روزانه هشت لیوان آب بخوریم یا نخوریم؟
مدتهاست که توصیه میشود روزانه هشت لیوان – یا دو لیتر – آب بنوشیم. اما دکتر کریس وانتالکن میپرسد که آیا این توصیه از مبنای علمی برخوردار است؟
حتما آگهیهایی را دیده اید که به ما یادآوری میکنند که افت هرچند اندک میزان آب بدن میتواند تأثیر شدیدی بر عملکرد آن داشته باشد، و به همین دلیل باید میزان آب بدنتان را با نوشیدن نوشابههای ورزشی از مارکهای مختلف تنظیم کنید.
این آگهیها ظاهری کاملا علمی دارند، و در آنها مردی با روپوش سفید یا ورزشکاری که الکترودهایی به بدنش چسبانده شده دیده میشوند. قانع کردن مردم به نوشیدن این نوشابهها سخت نیست، چون بعد از ورزش گرمشان است و عرق کرده اند، و جایگزین کردن مایعات از دست رفته کار مفیدی بنظر میرسد.
اوایل امسال دانشمندان ورزشی در استرالیا آزمایشی فوقالعاده انجام دادند که پیش از آن صورت نگرفته بود (مجله پزشکی ورزشی بریتانیا، سپتامبر ۲۰۱۳، دستورالعملهای هیدراتاسیون فعلی اشتباه هستند: از دست رفتن آب بدن عملکرد فرد در گرما را دچار اختلال نمیکند). این گروه میخواستند دریابند که بعد از اینکه آب بدن از دست میرود، چه اتفاقی برای عملکرد افراد میافتد. به همین خاطر هم از گروهی دوچرخهسوار خواستند آنقدر تمرین کنند که ۳ درصد وزن بدنشان را با تعریق از دست بدهند.
سپس عملکردشان در سه وضعیت مختلف سنجیده شد: ۱) بدون نوشیدن آب ۲) با نوشیدن آب تا جایی که سطح هیدراتاسیون به ۲ درصد برسد ۳) بعد از هیدراتاسیون کامل.
تا اینجای کار هیچ چیز غیرمعمولی اتفاق نیفتاده، اما تفاوت عمده در نتیجه این مطالعه و تقریبا کلیه مطالعات دیگری بود که تاکنون در زمینه هیدراتاسیون انجام شده است. عملکرد دوچرخهسواران هیچ ارتباطی به میزان آبی که نوشیده بودند، نداشت. مایع به صورت وریدی به آنها داده شد، و آنها نمیتوانستند حجم آن را بدانند. این نکته بسیار حیاتی است، چون همه ما، بخصوص ورزشکاران، رابطه روانی تنگاتنگی با میزان مصرف آب داریم.
جالب اینکه هیچ تفاوتی میان عملکرد کسانی که کاملا آب از دست رفته بدنشان را جبران کردند و آنهایی که هیچ آب ننوشیدند، وجود نداشت. این مطالعه بخشی از جنبشی رو به رشد بنام "موقع تشنگی آب بنوشید" بود. این جنبش امیدوار است ورزشکاران را متقاعد کند که بیش از اندازه آب ننوشند، چرا که ممکن است به عارضه بالقوه مرگبار کاهش میزان سدیم (هیپوناترمی) دچار شوند.
البته شاید این نتایج نباید آنقدرها هم عجیب باشد. انسانها در گرما و خشکی بسیار شدید تکامل یافته اند. ما میتوانیم از دست دادن آب را بهخوبی تحمل کنیم، اما حتی مقدار اندکی اضافه بودن آب بدن میتواند بهمراتب خطرناکتر باشد. به بیان سادهتر، زیادی آبکی بودن به همان اندازه غلظت بیش از حد ضرر دارد. اما تکلیف کسانی که در بیابانهای غرب استرالیا دوچرخهسواری نمیکنند چیست؟ این ایده که ما باید علاوه بر غذا و نوشیدنیهای عادی، روزانه ۸ لیوان (حدود دو تا سه لیتر) آب بنوشیم، کاملا جا افتاده است. مرتبا پیامهایی درباره فواید آب و تأثیر آن بر بهبود همه اعضای بدن، از مغز گرفته تا رودهها، میشنویم. این را هم میدانیم که بدون آب ظرف چند روز میمیریم.
اگر بپذیریم که کمبود آب برای سلامتی مضر است، با اندکی استدلال منطقی به این نتیجه میرسیم که هیدراتاسیون باید برایمان مفید باشد. آب نقش تصفیه کننده و پاک کننده را بازی میکند، اعضای بدن را از سموم شستشو میدهد. آب قطعا برای پوست هم مفید است، به فکر کردن کمک میکند، خطر ابتلا به سنگ کلیه را کاهش میدهد و باعث میشود بوی بد ادرار کم شود، و رنگ آن روشنتر شود.
در جریان بررسی کتابها و مقالات مختلف در این زمینه به مقالهای برخوردم که همه این حرفها را تأیید میکرد. این مقاله را گروهی از پزشکان معتبر بیمارستانهای آمریکا و فرانسه نوشته بودند.
مقاله به روشنی اعتقاد عموم به ضرورت نوشیدن روزانه دو تا سه لیتر آب را تأیید میکرد. مقاله همچنین میگفت که نرخ ابتلا به سنگ کلیه در افرادی که بیشتر ادرار میکنند، کمتر است، و کارکرد پاک کننده ادرار ممکن است خطر ابتلا به عفونتهای مجاری ادرار را پایین بیاورد. (بخصوص برای زنان، بعد از رابطه جنسی).
از همه مهمتر اینکه نویسندگان مقاله به مطالعه جالبی ارجاع میدادند که نشان میداد که برخلاف تصور، بیشتر آب نوشیدن خطر ابتلا به سرطان مثانه را افزایش میدهد، البته فقط آب شیر. از این ارجاع میتوان به نکتهای پی برد. در یکی از پاورقیهای مقاله شرح داده شده بود که آنچه بهعنوان مقالهای علمی در مجلهای علمی معرفی شده بود، در واقع بروشور یک مکمل غذایی است و حامی مالی آن هم یکی از شرکتهای عمده تولید کننده آب معدنی است. همه این نویسندگان از این شرکت پاداش دریافت کرده بودند. این شرکت به نوشتن مطالب پزشکی هم کمک میکرد. چنین چیزی را نمیتوان تحقیق علمی نام گذاشت. این کار بازاریابی نام دارد.
و یکی از دلایل اینکه راجع به این موضوع بحث میکنیم همین است. زیرا آبی که مینوشیم دیگر بطور رایگان از شیر آب نمیآید. همان افراد زیرکی که ماست حاوی باکتری به ما میفروشند (که احتمالا فایده چندانی هم برایمان ندارد)، آب معدنی را هم به ما عرضه میکنند.
برخی شرکتها تقریبا بطور مستمر توصیه میکنند که روزانه ۲ تا ۳ لیتر آب بنوشیم. اما این عدد از کجا آمده، و آیا دلیلی بر صحت آن وجود دارد؟ واقعیت این است که افرادی که در جاهایی با آب و هوای معتدل زندگی میکنند و فعالیت فیزیکی مستمر ندارند، روزانه به ۶ تا ۸ لیوان آب نیاز دارند. البته این آب میتوان در غذا، الکل یا نوشیدنیهای کافئینی موجود باشد. بله، مقدار آبی که بخاطر مصرف آبجو و قهوه از دست میدهید قابل توجه نیست.
هیچ مدرکی وجود ندارد که نوشیدن ۸ لیوان آب علاوه بر دیگر غذاها و نوشیدنیها فایدهای برای ما دارد. این کار حتی ممکن است ضرر هم داشته باشد. اما نکته خوشحالکننده این است که شما هم درست مثل ورزشکاران حرفهای لازم نیست نگران این باشید که روزانه دقیقا به چقدر آب نیاز دارید، زیرا خود بدنتان این مسأله را تنظیم و حل خواهد کرد. اگر زیاده از حد آب بنوشید، از طریق ادرار دفع خواهد شد. اگر هم کمتر از حد نیاز آب بنوشید، تشنه میشوید و کمتر ادرار خواهید کرد.
همانطور که ورود و خروج اکسیژن به بدن مدیریت میشود، میزان آب بدن هم به بهترین نحو کنترل میشود. اینکه گفته شود باید بیش از آنچه بدنتان میطلبد آب بنوشید، مثل این است که بگوییم باید حواستان باشد بیشتر نفس بکشید، چون اگر اکسیژن برایتان مفید است، مقدارش هرچه بیشتر باشد بهتر است. مثل هر چیز دیگری در زندگی، در خوردن آب هم نباید افراط و تفریط کرد.