نقاشی‌های ننه صنوبر و ننه حسن، بازخوانی دو حکایت

درد و بلات بخوره تو سر منه بی هنر..... ننه خدا به همرات. کاش وضع خوب بود همشو میخریدم. نقاشی هات حرف نداره. چقدر هم بامزه است این ننه صنوبر. نازززززززززززی

افرین به این غیرت و همت واقعا کارت ارزشمند و قابل ستایش هست با این سن و سال بالا هنوز هم دست از تلاش و زحمت نمیکشى و هنوز هم امیدوار و با تلاش هستى دست زحمت کش تو رو میبوسم

تصویر شماره 8.........عکاس این عکس بدون اینکه متوجه بشه .اوج بدبختی سه نسل را به نمایش گذاشته...پیر زنی که از روی بدبختی و بدون حمایت هیچ ارگانی در خیابان مشغول فروش و کشیدن نقاشی...پسر جوان دست فروش..و مرد میان سالی که از زباله اشغال جمع میکند. ....این صحبت از غیرت نیست. این نشانی از بدبختی.

عکسها خود گویا ست چه میتوان گفت !! درود بر زنانِ ایرانی .

دیشب خبر مربوط به نقاشی های ننه حسن را دیدم نقاشی ها زنده کننده خاطرات گذشته این زن رنج دوران کشیده است، با دیدن نقاشی ها می توان به عمق زندگی بی آلایش، ساده و پاک مردمان آن زمان پی برد که چقدر با صمیمیت کنار هم زندگی می کردند و همه با هم مانند یک خانواده و در کنار هم بودند اما باید افسوس خورد که در این زمانه برادر از برادر ،خواهر از برادر و خواهر و برعکس و حتی فرزندان از پدر و مادر بی خبر ند تا چه برسد به اقوام و سایرین.

در و بلات بخوره تو سره علی‌ گدا و هر چی‌ آخوند بی‌ کفایته::

بفرما ننه حسن هم نمایشگاه دایر کرد اما من و خیلی از شما ها هنوز اندر خم یک کوچه ایم موندیم معطل که ناهار چی بار کنیم .هاها .احسنت وصد بارک الله به اعتماد به نفس و پشتکار این بانوی سالمند که به عقیده من وجودشان سرشار از برکت و روح برای جامعه است .

چه عجب. کسی‌ منفی‌ نداده.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بسیار آاللللللییییی. زنده باشی‌ مادر.