نابرابری فقیر و غنی در سیستم آموزشی آلمان
بیش از ۵۰ درصد دانش آموزان آلمانی موفق به اخذ دیپلم می شوند. نتایج تحقیقات موسسه «برتلمن» اما حاکی از آن است کهدر نظام آموزشی آلمان بیعدالتی وجود دارد و دانشآموزان از شانس برابر برخوردار نیستند.
اعلام نتایج شوک برانگیز تحقیقات سال ۲۰۰۰ تلنگری بود که بسیاری را متوجه وضعیت تحصیلی دانش اموزان در آلمان کرد تا چاره ای برای آن بیندیشند. تغییرات انجام شده در این فاصله نشان می دهد که دانش آموزان علاقه بیشتری به درس خواندن نشان می دهند و نمرات آنها به مراتب بهتر شده است. در این میان حتی رکورد خوشحال کننده ای بدست آمده است: نسبت به گذشته نوجوانان بیشتری موفق به پایان تحصیلات متوسطه می شوند. آمار این گروه به بالای ۵۱ درصد رسیده و آمار کسانی که ترک تحصیل می کنند به ۲ / ۶ در صد کاهش یافته است.
وضعیت خانوادگی و وضعیت تحصیلی
این موفقیت اما چندان رضایت بخش نیست، چرا که نتایج بدستآمده از تحقیقات سال ۲۰۱۳ موسسه برتلمن بیانگر مشکلات دیگری است: در هیچکدام از کشورهای عضو گروه "امنیت و همکاری جهان" جهان بهاندازه آلمان موفقیت های تحصیلی با وضعیت اجتماعی – خانوادگی فرد مرتبط نیست. تغییرات مثبتی در حال انجام است، ولی روند فراهم سازی امکانات، جهت برخورداری همه افراد از موقعیتهای تحصیلی مطلوب نیست.
افرادی که در خانوادههای دریافتکننده کمکهای اجتماعی بزرگ شده و پدر و مادرآنها تحصیلات خود را به پایان نرسانده اند، به سختی موفق به در یافت دیپلم می شوند. نشانههای این اختلاف طبقاتی در امر تحصیل قابل مشاهده هستند. تحقیقات به انجام رسیده از دانش آموزان ده ساله کلاس چهارم، نتایج هشداردهنده ای داشته است. بر طبق این نتایج فاصله تحصیلی بین دانش آموزان دارای والدین تحصیل کرده و دیگر دانش آموزان، حتی در یک مقطع تحصیلی یکسان، به بیش از یک سال می رسد. این تفاوت با مسن تر شدن بچه ها بزرگ تر هم می شود.
مقابله با این مشکل باید از سالهای آغازین عمر کودکان انجام پذیرد. گسترش مهد کودک ها، کودکستان ها و مدارس تمام روز از قدم های مهم در جهت ایجاد عدالت اجتماعی و تحصیلی می باشند. بر خلاف انتظار بسیاری از افراد، پس زمینههای قومی و ملیتی نقش بسیار کمرنگی در زمینه تحصیلات ایفا می کنند. نتایج این تحقیقات نشان می دهند که بچه های خانواده های مهاجر در آلمان نمرات پایین تری از بقیه دانش آموزان کسب می کنند. اما دلیل این تفاوت فاصله طبقاتی در جامعه است و نه تفاوت قومی.
"پروفسور بوس" رئیس یک موسسه تحقیقاتی آلمانی در زمینه تحصیلات می گوید: «اغلب مهاجران از قشر های پایین جامعه هستند. در آلمان مشکلات آموزشی در خارجی بودن افراد نیست، مسأله وجود اختلاف طبقاتی است. از آنجا که افراد بی سواد بسیاری از آناتولی ترکیه به عنوان نیروی کار به آلمان آورده شدند، مشکلات بهوجود آمده امروزی را به قومیت افراد نسبت می دهند. این مطلب به هیچ وجه درست نیست.»
نظام فدرالی مسبب ناهماهنگی تحصیلی
یکی دیگر از مشکلات تحصیلی در آلمان مشکلی است ساختاری. هر یک از ۱۶ ایالت جمهوری فدرال آلمان سیاست های آموزشی ویژه خود دارد. وجود ۱۰۰نوع مدرسه با نظام آموزشی متفاوت، این تنوع تحصیلی را تبدیل به آشفتگی تحصیلی کرده است. پروفسور بوس میگوید که همکارانش در خارج آلمان را به مسخره "پوچستان" می نامند.
بنابراین جای تعجب نیست که استفاده از موقعیتهای تحصیلی در ایالات آلمان متفاوت باشد. دانش آموزان ایالتهای بادن وورتنبرگ، هامبورگ، وست فالن و زارلند بهترین شانس را برای دریافت دیپلم دارند. در مقابل دانش آموزان کلاس چهارم ایالتهای بایرن، زاکسن، زاکسن آنهالت و تورینگن نمرات بهتری کسب می کنند. دلیلهای این اختلافات حتی برای کارشناسانی مثل آقای بوس هم ناشناخته است. این محقق امور تحصیلی میگوید:« اگر شفافیتی در نظام آموزشی وجود داشت، امکان پیبردن به روش کار این نظامهای آموزشی و در نتیجه به رقابت گذاشتن آنها بوجود میآمد. اما در شرایط موجود نه رقابتی وجود دارد و نه شفافیتی.»
مدارس تمام روز، طرحی در جهت موفقیت
از دید کارشناسان موفق ترین مدل آموزشی «مدارس پیوسته تمام روز» است. در این مدارس برنامههای مشخصی بعد از ظهر ارائه می شوند. انجام تکلیفهای خانگی، استراحت و تدریس در شمار این برنامهها است. بدین صورت دانشآموزان مجبور نیستند که مدام بر سر میز خود بنشینند، مشکلات کمتری با تکلیفهای خود دارند و انگیره آنها به درس خواندن بیشتر میشود. اما تنها ۱۳ درصد از دانش آموزان امکان بهرهوری از این مدارس را دارند. مدارس تمام روز ۲۸ درصد از کل مدارس آلمان را تشکیل میدهند. اما بیشتر والدین خواستارند که فرزندانشان به چنین مدارسی بروند.
تعداد مدارس تمام روز در حال افزایش است. اما کارشناسان سرعت این رشد را کافی نمی دانند. آنها معتقدند که اگر سرعت گسترش این مدارس به همین منوال باقی بماند، ۵۰ سال طول می کشد تا مکانهای آموزشی تمام وقت برای تمامی بچه ها فراهم شود. به غیر از آلمان و اتریش در کشورهای دیگر مثل آمریکا، سوئد، کانادا و استرالیا تعداد این مدارس بسیار زیاد است. بنابر این نیاز آلمان به جبران این کمبود ها بسیار مبرم است.