چه کسی به جان اف کندی شلیک کرد؟
نادر صدیقی
جان فتیزجرالد کندی، سیاستمدار حزب دمکرات، در بیستم ژانویه ۱۹۶۱ میلادی ۵۲ سال پیش به عنوان سی و پنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده سوگند یاد کرد. اگرچه دوران ریاست جمهوری او دیری نپایید ولی خاطره آغاز زمامداریاش همانند ساعات پایان زندگی او در تاریخ و یاد آمریکاییان باقی ماند.
جمله معروف او در آیین ادای سوگند هرگز گرد زمان بر خود نگرفت؛ «هم مینهانم! از خود نپرسید که آمریکا برای شما چه میتواند بکند. از خود بپرسید که شما برای کشورتان چه میتوانید انجام دهید.»
ریاست جمهوری جان کندی پس از دو سال و یازده ماه پایان گرفت. همچنان که زندگی او با شلیک چند گلوله سربی. پس از ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳، روز ترور جان اف. کندی یکی از بحثانگیزترین دورههای تاریخی آمریکا آغاز شد. و این حادثه به ویژه برای کسانی که در آن روز شاهد ریختن خون رئیس جمهوری در دالاس بودند در زندگیشان برای همیشه حک شد. ترور سی و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا طی ۵۰ سال گذشته بارها و بارها مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته ولی برای بسیاری هرگز تازگی و اهمیت خود را از دست نداده است.
هنوز هم فرضیه توطئه علیه جان کندی و اینکه فرد دیگری غیر از لی هاروی اسوالد در این قتل سهیم بوده مورد بحث است. با این حال گزارش رسمی هیئت تحقیق «وارن» که پس از مرگ کندی ماموریت کشف حقیقت را بر عهده گرفت لی هاروی اسوالد را عامل اصلی ترور رئیسجمهوری آمریکا معرفی کرد.
اسوالد اوایل دهه ۶۰ میلادی بیش از دوسالی در «مینسک» پایتخت جمهوری شوروی بلاروس بود. مارکسیستی خودخوانده که به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی گریخته بود. مقامهای شوروی او را از مسکو به یک کارخانه رادیو سازی در شهر مینسک انتقال دادند و سرویسهای امنیتی از نزدیک او را زیر نظر گرفتند. اکنون بیش از ۵۰ سال بعد کسانی که لی هاروی اسوالد را در پایتخت بلاروس میشناختند با رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی از تجربههای خود میگویند.
استانیسلاو ششکویچ نخستین رهبر بلاروس پس از دوران اتحاد جماهیر شوروی بود. ششکویچ سالها پیش از آن که وارد عرصه سیاست شود در همان کارخانهای کار میکرد که اسوالد نیز مشغول به کار بود.
او از جمله آموزگاران روسی اسوالد بود و در مورد لی هاروی اسوالد و اتهام جنایت او چنین میگوید: «میدانید، اگر از من میخواستند که او را وارد تیم تحقیقاتیام بکنم در دم این پیشنهاد را رد میکردم. اگرچه دوست داشتم با یک آمریکایی کار کنم. من هیچ گرایشی به پژوهش یا خلاقیت در این آدم ندیدم. کاملا اعتقاد دارم که یک پسر مطیع، آرام و منفعل را پیدا کردند و گناه را به گردنش انداختند و بعد هم خودشان را بیتقصیر نشان دادند. من نتیجهگیری نهایی کمیسیون وارن را قبول ندارم. فکر نمیکنم که کار شاگرد من بوده باشد.»
در مینسک، دوستان تازه اسوالد او را برای شنیدن موسیقی کلاسیک به کنسرتهای ارکستر فیلارمونیک شهر میبردند. «اینا مارکاوا» برای نخستین بار در شب اجرای کنسرتوی ویلون با اسوالد آشنا شد.
خانم مارکاوا میگوید اسوالد آدم معمولی بود ولی رگههایی از خصوصیاتی دیگر را هم در او مشاهده کرد؛ «من و دخترهای دیگر معمولا فکر میکردیم چرا او آمریکا را ترک کرده؟ به هرحال آنجا درس خوانده بود و کار کرده بود اما همه ارتباطاتش را با آن کشور قطع کرد. همه فکر میکردند آدم عجیبی است. انگار که از یک مرزبندی رد شده بود.»
اینا مارکاوا هم بر این باور است که اسوالد نمیتوانسته علیه جان رئیس جمهوری آمریکا اقدام کند:
او میگوید «معتقد نیستم که میتوانسته چنین کاری انجام دهد. به نظرم برایش پاپوش درست کردند. از کل ماجرا در ارتباط با اتحاد شوروی بهرهبرداری کردند. فکر نمیکنم او این کار را کرده باشد. یا اینکه اینقدر دیوانه بوده که دست به چنین کاری بزند.»
خانم مارکاوا میگوید اسوالد به دانشجویان زبان در کاخ فرهنگ اتحادیههای تجاری رقص تویست آموزش میداد. در یکی از همین جلسات آموزش رقص بود که با «مارینا پروسکوا» آشنا شد و شش هفته بعد در بهار سال ۱۹۶۱ میلادی با او ازدواج کرد. یک سال پس از آن فرزند این زوج که دختری به نام «جون» بود، زاده شد. ولی این نوزاد هرگز از پدر واقعی خود خاطرهای در ذهن کودکانهاش ثبت نکرد. چرا که هنوز سه ساله نشده بود که پدرش به اتهام قتل رئیس جمهوری آمریکا دستگیر و دو روز پس از آن هم به دست یک آمریکایی دیگر ترور شد.
به این ترتیب نام لی هاروی اسوالد با نام جان فتیزجرالد کندی در تاریخ آمریکا آمیخته شد. رئیس جمهوری که در دوره کوتاه اقامتش در کاخ سفید با رویدادهای تاریخی و چالشهای چندی روبهرو شد. از جمله پیشتازی شوروی بزرگترین رقیب ایالات متحده در امر تسخیر فضا، شتاب گرفتن برنامههای فضایی آمریکا و سفر انسان به کره ماه، دیدار تاریخی با نیکیتا خروشچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، برپایی دیوار برلین، سفر به بخش باختری این شهر و ایراد نطق برای آلمانها، بحران کوبا معروف به بحران خلیج خوکها و خطر درگیری دو ابرقدرت اتمی، شدت گرفتن مبارزات مدنی سیاهان آمریکا و سرانجام آغاز جنگهای ویتنام از جمله این رویدادها و چالشهای تاریخی در دوران کوتاه ریاست جمهوری جان کندی بود.
در پنجمین روز از پنجمین ماه ریاست جمهوری کندی نخستین موفقیت برنامههای دولت او نصیب آمریکا شد. موفقیت در فضا و سفر آلن شپرد جونیور به مدار کره زمین. کندی بیست روز پس از این سفر تاریخی در رقابت با اتحاد شوروی به آمریکاییان وعده داد که تا پایان سال سفینه آمریکا در کره ماه فرود خواهد آمد. و این چنین شد. در ششمین ماه پس از استقرار در کاخ سفید کندی با نیکیتا خروشچف رهبر شوروی دیدار کرد تا تنش دو دولت بر سر موقعیت برلین را حل کند و دو ماه و اندی پس از این ملاقات آلمان خاوری با پشتیبانی شوروی به ساختن دیوار برلین پرداخت. جان کندی در ۲۶ ژوئن ۱۹۶۳ برابر با پنجم تیرماه ۱۳۴۲ خورشیدی به برلین باختری سفر کرد و در همانجا خود را یک شهروند برلین خواند.
در نیمه اکتبر ۱۹۶۲ (مهرماه ۱۳۴۱) جهان در لبه پرتگاه جنگ سوم قرار گرفت. جزیره کوبا به مرکز ثقل جهان بدل شد. تنش بین دو ابرقدرت وقت هنگامی بالا گرفت که ایالات متحده از برنامه شوروی برای استقرار موشکهای مجهز به کلاهکهای اتمی در جزیره کوبا در نزدیکی سواحل فلوریدا پرده برداشت.
جان کندی در یک پیام تلویزیونی این اقدام شوروی را با مردم کشورش در میان نهاد و به رهبران کمونیست در مسکو هشدار داد که ایالات متحده در صورت خودداری شوروی از بازگرداندن موشکها مسکو و سایر مراکز شوروی را با سلاحهای هستهای درهم خواهد کوبید. واکنش سریع دولت کندی در محاصره دریایی کوبا، آماده باش بمبافکنهای ب ۵۲ و پایگاه اتمی در آمریکا، ترکیه و ایتالیا همراه با پیامهای جدی واشنگتن سرانجام رهبر شوروی را به عقبنشینی واداشت. پس از ۱۵ روز داغ و حساس خروج موشکهای روسی از کوبا اعلام شد.
ولی در میان دوره کوتاه دو سال و ۱۱ ماه ریاست جمهوری جان اف کندی، بیست و دوم نوامبر ۱۹۶۳ که با سیام مهرماه ۱۳۴۲ خورشیدی برابر بود برای آمریکاییان یک روز تلخ در تاریخ آن کشور محسوب میشود: روز ترور سی و پنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده. تازه ترین نظرسنجی موسسه گالوپ در روز یکشنبه ۲۶ آبان ماه نشان میدهد که ۶۱ درصد از آمریکاییان هنوز بر این باورند که لی هاروی اسوالد به تنهایی قاتل جان اف کندی نبوده است.
قاتل کندی به روایت آشنایانش
جان اف. کندی، رئیس جمهور آمریکا، ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در شهر دالاس به ضرب گلوله کشته شد. یک کمیسیون رسمی دولتی اعلام کرد قاتل فردی به نام لی هاروی اوسوالد بوده و به تنهایی دست به این اقدام زده است. لی هاروی اسوالد در اوایل دهه شصت میلادی حدود دو سال در مینسک،پایتخت بلاروس که در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود، زندگی کرده است. رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی با سه نفر از کسانی اسوالد را می شناختند، گفتگو کرده است.