شعر بهتر است یا نثر؛ بحث ادبی در روسیه کشته داد
+5
رأی دهید
-8

عکس مزار میخائیل بولگاکوف،نویسنده روس-ادبیات روسیه بخشی از مهمترین آثار کلاسیک جهانند
بحث ادبی مستانه بین دو شهروند روسیه به قتل یکی از آنان توسط دیگری انجامید.
بر اساس گزارشها مردی ۵۳ ساله در شهر ایربیت، در منطقه اورال، در حال مستی و حین بحثی ادبی یک مرد ۶۷ ساله را با ضربات چاقو کشته است.
آنها در منزل یکی از آشنایانشان مشغول نوشیدن و بحث درباره فرمهای ادبی بودند.
مقتول معتقد بوده است که تنها میتوان نثر را "ادبیات واقعی" دانست، در حالی که متهم به قتل علاقه زیادی به شعر داشته است.
او پیش از این معلم بوده است و پس از قتل در خانه یکی از نزدیکانش پنهان شده بود.
قربانی این حادثه خود نویسنده بوده است و برخی از آثارش در مطبوعات محلی چاپ شده بود.
حدود چهار ماه پیش نیز بحث فلسفی در یک آبجوفروشی در روسیه به تیراندازی منجر شده بود.
nimaaa - نیویورک - امریکا
واقعا محفل شاعرانه بوده
جمعه 11 بهمن 1392 - 11:36
adamat - خارکف - اکراین
*ادبیات روسیه بخشی از مهمترین آثار کلاسیک جهانند* - چنین چیزی نیست!. اینها همه بخاطر تبلیغات کمونیست ها بوده که ادبیات قبل و بعد از دوران خودشان را، اینهمه بالا بردند و در بوق و کرنا کردند. قبلا هم گفته بودم که کلا کمونیستها در یک چیز خیلی موفق بودند و آنهم ایجاد شرایط حبابین برای تبلیغات پوشالی از خودشان میباشد. هنوز که هنوزه و با گذشت بیش از ۲۲ سال از تجزیه و انحلال حکومت مرکزی شوروی، اینها کار تبلیغاتشان را انجام میدهند و در خیلی موارد، کودکانه و ابلهانه ترین روشها نیز انتخاب میکنند!. تنهاترین نویسنده ی روس که در اصل هم دورگه بوده و بخاطر همین مساله، خیلی هم مورد رفتارهای نژاد پرستانه در زمان خودش قرا میگرفته، الکساندر پوشکین میباشد. قلم این مرد با احساس در زمینه ی داستان نویسی، همانند صادق هدایت میباشد. یعنی وقتی آثار این دو بزرگوار را میخوانید، انگار که کنارتان نشسته اند و داستانهایشان را خودشان برایتان تعریف میکنند. و اما در زمینه ی شعر رمانتیک، حافظ بزرگ ما، سخن اول و آخر جهان است.
جمعه 11 بهمن 1392 - 12:42
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
نثر روسیه حرف ندارد بی انصافی است اگر آن را در نظر نگیریم، چطور میشود آثار تولستوی ، آنتون چخوف را ندیده گرفت، یا کارگردانهای بزرگ روسی با فیلمهای بی نظیرشان.
جمعه 11 بهمن 1392 - 22:34
adamat - خارکف - اکراین
shirzan e irani - استکهلم - سوئد. با درود خدمت شما. وقتی صحبت از مقایسه بمیان میآید، کار سخت میگردد. من خودم آثار سینمای دوران شوروی را خیلی دوست دارم و بطور خاص اگر بگویم، فیلمهای استاد *الدار ریازانف* بسیار با مفهوم و خوش ساخت هستند، درست همانند سینمای دهه شصت در ایران خودمان. اما همانگونه که گفتم، در زمینه ی ادبیات و همچنین هنر، هر کشوری و فرهنگی، نمونههای درخشان خود را دارا هست. پس ادبیات روس هم، یکی در کنار بقیه میباشد، اما نه برتر از آنها. به هر حال این دیدگاه شخصی من هست. سلامت باشید هموطن گرامی.
جمعه 11 بهمن 1392 - 23:01
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
adamat - خارکف - اکراین -درود بر شما، نظر من این است که به واقع ادبیات روسیه باز تاب جهانی دارد از وابستگی به حزب و گروه فراتر است چه بسا بسیاری از آثار به روسیه تزاری باز میگردد نه شوروی سابق و افکار کمونیستی و در نظر نگرفتن این واقعیت کم لطفی به این آثار است، متأسفانه درگیر شدن در دغدغه مسائل ایران مرا از همنشینی این آثار بزرگ دور کرده این تاپیک تلنگری بود که باید به جای سیر در آثارِ زیبا و جاودانی مدام باید به فکر لحاف ملا بود که بر سرِ جماعت خواب الود کشیده و آنها را به خوابِ زمستانی فرو برده, سپاس از کامنت تان که مرا به خاطرات خوب برد و کمی از جو کنونی جدا کرد، تندرست و شاد باشید.
شنبه 12 بهمن 1392 - 23:03
adamat - خارکف - اکراین
shirzan e irani - استکهلم - سوئد. سپاسگزار شما هستم و بعنوان یک ایرانی بر خود میبالم، که چنین هموطن فرهیخته ای چون شما داریم. شوربختانه، ادبیات نظم و نثر پارسی ما، از دیدگاه همان بازتاب جهانی که فرمودید، در سه دهه ی گذشته، به هیچ عنوان تلاشی برایش نشده و هر چه که بوده، دسترنج قبل از شصت میباشد. بعضی چیزها هست که از دست مردم عادی و یا ادیبان بر نمیآید، بلکه آنها که قدرت را در دست دارند، باید برایش در جهان تبلیغ کنند و آنرا گسترش دهند تا بر شایستگی اش همگان آگاه گردند، اما ..../ .. آرزوی تندرستی و کامیابیهای بیشتر را از پروردگار برایتان خواهانم. با احترام.
شنبه 12 بهمن 1392 - 23:50
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
adamat - خارکف - اکراین - دوستِ گرامی من هم به شما افتخار میکنم که شرافت ایرانی خود را پاس داشته و در حفظِ آن کوشا بودهاید، شور بختانه وقتی فرهنگی وارداتی و مرتجع به جامعه ائی چون ایران به زورِ سر نیزه تزریق میشود، همه چیز از مسیر اصلی خود خارج به هرز میرود، خصوصاً در زمینه ادبیات که ریشه در فرهنگِ اصیل هر کشور دارد، ادیبانی چون زنده یاد سعیدی سیرجانی , جان خود را بر سرِ این دغدغه باختند یا امثال شاد روان اخوان ثالث , مشیری و شاملو به انزوا و حبسِ محترمانه خانگی ، دیگران هم بنا به فرهنگ مرسومِ جامعه به فکر منفعت طلبی و سود و زیان، این میشود بر اساس نظرِ شما کارِ ادبیات ما که یکی از سرآمدترین شیواترین و عمیقترین ادبیات در جهان است به مرحله کنوی میرسد. در پناه پروردگار باشید و جانتان دور از شرِ اهریمنان.
یکشنبه 13 بهمن 1392 - 13:58