شوخی با مسیح و مریم مقدس در کلیسا
کلیساهای آلمان، به تازگی تاثیرات معجزهآسای خنده را کشف کردهاند. تجرد کشیشها، نحوهی آموزش مسیحیت و معجزات مریم مقدس، از موضوعهای رایج لطیفههایی است که در مورد کلیسای کاتولیک و پروتستان در آلمان ساخته میشود.
هنریش وستفال، کارشناس امور دینی و روزنامهنگار هامبورگی، به تازگی کتابی با عنوان "خوشرویی، مقدس است" منتشر ساخته و در آن جالبترین شوخیهای مذهبی آلمان را گردآورده است. به نظر او، کلیسا، باید طنز و شوخطبعی را دوباره کشف کند.
وستفال برای موجهجلوه دادن نظریهی خود، یکی ازقدیسان مسیحی قرن نوزدهم میلادی را شاهد میگیرد که گفته است: «کشیشهای مسیحی باید بشاش باشند.» این کارشناس امور دینی میگوید، شوخی و خنده، زندگی را آسانتر میکند و به انسانها امکان میدهد پدیدههای تجریدی و حتی وحشتناک را (مانند مرگ) لمس کنند.
او در کتاب خود، به نمونههای بسیاری از لطیفههای مسیحی اشاره کرده است؛ از جمله: یک روز کشیش معروفی، آگهی فوت خود را در روزنامهای میخواند، شگفتزده به اسقف منطقه تلفن میکند و میگوید: "اعلامیهی مرگ مرا در روزنامه چاپ کردهاند." اسقف وحشتزده و متاثر به کشیش میگوید: "اوه خدای من، برادر عزیز. حالا از کجا تلفن میکنید؟"
مسیح غمگین، مسیحیان خوشخنده
بر اساس پژوهشهای هنریش وستفال، مسیح در روایتهای انجیل عهد جدید، هیچگاه نخندیده، ولی همواره اندوه یا شادی خود را نشان داده است. برپایه گفتارهای انجیل عهد عتیق، تنها کسی که در مسیحیت خنده بر لب آورده، ساره (سارا)، همسر ابراهیم است. در روایت انجیل عهد عتیق آمده است، هنگامی که فرشتهای بر سارهی ۹۰ ساله ظاهر میشود و تولد فرزند دیگر او را مژده میدهد، این زن پیامبر، ناگهان خنده سر میدهد.
انجیل به طنز نگاشته نشده و شوخی و مزاح در آن جایی ندارد، ولی به گفتهی هنریش وستفال، کتابی است که موقعیتهای مضحک در آن کم نیست. داستان پیامبری که سوار بر خر به قصد ارشاد مردم میرفته و ناگهان خر شروع به حرف زدن میکند، از جملهی این روایت هاست.
بر اساس پژوهشهای هنریش وستفال، مسیح در روایتهای انجیل عهد جدید، هیچگاه نخندیده است
شوخی و خنده در روز عید پاک که در تاریخ از آن به عنوان "خندهی عید پاک" یاد میشود تا اواخر قرون وسطا، امری رایج بود. در کتاب هنریش وستفال آمده است که در این دوره، هنگامی که مؤمنان عید پاک را جشن میگرفتند، «با شنیدن جملهی "و مسیح دوباره زنده شد"، از فرط شادی و شعف خنده سر میدادند.» وستفال این "تولد دوباره" را به عنوان پیروزی خیر بر "نیروهای شیطانی" هم میداند. او میافزاید: «این خندهی جهان بهخاطر غلبه بر مرگ هم بود.»
بنا بر روایتهای باقیمانده، کشیشهای قرون وسطا در این روز برای مردمی که در این جشن کلیسایی شرکت کرده بودند، لطیفه و داستانهای مضحک تعریف میکردند و جمعیت از فرط خنده، ریسه میرفت. ولی در دورهای، لطیفهها و شوخیهای کلیسایی تا حدودی "غیر اخلاقی" شد و مقامات بالا، "خندهی عید پاک" را در کلیسا ممنوع کردند.
موضوعهای لطیفهها
تجرد کشیشها و معجزات مریم مقدس از موضوعهایی است که در کلیسای کاتولیک لطیفههای بسیاری در بارهی آنها ساخته شده است. در کتاب هنریش وستفال از جمله این لطیفه آمده است: «در یک زیارتگاه شلوغ، مردی هیجانزده جمعیت را میشکافت، جلو میرفت و مرتب میگفت: "حالا باید پیاده بروم. حالا باید پیاده بروم." راهبهای مشتاقانه از او پرسید: "مریم مقدس ترا هم شفا داد؟" مرد جواب داد:«نه بابا، دوچرخهم را دزدیدهند. حالا باید پیاده بروم.»
روی جلد کتاب "خوشرویی، مقدس است"
در کلیسای پروتستانها بیشتر مسیح و مسائل تربیتی و نحوهی اغراقآمیز آموزش مسیحیت، موضوع لطیفههاست: «در یکی از کودکستانهای پروتستانی شهر برلین، معلم از بچهها میپرسد: "اون چیه که قهوهایه، دم دراز و پرپشتی داره و میتونه از این شاخه به اون شاخه بپره؟" یکی از بچه با لهجهی برلینی خود جواب میدهد: واقعیتش، این یک سنجاب معمولیه. ولی این طور که من این کودکستان رو میشناسم، حتما میگید این هم مسیح عزیزماست!»
به نظر هنریش وستفال، "خدمتگزاران زمینی خدا"، یعنی کشیشهای زن و مرد کلیساهای آلمان، از موهبت طنز و شوخطبعی چندان بهرهای نبردهاند. او میگوید: «اینها هر روز به من تلفن میکنند و میخواهند لطیفهای برای خطبههای خشک و جدیشان پیشنهاد کنم.» به گفتهی وستفال، مسیحیان در حال حاضر گرایش شدیدی به "اخلاقی شدن و جای قانون را گرفتن" پیدا کردهاند و به باور او: «بهترین وسیلهی مبارزه با این گرایش، آینهای است که باید جلوی این جماعت گرفت تا دوباره به واقعیت برگردند.»
نویسندهی کتاب ۸۰ صفحهای "خوشرویی مقدس است"، با این حال معتقد است که حد و مرز شوخی و طنز و لطیفه را باید به رسمیت شناخت و به احساسات مذهبی دیگران احترام گذاشت.