متهم گفته میخواهم دیگر برادر و خواهرانم را هم بکشم
در حالی که متهم به قتل اصلی فرشفروش سرشناس بازار «سید اسماعیل» تهران شناسایی شده اما هنوز بعد از گذشت حدود 30 ساعت دستگیر نشده است.
شنیدههای خبرنگار «اعتماد» از اقوام مقتول حاکی از آن است که دستگیر نشدن این متهم (برادر مقتول) در حالی است که او طی یک تماس تلفنی با خواهر خود اعلام کرده «نهتنها محمد را کشتم بلکه حسین (برادر دیگر مقتول) و شما دو خواهر را نیز خواهم کشت.»
به گزارش خبرنگار «اعتماد» شنیده شدن صدای هفت گلوله و در پی آن کشته شدن حاج محمد هنوز هم نقل محافل کاسبان بازار فرشفروشهای پایتخت است تا جایی که از محله سرچشمه تا مولوی صحبت همه کاسبان و کارگرانشان پیرامون کشته شدن این فرشفروش قدیمی به دست برادر خودش است.
قتل چگونه اتفاق افتاد
عقربهها ساعت 7 و 30 دقیقه صبح سهشنبه (بیست و دوم مردادماه) را نشان میدادند که صدای پی در پی گلولههای یک کلت کمری افراد محدوده بازار سیداسماعیل تهران را وحشتزده کرد.
یکی از شاهدان این حادثه در گفتوگو با «اعتماد» گفت: حاجی همیشه جزء کسانی بود که خیلی زود حجره را باز میکرد، آن روز هم طبق معمول همیشه ساعت 7 و نیم خودروی گلف خود را مقابل حجرهاش پارک کرد. این کاسب بازار فرش که خود شاهد ماجرا بود، گفت: حاج آقا به سمت حجره رفت ولی گویا ریموت کنترل کرکره حجره را در خودرو جا گذاشته بود، برگشت و نخستین تیر به کتف راستش اصابت کرد و بلافاصله پشت خودرو سنگر گرفت ولی گلولهها با صدای وحشتناک پشت هم شلیک میشدند. او در رابطه با تعداد گلولهها افزود: گلوله دوم به پای راستش خورد و گلولههای بعد به کمرش، زمانی که در خودرو نشست دو گلوله دیگر هم به سینهاش اصابت کرد و شیشه خودرو را نیز سوراخ کرد.
سینه مقتول غرق خون بود
آقای احمدی نیز در همان حوالی به فروش فرش و قالی مشغول است. او نیز به عنوان نخستین کسی که جنازه آقای عزیزی را دیده بود به «اعتماد» گفت: حدودا ساعت 8 و نیم بود که در محل کارم حاضر شدم و با حجم انبوه مردم در مقابل فرشفروشی عزیزی در نبش کوچه سرپولک مواجه شدم. این فعال بازار فرش ادامه داد: اکثر گلولهها به کمر و سینه حاجی اصابت کرده بود زیرا سینهاش غرق در خون بود و پایش نیز یک گلوله خورده بود. او گفت: مقتول 67ساله، سه دختر و دو پسر داشت که همه آنها به جز پسر آخرش متاهل هستند.
متهم نوشته: برادر و خواهران دیگرم را نیز خواهم کشت
به محله پانزده خرداد که بروید قدم به قدم مردم در تجمعهای چند نفره مشغول صحبت درباره این موضوع هستند که چرا مهدی 40 ساله (برادر مقتول) دست به قتل برادر خود زده است. عدهیی میگویند چند سالی است با هم اختلاف دارند و عدهیی که آشناهای نزدیکتر این خانواده هستند صحبت از یک اختلاف جدید بین این دو برادر میکنند و در آخر یکی از اقوام این دو برادر که در جریان کامل ارتباطات این خانواده بود به خبرنگار«اعتماد» گفت: تمام مشکلات بر سر یک واحد منزل مسکونی در خیابان سهروردی است. مهدی (متهم به قتل متواری) میخواست با زورگویی تمام این منزل را به دست بیاورد و مقتول نیز تن به این زورگویی نمیداد.
وی درباره اینکه متهم بلافاصله بعد از قتل سوار بر موتور یکی از دوستان خود شده و از محل حادثه گریخته است، گفت: متهم چند ساعت پس از حادثه با خواهر خود تماس گرفته و اعلام کرده است: «نهتنها محمد را کشتم بلکه حسین (برادر دیگر مقتول) و شما دو خواهر را نیز خواهم کشت». این در حالی است که سرهنگ سلیمانی، سرکلانتر هفتم تهران نیز عصر سه شنبه گذشته در گفتوگو با فارس اعلام کرده است که کارآگاهان در منزل متهم یک وصیتنامه پیدا کردهاند که متهم در آن با اشاره به اینکه از خواهر و برادران دیگر خود به این پول بیشتر نیاز دارد، گفته است: برادر دیگر و خواهرانم را هم میکشم و سپس خودم را نیز خواهم کشت.
مهدی سابقه زندان رفتن داشت
دیدههای خبرنگار«اعتماد» حاکی از وجود یک مغازه قلیانفروشی در نبش کوچه سرپولک در محله سرچشمه است که تا دو سال پیش در اختیار مهدی متهم به قتل این پرونده (برادر مقتول) بوده است و دو سال پیش به دلیل مشکلات مالی این مغازه را فروخته است. آشنایان این خانواده در رابطه با وضعیت مهدی (برادر مقتول) میگویند چند سال در زندان بوده است و اعتیاد نیز داشت ولی هیچ کس در رابطه با اینکه مهدی چه مواد مخدری استفاده میکرد چیزی نمیدانست.
متهم شب قبل از قتل را در بازار سپری کرده است
یکی از اقوام مقتول با اشاره به اینکه مهدی شب قبل از قتل را در این محل گذرانده است به خبرنگار «اعتماد» گفت: منزل یکی از دوستان صمیمی مهدی دقیقا طبقه بالای این مغازه قلیانفروشی بود، یعنی درست روبهروی حجره فرشفروشی مقتول. این فرد ادامه داد: دوشنبهشب مهدی منزل حسن آمده بود و به بهانه اینکه صبح زود در این راسته کار مهمی دارد از او خواسته بود شب را آنجا بماند.
بستگان دیگر مقتول حرفهای این فرد را تایید میکنند و میگویند احتمال میدهیم حسن هم در جریان مقصود مهدی بوده باشد.
یکی از دوستان متهم در زندان و متهم متواری است
صبح سهشنبه که کارآگاهان پلیس از طریق تماسهای مردمی با 110 در جریان ماجرا قرار میگیرند و به محل حادثه میآیند پی میبرند مهدی شب قبل را خانه حسن (دوست قدیمیاش) گذرانده است.
بلافاصله پس از انگشتنگاریها و عملیات تجسسی دیگر حسن توسط کارآگاهان بازداشت شده و هماکنون نیز در زندان است.
به گزارش «اعتماد» از اطلاعرسانی پلیس آگاهی حسن تاکنون صحبتی درباره اینکه مهدی اکنون کجاست و پس از شلیک گلولهها با چه کسی گریخته نکرده است و کارآگاهان آگاهی در حال حاضر مشغول به دست آوردن سرنخهای این ماجرا و بررسی دوربینهای مداربسته در بانک روبهروی این دو حجره هستند.