۵۰ روز بی خبری از گروگان پنج ساله
50روز از به گروگان گرفته شدن پسری 5 ساله به نام محمد امین می گذرد و اقدامات پلیس و خانواده اش نتوانسته، موجب آزادی او شود. هرچند افسران گروه ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی یک هفته پس از ربوده شدن پسرک، مرد آدم ربا را دستگیر کردند اما با مرگ او پس از دستگیری هم اکنون هیچ سرنخی از دیگر آدم ربایان احتمالی و محل نگهداری گروگان 5 ساله در دست نیست و سرنوشت محمد امین در هاله ای از ابهام قرار دارد.
گزارش یک آدم ربایی
به گزارش خراسان، ساعت 1۵:4۵ روز ششم مرداد محمد امین، طبق معمول قرار بود به کلاس ژیمناستیک برود. خانه آنها در شهرستان جوین از توابع استان خراسان رضوی فاصله چندانی تا باشگاه نداشت اما هر روز پدرش او را تا جلوی در باشگاه می رساند و چند ساعت بعد دوباره به دنبالش می رفت. آن روز اما محمد امین تصمیم تازه ای گرفت. دستان کوچکش را بالا گرفت و رو به مادر گفت: «من دیگر مرد شده ام ومی خواهم تنهایی بیرون بروم.» پدر و مادر دل شان نمی آمد غرورش را بشکنند. محمد امین ساکش را روی دوشش انداخت و خداحافظی کرد. مادر نگران بود و پدر دلواپس. به همین دلیل پدر تصمیم گرفت با کمی فاصله مراقب پسرش باشد. لحظاتی از خارج شدن پسر 5 ساله نگذشته بود که پدر دنبالش رفت اما او را پیدا نکرد. پدر محمد امین نمی خواست بد به دلش راه بدهد و سوار بر خودرواش طول مسیر را چند مرتبه رفت و آمد اما اثری از پسرش نبود. یعنی چه اتفاقی برای پسرک افتاده بود ؟
مرد دلش نمی آمد به همسرش بگوید که پسرشان گم شده، اما بعد از چند ساعت جست وجوی بی ثمر مجبور بود واقعیت را به همه از جمله مادر محمد امین بگوید. چند ساعت از ناپدید شدن پسرک گذشته بود که همه شهر از این ماجرا با خبر شدند. اهالی جوین تا صبح آرام و قرار نداشتند. مردم همه به کمک این خانواده آمده بودند تا فرزندشان را پیدا کنند اما این تلاش ها فایده ای نداشت و هیچ کس نمی دانست محمد امین کجاست و چه بلایی بر سرش آمده است.در سوی دیگر این ماجرا مادر محمد امین قرار داشت. او که به جز محمد امین پسری 8 ماهه دارد لحظات سختی را سپری می کرد و تا سحر چشم انتظار خبری از پسرش بود. اما وقتی شوهرش با دست خالی برگشت امیدش ناامید شد.
23 ساعت از مفقود شدن پسرک می گذشت و مادر او در خانه زانوی غم به بغل گرفته بود. افکار پریشان یک لحظه رهایش نمی کرد. نمی دانست پسرش شب کجا خوابیده و حالا سیر است یا گرسنه. ناگهان زنگ تلفن به صدا در آمد. زن با بی قراری گوشی را جواب داد تا شاید کسی از پسرش خبری به او بدهد. آن سوی خط صدایی سرد و خشن جوابش را داد:« پسرت دست من است. اگر می خواهی زنده بماند به شوهرت بگو باید 500 سکه طلا به من بدهد» زن نا خودآگاه اشک هایش سرازیر شد و شروع به التماس کرد تا شاید بتواند فقط برای لحظه ای صدای پسرش را بشنود. اما مرد گروگان گیر زن را تهدید و تماس را قطع کرد.
دستگیری گروگان گیر
وقتی معلوم شد محمد امین، گروگان گرفته شده است، خانواده اش همه چیز را به پلیس سپردند. به سرعت گروه ویژه ای برای رهایی گروگان 5 ساله تشکیل شد و کارآگاهان با استفاده از همه سرنخ های موجود تلاش خود را برای آزاد کردن محمد امین آغاز کردند. آنان می دانستند آدم ربا باز هم با خانواده گروگانش تماس می گیرد. به همین دلیل با ارائه آموزش های لازم از آنها خواستند در صورت تماس مجدد با خواسته های او موافقت کنند.
چند روز بعد مرد ناشناس باز هم تماس گرفت. ردیابی نشان می داد وی از طریق تلفن عمومی و از شهرستانی دور افتاده تماس می گیرد. او باز هم شروع به تهدید کرد. چند روز بعد وقتی او بار دیگر برای باج خواهی تماس گرفت با اقدامات پلیسی و سرعت عمل مناسب آدم ربا دستگیر شد، اینجا بود که امید به خانه محمدامین بازگشت.
متهم براتعلی نام داشت و بررسی سوابق اش نشان می داد پیش از این در چندین فقره سرقت مسلحانه مشارکت داشته و از تبهکاران سابقه دار منطقه است. خیلی زود بازجویی ها آغاز شد تا براتعلی محل نگهداری گروگان 5 ساله اش را افشا کند. اما او به یکباره بیهوش شد. پزشکان فورا بر بالینش حاضر شدند و معلوم شد او بر اثر سکته قلبی فوت کرده است. با مرگ این مرد بار دیگر امیدها برای یافتن محمد امین رنگ باخت.
درخواست از مردم
حالا 50 روز از ربوده شدن محمد امین می گذرد و پلیس نتوانسته او را پیدا کند. این روزها خانواده پسرک حال و روز خوشی ندارند. آنها در کنار تلاش های پلیس خود نیز به دنبال یافتن جگرگوشه شان هستند. پدر و مادر محمد امین هرشب پس از آنکه نشانی از پسرشان به دست نمی آورند در خانه زانوی غم بغل می گیرند.
مادر محمد امین به خبرنگار خراسان می گوید:«آن روز مثل همیشه نبود. از صبح دلشوره عجیبی داشتم. وقتی پسرم از خانه بیرون می رفت حس خوبی نداشتم. هر وقت آن صحنه که پسرم دستش را بالا گرفت و گفت مرد شده جلوی چشمانم می آید ناخودآگاه گریه ام می گیرد. دوری فرزند برای مادر سخت و جانکاه است. نمی دانم در این 50 روز پسرم چه شرایطی داشته، چه غذایی خورده و شبها کجا خوابیده است. »
این زن در ادامه از پلیس، مسئولان قضایی و مردم برای پیدا شدن فرزندش کمک می خواهد:« محمد امین فقط 5 سال دارد و خیلی کوچک است. از همه مردم و مسئولان می خواهم کمک کنند تا پسرم پیدا شود. فقط یک مادر می داند که من چه می کشم. دیگر طاقت دوری پسرم را ندارم.»