مدال‌های خونین قهرمان رزمی‌کار

مدال‌های خونین قهرمان رزمی‌کار راز مخوفی داشت که پنج سال در دل همسرش نهفته بود. در یک جنایت خاموش مهمان خانه مرد رزمی‌‌کار به قتل رسید و جسدش در بیابان آتش‌زده شد.


ساعت 6 عصر 11 اسفندماه سال 86 جسد سوخته مردی در اتوبان تهران-قم پیدا شد و یک جنایت آتشین را پیش روی بازپرس جنایی پایتخت قرار داد.
در صحنه پیداشدن جسد سوخته هیچ مدرک شناسایی‌ای به دست نیامد و بررسی صحنه جرم نشان داد مرد ناشناس ابتدا در جای دیگری کشته شده و عاملان جنایت جسد را به بیابان انتقال داده و در آنجا به آتش کشیده‌اند.
مأموران با دستور بازپرس شعبه 2 دادسرای امور جنایی تهران به تجسس‌های ویژه‌ای پرداختند و در بررسی آلبوم مردان گمشده پی‌بردند همزمان با پیدا شدن جسد مرد سوخته، زنی نزد پلیس رفته و ادعا کرد شوهرش آخرین بار خانه را ترک کرده و دیگر برنگشته است.
این زن به مأموران گفت: ناصر شغلش آزاد بود و صبح روز گذشته تلفنی با یکی از آشنایان صحبت کرد و سپس از خانه بیرون رفت. ساعت‌ها از رفتن همسرم می‌گذشت اما خبری از وی نشد چرا که سابقه نداشت وی وقتی از خانه بیرون می‌رود برای ناهار برنگردد. در حالی که دلواپس بودم چندین بار به موبایلش زنگ زدم اما خاموش بود، می‌ترسم اتفاق بدی برایش رخ داده باشد.
با ادعاهای این زن مشخص شد جسد سوخته، هیچ‌کس جز ناصر نیست. بدین ترتیب، پلیس در تحقیقات میدانی دریافت یک زن و مرد آخرین بار تلفنی با ناصر در ارتباط بوده‌اند. بدین ترتیب این زوج که سودابه و اصغر نام دارند به عنوان نخستین مظنونان پرونده جسد سوخته به دادسرای امور جنایی تهران احضار شدند. اصغر که رزمی‌کار است، در بازجویی‌ها گفت: ناصر از دوستان صمیمی‌ام بود طوری که با من رفت و آمد خانوادگی داشت، از آنجا که چند مدال و جام قهرمانی گرفته بودم از ناصر خواستم آن‌ها را برایم بفروشد و قرار بر این شد وی با همسرم سودابه هماهنگ باشد و من از ناپدیدشدن ناصر اطلاعی ندارم.
مأموران با توجه به اعتراف‌های این مرد رزمی‌کار، سودابه را نیز تحت بازجویی قرار دادند. این زن در بازجویی‌ها گفت: ساعت 6 صبح 11 اسفند 86 ناصر با من تماس تلفنی گرفت و گفت: می‌خواهم برای گرفتن مدال‌ها و جام به خانه‌تان بیایم اما از آنجا که شوهرم در خانه نبود، به وی گفتم روز دیگری بیاید تا اصغر هم باشد، باور کنید من از مرگ وی هیچ خبری ندارم.
با توجه به این‌که اسناد و مدارک قانونی مبنی بر این‌که این زن و شوهر در قتل ناصر دخالت داشته‌اند وجود نداشت، بازپرس پرونده آن‌ها را آزاد کرد و تلاش پلیس در شاخه‌های مختلفی برای ردیابی و دستگیری عاملان جنایت آتشین ادامه داشت اما به بن‌بست خورد.


شکایت در چالوس


24 بهمن ماه سال 91 اصغر پای در دادسرای چالوس گذاشت و از سودابه به خاطر خیانت شکایت کرد.
سودابه به خاطر خیانت به همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. سرانجام پس از گذشت پنج سال پرده از راز یک جنایت آتشین برداشت و گفت: یازدهم اسفندماه سال 86 ناصر با من تماس تلفنی گرفت و برای خرید مدال و جام شوهرم به خانه‌مان آمد، وقتی دید در خانه تنها هستم با زور مرا تسلیم خواسته‌های سیاهش کرد.
بر سر همین موضوع از وی کینه به دل گرفته و به فکر انتقام افتادم و در آشپزخانه چندین ضربه چاقو به سینه‌اش زدم. سپس با شوهرم تماس گرفتم و موضوع قتل را به وی اطلاع دادم، وی باور نمی‌کرد چرا که من شیشه مصرف می‌کنم و تصورش این بود دچار توهم شده‌ام و دروغ می‌گویم. بنابراین با داوود که دوست خانوادگی‌مان است تماس گرفتم و از وی کمک خواستم.
وقتی داوود به خانه‌مان آمد با کمک وی جسد ناصر را با خودروی پرایدش به اتوبان تهران-قم منتقل کردیم و در آنجا با ریختن بنزین جسدش را به آتش کشیدیم و خودرویش را نیز همانجا رها کردیم. شوهرم وقتی به خانه آمد و قطرات خون را دید باورش شد من ناصر را به قتل رسانده‌ام.
این زن در بازجویی‌ها مدعی شد داوود چند سال پیش دست به خودکشی زده است.
زن شیشه‌ای وقتی به قتل دوست همسرش اعتراف کرد، برای انجام تحقیقات بیشتر به دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافت.
سودابه در بازجویی‌ها جرمش را به گردن گرفت و روانه زندان شد همچنین اصغر نیز به خاطر پنهان کردن مدارک جرم تحت بازجویی قرار گرفت.
آرش سیفی دادیار اظهارنظر دادسرای جنایی تهران با مطالعه و بررسی دقیق این جنایت آتشین پرونده را با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاد.

+32
رأی دهید
-14

lucina - تهران - ایران
مردم دیوونه شدن. روز به روز امار وجرم وجنایت بالا میره. دوستان اگه دیدین من چند وقت کامنت نذاشتم بدونین که یا کشته شدم با کسی رو کشتم. واللـــــــــــه
‌چهارشنبه 18 دي 1392 - 18:17
perser68 - فلوریدا - امریکا
همه باهم با صدای بلند:آمریکا،آمریکا ننگ به نیرنگ تو خون جوانان ما می‌چکد از چنگ تو! هر چی‌ فکر کردم چیز دیگه‌ای نتونستم بنویسم!آخه قرار بود وقتی‌ خمینی جلاد با جونوران آدمخورش میاد،همه چی‌ بشه عسل،ما فقط زحمت قورت دادنش رو بکشیم و همه جا بشه بهشت((:
‌چهارشنبه 18 دي 1392 - 18:32
siavash2a - تهران - ایران
ایران مهد جنایت چهان شده.خیلی از پرونده ها بدون اینکه چیزی ازشون به روزنامه ها درز کنه مختومه میشه.خمینی میخاست ایرانو مدینه فاضله کنه کرد مدینه فاضلاب
‌پنجشنبه 19 دي 1392 - 10:47
m.n.s - کرج - ایران
حالا این زن بجرم قتل روانه زندان شد . خوب یکی نگفت این زن از ناموس خود دفاع کرده اونم کی ؟ نمک نشناس دوست و برادر خوانده مرد خانه سالها درین خانه نان و نمک خورد و به ناموس خانه که تنها بود تجاوز کرد از نظر منکه دست زنه درد نکنه کار خوبی کرده
‌پنجشنبه 19 دي 1392 - 18:34
azirooz - تهران - ایران
ناصر ، اصغر ، داوود چه امامزاده هایی!
‌پنجشنبه 19 دي 1392 - 18:35
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.