مشروح مصاحبه روحانی با عنوان گزارش ۱۰۰ روزه به مردم


+65
رأی دهید
-20

samuk66 - لندن - انگلستان
لعنت به احمدی نژاد.
‌چهارشنبه 6 آذر 1392 - 04:27
amir-amir - تورنتو - كانادا
نظر من به احمدى نژاد بسیار نزدیک است. یعنى اینکه هر چه این آدم مفلوک و بى سواد گز نکرده بریده مورد تایید رهبر معذب انقلاب بوده کشور بعد از ٥٠ سال به چه ورطه هولناکى سقوط کرده که روحانى فقط شمه اى از آن را بیان کرد حالا آن ذوب شدگان ولایت که بسیار پر رو و وقیح تشریف دارند ادامه بدهند شعار مرگ بر فلان و بهمان٫ یقه بدرانند خودشان را پاره کنند بگویند کشور با شعار زنده است کشور با چفیه بستن و توسل به ١٤٠٠ سال پیش جلو مى رود
‌چهارشنبه 6 آذر 1392 - 08:05
samad agha75 - ایران - ایران
فقر. میخواهم بگویم ...... فقر همه جا سر میکشد ....... فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ...... فقر ، چیزی را نداشتن است ، ولی ، آن چیز پول نیست .... طلا و غذا نیست ....... فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ...... فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ...... فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند ..... فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود ..... فقر ، همه جا سر میکشد ........ فقر ، شب را بی غذا سر کردن نیست . فقر ، روز را بی اندیشه سر کردن است. 
‌چهارشنبه 6 آذر 1392 - 11:01
samad agha75 - ایران - ایران
حکایت برنامه اتمی ما را فقط به اینگونه می توان بیان کرد بیچاره هم پیاز را خورد و هم چوب را ، آخر سر صد تومان جریمه را هم داد این ضرب المثل از آنجا باب شد که در زمان قدیم ، شخصی خطایی مرتکب شد ، حاکم دستور داد برای مجازات خطایی که مرتکب شده بود ، یکی از این سه راه را انتخاب کند: یا صد ضربه چوب بخورد ، یا یک من پیاز بخورد ، یا اینکه صد تومان پول بدهد. مرد گفت: پیاز را می خورم. یک من پیاز برای او آوردند. مقداری از آن را خورد ، دید دیگر قادر به خوردن بقیه اش نیست. گفت: پیاز نمی خورم ، چوب بزنید. به دستور حاکم او را برهنه کردند. چند ضربه چوب که زدند بی طاقت شد و گفت: نزنید ، پول می دهم. او را نزدند و صد تومان را داد . بیچاره هم پیاز را خورد و هم چوب را ، آخر سر صد تومان جریمه را هم داد
‌چهارشنبه 6 آذر 1392 - 11:15
samad agha75 - ایران - ایران
مترسکی را سوال کردم. آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشده‌ای ؟. پاسخم داد : ترساندن دیگران برای من لذتی به یاد ماندنی است پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی‌شوم!. اندکی اندیشیدم و سپس گفتم :. راست گفتی! من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم !. گفت : تو اشتباه می کنی!. زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد مگر آنکه درونش مانند من با کاه پر شده باشد.
‌چهارشنبه 6 آذر 1392 - 11:19
yngwie - کیف - اکراین
لعنت به احمدی نژاد.
‌چهارشنبه 6 آذر 1392 - 13:03
mihanesabz - تورنتو - کانادا
درود به شرفت، یک ایده جمعی‌ هرگز اشتباه نمی‌کنه. رای ۲۰ میلیونی ملت گوارای وجودت استاد دیپلماسی! یک ساعت و چهل و پنج دقیقه با صداقت محض صحبت کرد بدون فریبکاری و پشت هم اندازی و وعده‌های توخالی. رای ملت رو سفید شد.
‌چهارشنبه 6 آذر 1392 - 12:02
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.