دندانگ: عجیبترین مرز کره شمالی
لوسی ویلیامسون
بی بی سی
کره شمالی یکی از منزوی ترین کشورهای جهان است، به همین جهت شانس برخورد با افرادی که آنجا زندگی می کنند، بسیار کم است. ولی شهر مرزی دندانگ، از این قاعده مستثنی است. در این شهر بازرگانان، پیشخدمت ها و راننده های کره شمالی را می توان دید که بعضی از آنان حتی به زبان انگلیسی صحبت می کنند و آواز می خوانند.
این شهر مرزی چین، حال و هوای یک شهر ساحلی را دارد و عبور قایق ها در رودخانه و نیز مشاهده عروس و دامادهایی که جلوی دوربین عکاسی ژست گرفتهاند، سبب شده که فضای خشک و سرد شهر تا حدی تعدیل شود.
چراغ هایی که در طول ساحل نصب شده اند من را به یاد اروپا می اندازد. صدای موسیقی از دوردست به گوش می رسد و باد امواج موسیقی را با خود می برد.
هنگامی که روی پلی که بر فراز رودخانه باریک یالو،است ایستاده و به اطراف نگاه می کنید مشکل است باور کنید که کره شمالی در ساحل دیگر این رودخانه قرار دارد.
وقتی در سئول زندگی می کنید، این تصور که "منطقه غیرنظامی اعلام شده" تنها نوع مرزی است که کره شمالی دارد، آسان است.
اولین باری که شخص به این باریکه غیر مسکونی که عرض آن تنها ۴ کیلومتر است، قدم می گذارد، مشاهده سلاح های آماده برای شلیک و فضای دلهره آور، شخص را شوکه می کند.
ولی هنگامی که صحبت از مرزهای کره شمالی می شود، دندانگ این شهر مرزی چین است که عجیب تر از همه است.
فضای اینجا کاملا متفاوت است. هیچ نوع از تدابیر امنیتی به چشم نمی خورد و از گاردهای مسلح که در ساحل رودخانه گشت زنی می کنند خبری نیست. درساحل رودخانه هیچ سیم خارداری، لااقل در طول بخش متعلق به چین، دیده نمی شود.
ساحل دیگر رودخانه چنین خصوصیاتی را ندارد؛ آنچه که دیده می شود کارخانه های از کارافتاده و ساختمان هایی به رنگ گل و لای است که در زمین های پوشیده از خار و خاشاک بنا شده اند. یکی از ساکنان محلی دندانگ به من گفت در چهل سال گذشته کمتر تغییری در این وضعیت ایجاد شده.
او گفت تنها ساختمان های جدیدی که احداث شده انبارهایی هستند که برای نگاهداری کالاهایی است که از چین آورده می شوند.
ولی شهر دندانگ، دروازه کره شمالی برای تماس با جهان و نیز کسب درآمد است.
به همین دلیل، این شهر مملو است از شهروندان کره شمالی که شماری از آنان مقامات حزبی هستند و عده دیگری بازرگان و پیشخدمت هایی که دولت با آنان قرارداد بسته است.
اگر من به شما بگویم بیشتر کارکنان هتل من تنها با زبان کره ای آشنا بودند نه چینی؛ متوجه خواهید شد که چه تعداد زیادی از شهروندان کره شمالی به دندانگ می آیند.
خروج از کره شمالی برای تمام شهروندان این کشور منزوی، ممنوع نیست.
هنگام صرف صبحانه با چند نفر از اعضای طبقه نخبه پیونگ یانگ، آشنا شدم.
در کافه هتل، در کنار من سه مرد میانسال نشسته بودند. نه تنها لباس های آنها تقریبا متحدالشکل بود، مدل موهایشان هم مثل هم بود وروی یقه کت هر سه نفر آرم هایی که تصویر رهبران کره شمالی روی آن بود، به چشم می خورد. استفاده از این آرم ها اجباری است.
آنان به من گفتند که سرمایه دار هستند و برای انجام معامله به چین آمده اند واضافه کردند که اطلاعات بیشتری به من نخواهند داد.
دندانگ، محل سودآوری برای بازرگانان کره شمالی است و نگاهی به بارانداز کنار ساحل این موضوع را ثابت می کند.
در این محل کامیون های متعددی دیده می شود که محموله آنها کالاهایی است که هر دو طرف خواهان آنند مانند زغال سنگ و سایر منابع طبیعی که از کره شمالی خارج شده ومصالح ساختمانی و تجهیزات که وارد کره شمالی می شود.
از کامیونداران چینی که سرگرم بازی شطرنج در کنار بارانداز بودند سراغ رانندگان کامیون کره شمالی را گرفتم. به من گفتند بهتر است قبل از رسیدن رانندگان کره ای محل را ترک کنیم و گرنه مشکل پیش خواهد آمد.
ولی به هر حال ما آنها را پیدا کردیم. حتی اینجا نیز موضوع امتیازاتی که منحصر به طبقه مخصوصی است دیده می شد. کامیونداران کره شمالی در محل دیگری که مخصوص مقامات حزبی است غذا می خوردند. این محل شامل چندین نهارخوری کوچک بود که در کنار یک شاهراه در حومه شهر قرار داشت.
شماری از رانندگان کامیون کره شمالی در محلی که پاتوقشان بود جمع شده بودند و در حال نوشیدن و سفارش دادن غذاهای گران قیمتی شامل گوشت و سبزیجات بودند.
برخلاف انتظار، آنها خیلی دوستانه رفتار می کردند. یکی از آنها گفت از کره شمالی می آید و امروز دوباره به آنجا برمی گردد.
من سعی کردم مکالمه طولانی تری با او داشته باشم ولی رانندگان بیشتری از راه رسیدند و من ناگهان متوجه شدم هیچ یک از کسانی که سر میز نشسته اند حتی به من نگاه هم نمی کنند.
ولی درس باارزشی گرفته بودم؛ این که در دندانگ، رستوران ها محل بسیار مناسبی برای ملاقات با شهروندان کره شمالی است. به همین جهت برای خوردن شام به یک هتل زنجیره ای رفتم که توسط خود دولت کره شمالی اداره می شود.
در آنجا ما خوش شانس تر بودیم. دو پیشخدمت جوان زن، با ما شروع به صحبت کردند وبا یکی از رانندگان محلی ما سرصحبت و شوخی را باز کردند. آنها از من سئوال کردند که آیا ازدواج کرده ام یا نه و این که چند کلمه زبان کره شمالی را کجا یاد گرفته ام.
عوامل کره شمالی عده ای را جهت شغل گارسونی برای ماه ها و حتی سال ها به دندانگ می فرستند. این عوامل رفت و آمدهای آنها را تحت نظر دارند و دستمزد آنها را جمع آوری می کنند که بیشتر آن در اختیار دولت قرار می گیرد.
از یکی از این گارسون ها پرسیدم که آیا تفاوتی بین کره شمالی و چین وجود دارد؟
در پاسخ گفت: "در کره شمالی مردم با هم کار می کنند اما چینی ها به طور انفرادی کار می کنند."
ولی شباهت هایی هم بین دو ملت وجود دارد. هم چینی ها و هم مردم کره شمالی نمی توانند در برابر جاذبه یک سوپر مارکت مدرن بریتانیایی مقاومت کنند.
شعبه سوپرمارکت تسکو چندین سال است که در دندانگ دایر شده، و محصولات مارک این سوپرمارکت به خانواده های ثروتمند چینی و همچنین مسافرانی که از کره شمالی می آیند عرضه می شود.
برای مشتریان تسکو در بریتانیا منظره عجیبی است که روغن خوراک پزی و بسته های حاوی پای مرغ ارزان قیمت، در کنار چای کیسه ای عرضه شود. صابون و شامپو و کاغذ توالت در میان شهروندان کره شمالی مشتریان زیادی دارد.
هنگامی که در روی پل نیمه خراب رودخانه یولا، که یادبودی از جنگ کره است راه می رفتم وسط راه ایستادم و به اطراف نگاه کردم.
از اینجا می توانستم صدای موسیقی را که از بارها و کلوب های دندانگ بلند می شد، بشنوم و چراغ های نئون را که با فرارسیدن شب روشن شده بودند ببینم. درست مثل این بود که یک لاس وگاس کوچک در کنار رودخانه سر بلند کرده.
برای شخص این سئوال پیش می آید که شهروندان کره شمالی که از ساحل ساکت و تاریک آن سوی رودخانه به این منظره نگاه می کنند، چه فکر می کنند؟