دفاع مشروع انگیزه قتل چوپان افغانی بود
اعتماد : پسر جوانی که مدعی است به قصد دفاع مشروع از خودش چوپان افغانی را به قتل رسانده است روز گذشته پای میز محاکمه قرار گرفت و در برابر قضات شعبه 74 دادگاه کیفری از خوددفاع کرد.
جلسه محاکمه ابوالفضل بیست و سه ساله که در زمان وقوع جنایت تنها 20 سال سن داشت بدون حضور اولیای دم مقتول برگزار شد و نماینده دادستان ملارد در غیاب اولیای دم متن کیفرخواست را قرائت کرد و خواستار تعیین مجازات قانونی برای متهم شد.
جلسه رسیدگی به این پرونده روز گذشته به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و مستشارانش رسولی اصغرزاده قاسمی و رستمی در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
پس از آنکه قاضی عبداللهی جلسه دادگاه را رسمی اعلام کرد ضمن تفهیم اتهام مباشرت در قتل عمدی به متهم از او خواست تا برای پاسخگویی و دفاع از خود در جایگاه قرار گیرد.
ابوالفضل پس از حضور در جایگاه خطاب به قضات دادگاه گفت: اتهام قتل را قبول دارم. من بیست و سه سال دارم و با خانوادهام در روستای ... در شهرستان ... زندگی میکنم. روز حادثه در روستایمان عروسی بود و من هم یک قرص خواب آور خوردم تا کمی خواب آلود شوم.
وی که پیش از این در بازجوییها به قتل چوپان افغانی اعتراف کرده بود درباره نحوه آشناییاش با مرد چوپان گفت: قاسم (مقتول) چوپان پدر بزرگم بود و گله گوسفندانش را به چرا میبرد من قبل از شب جنایت فقط یک بار او را دیده بودم. آن شب حوالی ساعت 8 برای او غذا بردم همین که وارد اتاقکش شدم متوجه شدم که قصد تعرض به مرا دارد. این شد که با هم در گیر شدیم. او اول با سنگی که آنجا بود ضربهیی به سرم زد. بعد چاقویی دسته چوبی را از جیبش در آورد که آن را به سمت سینهام گرفت همین طور که با هم درگیر بودیم چاقو را از دست او پیچاندم و به او یک ضربه زدم. فکر میکنم ضربه به پیشانیاش اصابت کرد چون دیدم که از پیشانی او خون میآید و دستش هم خونی شده بود، من هم ترسیدم. آنجا بیابان بود و کسی نبود که از او کمک بخواهم. من هم چاقو را همانجا انداختم و از محل فرار کردم.
ابوالفضل در ادامه دفاعیاتش گفت: از آنجا که فرار کردم به سمت خانهمان آمدم. عمویم خانه بود به او ماجرا را گفتم و از او خواستم که سراغ چوپان برود. عمویم هم موضوع را به پدرم گفت و با هم به محل قتل رفتند اما من از ترسم دیگر با آنها نرفتم.
ابوالفضل در پاسخ به این سوال قاضی که آیا پیش از این اختلافی با قاسم داشته است نیز اظهار داشت: هیچ اختلافی با قاسم نداشتم. من قبل از این فقط یک بار او را دیده بودم و هیچ انگیزه دیگری برای قتل او جز اینکه میخواستم از خودم در برابر او دفاع کنم، نداشتم. بعد از آن هم میخواستم کمکش کنم اما در حالی نبودم که بتوانم این کار را بکنم. ترسیده بودم و به علت اینکه قرص خورده بودم در حال خودم نبودم.
در ادامه جلسه دادگاه پس از آنکه متهم از خود دفاع کرد وکیل او ضمن تقدیم لایحهیی به قضات دادگاه به دفاع از موکل خود پرداخت. سپس قاضی دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد و به همراه مستشارانش برای صدور رای وارد شور شدند.