دو روایت از معروفترین عکس انقلاب ۵۷

دو روایت از یکی‌ از معروفترین عکس‌های انقلاب ۵۷ نقل شده است. روایت اول از روزنامه نگار قدیمی‌، علی‌ خدایی است و روایت دوم از فعال چپ قدیمی‌ امیر حسین فطانت می‌باشد.

روایت اول


علی‌ خدایی در صفحه فیسبوک خود در این رابطه می‌نویسد:

پرسه زنی خیابانی، در نیمه دوم سال ۱۳۵۷، همان سالی که شاه سقوط کرد، یکی از پر خاطره‌ترین دوره‌های زندگی من است. شعارهای دیواری را رونویسی می کردم و شعارهای شعر گونه مردم و بویژه نوجوانان را نیز. خلاقیت خودجوش این نوجوانان برای ساختن شعر و شعار و دم گرفتن آن‌ها در خیابان‌های مرکزی تهران حیرت آور بود. حاصل این پرسه زنی خیابانی و حاشیه‌ای که هر روز بر رویدادها و دیده‌های خیابانی‌ام نوشتم، دفترچه‌ای شد جیبی، که در سال ۶۲ بر باد رفت! خود به خود بر باد نرفت، بلکه بر بادش دادند. آنها که در آن یورش شبانه، این دفتر را همراه با بسیاری از کتاب‌ها و یادگارهای دیگر زندگی‌ام با خود بردند، با آن چه کردند؟ از جمع ۱۴ نفره‌ای که نیمه شب به خانه‌ام ریختند، یکنفر، حتی یکنفرشان این دفتر را ورق زد تا بخواند و بداند مردم در سال ۵۷ در خیابان‌ها چه می گفتند و چه می خواستند؟

در این پرسه زنی‌های خیابانی، اغلب چند تنی همراه می شدیم. از جمله مهدی سحابی که بعدها از برجسته‌ترین و بزرگترین مترجمین ایران شد و صد افسوس که نزدیک به چهار سال پیش در سفری کوتاه به پاریس، قلبش از تپش بازایستاد. تحصیل کرده ایتالیا و فرانسه بود و برای چند سال مترجم روزنامه کیهان. آشنائی و سپس دوستی ما از آنجا آغاز شد. علاوه بر ترجمه از دو زبان فرانسه و ایتالیائی و نویسندگی، دستی هم در نقاشی، نجاری، مجسمه سازی و عکاسی داشت. خوی فراموش نشدنی انسانی او را هم به این مجموعه پیوند بزنید، آنوقت می رسید به جمع کسانی که هرگز فراموش نمی شوند. وقتی از فرانسه به ایران بازگشت، از خانه‌ای که دو طبقه داشت، قسمت کوچک بالای آن را اجاره کرد. خانه‌ای پشت تئاتر شهر تهران که نمی دانم با نام آن نیز در جمهوری اسلامی چه کردند. مثل نام تئاتر رودکی که نامش را شاید به این دلیل که رودکی علاوه بر شاعری اهل موسیقی هم بود تغییر دادند. تصور نمی کنم در هیچ کشور جهان، هیچ حکومتی اینگونه با تاریخ و هویت فرهنگی یک ملت سر ستیز داشته باشد. تا حد تغییر نام خیابان‌ها و اماکن عمومی و پاک کردن نام بزرگان ادب و علم و هنر و سیاست در ایران. از آغاز نظم و نام یافتن محلات شهرها و گذرها و میدان‌ها و …

هر حکومتی در ایران نام دیگران را به یغما برد و نام خودی‌ها را جانشین آن کرد و این تغییر نام‌ها از زمان رضا شاه تا هم اکنون ادامه دارد. کنونی‌ها نیز، باشند تا صبح دولتشان بدمد. نام‌های کنونی نیز خواهند رفت و ایکاش از مجموعه این همه، آن نام هائی که هویت می بخشند به تاریخ و فرهنگ و رویدادهای ایران بر سینه دیوارها و میادین و بناها برای همیشه بمانند تا مردم سایه همه آنهائی را که به تاریخ ایران هویت بخشیده اند را در کنار خویش ببینند. چه فرقی می کند که روحانی باشد یا فلان سردار جان باخته سپاه و یا فلان شاعر بزرگ نوپرداز و یا کمال الملک نقاش و یا فروزانفر آن استاد برجسته دانشکده ادبیات و یا فلان فیلسوف و یا فلان حاجی نیکنام؟ اگر نام سردار جنگل بر خیابانی نهاده می شود چرا نباید نام حیدرخان نام خیابان دیگری باشد؟ و اگر میدانی بنام خمینی است، چه اشکالی دارد که میدانی را هم بنام رضاشاه باقی می گذاشتند؟ همینگونه برویم به جلو. خوب و بد را مردم خود باید بدانند و تشخیص بدهند و چه بهتر که بدانند آنها که نامشان بر میادین و خیابانهاست، با این سر زمین و مردم آن چه کردند! خوب و یا بد.

برایتان نوشتم، سحابی نجاری هم بلد بود. چند ماهی پس از بازگشت به ایران، همسر فرانسوی‌اش هم به او پیوست و سپس “کاوه” بدنیا آمد و شدند یک خانواده سه نفره و…
از صندلی و تختخواب بدش می آمد. می گفت این دو وسیله خواب و نشستن، آدم را از زمین جدا می کنند! و چه زود به زمین بازگشت. همانجا که به قول “طبری”، خاستگاه انسان است !

در ایتالیا نقاشی و مجسمه سازی خوانده بود. به همان اندازه که من در خیابان‌ها شوق یادداشت برداری و یاداشت نویسی داشتم، او شوق عکسبرداری و چهره نگاری داشت. نمی دانم بر سر عکس هائی که او از رویدادهای سال ۵۷ گرفت و یا طرح هائی که از چهره مردم انقلابی کشیده بود چه آمد و با آنها چه کرد و یا چه کردند. اما یقین دارم که سرنوشت دفتر یادداشت‌های روزانه من را پیدا نکرد، زیرا عضو هیچ حزب و سازمانی نبود که به خانه‌اش یورش ببرند. از سال ۵۸ به بعد، که از کیهان بیرون آمدیم، دیگر او را ندیدم که بپرسم. درباره همه چیز و همه کس و حال و روز خودش و زندگی اش!

این اشاره‌ها را کردم تا سرگذشت یکی از معروف‌ترین عکس‌های دوران انقلاب ۵۷ را بنویسم. عکس دختری با چهره‌ای مصمم و گیرا، بر بلندی یک “نفربر” زرهی ارتش، در فاصله دو خیابان فروردین و اردیبهشت، روبروی دانشگاه تهران در خیابان انقلاب که همان “شاهرضا”ی پیش از انقلاب است. این عکس در بسیاری از سایت ها، با شرح و تفسیرهائی که حتی گوشه‌ای از واقعیت هم در آن منعکس نیست منتشر شده است. و البته “نفربر” را هم همگی “تانک” نوشته و یا حدس زده اند. منبع انتشار اولیه این عکس نیز صفحه اول روزنامه کیهان ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ است. یعنی ۲ روز پس از آن بعد از ظهری که این عکس را مهدی سحابی گرفت. یعنی بعد از ظهر ۲۳ بهمن ۱۳۵۷.

کار شاه تمام شده بود. دستور عقب نشینی به پادگان‌ها به ارتش داده شده بود، اما دیگر از ارتش چیزی باقی نمانده بود که عقب نشینی کند. مثل یخ در گرمای ۴۰ درجه، آن ارتش در سرمای ملایم بهمن ماه ۵۷ که مردم دم گرفته بودند “به کوری چشم شاه، زمستونم بهاره”و در خیابان هائی که در آن هیزم انقلاب می سوخت آب شده بود. اگر این گوشه و آن گوشه شهر، بویژه در اطراف دانشگاه تهران هنوز کامیون “زیل” (کامیون‌های نفر بر ساخت روسیه در ارتش شاه) و یا “نفربر”‌های زرهی ۸ نفره ارتش باقی مانده بود، همگی چرخ‌هایشان پنچر بودند و زمین گیر و نوجوانان بالای آن رفته و عکس‌های یادگاری می گرفتند. از جمله همین نفربری که دختر خانمی با تفنگ و با بلند کردن دو انگشت پیروزی بالای آن عکسش زینت بخش صفحه اول کیهان شد. عکس سحابی عکسش را گرفت.

تازه گروه هائی را از مراکز غیبی، با شعار “بحث بعد از مرگ شاه” به مقابل دانشگاه تهران می فرستادند تا جلوی بحث‌های گروهی و چنده نفر مردمی که می خواستند در باره بعد از رفتن شاه و نوع حکومت بحث کنند را بگیرند. مردمی که تازه، پس از سرنگون کردن شاه، به این فکر افتاده بودند که در باره آینده پس از انقلاب بحث کنند و بدانند چه باید کرد و یا چه بای خواست. هنوز کار به حمله با چماق و پنجه و چاقو به مردم نکشیده بود. شجره نامه گروه‌های فشار کنونی به آن دوران و آن سالها و آن گروه‌ها می رسد.

سحابی، حالا که ارتش در خیابان‌ها آب شده بود و حکومت نظامی برچیده، دیگر با خیال آسوده، بهترین دوربین و قوی‌ترین و گران‌ترین لنزهای عکسبرداری‌اش را با خود به خیابان می آورد. در فاصله کالج و حافظه و خیابان‌های فرعی فروردین و اردیبهشت که همچنان دهانشان به روی خیابان انقلاب باز بود و دم‌هایشان به خیابان جمهوری وصل. لاشه آن نفربر زرهی را که آن دختر خانم عکس فتح آن را گرفت هنوز جمع نکرده بودند. مثل شیر مرده‌ای که تا وقتی زنده است درندگان دیگر جرات نزدیکی به او را ندارند، اما وقتی مرد، ضعیف‌ترین حیوانات هم جرات می کنند به آن نزدیک شده و دندان را با پوستش آشنا کنند اما گوشت تلخش را نجوند.

در آن روزهای پس از سقوط شاه، آنها که تفنگ ژ۳ و یا مسلسل “یوزی” اسرئیلی نصیبشان نشده بود، از سرو کول این نفربر در خیابان انقلاب بالا می رفتند و آنها که تفنگ و یوزی – با فشنگ و یا بی‌فشنگ- به چنگ آورده بودند، اغلب سوار موتور سیکلت‌ها در خیابان انقلاب بالا و پائین می رفتند. مردم عادی که بیشترشان نوجوانانی بودند از حاشیه‌های جنوب شرقی و غزبی تهران از سقف این نفربر داخل می شدند و از پنجره‌های شکسته‌اش سر را بیرون می آوردند. تازه فهمیده بودند نفربر وسیله ترسناکی نیست، چیزی است مثل یک مینی بوس. در میان آنها که دور و بر این نفربر با کنجکاوی چرخ می زدند، یکی هم همین دختر خانم نسبتا زیبا بود که مانتوئی تا بالای زانو و کرم رنگ هم به تن داشت.

سحابی از او پرسید:
- می خواهید یک عکس در کنار این نفربر ازتان بگیرم؟
دختر خانم خیلی با عجله و هیجان زده گفت: بله
سحابی از این استقبال استفاده کرده و پیشنهاد کرد:
پس بروید بالای نفربر .

چابک بود و خیلی زود رفت آن بالا. تازه آن بالا معلوم شد عکسش با آن مانتوی کرم رنگ بدرد نمی خورد. قبول کرد مانتوی خودش را در آورده و کاپشن سبز رنگ نیمه نظامی من را بپوشد. جوان مسلحی که ظاهرا یکی از سربازان ارتش بود که به مردم پیوسته و یک نیم کت سیاه از کسی قرض گرفته و پوشیده بود و یا مردم تنش کرده بودند تا به رنگ جماعت در آید، سر رسید و او هم رفت بالای نفربر. جوان ژ۳ بدست دیگری هم که ترک یک موتورسیکلت از راه رسیده بود، خود را رساند آن بالا. شدند سه نفر. دو مرد تفنگ بدست و یک دختر خانمی که برای یک عکس چریکی همه چیز داشت جز یک تفنگ. در یک چشم بر هم زدن، از میان جمعیت یک تفنگ دست به دست شد و رسید بدست آن دختر خانم. سحابی از پائین نفربر، طرز ایستادن و بلند کردن دست و دو انگشت ۷ به علامت پیروزی را به او یاد داد. همه صحنه برای گرفتن یکی از معروف‌ترین عکس‌های دوران انقلاب فراهم شد. نمی دانم چند فلاش زد. زیرا انگشت‌هایش بسیار حرفه ای، مثل فنر روی ماشه دوربین کار می کرد. شاید ۱۰، شاید ۲۰ و شاید هم بیشتر. من فقط صدای باز و بسته شدن دیافراگم دوربین را می شنیدم.

آنقدر حادثه و هیجان در خیابان انقلاب موج می زد که بندرت کسی در یک محل ۱۰ دقیقه معطل می ماند. خیلی‌ها رفتند و دختر خانم نیز از بالای نفربر آمد پائین. پائین که آمد کاپشن نیمه نظامی من را از تن در آورد و مانتوی کرم رنگ خودش را پس گرفت.

پرسید: عکسم خوب شد؟
سحابی گفت: باید ظاهر کرد و انتخاب.
دختر خانم پرسید: این عکس را برای چی گرفتید؟
سحابی گفت: شاید در کیهان منتشر شود.
دختر خانم خیلی هیجان زده گفت: فردا؟
سحابی گفت: شاید.
دختر خانم گفت: اگر چاپ نشد به خودم می دهید؟
من زودتر از سحابی پرسیدم: کجا؟
گفت: دانشکده ….

عکس در شماره ۲۵ بهمن روزنامه کیهان منتشر شد. همه شورای سردبیری که سحابی هم عضو آن بود، با انتشار آن عکس موافقت کردند. بعدها که عکس باطبی را با پیراهن خونین بالای سرش در خیابان انقلاب دیدم، بارها و بارها با خود گفتم: یک عکس، یک لحظه، یک چشم به هم زدن، و حتی ساختن یک عکس، گاه می تواند تاریخ یک دوران شود. مثل عکس آن دختر خانم بالای نفربر. آن عکس ساخته شد، اما ماهیت رویدادهای ۵۷ همان بود که این عکس نشان داد و می دهد، گرچه نقش آفرینان رویدادها کسان دیگری بودند.

در آن روزها کسی وقت حضور بر سر قرارهای غیر سیاسی را نداشت و وعده‌ها و دعوت‌ها در دل حوادث ناپدید می شدند. چنان که وعده دیدار در دانشکده … نیز فراموش شد.

نمی دانم صاحب این عکس اکنون کجاست و چه می کند؟ زنده است؟ مهاجر است؟ ایران است و خانه دار؟ و یا… شاید یک روز، از یک گوشه جهان، سر در آورد و خود نیز شرحی بر این عکس و آنچه در آن بعد از ظهر ۲۳ بهمن در حوالی دانشگاه تهران گذشت بنویسد! زمین گرد است. کافی است دو نفر به حرکت از دو طرف ادامه بدهند تا به هم برسند!

روایت دوم

امیر حسین فطانت نیز در رابطه با این عکس و نقش آفرینان آن این گونه نوشته است:


این عکس از انقلاب ایران هزاران هزار بار دیده شده و ده‌ها داستان در باره ان گفته شده است. عکسی که با خود پیام زیادی داشت. زنی جوان و مصمم، مسلح، با اقتدار ایستاده بر تانک. زنی امروزی و بی‌تردید روشنفکر. میگویند این عکس بشدت باعث عصبانیت ایت الله خمینی شد. عکسی که به یادگار از دوران رویاهای برباد رفته به جا مانده است. اما این زن جوان کیست و سرنوشت او به کجا انجامید؟ تصمیم اینکه شرحی بر این عکس بنویسم یا نه ساده نبود. اما اگر من ننویسم هیچکس نخواهد نوشت. اسمش ماندانا ع. و خواهر همسر سابق من است و اما شرح این عکس.

ماندانا دانشجوی یکی از رشته‌های علوم انسانی دانشگاه ملی بود که با یکی از دوستان زندان رفته من مهندس نصرالله ر. آشنا شد و با هم ازدواج کردند. در بحبوحه انقلاب مهندس ر. از فرصتی که پیش آمده بود استفاده کرد و به امریکا رفته بود تا وضعیت زندگی در انجا را بررسی کند. به همین دلیل هم ماندانا در تهران بود نه در شیراز که شهر زندگیش بود. روز حمله به پادگان عشرت اباد بود. هنوز زره پوش کوچکی که مجهز به مسلسل بود بسوی مردم که پشت پادگان ازدحام کرده بودند شلیک میکرد تا بالاخره با کمک یک ماشین باری که با دنده عقب در پادگان را شکست مردم و از جمله من به درون هجوم بردیم. همه به دنبال اسلحه خانه میگشتند ولی هیچکس نمیدانست اسلحه خانه کجاست.

من اولین کسی بودم که وارد ساختمانی شدم که در اصل اسایشگاه بود. همه چیز چنان به هم ریخته بود که هیچ شباهتی به اسایشگاه یک پادگان نداشت و در گوشه‌ای با منظره‌ای مواجه شدم که شاید صدها بار با دلیل و بی‌دلیل به خاطر اورده ام. نعش جوانی در لباس شخصی با کفشهای کتانی و شلواری خاکستری و بالاپوشی سورمه‌ای که خشکی و سردی گونه‌هایش خبر از زمانی طولانی میداد که از مرگش گذشته بود و حال انکه تنها دقایقی چند از تسخیر پادگان میگذشت و از آن گذشته قیافه‌اش هم به نظامی‌ها نمی مانست. هیچوقت نتوانستم حتی در تصورات خود داستانی باور کردنی بر حضور ان جسد در آن آیشگاه پیدا کنم. فهمیدم که ساختمان را اشتباهی امده ام و وقتی بیرون رفتم ازتفنگ هائی که بر دوش مردم بود محل اسلحه خانه را پیدا کردم و دو ژ ۳ هم من برداشتم. بیرون آمده بودم که صدای ناله‌ای توجهم را جلب کرد. یکی از نظامیان بود که تیر خورده بود و از رانش خون همه جا پخش وپلا شده بود و تقاضای کمک میکرد. وقتی فهمیدم مسلح نیست کمکش کردم تا بلند شد. هردوتفنگ را روی یک دوشم انداختم و به طرف در خروجی به راه افتادیم.

جمعیت هنوز داشت داخل میشد تا از پادگان تسخیر شده غنیمتی به چنگ اورد و ماندانا هم در میان جمعیت به طرف ساختمان‌ها میدوید که تصادفا چشمش به من خورد. ابتدا از اینکه من داشتم درجه دار نظامی را کمک میکردم به من کمی پرخاش کرد اما وقتی تفنگ‌ها را به دستش دادم خوشحال شد وانها را گرفت. درجه دار زخمی را به یکی از افرادی که سازمان یافته تر بودند و میگفتند از کمیته طالقانی هستند تحویل دادیم و با ماندانا رفتیم روبروی دانشگاه. تفنگ‌ها در صندوق عقب ماشین ماند. داشتیم به جو روبروی دانشگاه نگاه میکردیم که آقائی جلو ماندانا ایستاد و اجازه خواست که عکسی از او روی تانک بگیرد ماندانا روی تانک رفت و این عکس تاریخی گرفته شد. بعد از این تاریخ هرگز در روزنامه کیهان عکسی که در آن زن یک موجود با شخصیت و مقتدر باشد دیده نشد. فکر نمیکنم که ماندانا به جز آن روز هرگز تفنگی را به دست گرفته باشد.

خوشحالم که هنوز زنده است و هرگز به هیچ گروه و حزب و جمعیت ومرام و مذهب و مسلکی انچنان وابسته نشد که امروز جایش در خاوران باشد و یا یکی از صد‌ها جوانان گمنام و به زیر خاک خفته. با انتشار این عکس ده‌ها داستان بر زندگی و مرگ این زن گفته شد. اما از همه واقعی تر اینکه با دیدن این عکس مهندس ر. از امریکا برگشت ، تا انجا که من میدانم دو بچه دارند و ماندانا همچنان همسری خوب، مادری خوب، دوستی خوب و انسانی خوب باقی مانده است. امروزه روز باید قاعدتا چاق و پا به سن گذاشته باشد اما این تصویر به عنوان ژاندارک انقلاب ایران همچنان یاداور دوران رویاهائی است که بر باد رفت.

+57
رأی دهید
-78

Bidad - اتلانتا - امريكا
داستان جالبی بود و خاطراتی تلخ و شیرین اون روزگار به یاد آمد! حالا خدا کنه با نشون دادن این عکس زندگی‌ آرام ماندانا خانم دچار مشکل نشه!
یکشنبه 10 آذر 1392 - 01:07
faranak-montreal - مونترال - کانادا
ملت به کله مثل اردک دنبالرو .آفرین خیلی قشنگ گند زدید به آینده ما و جوونا ,الان بعضیها دوباره شروع میکنن چرتو پرت به من گفتن والی اکثر هم سن سالهایم چنین فکری نسبت به نسل قدیم داران
یکشنبه 10 آذر 1392 - 02:14
IRAN+ISRAEL+USA 4EVER - مونیخ - آلمان
یک مشت فاشیست کمونیست اسلامی هدایت شده از شوروی ، ننگ بر همه تان. امین
یکشنبه 10 آذر 1392 - 02:25
perser68 - فلوریدا - امریکا
کی‌ بود میگفت فردا که بهار آید آزاد و رها هستیم،نه ظلم و نه زنجیری در اوج هستیم؟خمینی گور بگور شده،دزد کلاهبردار !
یکشنبه 10 آذر 1392 - 00:30
samad agha75 - ایران - ایران
. بجای این که من می کوشیدم تا به مردم ایران بگویم که شما می توانید بکمک شخصیت خود،.. قدرت خود، و منابع ملی خویش، یک ملت درجه اول در جهان باشید، امروز، به این مردم تلقین می شود که: شما ملتی فقیر و صغیر و مستعضف هستید و حق چنین بلند پروازی هایی را ندارید. برای تحقق این مطلب، تمامی نیروگاهها را بستند، کارخانه ها را از کار انداختند، برنامه های عمرانی را متوقف کردند. زیرا اینها می خواهند ایران کشوری فقیر باشد تا اسانتر بتوان بر آن حکومت کرد. کشوری که، مردم سرزمین اش، در عین ثروتمندی، از گرسنگی بمیرند.... محمد رضا شاه پهلوی. مصاحبه با مجله اکتبر در مصر. 1980
یکشنبه 10 آذر 1392 - 03:34
samad agha75 - ایران - ایران
چطور اینها هنوز با بی شرمی و دگمی و سماجت همه حقایق رو انکار میکنند ! اگر مشکل عقلانی و ادراکی نیست پس چی هست ؟! یا مشکل روانی هست یا کارشان طوری هست که مجاب میشن مدام دروغ بگن و تاریخ و حقایق رو تحریف کنند ! واقعا چطور این شخصیت ها از خودشان متنفر نیستند ؟!!.
یکشنبه 10 آذر 1392 - 03:44
محمد جانباز - مشهد - ایران
من چند بار این عکسو دیده بود اما شرح حال عکسو نمی دونستم جالب بود.......... ممنون
یکشنبه 10 آذر 1392 - 05:55
yashainiran - ایران - ایران
آیا می دانید چرا آقای خمینی در بدو ورود به ایران به بهشت زهرا رفت و گفت برق، آب، تلفن ووووو مجانی خواهد شد؟ راست می گفت چون منظورش این بود که همه شما را به آن دنیا خواهم فرستاد و در بهشت زهرا مسکن خواهم داد و همین شد و هزاران نفر از جوانان ایرانی که بهترین سرمایه های مملکت بودند و هیچ موقع هم جوانانی مثل آنها نخواهیم داشت را راهی بهشت زهرا کرد و در حال حاضر هم بهشت زهرا آباد شده و می بینیم برق و آب و تلفن و.. در آنجا مجانی است!
یکشنبه 10 آذر 1392 - 07:11
sepherdad - سیدنی - استرالیا
کشورو آتیش زدن برای اسلحه و عکس گرفتن!!!!
یکشنبه 10 آذر 1392 - 09:10
خروس - دبی - امارات
به همین خانوم بگید برگرده ایران زندگی کنه. تو که توی این عکس این همه افتخار میکنی چی شد رفتی امریکا؟ 75 میلیون را بدبخت کردی و در رفتی؟
یکشنبه 10 آذر 1392 - 09:43
samad agha75 - ایران - ایران
به حقیقت- دو دوران ننگین قاجاریه و حکومت اخوند و اخوندزاده های دزد و شیاد برازنده وطنفروشان هستند.
یکشنبه 10 آذر 1392 - 09:57
davood63 - تهران - ایران
فقط از شکم سیری انقلاب شد ،، مردمی بی‌ عقل زیاده خواه و از همه مهمتر بی‌ اراده،،کسی‌ بی‌ منطق انقلاب رو اداره کرد.
یکشنبه 10 آذر 1392 - 10:11
paksan - آمریکا - آمریکا
مرگ بر نسلی که خمینی رو سرکار آورد و خوشون آواره شدند و نسلهای بعدی رو از انتخاب حاکمانشان محروم کردند . مرگ بر نسل انقلابی حالا میخواد پدر من باشه یا شما باشید .مرگ و ننگ برشما ...
یکشنبه 10 آذر 1392 - 07:48
aram.01 - کردستان - ایران
سیستم حکومت شاه هم معایبی داشت اما خداییش اگه انقلاب نشده بود الان ایران پیشرفته ترین کشور جهان می بود.
یکشنبه 10 آذر 1392 - 10:16
خاکستر - کوالالامپور - مالزی
دیگه به اسم انقلابم آلرژی پیدا کردیم.حالم از شنیدنش به هم میخوره
یکشنبه 10 آذر 1392 - 12:09
behdin - آمستردام - هلند
به تمام آن‌ها که آن روزها چه گوارای ایرانی‌ بودند، به خانواده تمام آنها که جوان و نوجوانشان شانس آقای علی‌ خدایی را نداشت تا فقط دفترچه شعر آن‌ها به دست کمیته و سپاه بیفتد، بلکه جان عزیز‌شان به نیستی‌ رفت تسلیت عرض می‌کنم.
یکشنبه 10 آذر 1392 - 12:14
تیردادسورنا - ایران - ایران
perser68 - فلوریدا - امریکا دوست گرامی باید این شعارها را یاد کسانی آورد که هنوز هم مدعی به سرقت رفتن انقلاب را دارند...نسل ما متولدین بعد از انقلاب را که نابود کردند
یکشنبه 10 آذر 1392 - 15:49
کبالت3 - کرج - ایران
پ.ن.پ فکر کردی از پی شعبون و رمضون .و پری و کاشانی و رستاخیز سویس و سوئد در میاد خیر باشه کبلائی.
یکشنبه 10 آذر 1392 - 16:41
goosfand - نیویورک - آمریکا
مرگ بر همه کسانی‌ که علیه شاه جنگیدند، و فهم و شعور اصلاحات نداشتند؛ مرگ بر یاغیان؛ مرگ بر پهلوی دوم که نتونست این یاغیان رو جمع کنه و این روزگار رو سر ما در نیاره
یکشنبه 10 آذر 1392 - 20:22
goosfand - نیویورک - آمریکا
حالا از دید بخشی، شاید واقعا بزرگ، از مردم کنونی ایران داستان این عکس چنین است: ۳ وحشی، ۳ یاغی‌، ۳ احمق با افتخار تفنگی در دست با نشان پیروزی؛ این ۳ نادان به زودی دیدند که چه بلایی‌ سر کشور آوردند، و لوله آن تفنگ به کجاها که نرفت؛ این ۳ نفر مشتی کوچک از خروار ایران بودند که چقدر عقده شورش و یاغیگری و عار و عور در خیابانها داشتند؛ برخی‌ از این ۳ نفرها مردند، برخی‌ شدند انگلهای مجاهدین خلق، و برخی‌ هم شدند صاحبان کشور؛ برخی‌ از هاج خانومایی از این دست شدند معصومه‌های ابتکار؛ اما تا کنون کسی‌ از مردم ایران پوزش نخواسته است؛ شاه رفت، و مردم خرکیف شدند!
یکشنبه 10 آذر 1392 - 20:10
goosfand - نیویورک - آمریکا
ضمنا به نویسنده داستان اول: دوست گرامی‌، اگه رضا شاه اسمی رو عوض کرد، واسه این بود که اینقدر فهم و شعور سیاسی داشت که یه زمانی‌ نه‌ چندان دور، پیش از حمله عرعر‌ها (عرب)، ایران عر‌عری نبوده؛ اینقدر می‌فهمید که پیش از وجود هر ترک و عربی‌ توی این کشور، شهر ایذه ایذه بوده نه هر کوفت و زهر مار دیگه؛ مگه عر‌عر‌ها نامهای شهرها رو عوض نکردند؟ مگه ترکان نکردند؟! چطور حالا که پس از ۱۴۰۰ سال فاحشگی تاریخی‌، یه مردی چون رضا شاه پیدا شد که اسم‌ها رو به دوران پیش از فاحشگی تاریخی‌ برگردونه، یه عده‌ براشون اینقدر سنگینه؟! اگه به تاریخ برمی‌گردید، فقط تا اونجایی برنگردید که دوست دارید، بیشتر برید عقب تا به اصلش برسید؛ مثل این مسلمونا که میگن اسرائیل غاصبه! برای اینها تاریخ تا جنگ جهانی‌ میره عقب، و دوست ندارند به ۱۴۰۰ سال پیش برگردند که چه بلایی‌ سر یهودیان اومد
یکشنبه 10 آذر 1392 - 20:20
AryanBrotherhood - منچستر - انگلستان
درود بر رضا شاه پهلوی، مرگ بر الله
دوشنبه 11 آذر 1392 - 02:44
ذوالفقار علی - اسلام - ایران
حضرت امام خمینی کبیر(ره) چنان با صلابت بود که گروهای دیگه خودشونو به انقلاب اسلامی چسبوندن تا شاید از این نمد کلاهی برا خودشون بدوزن اما نقشه هاشون با خردمندی امام بزرگوار نقش برآب شد برای همین مردم قهرمان ایران جانشان را در راه امام میدادن انقلاب اسلامی ما دست تمام مزدوران غرب و شرق را قطع کرد و حالا ما روی پایمون ایستادیم
دوشنبه 11 آذر 1392 - 04:17
samad agha75 - ایران - ایران
کبالت3 - کرج - ایران بسه دیگه، خودت حالت بهم نمی خوره اینقدر زیر هر لینکی این اباطیل و لاطئلات رو ترول می کنی؟یک ربات تهی از مغز و تفکری که فقط هراونچه برایش برنامه نویسی و کد نویسی شده ترول می کنه، بدونِ زره ای تفکر و تعقل و لحظه ای درنگ. تا نام محمدرضا و پهلوی و شاه میاد، بلافاصله خودش رو میرسونه یک چیزی از دیتا بیسش کپی پیست می کنه و میره.. به قدرت رسیدن این حکومت نتیجه مستقیم همین تیپ دروغ‌هایی‌ بود که افرادی مثل خودت و .. به خورد مردم دادند
دوشنبه 11 آذر 1392 - 07:53
samad agha75 - ایران - ایران
پ.ن.پ با یک نخست وزیر پیر و مریض مجلس ویران کن و از نسل قاجار کثافت انتظار داری سوئد باشیم.این حرفای کلیشه ی نتیجه بی‌ سوادی و بی‌ شعور‌ی مطلق است
دوشنبه 11 آذر 1392 - 08:44
samad agha75 - ایران - ایران
استاد ایران‌دوست آلمانی: شما ایرانی‌ها همیشه به تاریخ‌تان می‌نازید بی‌آنکه پاسخگوی امروزتان باشید! این مطلب جالب و تامل برانگیز رو جایی خوندم و عینا اینجا گذاشتم بنظرم حرفهای این استاد حقیقته نظر شما چیه؟ امروز یک استاد آلمانی ام که بیش از ۷۰ سال عمر دارد مرا زیادی به فکر انداخت. می گوید پیش از انقلاب بسیار به ایران سفر کرده است و بعد ازانقلاب یک بار که برای همیشه اش بس بوده! شیفته ی عمر خیام و حافظ و اصفهان و طبیعت کردستان است. امروز بعد از ساعتی حرف از خاورمیانه و اعراب و تاریخ و پرسپولیس شد و بلاخره رو به من وعصبانیتهایم نسبت به اعراب گفت: شما ایرانی ها همیشه به تاریخ تان می بالید و این واقعن حق شماست اما هرگز با هیچ کدام از شما آشنا نشده ام که برای یک بار هم که شده ازخودتان حرف بزنید و بگویید حداقل در همین ۱۰۰ سال اخیر چه کرده اید؟
دوشنبه 11 آذر 1392 - 08:49
samad agha75 - ایران - ایران
همیشه ناراضی هستید و همیشه می نالید.همیشه مقصرهایی وجود دارند که شما را از پیشرفت بازداشته اند و همیشه اعراب ۱۴۰۰ سال پیش مقصرهای اصلی این بازی هستند. اگر تمام این ۱۴۰۰ سال شما به این حال گذشته باشد دلیل حال و روز امروزتان را می فهمم. با هر کدام از شما ایرانی ها که آشنا می شوم ازتاریخ تان حرف میزنید بی آنکه پاسخگوی امروزتان باشید و همیشه می اندازید گردن دیگران یا پدرانتان. همیشه از حمله اعراب حرف می زنید و گویی همین دیروز اتفاق افتاده است و طی این ۱۴۰۰ سال دست و پای ما برای تغییر بسته بوده است اگرچه یادتان می رود اینطور نبوده و حتا بعد از اسلام شما هنرمند و دانشمند و فیلسوفهایی که می بایست باشید بوده اید. کمی به اوضاع خودتان چه قبل از انقلاب رضا خان چه قبل از انقلاب خمینی و چه حالا نگاه کنید . هرگز راضی نیستید بلاخره کی می خواهید از خودتان حرفی بزنید؟ می گفت: پیش از انقلاب که به ایران می آمدم همه به نظر خوشبخت میرسیدند و این را می شد حداقل از سر و وضع و خانه زندگی ها و رقص و پایکوبیها فهمید. ولی باز هم همه ناراضی از شاه بد می گفتند.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 08:51
samad agha75 - ایران - ایران
سرگذشت اینها چه شد.یک جعبه شیرینی‌ پاداش سواری‌ به خمینیhttps://www.youtube.com/watch?v=pE70BjQ3gYs
دوشنبه 11 آذر 1392 - 09:37
کبالت3 - کرج - ایران
. پیشگاه اعلی‌حضرت همایون شاهنشاهی … فزایندگی تنگناها و نابسامانی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاکنندگان زیر بنا بر وظیفهٔ ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمی‌شناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمان‌ها انجام می‌شود و انتخاب نمایندگان ملت و انشای قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلی‌حضرت قرار دارد که همهٔ اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیت‌ها را منحصر و متوجه به خود فرموده‌اند این مشروحه را علی‌رغم خطرات سنگین تقدیم حضور می‌نماییم.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 16:28
کبالت3 - کرج - ایران
ادامه.....در زمانی مبادرت به چنین اقدامی می‌شود که مملکت از هر طرف در لبه‌های پرتگاه قرار گرفته، همهٔ جریان‌ها به بن‌بست کشیده، نیازمندی‌های عمومی به خصوص خواروبار و مسکن با قیمت‌های تصاعدی بی‌نظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشت‌آور گردیده، نفت این میراث گران‌بهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامه‌های عنوان شده اصلاح و انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونت‌های پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشانده‌است.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 16:31
کبالت3 - کرج - ایران
..ادامه.....حاصل تمام این اوضاع توأم با وعده‌های پایان ناپذیر و گزافه گویی‌ها و تبلیغات و تحمیل جشن‌ها و تظاهرات، نارضایی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایه‌ها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ می‌گردند و دست به کارهایی می‌زنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاری و خیانت و خود آن‌ها فداکاری و شرافت می‌نامند. این همه ناهنجاری در وضع زندگی ملی را ناگزیر باید مربوط به طرز مدیریت مملکت دانست، مدیریتی که بر خلاف نص صریح قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر جنبهٔ فردی و استبدادی در آرایش نظام شاهنشاهی پیدا کرده‌است. در حالی که «نظام شاهنشاهی» خود برداشتی کلی از نهاد اجتماعی حکومت در پهنهٔ تاریخ ایران می‌باشد که با انقلاب مشروطیت دارای تعریف قانونی گردیده و در قانون اساسی و متمم آن حدود «حقوق سلطنت» بدون کوچکترین ابهامی تعیین و «قوای مملکت ناشی از ملت» و«شخص پادشاه از مسئولیت مبری» شناخته شده‌است
دوشنبه 11 آذر 1392 - 16:36
کبالت3 - کرج - ایران
.ادامه...در روزگار کنونی و موقعیت جغرافیایی حساس کشور ما ادارهٔ امور چنان پیچیده گردیده که توفیق در آن تنها با استمداد از همکاری صمیمانهٔ تمام نیروهای مردم در محیطی آزاد و قانونی و با احترام به شخصیت انسان‌ها امکان‌پذیر می‌شود. این مشروحهٔ سرگشاده به مقامی تقدیم می‌گردد که چند سال پیش در دانشگاه هاروارد فرموده‌اند:. «نتیجهٔ تجاوز به آزادی‌های فردی و عدم توجه به احتیاجات روحی انسان‌ها ایجاد سرخوردگی است و افراد سرخورده راه منفی پیش می‌گیرند تا ارتباط خود را با همهٔ مقررات و سنن اجتماعی قطع کنند و تنها وسیلهٔ رفع این سرخوردگی‌ها احترام به شخصیت و آزادی افراد و ایمان به این حقیقت‌هاست که انسان‌ها بردهٔ دولت نیستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است». و نیز به تازگی در مشهد مقدس اعلام فرموده‌اید «رفع عیب به وسیلهٔ هفت‌تیر نمی‌شود و بلکه به وسیلهٔ جهاد اجتماعی می‌توان علیه فساد مبارزه کرد».
دوشنبه 11 آذر 1392 - 17:40
کبالت3 - کرج - ایران
..ادامه....بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهایی که آیندهٔ ایران را تهدید می‌کند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند. بیست و دوم خرداد ۱۳۵۶. دکتر کریم سنجابی / دکتر شاپور بختیار/ داریوش فروهر
دوشنبه 11 آذر 1392 - 17:41
کبالت3 - کرج - ایران
کامنتهای بالا نامه تاریخی دکتر بختیار و دیگر همفکران بود به شاه یکسال و نیم پیش از انقلاب یا هر کوفت دیگه ای اما پاسخ بسیار شاهانه و شاقلی پسندانه بود حمله لباس شخصی های ساواک و گارد با چوب چماق به محل میتینگ جبهه ملی در کاروانسرا سنگی با دست و پای شکسته بختیار و یارانش و عاقبت خود کامگی آن شد که بر ایران رفت و گوش کری که صدا ها رو با چند سال تاخیر میشنید --دیدی آن قهقه کبک خرامان حافظ/که ز سر پنجه شاهین قضا غافل بود...
دوشنبه 11 آذر 1392 - 17:56
کبالت3 - کرج - ایران
این ماله کشا و مشاطه چی ها و خاله بند انداز های دیکتاتوری اگه بعد دو هزار سال هم سلطنت محبوبشون کله پا میشد باز مقصر 27 ماه دولت مصدق و میراث قاجار بود آخه افندی اون 27 ماه اصلا زلزله بعدش تو 25 سال چه غلطی کردی که اون 27 ماه رو نتونستی جبران کنی نظر کرده آقا ابور فلض هم که بودی با امام زمان هم که پالوده میخوردی آها یادم اومد ناکازاکی و هیروشیمات رو بمبارون کرده بود اون ملعون مصدق السلطنه ببخشید کبلائی.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 19:51
samad agha75 - ایران - ایران
جبهه ملی در سال 1329 در حین مبارزات ضد استعماری ملت ایران بر علیه منافع غرب علی الخصوص انگلستان و برای ایجاد یک جبهه واحد از ملیون در راستای مبارزه برای خلع ید از شرکت نفت ایران –انگلیس تاسیس شد. ولی متاسفانه از همان ماه های اولیه نشان داد که چندان در راستای آمال و منافع ملی حرکت نمی کند و برنامه صحیحی نیز برای این هدف در نظر ندارد. مصدق از سیاست مداران دوران قاجار و اصولا از خانواده ای قاجاری بود که در یکی از نخستین لژهای فراماسونری کشور عضویت داشت ( رونوشت سند عضویت وی در فراموشخانه در کتاب اسماعیل رائین تحت عنوان فراموشخانه و فراماسونری در ایران موجود می باشد)
دوشنبه 11 آذر 1392 - 22:15
samad agha75 - ایران - ایران
این جبهه به جای نقد درونی به بت سازی و افسانه سرایی در خصوص مصدق پرداخته. این گروه هیچ برنامه مشخصی برای آینده ایران ندارد و هیچ راهی به سوی آینده نشان نمی دهند. بهتر است جبهه ملی به صورت خاطره در کتاب های داستان باقی بماند تا اینکه عده ای شاعر مسلک و شهرت پیشه از پس اندازه گذشته نمدی برای خود ببافند و به جای حمله به سرور پندار و دیگر ملیون واقعی فکری به حال وضعیت فعلی خود کند که بس اسفناک است.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 22:20
samad agha75 - ایران - ایران
شعر گونه ای حماسی از یک ملی نمای طرفدار مصدق. از علی اصغر حاج سید جوادی. «امام می‌آید، با صدای نوح، با طیلسان و تیشه ابراهیم، با عصای موسی، با هیأت صمیمی عیسی و با کتاب محمد و دشت‌های سرخ شقایق را می‌پیماید و خطبه رهایی انسان را فریاد می‌کند. وقتی امام بیاید دیگر کسی دروغ نمی‌گوید. دیگر کسی به در خانه خود قفل نمی‌زند، دیگر کسی به باجگزاران باجی نمی‌دهد، مردم برادر هم می‌شوند و نان شادی‌شان را با یکدیگر به عدل و صداقت تقسیم می‌کنند. دیگر صفی وجود نخواهد داشت، صف‌های نان و گوشت، صف‌های نفت و بنزین، صف‌های مالیات، صف‌های نام‌نویسی برای استعمار، و صبح بیداری و بهار آزادی لبخند می‌زند. باید امام بیاید تا حق به جای خودش بنشیند و باطل و خیانت و نفرت در روزگار نماند.».
دوشنبه 11 آذر 1392 - 22:22
کبالت3 - کرج - ایران
دوستان عزیز کاربران گرامی لازم دیدم همینجا از دوستمون صمد آقا به علت اتهام بیسوادی عذر خواهی کنم چون ایشون اون کامنت خطاب به من رو خودشون ننوشتن بلکه عینا از روی کامنت david jbz کاربر بالاترین و از همون سایت کپی فرمودن با تمام غلطهای املائی مو به مو فقط زحمت کشیدن یه کبالت3 افزون فرمودن حالا چطور شد که ایطو شد چون ایشون مسبوق به سابقه هستن و اینکه عمرا معنی ترول رو بدونه هر کی هم شک داره (چون لینک گذاشتن ظاهرا برای من یکی ممنوعه)کافیه یه خط از کامنت ایشون رو کپی و گوگل سرچ کنه تا اصل جنس رو ببینه خدا خیرت بده کی میخوای نون بازوی خودت رو بخوری حالا در این سایت بازه ....اما آخه کجا رفته کبلائی.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 20:55
samad agha75 - ایران - ایران
وقتی خورشید جبهه ملی و طرفداران مصدق از غرب به شرق آمد. در شماره امروز «خبر‌نامه جبهه ملی»، به مناسبت ورود آیت‌الله خمینی به کشور، تمام صفحه اول اختصاص به تصویر نقاشی شده از آیت‌الله خمینی داشت، با این عبارت: «‌اینک مردی می‌آید مرد‌آسا که قطره قطره خون درد‌کشیدگان وطن در تن او جاری است.‌» وقتی خورشید جبهه ملی و طرفداران مصدق از غرب به شرق آمد. در شماره امروز «خبر‌نامه جبهه ملی»، به مناسبت ورود آیت‌الله خمینی به کشور، تمام صفحه اول اختصاص به تصویر نقاشی شده از آیت‌الله خمینی داشت، با این عبارت: «‌اینک مردی می‌آید مرد‌آسا که قطره قطره خون درد‌کشیدگان وطن در تن او جاری است.‌»
دوشنبه 11 آذر 1392 - 23:01
samad agha75 - ایران - ایران
چپ سنتی ایران به اضافه ملی – مذهبی است در این نقطه به هم میرسند و همگی انها دنبال روی از خمینی و رساندن ایران به این وضعیت را باید به گردن یک نفر بیاندازند تا بار گناهانشان کم بشود و ان شخص هم جز شاه فقید ایران کس دیگری نمیتواند باشد.
دوشنبه 11 آذر 1392 - 23:04
Ghooloo - آبادان - ایران
۱. اصلاً هیچ علاقه ای به این بحث و تکرار مکررات ندارم ولی برای اشخاصی که فکر میکنند انقلاب سال ۵۷ و ملاها یکدفعه از آسمان نازل شد و حکومت شاه و سیاستهای وی تاثیری در بوجود آمدن انقلاب نداشته، توجه شان را به گفتگوی پندآموز بین محمد رضا شاه پهلوی و زنده یاد احمد کسروی فرهیخته و اندیشمند بزرگ ایران که از لابلای روزنامه های «پیام ما آزادگان» به سردبیری استاد فرهیخته دکتر کورش آریامنش و نوشته های علی دشتی و دیگر منابع گردآوری شده است جلب میکنم: کسروی پس از انتشار کتابهای اسلام شناسی و بر ملا کردن ریشه این دین خرافی و ضد ایرانی، مورد نفرین و دشنام آخوندها و مسلمانان خرد باخته قرار گرفت و این موضوع واکنش زیادی در دربار و در خانواده نزدیک خود شاه ایجاد کرد. شاه ایران، تحت فشارهای بسیار، کسروی را به کاخ فرا خواند و رفتار او را در درگیری با آخوندها و مسلمانان افراطی برحذر داشت و کردار او را نکوهش کرد...
دوشنبه 11 آذر 1392 - 23:37
Ghooloo - آبادان - ایران
۲. کسروی در پاسخ گفت: اگر می خواهید تاج و تخت خود را پایدار و از گزند دور نگهدارید، باید مانند پدرتان با مردم رو راست باشید و دکانداران دین و دروغگویان را در هم بکوبید و جلوی بازیهای زشت دین بازی سیاستمداران و کشورمداران را بگیرید و شما نیز، خود را از این بازهای سهمگین و ویرانگر بیرون بکشید و گرنه سرانجام گوارایی پیش بینی نمی کنم! نباید فراموش کنیم که هر اندازه که ما بر نیروی خود بیفزاییم و توانا شویم، استعمار نیز همین راه را خواهد پیمود و پا به پای ما، نیرومندتر خواهد شد و ما، راه بجایی نخواهیم برد. بهترین زمان برای در هم کوبیدن دکان گمراه گری و دروغگویی و دین بازی هم اکنون است و نباید آنرا از دست بدهیم! اما شاه، زیر بار گفته ها و اندرزهای کسروی نرفت و گفت: ما با گسترده تر کردن سطح دانش و گسیل آموزش دیده ها به اقصی نقاط ایران، ایرانیان را آگاه میکنیم. آنها خود می دانند چه کار کنند!
دوشنبه 11 آذر 1392 - 23:51
Ghooloo - آبادان - ایران
۳. البته همه اطلاع داریم که شاه چگونه سطح دانش و گسیل آموزش دیده ها به اقصی نقاط ایران را بالا برد و آنها هم چه کردند!!! ناگفته نماند شاه از نویسندگانی چون کسروی هیچ حمایتی به عمل نیاورد و برعکس دست خائنینی چون شریعتی را باز گذاشت تا با ترویج اسلام مانع از پیشرفت کمونیسم در ایران شود! تمام روزنامه ها را بسته بود و با ایجاد فضایی بسته و پر از خفقان مانع افزایش دانش سیاسی مردم می شد! بازهم سلطنت طلبان بگویند شاه اسلام گرا نبود و بگویند سیاست های شاه منجر به انقلاب ۵۷ نشد!!! به امید یادگیری از این تجربه تلخ و اینکه <گذشته چراغ راه اینده> است و هیچ استبدادی و دیکتاتوری راه حل ما نیست، امیدوارم که در آینده تصمیمات بهتر و معقول تری گرفته شود. پاینده ایران
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:02
samad agha75 - ایران - ایران
در پیشنهاد چرچیل و ترومن تمام خواسته های ایران پذیرفته شده بود، این مصدق بود که از کارشناسان نفتی خواست در مصالحه تردید اایجاد کنند.اساسا شادروانان دکتر محمد یگانه و مهندس فتح‌الله نفیسی تایید کردند که در آخرین پیشنهاد راه‌حل بریتانیا که به «پیشنهاد مشترک» انگلیس و آمریکا معروف است، همه حقوق مورد ادعای ایران را پذیرفته و به موضوع حقوق مورد ادعای ایران در سهام ۱۶ درصدی ما در شرکت‌های تابع به عنوان یک احتمال قابل بحث نیز اشارت غیرمستقیمی رفته بود و ادامه داد: مع‌ الوصف آقای نخست‌وزیر ما (مشاوران فنی و حقوقی) را خواست و گفت آقایان بروید و راه رد کردن این پیشنهاد را پیدا کنید که این را «یک اشتباه بزرگ» می‌دانند؛تفکر مصدق اللهی یک تفکر به شدت عقب افتاده و کلیشه ای است، نه از ظهور دولت های مطلقه نوساز اطلاع دار نه از مفهوم دیپلماسی و مصالحه،این موانع توسعه سیاسی است تا کمک به دموکراسی سازی.
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:16
samad agha75 - ایران - ایران
مصدق می خواست یک قهرمان باشد، دائما از دموکراسی حرف می زد و به جای آن یک حاکم مستبد شد، او مستبدترین نخست وزیری بود که ایران به چشم دیده بود، وقتی دید نمی تواند مجلس را با خود همراه سازد، آن را منحل کرد؛ مدیریت شرکت نفت انگلیس و ایران، حتی از زمان نصرت الدوله، سیاستی را دنبال می کرد که به ایران فشار آورد تا ادعاهای خود را نسبت به شرکتهای تابعه کنار گذارد و این مصدق بود که سرانجام این ادعا را دور انداخت، او گفت این کار به صلاح ملت ایران است؛ در واقع، او بیش از هر کس دیگری در تاریخ به زیان ایران عمل کرد . برای پیشبرد خط مشی سیاسی خود به شورش و آشفتگی تکیه کرد . نهضت او در مسیر نادرستی قرار گرفته بود - منوچهر فرمانفرمائیان. خون و نفت
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:16
samad agha75 - ایران - ایران
مصدق السلطنه نه تنها با دزدی و بر باد دادن ایران توسط اجداد دزد و زن باره اش اعتراضی نداشت بلکه خودش در 12 سالگی والی خراسان بود(لقبی اشرافی ) هرگز نگفت اجدادش چرا سلطنت نمیکنند و یا نگفت چرا اسکناس ما را انگلیس چاپ میکند یا چرا باید فقط طبقه ایشان به تحصیل در خارج(داخل که حتی مدرسه ابتدائی نداشتیم) فرستاده میشود و نگفت هزاران چرای دیگر را که بعدا یادش آمد و شد مصدق باب دل توده ای.
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:17
samad agha75 - ایران - ایران
در اثر ادعای خسارت دولت فخیمه، دولت ایران با خزانه خالی مجبور به پرداخت پنجاه هزار لیره استرلینگ بعنوان جریمه شد و کارگران و متخصصین انگلیسی اینبار با دستمزدهای بالا تر و قرارداد بهتر برای استخراج نفت به ایران برگشتند. با علم به اینکه ملی شدن نفت خوب است، آیا در آن زمان بخصوص، آن ماجرا به نفع چه کسانی تمام شد؟ ملت ایران؟ یا دولت فخیمه و قهرمان جلوه دادن نخست وزیری که از زیر پتو رویای کودتا کردن بر علیه شاه را در سر میپروراند؟. امیدوارم دکتر نصر احمدی و خانم دکتر مهرا ملکی بطور مداوم به یک تلویزیون حقیقتا ایرانی دعوت شوند و با مدارک مستند این غده چرکینی را که برای اختلاف و عداوت بین مردم ایران طراحی شده است را در دست مصدقیون خالی بند بترکانند تا یکبار برای همیشه همگی ایرانیان از این کابوس شازده محمد مصدق السلطنه قاجار بیدار شوند
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:17
Ghooloo - آبادان - ایران
راستی عزیز دل برادر از این افرادی که کپی میکنی پولی چیزی هم بهشون میدی یا مجانی محض رضای خدا و شادی روح اعلیحضرت همایونی بهت صدقه میدند؟ خودت هم گهگاهی یکی دو خط بنویس عزیزم که هم اندازه سوادت معلوم بشه و هم برای فارسیت خوبه و مثل آدم کوکی ها فقط کامنت دیگران را کپی نکنی! حالا ما سعی میکنیم حقایق را برای بار صدم به معرض نمایش بگذاریم انشالله قبول حق باشه کبلائی:. https://www.balatarin.com/permlink/2013/11/19/3444447
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:13
samad agha75 - ایران - ایران
کبالت3 - کرج - ایران میزان تحصیلات مطلقاً هیچ ارتباطی‌ با شعور افراد نداره.چون مصدق قجری مورد نقد قرار گرفت ?!!.زمین رو گاز نگیر و بت نساز و جفنگ نگو
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:27
samad agha75 - ایران - ایران
تا جگر گوشه اینها همان مصدق گجستک مورد نقد قرار می‌گیرد .مصدق قهرمان بی‌ بی‌ سی‌ انگلیسی !!با پوند انگلیسی!!! همان انگلیس که اسم مصدق را کنار کورش بزرگ گذaشت آنهم با پوند انگلیسی.یک ضرب مثل انگلیسی میگوید انگلیسها به دوستان خود وفادار می‌مانند.این یکی‌ از چماقداران مصدق قجری هم وفادار مانده که اینجور زمین و زمان را گاز .........
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 00:47
samad agha75 - ایران - ایران
ولا دفاع از دستاوردها و خدمات دوره پهلوی استبداد دوستی نیست، دوم، شما از طرف چه کسانی حرف می زنی؟ این ما که می گویی منظورت چه کسانی هستند؟ چه کسی گفته مصدق و فاطمی آزادیخواه بوده و منتقدان و مخالفانشان استبداد دوست هستند؟ این تقسیم بندی های قطبی که یک طرف را عین حقیقت و طرف دیگر را هین باطل بودن می داند دوره اش گذشته، من هم داخل کشور زندگی می کنم و جوان هم هستم و برخلاف شما کلیشه ای و بدون مطالعه نظر نمی دهم، مصدق یا فاطمی یا هر سیاستمدار دیگر را باید نقد و بررسی کرد، در زمان مصدق اشتباهات بسیاری صورت گرفت که اثرات زیان بار و طولانی مدتی بر سیاست ایران داشت، لطفا از طرف خودتان حرف بزنید، هر کس از طرف خودش حرف بزند، سیاه نمایی از پهلوی و فرشته سازی از مصدق یکی از آفت های فرهنگ سیاسی ایران بوده که باید با آن مقابله کرد
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 01:02
samad agha75 - ایران - ایران
رزم و کارزار با دروغ و دروند و آموزگاران دروغ، خویشکاری هر ایرانیِ راستین، تبارمند و راست کرداریست. چه بسته کشتی و سدره پوش باشد، یا نباشد. و این دروغ است که ویرانگر و تباه کننده است و خانه و شهر و سرزمین و کشور را به نابودی می رساند. پس، برای استوار سازی اشویی، باید تا جایی که توان و زمان یارمان است، در راه روشنگری و شید افکندن به تاریکی هایِ چیره شده بر اندیشه و روان مردم، بکوشیم. و چه زیبا و نیک است آنگاهی که سپاه دروغ به پس رانده شود .
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 01:07
samad agha75 - ایران - ایران
این حرکت مصدق به قول شما ملى کردن نفت چه منفعتى و چه زیانهایى براى ایران داشت ؟؟؟ مگر غیر از این بود که قراردادى که ازش اگر اشتباه نکنم ٣ سال مانده بود به ٣٠ سال تبدیل شد؟؟!!! الارقم مخالف خیلیها مصدق با خودخواهى و بدون در نظر گرفتن مسائل کلان کشور به دادگاه رفت و باعث خسارات زیادى هم به کشور شد... این مسئله چه جاى افتخارى داره؟؟؟ مصدق من رو یاد ملاهاى امروزى میندازه که با نا اگاهى و مزدورى به ضرر ایران حرکت میکنند و با عوام فریبى اشتباهات خود را خوب جلوه میدهند... فکر میکنم که زمان ان است که واقعیات تاریخى نمایان شود که از ان درس بگیریم براى اینده اى بهتر، و براى رسیدن به اگاهى لازم باید به مسائل بدون تعصب نگاه کرد.....
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 01:11
samad agha75 - ایران - ایران
فریبی که از سال 1330 در میان جامعه ما رایج شده، باید روشن شود. ایشان چند ماه به سوئیس رفته و دچار بیماری شده و به ایران بازگشته. دو نفر روحانی در قم برای ایشان چیزی راجع به حقوق زن در اسلام نوشته اند و ایشان آن را به عنوان تز دکترا به سوئیس برده اند. کدام تز دکترا در اروپا به زبان فارسی است؟ بعد تا پایان عمر زیر نامه هایش با عنوان دکتر امضا می کند. من زیر بار چنین جعلی نمی روم. نسل ما نباید زیر بار این بت پرستی برود. ثابتی این بت را شکست و باید ممنونش بود.
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 01:53
samad agha75 - ایران - ایران
درباره مصدق « توصیه سرکنسول انگلیس در انتصاب به والی فارس؛ فراماسون بودن؛ جعلی بودن دکتری حقوق؛ تاکید بر پذیرش نخست وزیری منوط به رضایت انگلستان؛ تهدید رزم آرا به ترور در سخنرانی مجلس؛ تصویب ماده واحده معافیت تروریست رزم آرا از مجازات (خلیل طهماسبی)؛ حکومت نظامی و شکنجه زندانیان ؛ لغو مجلس 17؛ دست درازی به قوه قضائیه ؛ فرافکنی و عوامفریبی؛ سوق دادن کشور به ورشکستگی اقتصادی و ...» از موارد نقطه ضعف اوست.
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 01:56
samad agha75 - ایران - ایران
فرقه مصدقی (cult)که شرم رو می‌خوره و شرافت رو قی‌ میکنه البته مثل آخوند تو روضه خواندن ته صدا داره پس از دست بوسی از خمینی با کامل وقاحت و بیشرمی تاریخ رو تحریف میکنه و نمیگه چه کسی‌ به قاتلان احمد کسروی پناه داد.قاتلان پس از قتل در خانه چه کسی‌ پناه گرفتند؟بهتره از پیشوا خود کمک بگیرند
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 10:36
samad agha75 - ایران - ایران
رفقا و مصدقی‌ها هرچه می‌خواهند به داستانواره سیاسی تاریخی خود بچسبند اما آنچه مسلم است داستان‌واره تاریخ ایران را تاریخ ورزانی خواهند نوشت که آسوده از تعصبات سیاسی یک سو نگرانه هستند و اینطور که دیده می‌شود قضاوتی تحقیرآمیز و سخت بی‌رحمانه برای آنها خواهد بود
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 11:15
samad agha75 - ایران - ایران
رضا شاه و ۲۰۰ میلیون دلارش!پاسخی به دروغ پردازان - اسناد چه می گویند! https://yekavazi.blogspot.co.uk/2013/03/blog-post_30.html
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 12:25
ذوالفقار علی - اسلام - ایران
samad agha75 شاه شما یک دزد بود که دوربرش همه بهایی بودن اون شاه ملعون سرش توی آخور رژیم صهینویستی بودذ مصدق با کودتای امریکایی و نوکرش ممدرضا سرنگون شد اگه مصدق به خودش غر نمیشد و پشتیبانی آیت الله کاشانی از دست نمیداد با حمایت مردم هیچوقت سرنگون نمیشد
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 14:25
ذوالفقار علی - اسلام - ایران
2- عیاشیهای شاه و توهین به مقدسات یک ملت ایجاد قمارخانه ها و مشروب فروشی و کابارهها و انجام کارهای پلید و زشت توسط هامیانش مثل فریدون فرخزاد که روی سن لخت میشد چنان مردم را بر سر خشم برد که از جان خودشان گذشتن
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 14:30
ذوالفقار علی - اسلام - ایران
3- شهوترانی اشرف خواهر ممدرضا ملعون زبانزد همه بود با همه هنرپیشه ها رابطه داشت خلاسه این شاه شما آبرویی نداشت سال هجری شمسی به سال شاهنشاهی تغییر داد بحرین شیعه را دو دستی به سنی ها داد گستاخی به اونجا رسوند که میخاست توی محاکم بجای کتاب آسمانی قران کتاب بهایی ها و یهودی ها جایگزین کنه ولی چنان امام خمینی(ره) توپوزی بهش زد که به غلط کردن افتاد samad agha75 برو کمی تاریخ بخون یا از قدیمیهای که اون زمون بودن بپرس
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 14:43
ذوالفقار علی - اسلام - ایران
AryanBrotherhood مرگ بر رضاپهلوی دزد و عیاش درود بر حضرت امام خامنه ای
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 14:52
samad agha75 - ایران - ایران
شما مصدق الهی ها کلا دایی جان ناپلونین ولی یه خواهش دارم که یک بار برای همیشه برین کارای مصدق بخوانید.به ضرر ایران بود و به نفع انگلیس از کشتار تنگستان تاا بستن مجلس تا کتاب خود مصدق صفحه ۳۴۲ که میگهسیاست انگلیس نه فقط در انتصاب من به ایالت فارس بلکه در انتصاب من بایالت آذربایجان نیز اثری بسزا داشتکتاب اسطوره خودتونو نخوندین مثل طرفدارای خمینی
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 15:15
کبالت3 - کرج - ایران
حالا ببین قهرمان ملی ضد استعماری و ضد ارتجاعی مصدق کبیر از دست این خاندان جلیل سلطنت و ایادیش چه میکرده ....روحت شاد حاج ممرضا با این دم و دنبالچه هات کبلائی.
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 18:05
IranSalam - آمستردام - هلند
samad agha75 - ایران - ایران/ اصلا کسی‌ اینجا اسم مصدق رو اورده؟ تو الان داری اینجا با کی‌ حرف می‌زنی؟ داری با دشمن فرضی‌ مبارزه میکنی‌؟ خدا یه عقلی بهت بده! آدم مریض زیاد دیده بودم ولی‌ تو یکی‌ واقعا نوبری!
‌سه شنبه 12 آذر 1392 - 22:24
samad agha75 - ایران - ایران
IranSalam - آمستردام - هلند تو حالا چیکار‌ه حسنی که برا دیگران تکلیف میaن میکنی‌؟فضولی؟
‌چهارشنبه 13 آذر 1392 - 00:39
IranSalam - آمستردام - هلند
چه کاره حسن نیستم چکار حسینم. برا دیگران تکلیف چی‌ چی‌ ؟ حتما خواستی‌ بنویسی تعیین تکلیف میکنی‌! یک جمله ساده هم نتونستی درست بنویسی! خدا زیادت کنه!
‌چهارشنبه 13 آذر 1392 - 17:55
کبالت3 - کرج - ایران
من از دزدی تو روز روشن میگم شاقلی از سطح تحصیلات جواب میده .سیروس امثال تو سلطنت رو نقطه چین کردن کبلائی
‌چهارشنبه 13 آذر 1392 - 19:57
کبالت3 - کرج - ایران
مصدق کبیر بعد شصت سال چه شاقلی پزونی راه انداخته تو هر بحثی از طرز تهیه ترشی لیته بگیر تا سفر به مریخ شاقل فقط یه چی لقلقه زبونشه مصدق السلطنه ال و بل و جیمبل بقول شاعر ..هرجا که اسم من میاد سایه ام رو با تیر میزنی ..کبـــــــــــلائی
‌چهارشنبه 13 آذر 1392 - 20:13
کبالت3 - کرج - ایران
IranSalam-هلند -از این شاقل بگذر این بنده خدا فقط بلده کپی کنه یه وقتم که بخواد به خودش زحمت نوشتن بده بجای نوشتن راه میره البته توی وضعیت بد .کبلائی
‌چهارشنبه 13 آذر 1392 - 20:31
IranSalam - آمستردام - هلند
کبالت۳ - کرج - ایران/ درود به شما آخه بعضی‌ وقتها خیلی‌ دور ورمیدار یک کم هم شهامت نداره که یک جواب بده. دفعه قبل با آی‌ دی سیروس باهاش بحث کردم متوجه شدم اصلا هیچی‌ بلد نیست خودش بنویسه همش کپی میکنه خجالت هم نمی‌کشه بچه پر رو
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 10:47
samad agha75 - ایران - ایران
منم ازش پرسیدم گفت شنبه میرم ۲ شنبه میام.پیشوا اسقاطی فراری با یک تیر تو توالت همسایه رسوا می‌کنم هیشکی مثل من نمی‌تونه پیشوا غشی رسوا کنه.آره قولوم حسین
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 13:51
samad agha75 - ایران - ایران
ملک الشعرای بهار ( لازم به ذکر است که وی از مخالفان رضا شاه بوده است)این بلوا را چنین توصیف میکند: بیستم اردی بهشت ۱۳۰۲، تقریبا دار ساعت ۹ صبح، هنگام خرید و فروش یک قاب ساعت، میان یک عرب نجدی و یک ایرانی نزاع در میگیرد و پس از ان به خیال ایرانیان نزاع پایان یافته است...ولی اعراب نجدی مسلح شده، بر ایرانیان حمله میکنند . ایرانیان مسلح نبوده فقط چوب داشتند. ۳ نفر از آنان مقتول و ۳۵ نفر زخم دار میشوند و ۵ نفر مفقود. پس از یک ساعت و نیم درگیری، ایرانیان مجبور میشوند به خانه های خود گریخته و مدت ۲۵ روز در خانه ها از ترس جان پنهان شوند. در این هنگام اعراب وهابی به اعراب شیعه حمله کرده ۸ مرد و ۲ زن مقتول و ۲ زن دیگر زخم دار میشوند
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 13:56
samad agha75 - ایران - ایران
در این هنگام وزیر خارجه وقت ایران، محمد مصدق نامه ای به دولت انگلیس نوشته و برای حفظ جان و مال مردم کمک دولت انگلستان !را خواستار میشود، این نامه سندی قابل قبول برای مداخله بریتانیا شناخته شده، بدین گونه انگلستان یک کشتی با ۲ ارابه توپ و ۴۰ سرباز هندی! در بحرین پیاده میکند و از این زمان به بعد نفوذ دولت ایران در بحرین از بین رفته، انگلستان به طور نا گفته، بحرین را متعلق به خود میداند. این موضوع در جلسه سری مجلس در دوران سردار سپاه رضا خان وزیر جنگ وقت (رضا شاه آینده) مورد بررسی قرار میگیرد و سردار سپاه اصرار میورزد که ما با کشتیهای جنگی پرسپولیس و مظفری که از انگلستان خریدیم میتوانیم خودمان به بحرین برویم و ۲ ارابه توپ ببریم و ۴۰ سرباز هم که داریم من هم که وزیر جنگ هستم ولی با و مخالفت کردند
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 13:57
samad agha75 - ایران - ایران
و حتی سردار سپاه از فرط ناراحتی گریست..(عرض کردم که ملک الشعرا از مخالفین سر شناس رضا شاه است) اینکه چگونه نخست وزیر وقت مستوفی الممالک را با حیله مدرس خائن بزرگ که در قرارداد ۱۹۱۹ نیز رشوه کلانی از دولت فخیمه دریافت کرد، استیضاح کردند تا مشیر الدوله خائن به نخست وزیری برسد و مصدق وزیر خارجه و چه خیانتها مرتکب شدند در حوصله این متن نمیباشد..مصدق خود در خاطراتش میگوید، هر وقت دولت انگلستان جویای منفعتی بود مشیر الدوله را سر کار میاورد. آخر سر هم که پای بر زمین کوفت و گریه کرد که که من جان ایرانیان را نجات دادم و اگر از انگلیس کمک نمیخواستم، اعراب نجدی ایرانیان را قتل عام میکردند. جناب مصدق درخواست دخالت انگلیس در بحرین را می کند! عجب!!!!!. مصدق پرستها جواب بدهند!
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 13:58
samad agha75 - ایران - ایران
مصدق السلطنه در طول عمر سیاسیش برای باز گردادند بحرین به ایران چه کرد؟
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 13:59
samad agha75 - ایران - ایران
کبالت3 - کرج - ایران هر وقت فرق عرض مستطیل و ارز رو فهمیدی بیا بینیم چی‌ میگی‌.عرض مستطیل ۷ تومن به اون رفیقت بگو با یه ا یدی بیاد بینیم چی‌ میگه بچه بی‌ رو
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 14:12
samad agha75 - ایران - ایران
ملاحضه فرمودید؟ پس به چه دلیل در هیچ کجا نمیگویند که بحرین از همان سال ۱۳۰۲ به اشغال انگلیس در آمد؟ پس چرا با غرض ورزی تمام حرفی از مخالفت سردار سپاه با فرستادن نیروی دریایی انگلیس سخن نمیگویند؟چرا از نامه مصدق به دولت بریتانیا که عامل اصلی اشغال بحرین بوده حرفی به میان نمییاد؟ در همان سال، انگلستان امتیاز تاسیس نمایندگی دائمی در بحرین را گرفت و سر چالرز بلگرین را به آنجا فرسستاد که به قدری در مدت ۳۴ سال اقامت خویش در بحرین، به تحریک اعراب برای تغییر نام خلیج فارس به خلیج عرب پرداخت و خشم مردم منطقه را بر انگیخت که در نهایت دولت فخیمه مجبور به استرداد و جایگزینی این شخص گردید.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 15:38
samad agha75 - ایران - ایران
بحرین فقط ۲۵ کیلومتر با عربستان سعودی فاصله دارد..در کتاب دکتر منصور کشفی میخوانیم، جزیره بحرین از نظر جغرافیایی ای برای بار گیری و صدور نفت خام و ساختن پالایش گاه بسیار مناسب به نظر می آمد. در واقع نزدیکی آن به عربستان سودی و قطر بود که به اهمیت آن می افزود. بنا بر این بلافاصله بعد از کشف نفت در بحرین در تیر ماه ۱۳۱۴، شرکت نفت بحرین پالایشگاهی احداث کرد که در سالهای جنگ جهانی دوم گسترش فراوان یافت. البته اکثر نفت خام این پالایشگاه از نفت خام عربستان تغذیه میشد .زیرا تولید نفت بحرین روزانه فقط معادل ۳۰،۰۰۰ بشکه بود .نفت ابتدا از عربستان سودی به وسیله نفتکش حمل میشد. ولی بعداز مدتی خط لوله ای به قطر ۱۲ اینچ و به طول ۵۶ کیلومتر از عربستان به بحرین کشیده شد که دو سوم آن زیر آب قرار دشت.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 15:38
samad agha75 - ایران - ایران
در سال ۱۳۲۶، خط لوله دیگری با همین ضخامت کشیده شد که ظرفیت خط لوله را به ۱۲۶،۰۰۰ بشکه رساند. در سالهای قبل از ملی شدن صنعت نفت حدود ۸۵ در صد این ظرفیت از عربستان تغذیه میشد..بطور کلی شرکت نفت بحرین اولین شرکت نفتی در خاور میانه بود که صد در صد به شرکت های نفتی تگزاس و استاندارد کالیفرنیا تعلق داشت. در تمام مدت هم دولت ایران اعتراض کرده بود هم برای پالایشگاه شرکت های خارجی هم برای خط لوله عربستان. توجه داشتید که این شرکتها در سال ۱۳۱۴ تاسیس شدند و بحرین در سال ۱۳۰۲و با نامه کمک مصدق توسط انگلستان اشغال شده. در حالیکه محمد رضا شاه پهلوی در شهریور ۱۳۲۰ به سلطنت رسید؟ و سالهای اولیه سلطنت وی همانطور که همه میدانند مصادف بود با سالهایی که سال آشوب و هرج و مرج خوانده میشود که وقایع و ترور های بسیار اتفاق افتاد ...آیا برای محمد رضا شاه در آن سالها امکان داشته که با ۲ ابر قدرت در آن جزیره با نیروی دریایی آن زمان بجنگد؟ مستحضر هستید که انگلستان همیشه حضور داشته و برای دادن امتیاز پالایشگاه به امریکا از امتیازات کلانی بر خوردار شده
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 15:39
samad agha75 - ایران - ایران
در سیاست بین الملل وقتی کار با ملاطفت پیش نرود، چاره جنگ است...آیا محمد رضا شاه پهلوی در آن سال با آن نیروی دریایی میتوانست با ۲ ابر قدرت و عربستان بجنگد؟. در سوم شهریور ۱۳۲۰ کشور ایران بوسیله قوای سه کشور انگلستان، شوروی و آمریکا اشغال گردید و رضا شاه از سلطنت خلع گردید و دولت انگلیس خواستار سلطنت پسر محمدحسن میرزا نوه محمدعلی شاه قاجاربود ولی ولیعهد وقت یعنی محمد رضا شاه به سلطنت نشست...از آن سال تا سال ۱۳۲۹ که سال ملی شدن نفت بود، سالهای هرج و مرج و شورش نامیده شدند..دربهمن ماه ۱۳۲۷ ماجرای ترورشاه در دانشگاه تهران اتفاق افتاد بدین معنی که ایران تا آن سالها کاملا درگیر مسائل داخلی خود بوده، تقصیری که همه میدانند نه متوجه محمد رضا شاه بلکه خود قربانی و درگیر ان بوده این همه در حالیست که جزیرهٔ بحرین از سال میلادی ۱۷۸۳، به دست خاندان آل خلیفه (که از اعراب شبه‌جزیرهٔ عربستان بودند) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت‌الحمایهٔ انگلیس بودند و در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز دورادور مدعی مالکیت بر بحرین بود
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 15:40
samad agha75 - ایران - ایران
تا آنکه حکومت بحرین که تحت نفوذ انگلیس بود برای تأثیرگذاری بر نتیجه نظرخواهی مصمم شد تا ساختار جمعیتی این سرزمین را با اکثریت دادن به عربها دگرگون سازد. در این راستا هزاران فلسطینی و نیروی کار عرب از کشورهای منطقه به بحرین هجوم آوردند و پس از ان اقدام به سر شماری کردند ؛ ۶۰ در صد عرب ،۲۰ درصد هند و پاکستانی، ده در صد ایرانی و ده در صد از ملل دیگر بودند. بدینسان ایران با توطئه ای که توسط بریتانیا صورت پذیرفت به ناچار ادعای حاکمیت بر بحرین را کنار گذاشت. کسانیکه میگویند شاه چرا شاه چرا اگر راه حل ندهند ایراد مغرضانه است..اگر شاه در ان زمان با بحرین که عملا از دسترس ما دور بود و دست اجانب از قبل از پادشاهی خانواده پهلوی در آن جزیره دراز بود و مدیریت و نظارت میکرد، به جنگ بر میخاست، نمی توانست در سال ۱۳۵۰ که ۳ جزیره تنب کوچک و بزرگ و ابو موسی را گرفت، آنها را به نفع خود مصادره کند...در آن زمان صدام بلوایی به پا کرد و از کشور های عرب منطقه کمک خواست که موضوع را به سازمان ملل ارجاع دهند ولی هیچکدام از دول اعراب جرات نکردند.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 15:41
samad agha75 - ایران - ایران
.دقت کنید، جرات نکردند در مقابل قدرت شاه که در آن زمان قدرت نظامی بسیارقوی تبدیل شده بود (سال ۱۳۵۰) ، دم بر آورند و ۳ جزیره توسط ایران مصادره شد
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 15:42
کبالت3 - کرج - ایران
یه کم سوال هست برای من چرا تاپیک هائی مثل این خیلی زود با 50 یا 60 تا منفی و مثبت پروندشون بسته میشه و میرن زیر اما تاپیک های مربوط به سگ و گربه و فلان خواننده و هنرپیشه و امثال اون پایدار میمونن یعنی هموطن ما بقول مموت مسئله اش اینه؟ با اینترنت لاکپشت نشان و فیلتر حلزون کشان میایی ببینی سگای اونور آب چه هنری دارن یه آمار خوندم از بیشترین جستجوی اینترنتی در ایران که بعلت شرم نمیتونم نتیجه اش رو بگم کبلائی.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 18:27
کبالت3 - کرج - ایران
IranSalam -هلند -درود-از این قبیله مفتخواران بی هنر گله ای نیست چون اقتضای طبیعتشون همینه که اگه غیر این بود انقلابی در کار نبود سوال من از این سایت وزینه که چطور حاضره بخاطر یه شاقل اینجا رو به سطل آشغال بالاترین یا بقیه سایتهای در پیتی شاغلومیان تبدیل کنه اونم بدون ذکر منبع و ماخذ البته برا من یکی اصلا مهم نیست مال خودشونه و اختیارش رو دارن منم که پایه ام برای این بساط خنده بازار کبلائی.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 18:13
کبالت3 - کرج - ایران
تا چوب رو بلند کنی گربه دزده حساب کار خودش رو میکنه مخصوصا اگه گربه آبدارخونه بیت یا دربار باشه بلاخره طرف خودش رو معرفی کرد البته معرف حضور همه بود الا اونی که بقیه رو دسته کورا فرض میکنه حالا ما نمیدونیم جواب این سارق رو بدیم یا جواب صاحب مال رو البته من جواب صاحب مال رو که اونم خودش مال خر بود قبلا دادم اما این بی اینکه مال دزدی رو خوب نگا کنه همینجوری فله ای خالیش میکنه تو این سایت وزین قبلا هم گفتم موضوع ساده تر از این هرز گویی و مهملبافی هاست اصلا 27 ماه دولت مصدق ضایعه ملی خوب پدر صلواتی تو 25 سال بعدش چه غلطی فرمودی برای جبرانش این بحرین رو سال 1971 شاهنشاه کادو فرمودن به ارباب یعنی قبلش جزئی از ایران بوده مصدق چی رو باید پس میگرفته؟ شاقل آخه تاریخ جعلی آیدی جعلی سواد جعلی سلطنت جعلی به کامنت کپی کرده آخرت نگا کن (سه جزیره توسط ایران مصادره شد!!!؟ ) خوبه که امثال تو نه سر پیازید نه ته خیار والا عربها با همین کامنت ثابت میکردن ایران جزایر عربی رو اشغال و مصادره کرده گفتم پیش از تخلیه بار اون رو بررسی کن البته بگذریم تو که سوادش رو نداری کبلائی.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 18:01
کبالت3 - کرج - ایران
یه جزیره با اون همه منابع و ثروت رو حاج ممرضا از کیسه خلیفه بخشید بجاش دوتا قلوه سنگ و یه ده کوره گرفت از همه مسخره تر اون رفراندوم جدائی بود که با چهل تا خونواده بحرینی که سی و نه تا و نصفیش روز قبلش از عربستان اعزام شده بودن انجام شد کلا این شاه شجاع زیر بار هیچ زوری نمیرفت مگر اینکه آن زور خیلی پر زور میبود حالا شاقل وطنپرست آسمون ریسمون میکنه که نه این اصلا مال ما نبود شاه عباس و نادرشاه هم بیجا کردن پرتغال و انگلیس رو با تیپا و اردنگی ازش بیرون کردن اینه فرق بین بزدلی و جبونی و غیرت و شرافت فرق بین نادر و حاج ممرضا سیروس جون به جون کبلائی.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 20:25
کبالت3 - کرج - ایران
میگم ها این دفه رفتی شهر یه مقدار اطلاعات جمع کن بیار بهتر از کپی کردنه اونم کپی دست چندم و پوسیده کبلائی.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 20:31
کبالت3 - کرج - ایران
از گردانندگان این سایت وزین هم کمال متشکرم رو دارم که با میدون دادن به این نوع از شعبون آلات جدیده باب تفکر و تعقل و تفأل و تاملی گشودن تا ببینیم نخبگان این مرز و بوم مثل . امیر کبیر و فراهانی و مصدق کبیر چه میکشیدن از دست این قبیله و دلاکان دربار کبلائی....ضمنا نخواستی بچاپی هم نچاپ خیالی نیست غرض عرض تشکرجات بود فقط همین و بس.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 20:48
Ghooloo - آبادان - ایران
این صمد آقا هنوز داره دنبال قاتلین بروزعلی‌ میگرده؟ یعنی‌ واقعا بروزعلی‌ مُرد؟ بهش میگفتن بروزعلی چون چیزی رو از خودش بروز نمیداد :-)) ببین چه جور جوون مردم از دست رفت! دوستان عزیز بگذارید برای خودش کمی‌ درد دل کند این شاقل بچه معلوم است به شدت از اطرافیان ترد شده و در تنهایی خود زندگی سختی را میگذراند! این را از لحاض حس ششمم و اینتوئشنم عرض میکنم! حتی این تلفن‌های شارژی هم که میخرید بعد از هر بار شارژ، شارژش که تمام میشود میتوانید دوباره شارژ کنید و استفاده کنید ولی شاقل ما بعد از استفاده شارژش که تمام میشود باید یک آی دی دیگه هم.. بخره! صمدآقا میگفت: بخرید بخرید، اگر نخرید، خرید ;-))
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 21:21
Ghooloo - آبادان - ایران
این مسئله را بنده بدبخت از خدا بیخبر هم بارها تاکید کرده ام! اکثراً اصلاً نمی دانند این مثبت و منفی ها یعنی چه! فکر می کنند با مثبت دادن دارند لایک می زنند! فرق لایک در فیس بوک را با مثبت دادن به مهمی خبر برای جلب توجه بیشتر و قرار گرفتن در سطر خبرها را نمی دانند کبلائی!!! خودمونیم این شاقل هم شده مثل ترمیناتور! هر چی میکشنش باز یک شکلی دیگه ظاهر میشه یعنی بگی ترمیناتور 69 کم گفتی کبلائی! همه ترمیناتورها در قسمت های بعدی پیشرفنه تر می شوند این شافل ترمیناتور ما هنوز فقط کپی کردن را بلده پیشرفت هم نمی کنه ;-)) اما خدائیش نبود ما یک دل سیر به کی می خندیدیم کبلائی!
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 21:45
کبالت3 - کرج - ایران
صمد برای کی داری کپی سر هم میکنی ببین فقط من موندم و تو ننه آقا و لیلا هم رفتن دیگه کسی نیست که بخونه منم که دهها بار این تکرار مکررات رو خوندم بنده خدا کامپیوترت رو بیخود مستهلک نکن برو اطلاعات جمع کن کبلائی.
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 22:31
samad agha75 - ایران - ایران
عرض خود می‌بری و زحمت ما میداری .این عرض همون ارز .اینجا فردوسی‌!!!!!!!!!! اشتباه کرده!!!!!!!! .خوب بی‌ سوادی رو نگاه کنید .یا این یکی‌ که همه خندیدند .من به رضا پهلوی زنگ زدم و گفتم بلیط بگیر بیا ایران مگه میخواند چیکار کنند؟آدم به این چی‌ بگه.؟این چماقداران مصدق قجری دست کمی‌ از پیشوا ندارند .قدرت داشتند همه سایت‌ها رو مثل پیشوا منحل میکردند و به توپ می‌بستند که هیچ نظری علیه پیشوا چاپ نشه. درکتون می‌کنم.گذشت زمانی‌ که اراجیف میگفتید و بز بز ملی‌ میساختید
‌پنجشنبه 14 آذر 1392 - 23:24
samad agha75 - ایران - ایران
آن جا که سخن از منطق و ارائه اسناد و واقعیت‌های تاریخی‌ میشود، شیفتگان مصدق یا خود را به نشنیدن میزند و یا باران اتهام‌های از پیش آماده شده را بر سر گوینده فرو میریزند
جمعه 15 آذر 1392 - 00:09
samad agha75 - ایران - ایران
تولید ناخالص داخلی در 1352 معادل 2900 میلیارد ریال بوده و نقدینگی نیز حدود 800 میلیارد ریال (موفقیت در کنترل نقدینگی و جلوگیری از تورم) ...تشکیل سرمایه در 1355، معادل 1181 میلیارد ریال بوده است (مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، حسین عظیمی) . از اوایل دهه 50 تا سال 56 میانگین نرخ بیکاری به 2/9 درصد کاهش یافته بود، می توان گفت ایران از مرزهای اشتغال کامل فراتر رفته بود، در دهه 50 میانگین رشد اقتصادی 7/4 درصد، نسبت سرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی 33/4 درصد در سال و نرخ بیکاری به طور میانگین 2/9 درصد بود، افزایش حجم سرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی نشاندهنده آن بود که هر ایرانی به طور متوسط بیش از یک سوم درآمد خود را پس انداز و سرمایه گذاری کرده بود - دکتر عبدالحسین ساسان
جمعه 15 آذر 1392 - 00:02
samad agha75 - ایران - ایران
نهائی که زیر بیرق مصدق سینه میزنند هنوز برای یکبار هم نمیتوانند بگویند مصدق در تمام مدت عمر وکالت ووازرت و صدارت خود چه گلی بر سر ملت ایران زد. اینها اگر سرگذشت مصدق را بقلم خود مصدق میخواندند و میفهمیدند که این بیچاره از ابتدا زندگی خودش با جعل سند شناسنامه خود میخواست نماینده مجلس بشود. مصدق از همان اوان کودکی به چپاول بیت المال عادت داشت یعنی با سند جعلی ایشان از سن ده سالگی از خرانه خالی کشور پول دریافت میکرده.این بزرگواراز نسل قاجار چپاول گر است و من در تعجم که این مردم با چه روئی از این فرد که بجرم حیانت بکشور محاکمه شد حرف میزنند.ادم خائن که نباید مورد حمایت فکری قرار گیرد.ما مردم برای تفکر خودمان ارزش قائل نیستیم همین است که می بینید.
جمعه 15 آذر 1392 - 00:08
samad agha75 - ایران - ایران
حزب الهی ها. اصلاح طلب ها. جمهوری اسلامی. بنی صدر طلب ها. مجاهدین خلق. فسیل های توده ای اکثریتی و اقلیتی و چریک و چروک. تجزیه طلب های پهلوی ستیز. قلم به مزد های آیت الله بی بی سی. نایاک چی های و لابی آخوندها. ... به خودم میبالم که مصدقی نیستم
جمعه 15 آذر 1392 - 00:10
samad agha75 - ایران - ایران
کبالت3 - کرج - ایران ماله کشی خوبی بود
جمعه 15 آذر 1392 - 00:14
samad agha75 - ایران - ایران
این مصدقیها ..همیشه رفیق دزد و ..شریک غافله بودن
جمعه 15 آذر 1392 - 00:16
samad agha75 - ایران - ایران
جناب مصدق درخواست دخالت انگلیس در بحرین را می کند! عجب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!. مصدق پرستها جواب بدهند!
جمعه 15 آذر 1392 - 00:18
samad agha75 - ایران - ایران
ننگ بر نهضت آزادی و جریان مصدقی که با یاری خمینی ایران رو ویران کردن و هنوز از دروغگویی دست نمی کشن
جمعه 15 آذر 1392 - 00:19
samad agha75 - ایران - ایران
جای سوال ندارد. چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.من نمی‌دانم این بی‌بی‌سی چه مرضی دارد؟ برای چه دارد خودش را می‌کشد که آی مصدق چنین است و مصدق چنان است. هیچ رسانه بین‌المللی را ندیده‌ام که تا این حد انرژی و سرمایه خودش را برای تبدیل مصدق به یک قهرمان ملی، خرج کند?!!!!!!!!!!!!!
جمعه 15 آذر 1392 - 00:22
samad agha75 - ایران - ایران
در المپیک دروغ و وقاحت ١٣٥٧ که تمامى رکوردهاى تاریخ در رشته هاى، قالتاقى، بى همه چیزى، افترا، دروغ هاى شاخ دار، وعده هاى آبدوغ خیارى، شعار هاى بند تنبانى، خوش خیالى هاى ابلهانه، شتر در خواب بیند پنبه دانه هاى روشنفکرانه، ماموریت هاى سرى خائنانه، جنون هاى گاویانه!!، خیانت هاى خودى و غریبانه، توطئه هاى جهانیانه، چرندبافى هاى شاعرانه، آدمکشى هاى فتوایانه، قتل هاى فلسطینى وارانه، اسلام هاى ناب محمدیانه، کشتن تمامى مقامات بدردخورانه، هستى هاى بالا کشیدنانه، و پرش ارتفاع از آخوند پنج تومانى به مقام معظم امامانه، بنامبارکى شکسته شد، این مشارالیه خوش خیال برنده مدال طوق لعنت در رشته ٨٠٠ متر وقاحت بلامانع شد.
جمعه 15 آذر 1392 - 00:27
samad agha75 - ایران - ایران
. در المپیک دروغ و وقاحت ١٣٥٧ که تمامى رکوردهاى تاریخ در رشته هاى، قالتاقى، بى همه چیزى، افترا، دروغ هاى شاخ دار، وعده هاى آبدوغ خیارى، شعار هاى بند تنبانى، خوش خیالى هاى ابلهانه، شتر در خواب بیند پنبه دانه هاى روشنفکرانه، ماموریت هاى سرى خائنانه، جنون هاى گاویانه!!، خیانت هاى خودى و غریبانه، توطئه هاى جهانیانه، چرندبافى هاى شاعرانه، آدمکشى هاى فتوایانه، قتل هاى فلسطینى وارانه، اسلام هاى ناب محمدیانه، کشتن تمامى مقامات بدردخورانه، هستى هاى بالا کشیدنانه، و پرش ارتفاع از آخوند پنج تومانى به مقام معظم امامانه، بنامبارکى شکسته شد، این مشارالیه خوش خیال برنده مدال طوق لعنت در رشته ٨٠٠ متر وقاحت بلامانع شد.
جمعه 15 آذر 1392 - 00:33
Ghooloo - آبادان - ایران
قبلنا از کاربرایی میرفت کپی میکرد که چند روز پیش کامنت گذاشته بودند حالا میره از کاربرهایی کپی میکنه که چند ماه و چند سال پیش کامنت گذاشتند! یعنی ترمیناتور هم شده از نوع نفتی شه کبلائی! مثلاً ازش بپرسی ترمیناتور شاقل الان ساعت چنده میره تو برنامه ریزیش کلی میگرده، یک بوق شیرین میزنه بهت میگه مصدق السلطنه، جزایر سه گانه، مجلس منحل، قدرت شاه، بی‌بی‌سی، عقربه ساعت، مغزم قریچ، قرصام کجاست آی دیم، کلمه عبور...بییییییب!! بعد هم یک بوق آزاد میزنه یک خورده دود ازش بلند میشه تا چند وقت دیگه که تعمیرش کنند با یک آی دی دیگه برگرده بیاد کبلائی ;-))
جمعه 15 آذر 1392 - 01:43
کبالت3 - کرج - ایران
صه مد اینا چیه ریختی اینجا بهش گفتم اطلاعت جمع کن بیار رفته هر چی تو سطل آشغال این اون بوده آورده ریخته اینجا بدو بدو سیروس جارو خاک انداز بیار خودت جمعشون کن بریز رو سر صاحابش چی میکشه این ننه آقا از دست این صمد سر به هوا کبلائی.
جمعه 15 آذر 1392 - 06:24
کبالت3 - کرج - ایران
دیگه مطمئن شدم این کاربر گرامی از قفس پریده و این سایت از سر دلسوزی باهاش مدارا میکنه یاد بهروز تو فیلم سوته دلان افتادم که تو جوبا خرت و پرت و آت و آشغال جمع میکرد از جمله یه ساعت زنگ زده که بقول خودش زنگاشو زده و دیگه زنگ نمیزنه حالا حکایت سلطنت تو ایران هم همینه دیگه زنگ نمیزنه چون زنگاشو زده حالا یه عده عتیقه پرست میخوان زنگ زده شو نگه دارن خیالی نیست حالشو ببرید اما اینکه میگی ساعت ما از رولکس سویس هم بهتر بوده و ملت باید هزینه تعمیر و استفاده مجددش رو بدن دیگه گنده گوئیه چون آفتابه خرج لحیمه کبلائی.مگه نه صه مد
جمعه 15 آذر 1392 - 06:44
کبالت3 - کرج - ایران
امروز جمعه تعطیلیه بارون خوبی همراه با مقادیری برف تو تهران و حومه باریده و داره میباره جای همه شما خالی هوا در نهایت پاکی و پاکیزگی و لطافت کوهها برف گرفته بجز صدای کلاغ همه چی آروم و من هم بعلت سرما خوردگی خونه نشین شدم کنار شومینه ماهواره پارازیته جدولهارو هم همه رو حل کردم اگه میشه این صمد سایتتون رو بیشتر کنید تا فیضی ببریم خدا خیرتون بده کبلائیها.
جمعه 15 آذر 1392 - 09:14
samad agha75 - ایران - ایران
دولت آلمان با کلی‌ احترام به من پاسپورت تقدیم کرده و عرض مستطیل ۷ تومن و مزاحم تلفنی .از این دلقکها پهلوی ستیز زیاد چاپ کنید.باعث شادی آدم میشند آدم رو یاد عین لله میندازند
جمعه 15 آذر 1392 - 17:25
کبالت3 - کرج - ایران
صه مد تو رو ده بالا هم راه نمیدن آلمان کدومه عرض مستطیل رو هم قیمت زدی داری میفروشی مگه بحرینه ؟روح حاج ممرضا تو گور رفت رو ویبره با این خاطرخواه های شیرین بیان و شیرین میان حالا خوبه اینجا امکانات نیست والا تا حال انگشت زده بود تو چش و چار مردم نمک نشناس و کار بد کرده بود به خاک ناسپاس به هر حال ادامه بده که هیشششکی نمیتونه مثل تو کپی کنه و جک تعریف کنه کبلائی.
جمعه 15 آذر 1392 - 20:14
کبالت3 - کرج - ایران
صه مد پهلوی مرده دیگه چه ستیزی داره الفاتحه مع الصلواة اونیم که زندس کبریت بیخطره همینجوریش بی حرکت بود حالا که دیگه اوباما هم نشون داد اهل حمله و چلبی بازی و حلبی سازی نیست تو هم دیگه برو مشقت رو بنویس که هیشششکی نمیتونه مثل تو مشق بنویسه کبلائی.
جمعه 15 آذر 1392 - 21:19
samad agha75 - ایران - ایران
حسن کلید که هیچ اون مموتی هاله نور پیشوا هم از سر تو یکی‌ زیاد میزانه.باید هم یک کیلو میگو ۵۰ تومن گیرت نیاد و اینجا گریه کنی‌.عرض مستطیل ساعت ۷ تومن
شنبه 16 آذر 1392 - 02:41
ذوالفقار علی - اسلام - ایران
خدا را شکر که مخالفان ما را از احمقها قرار دادی
شنبه 16 آذر 1392 - 04:28
کبالت3 - کرج - ایران
برو صه مد جان خورد به برجکت گیج میزنی و هذیون میگی شکر کن که برجکت چیز قابلی توش نیست دفه بعد اومدی اینورا آسته بیا آسته برو شاقل و بدون که زمین سفت وضو باطل کنه پس دقت کن اطواری حالا شانس آوردی تو سایت حامی داری کبلائی
شنبه 16 آذر 1392 - 15:49
کبالت3 - کرج - ایران
صه مد کپی رو خاموش کردی!!! هیچ میدونی اینروزا این شاقل جماعت چقدر شبیه اون مسعود مفقود شدن یعنی این دو فرقه رو تحویل هالیوود بدی یه ژوراسیک پارک 4 دبش ازش در میارن با 10 تا اسکار تضمینی کبلائی.
شنبه 16 آذر 1392 - 16:15
samad agha75 - ایران - ایران
عاقبت گرگ زاده ، گرگ شود که شدی :)
شنبه 16 آذر 1392 - 22:24
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.