دستفروشان و کودکان کار از فرزند بیشتر، زندگی شادتر می گویند!

کلمه: دخترک دستفروش می گوید فرزند بیشتر زندگی بهتر یعنی الان ما اگه دو تا بودیم به جای چهار تا زندگیمون لنگ بود. البته الان که بیشتریم زندگیمون مثل بنز داره می‌چرخه. کنایه اش به بیلبوردهای با یک گل بهار نمیشود است و مانند پیرمرد آچار فروش و خانوم دستفروش و باقی رهگذران این روزهای خیابان های تهران با خنده از کنارش می گذرد.

بزرگراه همت آن قسمتی که مدرس را قطع می‌کند همیشه ترافیک است. چیز جدیدی نیست. این هم خبر تازه‌ای نیست که در این ترافیک هر روزه این محل دستفروشان و کودکان کار از فال حافظ گرفته تا سی دی و کلاه شیپوری و دستمال جادویی آشپزخانه می‌فروشند. همه جور تیپ و سنی را می‌توانی آنجا ببینی. چیزی که شاید بعضی توجه مسافران هر روزی این مسیر را جلب کرده باشد این است که هر روز بر تعداد دستفروشان افزوده می‌شود. هر روز کالای جدیدی به این بازار آورده می‌شود. این نشان می‌دهد که هر روز وضع مردم بهتر می‌شود درست مانند حرف‌هایی که رییس دولت قبلی مرتب از رسانه‌ها می‌گفت.

بعضی روز‌ها و شب‌ها هستند که فاصله‌ها را بیشتر از همیشه به رخ می‌کشند. یکی از آن شب‌ها شب یلداست. شبی که همه می‌خواهند زود خود را به خانه برسانند. شبی که اغلب آدم‌ها با دست پر به خانه می‌روند. حساب این شب‌ها با بقیه شب‌هایی که به راحتی از کنار کودکان کار و دستفروش‌ها می‌گذریم فرق دارد. هیچ کس تعداد دستفروشان این شهر را نمی‌داند. هیچ کس نمی‌داند چند کودک و نوجوان روزهای خود را لا به لای ماشین‌های ما و خیابان‌ها می‌گذرانند. آن‌ها از خیابان نمی‌ترسند. ماشین وحشتی برای آنان ندارند. آن‌ها میان همین آهن‌ها پوست انداخته‌اند.



همین الان هم شرمنده بچه‌ام هستم



کریم مرد ۵۳ ساله‌ای که در این مسیر آچار ماشین می‌فروشد می‌گوید: “۶ – ۷ سال است که به دستفروشی روی آوردم. چاره‌ای نداشتم. چرخ زندگی‌ام نمی‌چرخید.” او راننده یک شرکت بازرگانی بوده است. هفت سال پیش تعدیلش می‌کنند. می‌گوید: «آن‌ها هم شاید چاره‌ای نداشتند اول کار و تجارتشان خوب بود به منم می‌رسیدند ولی وقتی وضع اقتصادی خراب شد همه را بیرون کردند. منم هر دری زدم کار پیدا نکردم و مجبور شدم دستفروشی کنم.»

می‌پرسم: «چند فرزند داری؟» می‌گوید: «سه فرزند. دو تا مدرسه‌ای هستند و یکیشون دانشجو بود که دیگه نتونستم خرج دانشگاه را بدهم مجبور شد بیاد بیرون. الان رفته سربازی.» بعد توضیح می‌دهد که بچه‌اش دانشگاه سراسری می‌رفته ولی در شهرستان. می‌گوید که با اینکه برای دانشگاه شهریه‌ای نمی‌پرداخته ولی به هر حال شهرستان زندگی کردن مخارجی داشته که او از عهده‌اش برنمی آمده است.

می‌گویم: «کاش بچه‌های بیشتری داشتی عوضش می‌توانستند بیایند کمکت و در خرجی خانه کمکت می‌کردند.»

نیشخند می‌زند: می‌دانم چی را می‌گویی هر کی اینا رو گفته برای خودش گفته. من لای این ماشین‌ها جون می‌کنم که بچه‌هایم درس بخونند تا مثل من راننده نباشند که اگر خواستند بیرون کنند اولین نفر باشم. همین الان هم شرمنده بچه‌ام هستم.



یعنی ما اگه دو تا بودیم به جای چهار تا زندگیمون لنگ بود!



خودش می‌گوید اسمش ریحانه است. گل نرگس می‌فروشد. ۱۴ ساله است و لابه لای ماشین‌ها با دو سه بچه دیگر کل کل و خنده می‌کند. جواب سوال‌ها را در ازای خرید گل، آن هم نه یک بسته، می‌دهد. معلوم است مناسبات خیابان را خوب یاد گرفته.

می‌پرسم: “چند خواهر و برادر داری؟” جواب می‌دهد: “چند تا می‌خوای؟ همه مدل دارم. تنی. ناتنی”

۹ خواهر و برادرند. پنج تا از زن اول و چهار از زن دوم. پدرش الان فلج شده ولی قبلا هم کارگر یک کارگاه نجاری در پاکدشت ورامین بوده است.

می‌گویم که می‌دانی فرزند بیشتر زندگی بهتر یعنی چی؟ می‌گوید: “آره دیگه یعنی الان ما اگه دو تا بودیم به جای چهار تا زندگیمون لنگ بود. البته الان که بیشتریم زندگیمون مثل بنز داره می‌چرخه.”

می‌دانی امشب شب یلداست؟ “آره بابا معلومه. ملت حاضر نیستند یه دقیقه وایسن. همه می‌خوان بدو برند… البته دروغ گفتم این شبا فروش ما بهتره چون می‌خوان سر یلداشون گل هم باشه. اونم نرگس نیگا…”



می‌گفتند بچه روزی‌اش را با خودش می‌آورد



ساعات پایانی شب و زمان کار متروست. یک شب قبل از یلدا. خانمی که در واگن زنان دستفروشی می‌کند حالا روی صندلی آرام نشسته و مسافر شده است.

می‌گوید که هفت فرزند دارد چهار تایشان را به خانه بخت فرستاده و سه تا در خانه هستند. “همین چهار تا رو هم مردم و دوستان جمع شدند و جهیزیه و خرج عروسی را تهیه کردند وگرنه ما از عهده‌اش برنمی آمدیم. حالا هم که زندگی خود مردم اونقدر بد شده که دیگه کسی به ما نمی‌رسد. من همین قدر که شب گرسنه بچه هام نخوابند هنر کردم.”

می‌پرسم: “بچه‌ها کمک حال نیستند؟” می‌گوید: “چطور می‌توانند باشند؟ بیایند دستفروشی؟ خجالت می‌کشند. جوونند غرور دارند. کار هم که پیدا نمی‌شود بروند سر کار. دخترم می‌رفت پیش یه دکتر حجامت می‌کرد برای هفت ساعت کار ماهی ۲۰۰ هزار تومان می‌گرفت. حتا خرج بلیت اتوبوس و متروش هم در نمی‌اد.”

“اگر به جای هفت تا بچه چهار تا داشتی الان دیگه خلاص بودی. فرستاده بودی همه را خانه بخت و حالا مسوولیت کمتری داشتی”

می‌گوید: “چی بگم؟ عقل مون نمی‌رسید که. می‌گفتند بچه رحمت است و روزی‌اش را با خودش می‌آورد. اگه عقل الانم رو داشتم به خدا چهار تا چیه همون دو تا رو می‌وردم”

تابلوهای تبلیغاتی فرزند بیشتر زندگی بهتر و با یک گل بهار نمی‌آید بیشتر از آنکه شعاری تبلیغاتی باشند اعلامیه‌ای است بر اینکه ما نمی‌دانیم در زیر پوست این شهر چه می‌گذرد. ما مردمان را‌‌ رها کردیم و حرف خود می‌زنیم. می‌گفتند ایران ظرفیت داشتن جمعیت ۱۵۰ میلیونی را دارد. به نظر می‌رسد گویندگان این مطلب و منتشرکنندگان و ترویج دهندگان این شعار نه از خیابان‌های این شهر و این کشور عبور کرده‌اند و نه تبعات این حرف‌های سطحی را درک می‌کنند. البته باید یادآوری کنیم کسانی که این حرف‌ها را می‌زدند معتقد بودند که ایران روز به روز از نظر اقتصادی رشد داشته و رفاه در زندگی مردم بیشتر شده و…

فرزند کمتر، زندگی بهتر شعار و برنامه ای بود که از ابتدای دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی مورد توجه و اجرای دولت به منظور جلوگیری از انفجار جمعیت قرار گرفت و تلاشهای زیادی برای آموزش و فرهنگ سازی و ترویج این شعار در جامعه انجام شد، از قبیل تولید برنامه های آموزشی و پخش تیزر از صدا و سیما و گنجاندن واحد تنظیم خانواده در سرفصل تمام رشته های کارشناسی دانشگاه ها.



و امروز شهر پر شده است از بیلبوردهای “با یک گل بهار نمیشه” کاری از انجمن طراحان گرافیک انقلاب اسلامی. این گروه پیش‌تر بیلبورد‌های «صداقت آمریکایی» و «شمر زمانه‌ات را ب‌شناس» را طراحی و نصب کرده بود.

طرح هایی که ظاهرا پس از سخنرانی رهبری در مهر ماه سال ۹۱ در مخالفت با سیاست کنترل جمعیت پیگیری شد. پس از این سخنان بود که درس «کنترل جمعیت و تنظیم خانواده» از دروس دانشگاهی حذف و ۳۰۰ میلیارد تومان برای افزایش اعتبارات رشد جمعیت در نظر گرفته شد.

حالا بیلبوردهایی که در سطح شهر گسترده شده اما با سبک زندگی مردم چندان قرابتی ندارد.
 

+48
رأی دهید
-2

paksan - آمریکا - آمریکا
خامنه ای باید بگه واسه همین 70میلیون چی کار کردی که می خوای 150 میلیون باشند؟یکی نیست به دیکتاتور بگه در سال در جاده های ایران به اندازه یک جنگ کشته داره چرا به فکر اونجاها نیستید؟ دیکتاتور دنبال ساده ترین راه و حاشیه سازی برای زندگی مردم هستش تا حواس مردم رو از تقلب انتخاباتی و بخور بخورهای نور چشمیاش پرت کنه افرادی مثل مرتضوی با این درآمد و بخور بخور باید 15 تا بچه داشته باشند هم توان مالیش رو دارند و هم قدرت سیاسی و رانت حکومتی که همشون رو بفرستن سرکارهای مهم دولتی؟!!
یکشنبه 1 دي 1392 - 22:05
compatriot - تورنتو - کانادا
این بیلبوردهای مسخره را بزنید تو سر اونیکه نوه‌ هاش ماهواره میبینند و اسامی تمام فوتبالیستهای مشهور جهان را حفظند. بی‌ همه چیز! که اگه زمان شاه بود بدلیل بی‌هنری بایستی سر قبر مردگان موعظه میکرد!
یکشنبه 1 دي 1392 - 22:11
*Fanoos* - ایران - ایران
چرا تو تصویر از 6 کودک 5 پسر هست و یک دختر؟ شاید بعضی ها بگن ریز بینی ات مسخره است ولی این نشون میده طراح پسر و خیلی بیشتر از دختر دوست داشته! یا بهتر بود اینطوری میگفتن :عکس نشون میدهد پسر بیشتر ...نه فرزند بیشتر... لابد مادر هم هیچ نقشی نداره!. بعدشم میشه طراحان این طرح بگن که پس مادر توی این خانواده کجاست؟!!!
یکشنبه 1 دي 1392 - 22:18
*Fanoos* - ایران - ایران
در جواب این بیلبورد باید خدمتتون عرض کنم . فرزند بیشتر یعنی اعتیاد بیشتر ، فقر بیشتر ، فساد بیشتر، فحشا بیشتر، دزدی بیشتر، بیکاری بیشتر، دروغ بیشتر نابودی طبیعت بیشتر و نابودی ایران بیشتر ، بخدا ایران تحمل جمعیت بیشتر 0 میلیون را نداره ،همه جنگلها و دریاچه ها نابود شده اگر بیشتر بچه دار بشید چه کسی براشون میخواد کار ایجاد کنه ؟ همین جونهایی که الان داریم بیکار هستن یا به مشاغل کاذب رو آوردن آخه این درد را باید به کی گفت . چند سال پیش مگر کارشناسان نگفتند که طرح مثلا هدفمندی یارانه شدیدا تورم زاست اما کسی گوش نداد واین طرح باعث شد که عده خیلی زیادی ثروتشون را یک شبه به کمتر از نصف تقلیل پیدا کنه و عده ای دیگر صدها میلیار به جیب بزنند مگر کسی به اونهایی که با این طرح زندگی خودشون را از دست دادن جواب داد حالا هم از کارشناسان محترم جمعیتی خواهش میکنم که نگذارند این طرح غلط افزایش جمعیت اجرا بشه ، که اگر اینور شود آیندگان ما را نمی بخشند . اگر الان میبینید که طبیعت ایران در حال مرگ است بخاطر همین انفجار جمعیتی است که دارم . از من گفتن بود
یکشنبه 1 دي 1392 - 22:24
nasl sokhta - لندن - انگلیس
خامنه ای آدمکش سرباز می‌خواد که به جنگ حق علیه باطل برود هر چه بیشتر بهتر پس باید امت همیشه در صحنه براش سرباز بزایند برای روز موعود تا با مهدی آقا یه صفای به جهان بدهند
دوشنبه 2 دي 1392 - 01:01
afsaneh87 - شفیلد - انگلستان
واقعا احمق تر وبیشعورتر از این خامنه ای الاغ تو دنیا وجود دارد؟؟؟؟. یکی نیست از این دیوانه سوال کنه ، چه گلی به سر این جوانان ، بیکار و بدون مسکن و معتاد این مملکت زدی که درخواست بچه بیشتر میکنی؟؟. از اون مرتیکه احمق تر و بیسواد تر انهایی هستند که پای صحبت های این بیشعور می نشینند و فکر میکنند این مردیکه چلاق ، قاتل ، عقل تو کله پوکش دارد،، مرگ بر خامنه ای که مردم را به این روز انداخت،،
دوشنبه 2 دي 1392 - 00:47
kolah-ghermezi - ونکوور - کانادا
سنگ پا قزوین جلوی شما باید لنگ بندازه،،،همین ۲ دهه پیش بود که میگفتین فرزند کمتر زندگی‌ مرفهتر،،، فرزند کمتر زندگی‌ بهتر.،با یه تیر میخوایین چند هدف بزنین، ۱- جمع کردن یار برای روز مبادا. ۲- ملت بدبخت مظلوم رو تا خرخره بکنین تو مشکلات که سرش گرم بدبختیای خودش باشه و شما راحت به دزدیهاتون برسین،،۳- با فرزند بیشتر مشکلات بیشتر و مردم ناا برای اعتراض نداشته باشند.،،تا دلت بخواد دکتر مهندس بیکار داریم این نظریات رو از کجاتون در میارین.!!!!؟؟؟
دوشنبه 2 دي 1392 - 02:01
kabootar - لاهور - پاکستان
*Fanoos* - ایران - ایران. . چرا تو تصویر از 6 کودک 5 پسر هست و یک دختر؟ اون یه دختر رو هم گذاشته آخر که اگه افتاد .افتاد مهم نیست.
دوشنبه 2 دي 1392 - 15:17
*Fanoos* - ایران - ایران
kabootar - لاهور - پاکستان دقیقا همینطوره !!!
دوشنبه 2 دي 1392 - 21:27
تیتو تیتو - تهران - ایران
من تشکر میکنم از مسئولین این سایت بابت این خبر و خوبه که بیشتر به این جوک بزرگ پرداخته بشه این بیلبوردها برای ما مردم بیشتر از روی مسخرگی باعث مسرت هستند ما مردم ایران قالبا این بیلبوردهارو جدی نمبگیریم چون اصلا با شعور مردم ایران تو سال 2013 تناسب نداره راحت بگم حکومت مردم را خر فرض کرده است.
دوشنبه 2 دي 1392 - 21:30
سرسره - اهواز - ایران
هرچی فقر بیشتر ومردم گرفتارتر دست اخوند برای فریب دادن مردم کم سواد بیشتره ودزدیهاشونو با خیال اسوده تری ادامه میدن
‌سه شنبه 3 دي 1392 - 17:28
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.