جزئیات جنایات نخستین قاتل سریالی ایران

«33 قتل در 41 سال زندگی» این خلاصه زندگی اصغر بروجردی یا همان اصغر قاتل، اولین قاتل زنجیره ای ایران است که تیر ماه سال 1313 در میدان توپخانه به دار آویخته شد. داستان جنایات اصغر قاتل ابتدایش در عراق بود و انتهایش در ایران. زمانی که اصغر قاتل فهمید به خاطر تجاوز و قتل 33 پسر جوان و نوجوان قرار است اعدام شود گفت: «این‌ها یک عده بی پدر و مادر هستند؛ بی سروپا و خوشگل‌اند. این‌ها دشمن مملکت هستند. به این جهت آن‌ها را کشته‌ام.»

دومینوی وحشت در تهران 1312

زمستان سال 1312 برای تهرانی ها وحشت داشت. این موج ترس با کشف یک جسد بی سر در شترخان که نام بیابانی اطراف تهران بود آغاز شد. دهم دی ماه همان سال نصرت ا... 19 ساله به اداره تامینات (آگاهی) تهران رفت و از پیدا کردن یک جسد بی سر حوالی شترخان خبر داد. جسدی که نصرت ا... پیدا کرده بود سر آغاز کشف شدن چندین جسد دیگر شد.

در بررسی اولیه مامور ها زیر چهارطاق ساختمانی مخروبه جسد عریان و بی سر پسر جوانی که هویتش معلوم نبود پیدا شد. خیلی نگذشت که با کاوش در اطراف همان مخروبه جنازه سلاخی شده یک پسر نوجوان و سر بریده پسر بچه کم سن و سال نیز کشف شدند. خبر پیدا شدن این جنازه ها در تهران والدین را تشویق می کرد تا از بیرون رفتن بچه هایشان به تنهایی جلوگیری کنند.

دو ماه از آن حادثه گذشت و هنوز هیچ رد و سرنخی از قاتل و هویت افراد کشته شده به دست نیامده بود که خبر پیدا شدن جمجمه یک پسر جوان در میدان جلالیه سابق که همان پارک لاله امروزی تهران است ترس و وحشت را به جان تهرانی‌ها انداخت.

پنج روز بعد پیدا شدن جسد جوانی 30 ساله در اطراف قنات امین آباد که همانند افراد قبلی به قتل رسیده بود پلیس (نظمیه) و دادگستری (عدلیه) را مجبور کرد تا جدی تر پیگیر قضایای قتل‌هایی باشند که گویا قرار نیست به همین زودی‌ها پایانی داشته باشد.

حمل راز جنایات در یک پیت حلبی

اوایل اسفندماه سال 1312 مامور جوانی متوجه مردی میانسال و قوی جثه‌ای  شد که یک پیت حلبی و یک پشته حمالی همراهش بود.مرد به مامور گفت که بامیه فروش است و پیت حلبی هم ابزار کارش است اما کاوش درون پیت حلبی چیز دیگری را نشان می داد. کشف چند دست لباس خونین و چاقویی که رد خون بر آن مشخص بود مرد بامیه فروش را در تله انداخت و باعث شد تا مسیر زندگی اش به اداره تامینات بیفتد.

مرد بامیه فروش که خودش را اصغر معرفی کرده بود ادعا کرد که لباس های خونی را حوالی حرم عبدالعظیم پیدا کرده است اما پرس و جو از همسایه های اصغر که ساکن کاروانسرای رضا خان بودند این گمان را ایجاد کرد که احتمالا اصغر همان قاتلی است که پلیس به دنبالش می گردد.

یکی از همسایه ها به ماموران گفت: «چند شب پیش اصغر با پسربچه ای به کاروان آمد و گفت که او برادر کوچک‌ترش است. آنها شب در کاروانسرا خوابیدند و صبح از آنجا رفتند اما وقتی که شب اصغر دوباره برگشت تنها بود و برادرش همراهش نبود. این لباس‌های خونی هم همان لباس هایی است که تن برادر اصغر بود.»

اعتراف اولیه اصغر به تجاوز و قتل «علی» که به گفته خودش قرار بود در کنارش شاگردی کند اولین برگ از صفحات بی پایان 33 قتلی است که 25 فقره آنها در عراق اتفاق افتاده و بقیه در ایران صورت گرفته بود.


یک دادگاه جنجالی

خرداد و تیر سال 1313 خبر دادگاه اصغر قاتل تنها خبری بود که دهان به دهان می گشت و پیگیری می شد.اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل به جرم تجاوز و قتل ده ها پسر جوان و نوجوان در دادگاه محاکمه شد.او در دادگاه عنوان کرد که جنایاتش را در سن 14 سالگی و در کشور عراق آغاز کرده بود تا اینکه عاقبت در سن 18 سالگی به جرم آزار و اذیت پسران نوجوان به 9 سال حبس محکوم شد. او پس از آزادی از زندان تصمیم گرفت پس از انجام دادن کارش قربانی هایش را سر به نیست کند. همین تصمیم سر آغاز فرار اصغر قاتل به ایران شد.

اصغر که در عراق به بچه ها تنقلات می‌فروخت و از این راه آنها را فریب می‌داد پس از آمدن به ایران و مستقر شدن در کاروانسرای رضاخان تصمیم گرفت کارهایش را با شغل بامیه فروشی از سر بگیرد.

اصغر قاتل در تمامی جلسات دادگاهش از چگونه کشتن پسر بچه های بی گناه حرف زد.

چرا کشتم؟

سابقه کشت و کشتار در خاندان اصغر ریشه ای تاریخی دارد. پدربزرگش لطفعلی خان از راهزنان مشهور منطقه بروجرد و پدرش علی میرزا دزد و قاتلی بنام بود. علی اصغر خودش متولد عودلاجان تهران بود اما پس از کشته شدن پدرش به بهانه زیارت به عراق می روند و برای همیشه در بغداد ساکن می شوند.

اصغر در عراق در قهوه خانه برادرش کار می کرد و از همین طریق دست به جنایت می زد. «در عراق در قهوه‌خانه برادرم هر چه پول‌ می‌گرفتم خرج اطفال می‌کردم. مدتی هم آجیل می‌فروختم و با اطفال رابطه‌ برقرار می‌کردم تا این که به علت فریب دادن ۵ بچه از فرزندان متمولین آنجا و فریب دادن آنها، 9 سال حبس کشیدم. پس از آزادی، از برادرم خواستم که برایم زن بگیرد ولی قبول نکرد. دیگر همیشه با اطفال بودم تا این که یک شب یک شاگرد نجار به نام حسن را فریب دادم با پنج نفر دیگر به او تجاوز کردیم به خاطر همین دو سال حبس کشیدم و از طرف محکمه تحت نظر پلیس بودم. هر شب پلیس در خانه می‌آمد و بودن مرا در خانه کنترل می‌کرد، تصمیم گرفتم به هر پسری‌ که تجاوز می‌کنم، او را به قتل برسانم در بغداد ۲۵ پسر را سر بریدم اغلب جنازه را در شط غرق‌ می‌کردم، برخی را هم به قدری ماهر شده بودم که پس از سر بریدن هیچ آثاری باقی  نمی‌گذاشتم آخرین‌ بچه را که می‌کشتم کودک دیگری مرا دید و به‌ طرف شرطه دوید که من از همانجا به ایران فرار کردم.»

روز محاکمه زمانی که رئیس دادگاه از اصغر پرسید: « می‌دانی که نتیجه این اعمال اعدام است؟» او پاسخ داد: « هر چه خدا نوشته همان است!»




اعدام در توپخانه

پس از صدور حکم اعدام اصغر قاتل و تایید آن در دیوان عالی تمیز، او در واکنش به این حکم گفت: «این‌ها یک عده بی پدر و مادر هستند؛ بی سروپا و خوشگل‌اند. وقتی که ریش آنها درآمد، دزدی می‌کنند. من با این‌ها دشمنی دارم. این‌ها دشمن مملکت هستند. به این جهت آن‌ها را کشته‌ام. من در خارجه که بودم از این‌ها خیلی بودند و خیلی از آن‌ها را کشتم. اینجا هم که آمدم، دیدم در اینجا هم هستند و آن‌ها را می‌کشتم.»

روز ششم تیرماه سال 1313 روزی بود که حکم اعدام اصغر قاتل اجرا شد.جمعیت بسیاری از شب قبل برای دیدن اعدام او در میدان جمع شده بودند. او که از صبح آرام و خونسرد بود به محض دیدن طناب دار به جای توبه و طلب عفو و بخشش گفت: «من چند ولگرد و مجهول الهویه را کشتم، شما به‌خاطر آن‌ها مرا می‌کشید؟»

منبع: قانون

+165
رأی دهید
-5

دنیای وحشی - تهران - ایران
جهنم واقعی تاابد نصیب این قاتل حـ... و امثالهم شود انشاالله .وگرنه انصاف نیست که بیش از تعداد سالهایی که عمر نکبتش راداشته انسان های بی گناه را بکشد و فقط یک بار جانش درکمتراز چند دقیقه راحت گرفته شود .
جمعه 11 مرداد 1392 - 02:57
دنیای وحشی - تهران - ایران
زمان رضاشاه و محمدرضا شاه خدابیامرز اگر کمتراز انگشتهای یک دست قاتلی دیده میشد ولی الان روزی نیست که شاهد اعدام و یا دستگیری و زندانی شدن انواع و اقسام قتل هایی که از سر اعتیاد و کینه و خشم و نفرت و دزدی و حسادت و غیره دیده نشود وقاتل هایی که حتی خون هم خون خود را ریخته اند .
جمعه 11 مرداد 1392 - 02:59
oyama - تهران - ايران
اگر اون موقع یه سر به خامنه و خمین می‌زدی قلم پات میشکست .
جمعه 11 مرداد 1392 - 05:18
Mr. black - جاکرتا - اندونزی
مثل اینکه از خاندان این آخوندها بوده
جمعه 11 مرداد 1392 - 07:04
raha1984 - هامبورگ - المان
مردکه روانی مریض ! فاسد
جمعه 11 مرداد 1392 - 07:49
massoudoslo - اسلو - نروژ
پدر جد آقای نقدی هستش ! بخاطر همینه که نقدی اومده ایران و اسم و شناسنامه اش رو تغیر داده و ایرانی شده (البته هنوز خلق و خوی جدش اصغر قاتل رو حفظ کرده ).
جمعه 11 مرداد 1392 - 08:35
mehraban1980 - تهران - ایران
امیدوارم که در عذاب ابدی باشه وروحش هیچ وقت به ارا مش نرسه.
جمعه 11 مرداد 1392 - 08:37
MartinT - هایدلبرگ - آلمان
ایشان اصغر قاتل از موسسین حزب اسلامی در آن زمان و یار نزدیک آیات الله بروجردی بودند،به همین دلیل به عراق مهاجرت کردند تا در جوار حرم امام حسین به دعا و زیارت بپردازند و از آیات اعزام دستورات اسلامی بگیرند.
جمعه 11 مرداد 1392 - 08:51
elinaz - مونترال - کانادا
دقیقا مثل خفاش شب و خیلی‌‌های دیگه که ما نمی‌دونیم ....چون آمار درستی‌ در ایران نیست
جمعه 11 مرداد 1392 - 09:17
elinaz - مونترال - کانادا
این جور وقتا اعدام بهترین راه هست ..خوب شد بچه نداشت نسلش منقرض شد
جمعه 11 مرداد 1392 - 09:17
samira joon - مشهد - ایران
توی ی سایت خوندم اصغر قاتل قبل از اعدامش گفته من آرزوم بوده یک روز من در بلندی باشم و شماها همه زیر پام.به دستور رییس عدلیه میگن مردک رو از پاهاش آویزون کنین و یک سنگ یه گردنش ببندین که وقت بالا کشیدن پاهاش بمیره ،اما با خواست معتمدین شهر ازین کار منصرف میشن و مثل بقیه مجرمین اعدام میشه
جمعه 11 مرداد 1392 - 09:20
juvel - اسلو - نروژ
اینم حتما آخوند بوده .
جمعه 11 مرداد 1392 - 10:04
تاراز - لیدز - انگلستان
بعد تو ولدت جات و پر کرد چند میلیون را کشت . خمینی هندی پاکی حرامی هم یک بیمار مسلم بود مثل تو .
جمعه 11 مرداد 1392 - 10:51
piki82 - تورین - ایتالیا
100% با اعدام موافقم ! (:
جمعه 11 مرداد 1392 - 11:02
بت شکن - مونترال - کانادا
چرا پسر و پدر و پدر بزرگ همگی نام علی را یدک می کشیدند!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
جمعه 11 مرداد 1392 - 11:27
رضاخان - تاسمانی - استرالیا
اگر درزمان مابودی میبردمت لونه طوطی رونشونت میدادم بعد یه زنگ میزدم به عبود تا ٠٠٠٠٠٠٠٠٠
جمعه 11 مرداد 1392 - 11:31
منبع موثق - بن - آلمان
هشتاد سال پیش یک اصغر قاتل اومد و شد ضرب المثل برای همه اما حالا مملکت پر شده از اصغر قاتل، یکی وکیل شده اون یکی وزیر شده این یکی مقام معظم شده و بقیه هم سردار سرلشگر خلاصه روی اصغر قاتل سفید شد.
جمعه 11 مرداد 1392 - 12:00
hamidla - هامبورگ - المان
الان اصغر قاتلها شدن رئیس دادگاه، وزیر، وکیل...! فکر می‌کنید دروغ میگم!؟ برید سابقشون را از یک آدم منصف بپرسید.
جمعه 11 مرداد 1392 - 13:26
vahid.sharifi - ونكوور - كانادا
پس مردم مریض ایران از آن موقع از سحر برای تماشای اعدام در میدان‌ها حاضر می‌‌ شده اند! این قصّه سر دراز دارد!
جمعه 11 مرداد 1392 - 15:10
danial nabi - استكهلم - سوئد
قضیه این سینمای صامت اعدام داستانی طولانیست از قدیم آیام،
جمعه 11 مرداد 1392 - 22:53
baba48 - تورونتو - کانادا
پدربزرگ خامنه‌ای است یا عمو
شنبه 12 مرداد 1392 - 05:00
راهجو - فریدونکنار - ایران
درست صحبت کن !جمع نبند خیلیها نمیرن اینجورجاها!درسته اینجا یه صفحه مجازیه اما قرار نیست مثله بچه های چسبیده به پای ننه شان فحش بدی و پشت دامنش قایم شی!!!!
شنبه 12 مرداد 1392 - 07:24
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.