وکیل "آمنه" وکیل "تهمینه" شد

2  خرداد ماه امسال در شهر قزوین در ساعت 14 دختر جوانی به نام تهمینه یوسفی مورد اسید پاشی توسط پدرش قرار گرفت.
 
به دنبال این اتفاق تهمینه توسط برادر بزرگترش با خودروی شخصی به بیمارستان قزوین رسانده شده ولی به دلیل این که دختر از ناحیه صورت و دست و پا دچار سوختگی شدید شده به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران منتقل شد.

تهمینه بخت برگشته 20 روز در بیمارستان بستری بود و پزشکان چهار عمل پوست بر روی  وی انجام دادند.
 
خواهر بزرگ تهمینه که خود نیز چند سال پیش به ضرب چاقوی پدرش زمانی را در بیمارستان سپری کرده بود و یکی از شاهدان عینی ماجرا بود در خصوص این جنایت هولناک گفت: خواهرم تازه با پسری جوان عقد کرده بود و در دوره نامزدی متوجه شد که شوهرش اعتیاد به مواد مخدر دارد.
 
خواهرم که از این موضع بسیار آزرده خاطر شده بود قصد جدا شدن از شوهرش را داشت که پدر و مادرم با کار او مخالفت شدیدی کردند، چند روزی زندگی خواهرم با پدرم با جر و بحث گذشت و پدرم از آن جایی که می‌دانست خواهرم بسیار روی جهیزه‌اش حساس است اقدام به فروش لوازم جهیزه‌اش کرد تا این که 2 خرداد ماه ساعت 13 وقتی خواهرم به خانه آمد متوجه شد که فرش جهیزه اش را پدرم برده و فروخته است.
 
جر و بحث خواهرم با پدرم بالا گرفت تا جایی که مادرم برای حل مشکل به برادر کوچکم که متولد 1369 است تماس گرفت برادرم بدو ورود به خانه خواهرم را مورد ضرب و شتم قرار داد و سپس پدرم به برادرم گفت: صورتش را بگیر تا اسیدی را که از قبل آماده کرده ام بیاورم در این لحظه بود که من از خانه فرار کردم چرا که می ترسیدم بلایی نیز سر من بیاورند.
 
در این میان قربانی اسید پاشی درباره روز حادثه و ماجرای بعد از فرار خواهرش از خانه گفت: ابتدا خواستم فرار کنم ولی برادرم درب خانه را پس از خروج خواهرم قفل کرد و صورتم را محکم در دستانش گرفت و پدرم نیز اسید را روی صورت و بدنم ریخت سپس یک طناب دور گردنم حلقه کردند و پدرم از یک طرف و برادرم از طرف دیگر آن را کشیدند تا از فشار خفگی و ضرب و شتم بی هوش شدم.
 
قربانی اسید پاشی ادامه داد: چند ساعت بعد که به هوش آمدم از شدت سوختگی بلافاصله وارد حمام شدم و سپس در حالی که پدرم قصد کشتن من را داشت با التماس های مکرر من از اقدامش صرف نظر کرد و مادرم به برادر بزرگترم تماس گرفت تا من را به بیمارستان برساند.
 
تهمینه یوسفی در خصوص درمانش گفت: تا حال حاضر هیچ کمکی از سوی پدرم دریافت نکردم و مخارج چهار عمل پوستم را با فروش طلاهایم تامین کردم و تنها دغدغه ام  بعد از بین رفتن کامل زیبایی صورتم و عمل ها میلیونی آینده ام و نداشتن سرمایه کافی این است که بعد از مرخصی با خواهرم کجا بروم، در چه خانه ای زندگی کنم چرا که اگر به خانه پدرم بازگردم به طور حتم کشته خواهم شد و در حال حاضر نیز تحت پوشش بهزستی هستیم.
 
محمد هادی نجفی وکیل فعلی تهمینه یوسفی که وکیل آمنه بهرامی نیز می‌باشد، درباره روند رسیدگی به این پرونده به باشگاه خبرنگاران؛ گفت: بعد از رسیدگی بازپرس به ابعاد مختلف پرونده و جمع آوری اطلاعات دقیق پدر تهمینه با قرار 200 میلیون تومانی راهی زندان شد که بعد از دو ماه آ‍زاد شد و برادر تهمینه نیز با وثیقه 120 میلیون تومانی آزاد و فردا شخصا در دادگاه حاضر می‌شوند.
 
این وکیل پایه یک دادگستری از اشراف کامل رضانژاد قاضی رسیدگی به این پرونده خبر داد و گفت: خوشبختانه قاضی به طور کامل بر روی این پرونده اشراف و به طور دقیق از جزئیات آن مطلع است که این موضوع رسیدگی عادلانه به این اقدام را آسان می‌کند.
 
به گفته نجفی این دادگاه به صورت غیر علنی در شعبه 102 دادگاه جزایی استان قزوین برگزار می‌شود.

+97
رأی دهید
-13

hossein+87 - ایران - ایران
واقعی بود؟؟!!
یکشنبه 14 مهر 1392 - 14:29
samsad - تهران - ایران
متاسفانه خیلی وقت ها بیماری های روانی نزدیکان برای خانواده قابل درک نمی باشد و با آن کنار می آیند و توجیه می کنند که اخلاق فلانی اینجوری دیگه. در حالیکه دلیلی وجود نداره که پدر، برادر، خواهر و یا حتی مادرمان از بیماری روانی برخوردار نباشد. این دختر و آن مادر کوته فکرش اگر کمی زودتر می فهمیدن که پدر خانواده و از قرار معلوم برادر کوچک از بیماری روانی و از ژن خوشنت برخوردار هستند، فرصت داشتند تا اقدامی برای نجات خودشون انجام دهند. مگر می شود پدری از سوختن جگر گوشه اش لذت ببرد و آن را روشی مناسب برای تنبیه بداند. این نه تعصب و نه غرور پدرانه...فقط بیماری روانی در حد خطرناک است که باید فورا بستری گردد. متاسفانه دادگاه های مرد سالار هم بلافاصله موضوع را ربط می دهند به مباحث ناموسی و از این قبیل... خواننده محترم این کامنت، لطفا شما مراقب رفتار اطرافیان خود باش...مخصوصا دخترهای نوجوان عزیزم. مشکل ما انسان ها در اینکه فقط قادریم ظاهر یک دیگر را ببینیم و از درون هم خبری نداریم...
یکشنبه 14 مهر 1392 - 15:52
pars_iran - دوسلدرف - آلمان
آدم واقعا بعضی‌ اوقات می‌‌مونه چی‌ بگه ؟؟؟
یکشنبه 14 مهر 1392 - 16:41
مهرداد2538 - تهران - ایران
چه حیواناتی!
یکشنبه 14 مهر 1392 - 17:16
a.ahooraei - کلن - آلمان
تف به شرف همچین بابا و برادری. جای اینکه برادره جوان بزنه تو صورت باباهه و بگه مرتیکه عصر حجر تمام شده تو هنوز توی غار حرا خوابی, میاد میره کمک مرتیکه روانی میده.
یکشنبه 14 مهر 1392 - 19:59
perser68 - فلوریدا - امریکا
hosesein +87 - ایران - ایران. نه قصه شاه و پریون بود!
یکشنبه 14 مهر 1392 - 20:37
problem - تهران - ایران
سگ کثیفها حاضزم این پدر و پسر حیوان صفت رو بکشم برم گوشه زندان بخوابم.
یکشنبه 14 مهر 1392 - 20:50
farnazflora - سایبر - مالزی
واقعا اینجور مواقعه که همچین حیواناتی بمیرند بهتر از اینه که بشن الگوی یک مشت آدم روانی مثل خودشون
یکشنبه 14 مهر 1392 - 22:47
srdash - تبریز - ایران
problem-تهران-ایران. خداوکیلی باهات موافقم جایی که قانون کاری نکنه خودت بایددست به کارشی وشراین انگل هاروازجامعه پاک کنی کجایه دنیادیده شده که حیوانات بابچه های خودشون همچین کارهایی بکنن خدایش آدم می مونه که چی بگه
دوشنبه 15 مهر 1392 - 08:03
caroline - تهران - ایران
. a - سایبر - مالزی حیونا خیلى بهتر این پست فطرتها هستن
دوشنبه 15 مهر 1392 - 08:42
*Fanoos* - ایران - ایران
perser68 باحال گفتی
‌سه شنبه 16 مهر 1392 - 12:44
Afshin London - لندن - انگلستان
ما شما را به مقام والای انسانیت میرسانیم . امام سیزدهم شیعیان
‌چهارشنبه 17 مهر 1392 - 14:25
asal30 - بندرعباس - ایران
بیشترین قتل ها در ایران مربوط به درگیری های خانوادگیه. اتفآقآ چند روز پیش هم نزدیک بود تو یک درگیری اعضای خانوادم به قتل برسند!!!. وقتی پدر و مادر روانی باشند فرزندانشون هم خشونت رو یاد میگیرند. و فکر میکنند کار درستی انجام میدن.
جمعه 19 مهر 1392 - 17:55
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.