سقوط پسر جوان از طبقه سوم بیمارستان

روزنامه ایران : جوانی که در جریان یک آتش‌سوزی دچار دودگرفتگی شده بود به خاطر عدم تعادل روحی و روانی از پنجره طبقه سوم بیمارستان خود را به پایین پرت کرد.این حادثه هولناک بامداد 2 مهرماه سال گذشته رخ داد که در آن عبداله 25 ساله دچار قطع نخاع شد.

پس از این سقوط مرموز پلیس نیز در محوطه بیمارستان حاضر شد و در بررسی‌های میدانی پی برد که عبداله از مدت‌ها پیش با سفر به تهران در یک قهوه‌خانه سنتی در خیابان نجات‌الهی کار می‌کرد و شب‌ها نیز در آنجا می‌ماند تا این‌که 22 شهریورماه بر اثر آتش‌سوزی در محل کارش دچار مسمومیت و دودگرفتگی شد که بلافاصله از سوی ماموران اورژانس به بیمارستان فیروزگر انتقال یافته و در بخش I.C.U تحت مراقبت‌های ویژه قرار داشت . وی پس از 10 روز با خارج شدن از کما در حالی که دچار توهم شده بود، خود را از پنجره طبقه سوم بیمارستان به پایین پرتاب کرد که این حادثه به قطع نخاع وی منجر شد.پدر عبداله وقتی فهمید پسرش قطع نخاع شده است با مراجعه به شعبه 14 بازپرسی دادسرای خارک از ریاست بیمارستان و سه پزشک معالج به خاطر قصور و سهل‌انگاری پزشکی که باعث آسیب شدید بدنی (از کار افتادگی) پسرش برای تمام عمر شده است، شکایت کرد.
پدر عبداله وقتی پیش روی بازپرس امجدیان ایستاد، گفت: با بدبختی و تنگدستی پسرم را بزرگ کردم تا در آینده عصای دستم باشد، از آنجا که وضعیت مالی نامناسبی داریم، عبداله برای این‌که بتواند گوشه‌ای از هزینه‌های زندگیمان را تامین کند برای کار به تهران آمد و در قهوه‌خانه سنتی با حقوقی پایین مشغول به کار شد.
وی افزود: بر اثر اتصال کابل‌های برق، قهوه‌خانه آتش گرفت و پسرم با مسمومیت شدید به بیمارستان انتقال یافت، وقتی به هوش آمد برای دیدن وی به اتاقش رفتم، دیدم که از لحاظ روحی و روانی در شرایط بدی است بلافاصله از پزشکان کمک خواستم که آنان گفتند حال پسرم رضایت‌بخش است و باید ترخیص شود. پرسنل از من خواستند از اتاق پسرم خارج شوم. این در حالی بود که عبداله دچار توهم گفتاری و واکنش روحی شده بود، من امتناع کردم اما افسر پلیس مستقر در بیمارستان به بخش آمد، گفت: طبق گفته پزشک معالج حال عمومی بیمار رضایت‌بخش است و نیازی به همراه ندارد. آن‌ها مرا به بیرون از بیمارستان هدایت کردند و پسرم در اتاق تنها ماند و 2 مهرماه سال گذشته عبداله از پنجره طبقه سوم بخش ریه سقوط کرد و از ناحیه 2 پا، لگن استخوان خاجی دچار شکستگی و در ناحیه مهره ستون فقرات دچار صدمات شدید نخاعی و شکستگی شده است.
بعد از این حادثه به خاطر تعـــویق انداختن پی در پی عمل جراحی روی ستون فقرات علائم روحی با توهم گفتاری در پسرم مشهود بود و 25 مهرماه روانپزشک بیمارستان فیروزگر پس از معاینه پسرم صدمات روحی وی را به دلیل مسمومیت با گاز سمی منوکسیدکربن اعلام کرد.
این پدر گفت:‌ حالا به خاطر این‌‌که پسرم قطع نخاع شده است ابتدا از کارفرمایش به خاطر رعایت نکردن اصول ایمنی و از ریاست بیمارستان و پزشکان معالج به دلیل رعایت نکردن مسائل ایمنی و نداشتن محافظ پنجره و اطمینان از بهبود کامل پسرم که چنین فاجعه‌ای باعث از کارافتادگی دائم وی شده است، شکایت دارم.
این مرد ادامه داد:‌ بعد از وقوع این حادثه تلخ مسئولان بیمارستان با تهمت و افترا ادعا کردند پسرم به دلیل مصرف مواد مخدر دچار توهم شده و خود را از طبقه سوم به پایین پرتاب کرده است.
زمانی که نتوانستند ادعاهایشان را ثابت کنند این بار علت فرار از پرداخت هزینه بیمارستان را مطرح کردند که این ادعا نیز با ارائه دفترچه تامین اجتماعی و تشکیل پرونده حادثه در هنگام کار در دادسرا و گزارش حادثه کار و این‌که هزینه‌های بیمارستان به عهده کارفرما بوده، منتفی شد.
بنابر این گزارش، بازپرس امجدیان با ادعاهای پدر عبداله پرونده را به پزشکی قانونی فرستاد تا میزان قصور پزشکان معالج بررسی شود.

+67
رأی دهید
-5

gom gashth - تهران‎ - ایران
آای بد بخت توی ایران کسی‌ هست که داغ در یا بهش ظلم نشد باشه
دوشنبه 27 آبان 1392 - 23:00
perser68 - فلوریدا - امریکا
دلیل مرگ ستار بهشتی‌ مشخص شد و مشکل حل شد و پرونده مختومه اعلام شد،حالا این هم حل میشه و همه راضی‌ میرن به خونه هاشون!!!
دوشنبه 27 آبان 1392 - 22:58
dkdk - اسلیس - دانمارک
چقدر بعضی‌ از بیمارستانها کثیف کار میکنند.بیشرفها به پسر بیچاره رسیدگی نکردند و بعد که دیدند گند زدند و این گندشون باعث قطع نخأع شدن پسر بخی برگشته شده شروع کردن به تهمت زدن به پسر بیچاره که مبادا خودشان محکوم شوند.حالا اگر همین پسر بچه پولدار بود چنین رسیدگی به آن میکردند که بیا بین.درسته پول کثیفه اما بعضی‌ از آدم‌ها از پول خیلی‌ کثیف ترند .چه کسانی‌؟افراد پول دوست که همه چیشون را برای پول میدند.
دوشنبه 27 آبان 1392 - 23:04
mashady - منچستر - انگليس
مزخرف‌ترین قشر جامعه ایرانی‌ پزشکها و پرسنل بیمارستانهای مزخرف ایرانند ، همه گنده دماغ و بی‌ ادب
‌سه شنبه 28 آبان 1392 - 02:22
yashainiran - ایران - ایران
در ایران اگر بی پول و بی کس و کار باشی باید بمیری. یادمه زمان خدمتم در ارتش، به بخشی مامور شدم دیم سربازی بود که 32 ماه خدمت می کرد و سربازان دیگر هرچه می توانستند از بیسوادی و همچنین کوررنگ بودنش سو استفاده می کردند و اسم او را به عنوان نگهبان پاس 1 می نوشتند و تا صبح می خوابیدند بنده خدا 2 تا پاس نگهبانی را انجام می داد یعنی 3 تا پاس. من و دوستم سریع اور را ازنگهبانی معاف کردیم.یک روز دیدم دستش ناقص است یعنی یک انگشتش قبلا قطع شده بود گفت در زمان آموزش نظامی قطع شده پرسیدم چرا برای معافی اقدام نکرده ای؟
‌سه شنبه 28 آبان 1392 - 07:18
yashainiran - ایران - ایران
گفت اقدام کردم ولی پرونده ام اشتباهی به شیراز رفته همچنین گفت پدر و مادرم هر دو کور هستند! و کسی را ندارم و خودم هم بیسوادم. خیلی ناراحت شدم و به واسطه اینکه افسروظیفه بودم و فمانده پادگان هم آدم شریفی بود به همراه دوستم (هم خدمتم)سریع به فرمانده اطلاع دادیم و ایشان هم او را بادادن مبلغی راهی مرخصی یک ماهه کرد و پیگیر پرونده اش شد و پس از یک ماه آمد و کارتش را گرفت و رفت. والا تا چند ماه نیز خدمت می کرد. منظورم اینه که هرکس در ایران بی سر و زبان باشد عاقبتش بدبختی است.
‌سه شنبه 28 آبان 1392 - 07:18
salar67 - تبریز - ایران
وای خدایا چرا تو ایران پزشکا اینقدر مغرورن تو خارجم این شکلیه؟
‌سه شنبه 28 آبان 1392 - 18:02
shaboruz - پاریس - فرانسه
salar67 - تبریز - ایران یک روز برای درد دندون به بیمارستان مراجعه کردم همینطور که منتظر نشسته بودیم خانم مسنی حالش بد شد و شروع به استفراغ کرد پرستاری که توی سالن میچرخید در همون زمانی که داشت به اون خانم دلداری میداد دستشو زیر دهن اون خانم گرفته بود تا اون خانم توی دستش استفراغ کنه اینه تفاوت
‌سه شنبه 28 آبان 1392 - 21:10
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.