باز هم استعدادی تازه در فوتبال ایران!
انعقاد قرارداد دهساله باشگاه پرسپولیس با امیرحسین حاجیزاده، نوجوان ده ساله، مباحث تازهای را درباره ساختار سنتی استعدادیابی در ورزش ایران به راه انداخته است.
ویدئوی هنرنمایی این نوجوان در "برنامه نود" پخش شد و به شبکههای اجتماعی هم راه یافت. گفته شد که باشگاه رئال مادرید خواستار جذب اوست. رسانههای ورزشی ایران هم به او لقب نیمار آینده دادهاند. این موج رسانهای در یکی از سایتهای دولتی با تیتر "پرسپولیس ستاره اردبیلی را از چنگ رئال مادرید درآورد" تداوم یافت.
آیا ابعاد تبلیغاتی این ماجرا، با روشهای رایج استعدادیابی در ایران و نحوه پرورش فوتبالیستهای آیندهدار تناسب دارد؟ یا اینکه گستره مخاطب و میزان تاثیرگذاری "برنامه نود" منجر به تمرکز سایر رسانههای ورزشی بر یک دانشآموز دبستانی شد؟
تجربههای نافرجام
در آغاز دهه ۱۳۷۰ شمسی، وقتی پرسپولیس در "جام در جام آسیا" بازی داشت، بین دو نیمه یک نوجوان به وسط زمین آمد و حرکات خلاقانهای با توپ انجام داد. هنرنمایی او چنان زیبا بود که برخلاف همیشه، کمتر تماشاگری برای استفاده از آبخوریها یا خرید از بوفه، راهی راهروی ورزشگاه شد.
نام او مسعود وجدانی خمیری بود، اهل بندر خمیر. حتی در مجله "کیهان ورزشی" هم مصاحبهای با او انجام شد. مسعود البته برخلاف پیشگویی مندرج در گزارش، آیندهای در فوتبال ایران نداشت و هنرهای فردیاش او را به ستارهای بزرگ بدل نکرد.
در فوتبال ایران "نوجوان مستعد" در تعریف عام یعنی بازیکنی که توانایی دریبلینگ دارد. میتواند چند نفر را دریبل کند و توپ را از دست ندهد. اگر از این توانایی برخوردار نباشد، حتی اگر علی دایی باشد هم ممکن است مانند او شکوفاییاش تا ۲۳ سالگی به تاخیر بیافتد.
اما چنین تصوری، دیگر حتی در فوتسال مدرن هم مبنای کشف استعداد نیست. البته حتی در ابعاد جهانی، نظام استعدادیابی و سیستماتیک نیز عاری از خطا نیست. سال ۱۹۹۰ باشگاه "منچستر یونایتد" اعلام کرد که با نونهال مستعد ۵ سالهای به نام ویتکین جکسون قرارداد بسته. آن بازیکن که حالا ۲۸ ساله است، باید در اوج شهرت باشد، اما کسی او را نمیشناسد و اصلاً معلوم نیست که فوتبال را ادامه داده یا نه.
باشگاههای ایرانی و باشگاههای اروپایی
محمد رویانیان، مدیرعامل پرسپولیس
محمد رویانیان، مدیرعامل پرسپولیس، ضمن تاکید بر اینکه حاجیزاده به یک فوتبالیست بینالمللی تبدیل خواهد شد، درباره نحوه جذب او توضیحات مفصلی داده. گویی ستارهای مشهور برای تیم بزرگسالان پرسپولیس جذب شده باشد. او از مسئولان استان اردبیل که برای انعقاد این قرارداد همکاری کردهاند تشکر کرده و وعده داده است که جزئیات این توافق را به زودی اعلام کند.
او حتی گفته است که به خاطر این موضوع، شخصاً به اتفاق حمید استیلی راهی اردبیل خواهد شد و اگر تداخلی با تمرینات پرسپولیس پیش نیاید، علی دایی نیز آنها را همراهی خواهد کرد.
چنین ماجرایی در فوتبال حرفهای جهان رخ نمیدهد. آژاکس، منچستر، میلان و بارسلونا از محصولات خود استفاده میکنند اما مدیرعامل باشگاه در رسانهها هرگز به چنین موضوعاتی، آنهم با ذکر نام کودکان به عنوان ستارههای فردا، نمیپردازد.
ممکن است در یک ماه، چندین بازیکن نونهال با قراردادهای طولانی مدت جذب باشگاه شوند، اما تصمیم، مدیریت و برنامهریزی با آکادمی آن باشگاهها و سازوکار استعدادیابیشان است.
تبلیغات یا استعدادیابی؟
در قضیه اخیر پیرامون نوجوان ۱۰ سالهی تیم پرسپولیس، جنبههای رسانهای و تبلیغاتی قضیه در اولویت بوده. چنانچه در ماجرای جذب سیامند رحمان، بهداد سلیمی، حامد حدادی و کشتیگیران تیم ملی نیز این ماجرا به نحوی دیگر تکرار شد و امروز اغلب آنها نسبت به انجام نشدن تعهدات محمد رویانیان معترضاند و از اینکه قراردادی منعقد کردند، ابراز پشیمانی میکنند.
چنین روشی مانند زمینی است که به جای شخم زدن برای کشاورزی و بهرهبرداری معمول که قطعاً به برداشت محصول خواهد انجامید، مالک آن زمین وقت خود را صرف کاویدن خاک میکند برای یافتن قطعهای الماس!
در این گونهاستعدادیابی که رویای مدیران فقط خواهان کشف نیمار و لیونل مسی است، آندرانیک تیموریان، سیدجلال حسینی یا پژمان منتظریها باید منتظر بمانند تا خودشان شکوفا شوند. زیرا میزان دریبلینگ و تعداد روپاییهایی که در دبستان زده یا نزدهاند، در موفقیت آنها به حساب نمیآید.