بهزاد فراهانی: سینمای ایران قدرت استفاده از تواناییهای دخترم را نداشت!
سایت پارسینه می نویسد :
اخیرا بهزاد فراهانی- پدر گلشیفته فراهانی- در موضعی عجیب در تمجید از تواناییهای! دخترش گفته است که: «دختر من هم به مانند بسیاری از هنرمندان دیگر ایرانی که جهانی شدند ابتدا برای وطنش کار کرد و آن حد اعلای کار که در ایران برایش مقدور بود را انجام داد. سینمای ایران هم بیش از این قدرت نداشت تا از تواناییهای دخترم استفاده کند. آیا بر آن موزیسینی که برای یک خواننده مطرح جهانی می نوازد هم باید خرده گرفت؟ مظمئنا نه. دخترم نیز به عنوان یک بازیگر سینما دوران رشد را در کشورش پی گرفت و آن کاری که باید انجام دهد برای سینمای ایران انجام داد. سینمای ایران در همین حد توانایی داشت و بیش از این در توان سینمای ایران نبود که از قدرت دخترم استفاده کند.»
این صحبت بهزاد فراهانی درواقع پاسخی به طعنهی چندوقت قبل بهرام رادان به دخترش. رادان در مصاحبهای گفته بود که «من هیچوقت نرفتم که برنگردم! خیلیها رفتند که اینجا ستاره بودند و بازیگری موفق، ولی در دنیای بزرگ سینمای جهان غرق شدند و دیگر آنقدر ستاره نیستند که در دیار خود بودند.در کشور خودت یک شاه ماهی هستی در یک رودخانه ولی در غربت و هالیوود یک ماهی هستی در یک اقیانوس.»
بهزاد فراهانی همچنین در مصاحبهاش در پاسخ به رادان گفته است که: «کسی که نمی تواند پیوستن هنرمندان به این قافله عظیم را ببیند حتما مفهوم جهان شمول هنر را درک نکرده است. کسی که نمی تواند به قافله جهانی هنر بپیوندد نمی تواند بر او که جهانی شده، خرده بگیرد چراکه قافله جهانی به مراتب برتر از صادرات محلی است.»
همهی اینها یعنی اینکه ظاهرا جناب فراهانی بسیار مفتخراست به «جهانیشدن» دخترش و از آثاری که فرزندش در این مدت بازی کرده نهتنها شرمنده نیست که اتفاقا به خود میبالد. اما آخرین کارهای دختر جناب فراهانی در دل «قافلهی هنر جهانی» چه بوده است؟
آخرین اثر دختر جناب فراهانی فیلمیست به نام «درست مثل یک زن» که دختر ایشان در آن در نقش یک «رقاصهی عرب» را بازی میکند. فیلمی که علاوه بر اینکه به هویت زنان عرب توهین میکند، به دلیل بازیگر ایرانیش توهین به ایرانیان نیز هست. دختر «جهانی شده»ی بهزاد فراهانی در این فیلم نقش شخصیتی را دارد که پس از جدایی از همسرش به دنبال کار مورد علاقهاش «رقص عربی» میرود.
اما جز این، نقش این «هنرمند جهانی» در فیلم قبلیش «سنگ صبور» هم کاملا قابل افتخار کردن است و یک «دستاورد جهانی». دختر بهزاد فراهانی در «سنگ صبور» نقش یک «روسپی افغانی» را بازی میکند که در آن از ایفای هیچ صحنهی غیراخلاقی هم ابایی ندارد.
در این میان نکتهی جالب هم شرح اصرارهاییست که فرزند بهزاد فراهانی برای بدست آوردن نقش این «روسپی افغانی» انجام داده است: «عتیق رحیمی-کارگردان کار- نخستین بار من را برای ایفای نقش اصلی فیلمش رد کرد. رحیمی فکر میکرد من زیادی جوان زیبا وشادمان هستم. اما من پافشاری کردم و به رحیمی گفتم که اگر نقش را به من ندهد با دلم نقش را یاد خواهم گرفت و در خیابانهای پاریس آن را اجرا خواهم کرد!»
اما آخرین دستاورد این «هنرمند جهانی» برهنه شدن در مقابل دوربین یک عکاس مدل است. دختر بهزاد فراهانی در مصاحبهای که با نیویورکتایمز انجام داده گفته است که: «من اخیرا برای یک عکاس مشهور دنیای مد پائولو رورسی برهنه شدم. این عکسها به زودی منتشر میشود. وقتی پائولو این ایده را مطرح کرد. به حرفهای او گوش دادم اما مشکلات زیادی داشتم. پس نخواستم این کار را انجام بدهم. ولی بعد با خودم گفتم اگر این عکسها را پائولو نگیرد، کدام عکاس خواهد گرفت؟ گویی که پائولو از من عبور کند و روح من را عکاسی کند.»
با همهی این «هنرها» اما وضعیت زندگی فرزند افتخارآفرین جناب فراهانی طوریست که مجبور است شبها را در استودیوی کوچک شخصی دیگر بگذارند. خودش در مصاحبهای میگوید: «سال گذشته در استودیوی کوچکی در طبقه پایین خانهای در شهر پاریس زندگی کردم که به ژان کلود کریر(نویسنده و فیلمنامهنویس) و همسر ایرانیاش نهال تجدد (رمان نویس) تعلق دارد.»
اینها تنها دو-سه مورد از تواناییهاییست که جناب فراهانی ادعا دارند «سینمای ایران بیش از این قدرت نداشت تا از تواناییهای دخترم استفاده کند». مسئلهی اصلی این است که آیا واقعا تعریف جناب فراهانی از تبدیل شدن به «هنرمند جهانی» ایفای نقش «روسپی افغانی» و «رقاصهی عرب» در فیلمهای درجهچندم است؟
تا پیش از این نسبت ذلیلانه شبهروشنفکران در مقابل غرب و مظاهر آن معلوم بود، اما به نظر میآمد دوستان روشنفکر حداقل کمی از الفبای «غیرت» و «عزت» را بدانند، ولی با این موضعگیریها باید گفت ظاهرا که اینطور نیست.