احسنت کاملا موافقم
‌سه شنبه 20 اسفند 1392 - 18:36
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.