پایان وحشتناک جشن عروسی

روزنامه ایران : چشم برهم زدنی بیش نبود بذر ماتم به جان کاروان شادی عروسی نشست. حادثه‌ای باورنکردنی و یک تراژدی هولناک همه را به وحشت انداخت، مهمانان شیک‌پوش جشن عروسی هراسان از خودروهایشان بیرون ریختند. هنوز صدای غرش تریلر و سقوط یدک 10 تنی زباله روی ماشین عروس در گوش‌ها می‌پیچید. خودروی گل زده آزرا کاملاً له شده بود و صدای ناله زنانه از آن به گوش می‌رسید، انگار عروس خانم هنوز نایی برای ناله داشت اما تازه‌داماد خاموشی تلخی داشت. همه به تکاپو افتادند، صداها پشت تلفن می‌لرزیدند. همین چند ثانیه پیش بود که همه سرود آرزوی خوشبختی پیمان و مریم را سر داده بودند و برای آن‌ها شیرین‌ترین شب عمرشان بود.
تلخی در وجودشان نشسته بود، عقربه‌ها زودتر از زمان می‌دویدند. سنگینی یدک زباله به‌اندازه‌ای بود که آتش‌نشانان برای دقایقی مستأصل ماندند و نیروی کمکی خواستند.
چشمان گریان 45 دقیقه نظاره‌گر عملیاتی نفسگیر بودند، جک‌های بالابر به کار افتادند و به سختی توانستند یدک 10 تنی تریلر را جابه‌جا کنند. عمق فاجعه وقتی نمایان شد که خودروهای پرس شده از زیر تریلر بیرون آمدند، شاید زنده ماندن عروس و داماد و سرنشینان خودروی آردی گروهی از مهمان یک معجزه بود. هنوز غم از دست دادن پدرشان را فراموش نکرده بودند که مصیبت دوباره گریبانشان را گرفت. این بار برادر دیگرشان را در لباس دامادی به دست سرنوشتی تلخ سپردند.

پیمان عابدینی، جوان 29 ساله، نمی‌دانست در شب جشن وقتی با زن رویاهایش سوار بر ماشین عروس به سوی خانه بخت می‌رود سرعت تریلر حمل نخاله تراژدی هولناکی را رقم خواهد زد.
همه با کت و شلوارهایشان در بیمارستان بودند، فضای غم‌انگیزی بود. داماد را روی برانکارد به سوی قسمت CCU می‌بردند، پزشکان تلاش می‌کردند جان تازه داماد را نجات بدهند ولی شدت صدمه به سر وی به حدی بود که پیمان دچار مرگ مغزی شده بود.
صدای شیون و ناله‌های خانواده عروس و داماد فضای بیمارستان تهرانپارس را غم‌آلود کرده بود، حیرت و ماتم بر چهره پرستاران و بیماران نشسته بود. داماد تنها قربانی یک تصادف وحشتناک بود. برادران داماد نمی‌خواستند مرگ‌ مغزی پیمان را باور کنند و با اصرار خواستند پیمان را به یک بیمارستان خصوصی منتقل کنند. هنوز خنده‌های پیمان در برابر دیدگانشان بود، با اجاره آمبولانس داماد به بیمارستان عرفان انتقال یافت، همه امیدوار بودند برادر جوانشان دوباره چشم باز کند. ثانیه‌ها بی‌رحمانه بذر مرگ به جان داماد می‌انداختند، پیمان به کما فرو رفته بود، یک معجزه می‌توانست وی را نجات دهد.
تصادف ساعت 11 شب سه‌شنبه 9 مهرماه اتفاق افتاد؛ زمانی که عروس و داماد در خودروی آزرای نقره‌ای رنگ تزیین شده با گل و روبان‌های زیبا نشسته بودند و با همراهی پنج خودرو از مهمانان درجه یک عروس به سوی خانه‌شان در تهرانپارس می‌رفتند. شور و شوقی برپا بود، صدای بوق خودروهای همراه تازه داماد به گوش می‌رسید غافل از این‌که دقایقی بعد نفس زندگی جوانی که سال‌ها آرزوی دامادی‌اش را داشتند به‌شماره خواهد افتاد.
ماشین عروس در اتوبان یاسینی در حال حرکت بود که تریلر حمل نخاله که با سرعت بسیار زیادی قصد سبقت از سمت راست کاروان عروس را داشت با بی‌احتیاطی راننده تریلر از مسیرش خارج شد و با برخورد به جدول کنار اتوبان به طرز هولناکی واژگون شد و روی ماشین عروس، یک آردی و ریو که دقیقاً پشت سر آن بود افتاد و آن‌ها را له کرد.
رانندگانی که از پشت خودروها شاهد این واژگونی بودند بشدت شوکه شدند و برای نجات راننده و سرنشینیان سه خودرو به تکاپو افتادند ولی تلاش آنان بی‌نتیجه ماند زیرا تریلر به خاطر وزن بسیار زیاد و طولش خودروها را کاملاً پرس کرده بود و نیاز به آمدن جرثقیل و استفاده از جک‌های مخصوص بود.
با گزارش این تصادف به مرکز 125 آتش‌نشانی و 115 اورژانس دقایقی بعد تیم‌هایی از اورژانس و آتش‌نشانی برای نجات جان گرفتارشدگان وارد عمل شدند ولی تلاش‌های آنان نیز بی‌نتیجه ماند و نیاز به کمک چندین واحد دیگر از آتش‌نشانی برای برداشتن تریلر از روی خودروها بود.
با اعزام چندین واحد دیگر از آتش‌نشانی و استفاده از جک برای بلند کردن تریلر باز هم کار به کندی پیش می‌رفت تا این‌که با کمک آخرین واحد و استفاده از چند جک دیگر آتش‌نشانان موفق به بلند کردن تریلر شدند و تیم‌های دیگر نیز زخمی‌ها و گرفتارشدگان را نجات دادند و هشت سرنشین سه خودرو را به بیمارستان‌های مختلف انتقال دادند. عملیات 45 دقیقه طول کشید، سرنشینان به طرز معجزه‌آسایی نجات یافتند و از ماشین گل زده وقتی پیکر زخمی عروس خانم بیرون کشیده شد همه دیدند وی‌ آسیب زیادی ندیده است اما تازه‌داماد بی‌هوش بود و همه بدنش صدمه دیده بود.


عروس گریان


مریم حاج آقایی عروس 25 ساله که هنوز در شوک تصادف است تا روز گذشته در بیمارستان تحت معالجه قرار داشت و مدام حال شوهرش را می‌پرسید. عروس خانم بی‌خبر از همه‌جا تصور می‌کند همسرش نیز مانند وی صدمه کمی دیده است. مریم مرتب به خانواده‌اش التماس می‌کند تا بگویند وضعیت پیمان خوب است و به این امید در بیمارستان معالجات را تحمل می‌کند تا خیلی زود تازه‌داماد را ببیند.


غمنامه برادر داماد


یکی از برادران داماد که هنوز هم باور ندارد در کمتر از چند ثانیه پیمان را خوش و خندان در لباس دامادی به دست سرنوشت هولناکی سپرده است، به شوک گفت: پس از پایان مراسم عروسی از سالن بیرون زدیم و پشت خودروی عروس و داماد در حال حرکت بودیم، سرعتمان نیز کم بود، نمی‌دانم این تریلر از کجا آمد و در یک لحظه واژگون شد، انگار مثل باران از آسمان روی خودروهایمان افتاد، این صحنه باور نکردنی بود و همه ما خشکمان زد. پس از مرگ پدرمان در سال گذشته این بدترین حادثه‌ای بود که برایمان اتفاق افتاد، هنوز باور ندارم چنین حادثه‌ای رخ داده و برادرمان شب عروسی‌اش ما را تنها بگذارد آن هم به خاطر بی‌احتیاطی یک راننده که قصد فرار از صحنه را هم داشت!

 


اشک‌های برادر عروس


علی حاج‌آقایی برادر عروس نیز که خواهرش در بیمارستان امام حسین بستری است اشک‌ریزان به خبرنگار شوک گفت: اورژانس و آتش‌نشانی آمدند ولی متأسفانه امکانات و تجهیزات کافی در اختیار نداشتند و جک‌های تیم‌های آتش‌نشان قدرت کافی برای بالا بردن تریلر 10تنی را نداشت و این عملیات 45 دقیقه طول کشید. وی در ادامه افزود: نمی‌دانیم واقعاً چرا این‌گونه شد، همه چیز به خوبی پیش رفته بود و ما عروس و داماد را همراهی می‌کردیم، آرام در حرکت بودیم و نمی‌خواستیم مزاحمت به وجود آید، نمی‌دانم این تریلر از کجا سر رسید و از شانس بد چرا کنار ماشین عروس واژگون شد؟ این بدترین حادثه زندگی‌مان است و از آن بدتر این‌که خواهرم مدام حال شوهرش را می‌پرسد و ما جرأت نکردیم این خبر را به وی بدهیم و نمی‌دانم چگونه وی را مطلع کنیم.
برادرعروس خانم ادامه داد: با این اتفاق غم‌انگیز نمی‌دانم چه بلایی سر خواهرم خواهد آمد، وی نمی‌تواند این حادثه را قبول کند و البته برای من، خانواده‌ام و همه بستگانمان باورکردنی نیست.


راننده تریلر مقصر است


سرهنگ جمال بذرافشان جانشین رئیس پلیس تهران در خصوص این حادثه گفت: ساعت 23:10 شب سه‌شنبه در بزرگراه شهید یاسینی کاروان عروسی به سمت جنوب با سرعت کم در حال حرکت بود که ناگهان یک تریلر حمل زباله از بزرگراه زین‌الدین وارد شهید یاسینی می‌شود.
بذرافشان ادامه داد: در این هنگام تریلر حمل زباله به علت سرعت بالایی که داشته برای این‌که با کاروان عروس برخورد نکند به سمت چپ منحرف ‌شد. وی افزود: تریلر بعد از انحراف به چپ با جدول کنار بزرگراه برخورد کرد و این برخورد سبب جدا شدن یدک بار این تریلر ‌شد.
جانشین رئیس پلیس راهور با بیان این‌که در این لحظه تریلر روی خودروی عروس و داماد واژگون ‌شد، گفت: مقصر این حادثه راننده تریلر است که به علت سرعت بالا نتوانسته خودرو را کنترل کند. حسن عباسی، مدیر روابط‌ عمومی اورژانس تهران نیز گفت: در نزدیکی پل آزمایش ورودی به حکیمیه رخ داد و داماد دچار ضربه مغزی، ضربه به سر و گردن و کمر شد.
عباسی افزود: اورژانس تهران بعد از اعلام این حادثه ساعت 22 و 59 دقیقه بلافاصله شش آمبولانس و یک اتوبوس آمبولانس را به محل اعزام کرد. وی ادامه داد: در این حادثه هشت مهمان عروسی مصدوم شدند که سه نفرشان به صورت سرپایی در محل درمان شدند و پنج نفر دیگر از جمله داماد به بیمارستان‌های امام حسین(ع)، تهرانپارس و الغدیر منتقل شدند که متأسفانه حال داماد وخیم بود اما عروس آسیب چندانی ندید.
رستمی مسئول اطلاعات بیمارستان تهرانپارس نیز با تأیید این خبر گفت: دیشب پنج نفر از مصدومان این حادثه را به بیمارستان تهرانپارس آوردند که چهار نفرشان بعد از درمان مرخص شدند اما داماد متأسفانه به علت شدت جراحت در سر دچار مرگ مغزی شد.


گزارش پلیس


به‌گزارش پلیس ساعت 22 و 50‌دقیقه سه‌شنبه 9 مهرماه مأموران کلانتری 128 تهران نو از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تهران از وقوع یک واژگونی تریلر روی چندین خودروی عبوری مطلع شده و مأموران پلیس بلافاصله به محل حادثه که در شمال به جنوب اتوبان یاسینی، مقابل بیمارستان لواسانی رخ داده بود اعزام شدند.
مأموران پس از حضور در محل با بررسی‌های پلیسی دریافتند سه خودرو از مهمان عروس و داماد هنگام مشایعت کاروان عروسی در حال تردد در بزرگراه یاسینی بودند که ناگهان راننده تریلر به‌علت سرعت بالا و عدم کنترل وسیله نقلیه‌اش تعادل خودرو را از دست داده و روی یک هیوندای آزرا حامل عروس و داماد به نام‌های پیمان 29 ساله و مریم 25 ساله، یک ریو با دو سرنشین به نام‌های رضا و طاهر و یک خودروی آردی به رانندگی جوانی به نام مهدی که خوشبختانه سرنشینان خودروی آردی مصدوم نشده‌اند، واژگون شده است.
رئیس کلانتری 128 تهران‌نو با اعلام این خبر خاطرنشان کرد: با توجه به وخامت حال سرنشینان و مرگ مغزی داماد 29 ساله، مصدومان برای درمان به بیمارستان فلکه سوم تهرانپارس و بیمارستان امام‌حسین(ع) منتقل شدند و عوامل آتش‌نشانی ایستگاه‌های 32، 56، 60 و 71 و مأموران پلیس بزرگراه به محض بروز حادثه در محل حضور داشته و اقدامات تأمینی و ترافیکی را انجام دادند.


امید به زندگی


پزشک معالج تازه‌داماد تا لحظه مخابره این گزارش به شوک گفت: سطح هوشیاری داماد بالا است و امکان زنده‌ماندن وی زیاد است و امیدواریم این روزنه امید بسته نشود.


تجسس‌های پلیسی


راننده کامیون F12 بعد از تصادف مرگبار با ماشین عروس به‌دستور بازپرس پرونده در اختیار مأموران کلانتری 121 نارمک قرار گرفت. «قاسم» 32 ساله که بار زباله شهرداری منطقه 4 را حمل می‌کرد، گفت: ساعت 11 شب بود که در مسیر، ناگهان کاروان عروسی را جلوی خودم دیدم، چون بار ماشین سنگین بود کنترل تریلر از دستم خارج شد و برای این‌که با خودروهای جلویی تصادف نکنم تریلر را به مسیر کندرو یا سمت راست بزرگراه یاسینی کشاندم. وقتی دیدم خودروی عروس جلوی من در حال حرکت است برای این‌که به‌کسی آسیب نرسد تصمیم‌گرفتم وارد فضای سبز کنار بزرگراه شوم که وقتی چرخ سمت راست تریلر وارد فضای سبز شد به‌خاطر شیب فضای سبز و سنگینی بار زباله ناگهان روی ماشین عروس و دو خودروی دیگر افتادم.
بنابراین گزارش در حالی که گزارش پلیس از بالا بودن سرعت راننده خبر می‌دهد راننده کامیون ادعا دارد در زمان حادثه سرعت نداشته و برای اثبات حرف‌هایش اصرار دارد GPS خودروی ولوو بررسی شود که این‌کار در حال انجام است.

+71
رأی دهید
-40

a.sadriuk - لندن - انگلستان
برای داماد آرزوی سلامتی میکنم
جمعه 12 مهر 1392 - 02:41
ousi.gh - مانیل - فیلیپین
امیدوارم داماد به زندگی برگرده...
جمعه 12 مهر 1392 - 03:35
دنیای وحشی - تهران - ایران
این درست همان لحظه ای است که انسان زبانش کاملاااااااااااا بند می آید و چیزی برای گفتن ندارد جز فقطططططططط صبر برای تک تک اعضای خانواده عروس بخصوص داماد بخت برگشته .انشاالله که روحش شاد باشد.
جمعه 12 مهر 1392 - 03:39
samsad - تهران - ایران
آخرش متوجه نشدم تازه داماد نگون بخت در چه وضعیتی است...مرگ مغزی شده و یا طبق گفته پزشک معالج از سطح هشیاری برخوردار است؟ به هر حال آرزوی می کنم به زندگی باز گرده...خیلی دردناک.. خدا به دادشون برسه...عجب زندگی نامردی...عجب...در اینجور مواقع اگه ها زیاد میشن...اما چرا اینها باید در یک زمان در مسیر هم قرار گیرند؟چرا تریلی که هر شب اون مسیر رو میرفته، در اون شب بخصوص دچار حادثه بشه؟مشابه همین اتفاق چند سال پیش در اتوبانی در داخل هامبورگ افتاد و عروس خانم رفت و آقا داماد ماند...چه حکمتی است، خدا می داند و ما تسلیم سرنوشت....
جمعه 12 مهر 1392 - 03:11
sandalikhali110 - تهران - ایران
بی اختیار اشک از چشمان آدم سرازیر میشه قلبم به درد اومد بدتر از این امکان نداره آخه چرا برای استخدام راننده ها ضابطه مشخص نمیکنید چرا هر حیوونی رو استخدام میکنید چرا قانون نداره آخه کی جواب این فاجعه رو میده اون راننده آشغال بی همه چیز مرگ حقشه آخه بی پدرومادر تند میری بری سر قبر کی واسه چی آدم نیستین شماها برو بمیر چه جوری میخوای با کابوس این فاجعه زندگی کنی من جای خانواده داماد بودم همونجا میکشتمت خدا نکنه که اون دسته گل چیزیش بشه همین که .. زدی به بهترین شب عروسیشون باید کشتت عوضی
جمعه 12 مهر 1392 - 06:06
آزاده هبوط - ملبورن - استرالیا
کاش حکومت مزخرف بجای نگرانی ایمان برباد رفته و مو و ساپورت خانم ها باشه کمی به فکرجان مردم وراه ها و خودروهای مزخرف باشه بد نیست ....... اشکم بند نمی آد... و حال این عروس نگون بخت رو بهتر از هرکس میدونم....چون این رو به بدترین وضعیت تجربه کردم.....کاش به هوش بیاد .امیدوارم مثل من تنها نشه با هزاران آرزوی وعشقی که یک لحظه نابود شد........امیدوارم معجزه ای بشه
جمعه 12 مهر 1392 - 06:47
Artosh - آدلاید - استرالیا
واقعاْ تاسف بار و غم انگیزه. در ضمن این کاروان های ماشین عروس هم معضلی هستن واسه خودشون. این حادثه علاوه بر مقصر. یه دلیل هم داره و اون رسم بی معنی بوق بوق کنان در خیابان و بستن اتوبان هست.
جمعه 12 مهر 1392 - 07:34
reza1212 - ارنم - هلند
ای خدا از تو سلامتی‌ این جوان رو می‌خوام امین
جمعه 12 مهر 1392 - 08:48
benika - برن - سوئیس
با تمام وجود از ته دلم آرزو می‌کنم که همه چی‌ براشون پایان خوبی‌ داشت باشه، آمیین
جمعه 12 مهر 1392 - 09:34
*Fanoos* - ایران - ایران
samsad - تهران - ایران دوست عزیز با کامنت شما کاملا موافقم خدا الهی به فریاد این خانواده برسه از جمله عروس خانم و آرزوی سلامتی کامل برای داماد کم شانس
جمعه 12 مهر 1392 - 11:57
pull.over - دوحه - قطر
من که اشکم در اومد.. خدایا به حق خودت این جوون رو شفا بده..خدایا بازم دمت گرم کس دیگه ای طوریش نشد ولی بیا و مردونگی کن و پیمان رو به زندگی برگردون..تو که معجزه کردی بیا معجزه ت رو کامل کن...
جمعه 12 مهر 1392 - 12:05
shahab46 - هانوفر - المان
خدا از عمر همه آخوندا بگیرد و به امر این جوان بیفزاید امین
جمعه 12 مهر 1392 - 12:38
محمود-manchester - منچستر - انگلستان
دوستان عزیز ممنون از احساس هم دردیتون..ولی پیمان برای همیشه از بین ما رفت و دیروز به خاک سپردنش.ایشون از اقوام ما بودن......خیلی وحشتناک بود خیلی.........
جمعه 12 مهر 1392 - 14:41
Nasime sobh - دانمارک - فردریسکهون
داشتم زار میزدم و واسه داماد دعا میکردم دیدم اقاى محمود این و نوشتن بهم شک وارد شد هیچى واسه گفتن ندارم
جمعه 12 مهر 1392 - 17:03
goleshab - اوگسبورگ - المان
سلامتی داماد جوان را از خدا خواستارم ، امین !
جمعه 12 مهر 1392 - 17:11
تیردادسورنا - ایران - ایران
محمود-manchester - منچستر - انگلستان خدایش بیامرزد و به خانواده اش صبر بدهد ایکاش فقط پای بند قانون بودیم تا این قبیل اتفاقات نمی افتاد هنوز فکر میکنم چرا با یک لحظه ندانم کاری و بیفکری یک نفر سعادت یک زوج و زندگی چند خانواده بهم میریزد
جمعه 12 مهر 1392 - 19:54
*Fanoos* - ایران - ایران
محمود-manchester - وای خدای من نه !!ما داشتیم دعا میکردیم برای سلامتی تازه داماد که این خبر شوکه رو از شما شنیدم تنها چیزی که میتونم بگم و از من حقیر بر میاد فقط اینه آرزوی صبر برای خانواده اش بخصوص عروس خانم !!!.
جمعه 12 مهر 1392 - 21:58
ali-dk - لونگبو - دانمارک
امیدوارم داماد به زندگی برگرده...
شنبه 13 مهر 1392 - 06:49
nushin-alman - برونسچویگ - آلمان
هر کسی‌ زندگی‌ش یه جوری به اتمام میرسه، یکی‌ شب عروسی کنار زنش جون میده، یکی‌ از پله‌ها میاد پایین پاش لیز میخوره در جا جون میده، یکی‌ ناخود آگاه ضربهٔ چاقو میخوره میمیره، خلاصه هر کسی‌ مرگش به یک شکل صورت میگیره. من خودم بردار جوونه ۱۹ ساله داشتم که تو در گیری ناخود آگاه چاقو میخوره و جونشو از دست میده، سخته اما وقتی‌ چیزی رفت دیگه رفته. منم زیاد گریه کردم ۳ سال وقتی‌ یادش میفتادم یهویی اشکم سرازیر میشد. ولی‌ زندگی‌ ادامه داره، امیدوارم این عروس خانم هم بتونه با این مساله کنار بیاد و مشکلی‌ واسه خودش ایجاد نکنه. امین
شنبه 13 مهر 1392 - 09:58
*Fanoos* - ایران - ایران
nushin-alman درست دوست عزیز با شما موافقم مرگ دست خداست.خدا داداش عزیز شما رو رحمت کنه واقعا ناراحتم شدم که بیرحمانه به قتل رسیده بود روحش شاد خدا الهی به شما و خانواده ات صبر بده.
شنبه 13 مهر 1392 - 13:31
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.