چمدان: 'بنا شد پسرمان در آمریکا به دبیرستان نرود'
بی بی سی : چمدان هر پنجشنبه از برنامه چشمانداز بامدادی رادیو فارسی بیبیسی پخش میشود و مجالی است برای گفتگو با ایرانیان خارج از کشور درباره تجربه مهاجرت.
در این برنامه، هر هفته امیر پیام، بیبیسی، با یکی از ایرانیان خارج از کشور به گفتگو مینشیند و از او درباره فعالیتهای روزانه و فرهنگ و خصوصیات جامعه میزبانش میپرسد.
بهدخت کنگرلو را میشد به سه طریق معرفی کرد.
اول این که او از نوادگان نشاط اصفهانی(معتمدالدوله) سیاستمدار، شاعر و خوشنویس ایرانی است. معتمدالدوله نخستین وزیر خارجه ایران بود.
دوم اینکه پدر او علی نشاط، فرمانده گارد جاویدان شاه سابق ایران بود. تیمسار نشاط پس از پیروزی انقلاب اسلامی در فروردین سال ۵۸ اعدام شد.
اما سومین راه معرفی او میتوانست بر اساس سرگذشت زندگی خودش و روزگاری که اکنون سپری میکند، متمرکز شود.
بر اساس راه سوم، دست کم در نسخه رادیویی "چمدان" او بدون اشاره به شجرهنامهاش معرفی شد؛ چرا که احتمالا خود او هم هنگام برخورد با آمریکاییها، نمیتواند تمام ابعاد رگ و ریشهای که در ایران دارد را تشریح کند؛ و هر آنچه هست، کم و بیش بر اساس همان تاریخچه "بودنش" در خارج از ایران است.
"وقتی برای معرفی خودم به در خانه های آمریکاییها میروم و آنها متوجه میشوند که من ایرانیام، تعجب میکنند."
بهدخت کنگرلو، این روزها مشغول کارزار انتخاباتی است که او را در برابر یک جمهوریخواه در منطقه داچز (Dutchees) واقع در شمال نیویورک قرار داده است.
"منطقه ما از نظر بافت جمعیتی بیشتر میزبان آمریکاییهای سفیدپوست و اغلب جمهوریخواه و محافظه کار است. برای همین هم حضور من به عنوان یک کاندیدای زن و طرفدار حزب دموکرات، برای خیلی از رقبایم قابل هضم نیست."
منطقهای که خانم کنگرلو میخواهد، برای تصدی پست قانونگذاری آن نامزد شود، منطقهای بسیار اعیاننشین و معروف در آمریکاست.
تا همین یکی دو دهه گذشته و پیش از ظهور دره سیلیکون در سانفرانسیسکو (که اکنون مهمترین مراکز دنیای دیجیتال و انفورماتیک را در خود جای داده) منطقه وستچستر پایتخت کامپیوتر جهان بود.
بزرگترین کارخانههای آیبیام (IBM) در این منطقه قرار داشت و هنوز هم بسیاری از مدیران و نخبگان این ابر شرکت دنیای کامپیوتر، ساکن همین منطقه از ایالت نیویورکاند.
"با وجود اینکه در منطقه ما، سفیدپوستان متمول جمهوریخواه فراوانند، اما در چند ماه گذشته که مشغول جمع آوری امضاء برای احراز نامزدی خودم بودم، متوجه شدم که خیلی از مردم تشنه صداهای جدید در دنیای سیاست هستند؛ چرا که از انحصار اوضاع در دستان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه خسته شده اند. آنها صداهای جدید میخواهند. آنها از تنوع و تکثر جناحهای سیاسی استقبال میکنند."
دبیرستان بی دبیرستان
بهدخت کنگرلو بیش از دو دهه است که ساکن آمریکا است
بهدخت کنگرلو میگوید انگیزه اصلی او برای ورود به دنیای سیاست "هموار کردن" راه برای نسل بعدی ایرانیانی است که در آمریکا به دنیا آمده و بزرگ شده اند.
با این وجود، او و همسرش الهیار، تصمیم گرفتند که پسرشان بردیا را در خانه آموزش دهند. از او پرسیدم که آیا برای کسی که میخواهد جامعه را همراه خود کند، چنین عملی جدایی از جامعه تلقی نمی شود؟
"ما هرگز نمیخواستیم بردیا را از مدرسه و اجتماع جدا کنیم. اما دیدیم از کلاس هفتم به بعد، کم کم چیز قابل توجهی به دانش او اضافه نمیشود. حقیقت این است که نظام آموزشی مدارس آمریکا به اندازه اروپا یا حتی ایران، بر انتقال دانش تکیه نمیکند و بیشتر متمرکز بر کارهای اجتماعی و گروهی است. برای همین هم تصمیم گرفتیم تا بردیا را در یک هماهنگی با مدرسه و آموزش و پرورش، اصطلاحا ' مدرسه در خانه' (Home Schooling) بکنیم."
بردیا اکنون ۱۶ سال دارد و علاوه بر اتمام دوران دبیرستان، سال اول دانشگاه را هم پشت سر گذاشته. پدر و مادر او امیدوارند که بردیا با ادامه موفقیتهایش روزی "جوانترین جراح مغز و اعصاب" شود.
اما این "آرزوی بزرگ" هم مانع از فعالیتهای انتخاباتی بهدخت نشده است.
"برایم مهم نیست که رای بیاورم یا نه. خودم دوست دارم که از طریق ورود به دنیای سیاست، کاری برای نسل آینده بکنم. دوست دارم که روزی وارد مجلس سنای آمریکا بشوم. اما اگر هم هیچکدام از اینها اتفاق نیفتد، همین کارزار انتخاباتی به من فرصت میدهد که رو در رو به آمریکاییها نشان دهم که من یک زن ایرانیام و اگر آنها احیانا باوری دیگر در مورد زنان ایران و ایرانیها داشتند، شاید حالا بخواهند تجدید نظر کنند."
بهدخت از اوایل کودکی به اروپا فرستاده شد و بیشتر تحصیلات خود را در انگلستان و فرانسه به اتمام رساند
بهدخت از اوایل کودکی به اروپا فرستاده شد و بیشتر تحصیلات خود را در انگلستان و فرانسه به اتمام رساند. او حتی زبان فارسی را هم به طور کامل بعد از ازدواج با الهیار کنگرلو آموخت.
"خودم می دانم که تلفظ نام خانوادگی "کنگرلو" برای خارجی ها چقدر سخت است و برای همین هم وقتی خودم را معرفی میکنم به شوخی میگویم نام فامیل من را با کانگرو حفظ کنید تا راحت به یاد بیاورید.
"اینجا اگر شما میخواهید در صحنه سیاست فعال باشید باید ۲۴ ساعته با مردم در ارتباط باشید. مردم اینجا باهوشتر از آنند که فقط بشود در ایام انتخابات به سراغشان رفت. باید به طور روزانه با آنها مرتبط باشید و از مشکلات زندگی شان آگاه باشید. فعالیت سیاسی در اینجا برای احزاب یک کار تمام وقت و تمام عیار است."
برای کسی که از کودکی ایران را ترک کرده، بستن "چمدان" و گذاشتن آنچه به نظرش "ضروری" میرسد کار سادهای نیست. بهدخت کنگرلو میگوید نمیداند عرصه سیاسی برای زنان چقدر در ایران امروز مهیا است و برای همین هم میگوید اگر هم اکنون در ایران بود احتمالا "پزشک" میشد.
"من فکر میکنم که مهمترین متاعی که باید در چمدانم بگذارم تنوع و تکثر احزاب؛ فراهم کردن امکان ظهور صداهای مختلف و دستههای سیاسی؛ و مهمتر از همه تحمل و احترام به آرای دیگران است که میتواند به حرکت و رشد هر جامعهای کمک کند. اما چون سالها در ایران نبوده ام و اوضاع واقعی ایران امروز را تنها از طریق اخبار پیگیری میکنم، بنابراین نمیدانم که چقدر این متاع به درد میخورد."