چرا خامنهای از کارنامه احمدینژاد دفاع میکند؟
رهبری جمهوری اسلامی ایران، اقتصاد را مساله اصلی انتخابات ریاست جمهوری آینده میداند. در عین حال تذکر میدهد که کاندیداهای انتخابات در تشریح برنامههای خود، دستاورد و پیشرفتهای سالهای اخیر را زیر سوال نبرند.
آیتالله علی خامنهای بارهای عملکرد دولت محمود احمدینژاد را مورد ستایش قرار داده است. وی فروردین ۱۳۹۲ در سخنرانی نوروزی خود در مشهد کارهای صورت گرفته در سالهای اخیر را کم نظیر خوانده بود.
اما در شرایطی که به باور رهبری جمهوری اسلامی و به شهادت اظهارات هر هشت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ایران، مشکلات اقتصادی اصلیترین دغدغه و نگرانی شهروندان است، دستاوردهای اقتصادی دولت احمدینژاد در دو دوره ریاست جمهوری چه مواردی بوده است؟
تورمی که کوتاه نمیآید
معمولا دو شاخص مهمی که در بررسی وضعیت اقتصادی هر کشور مورد توجه قرار میگیرند، نرخ تورم و بیکاری هستند. گرچه شاخصهای بسیار دیگری را میتوان در بررسیهای دقیقتر اقتصادی دخالت داد تا به یک تصویر روشن و واقعی دست یافت.
دولت محمد خاتمی سال ۱۳۷۶ فعالیت خود را زمانی آغاز کرد که تورم در سال پیش از آن بیش از ۲۳ درصد بود. در پایان دوره هشت ساله ریاستجمهوری خاتمی نرخ تورم رقم ۱۰ و چهاردهم درصد را نشان میداد که یک موفقیت بزرگ محسوب میشد.
در اولین سال ریاستجمهوری محمود احمدینژاد تورم رشد اندکی یافت و به نزدیک ۱۲ درصد رسید. اما پس از آن بود که جهشهای تورمی آغاز شد و هماکنون در ماههای پایانی دولت دوم احمدینژاد، تورم ۱۲ ماههی منتهی به اردیبهشت ۱۳۹۲ بیش از ۳۱ درصد و عقربه نرخ تورم نقطه به نقطه ماهانه رقم ۳۸ درصد را نشان میدهد.
افزایش نرخ بیکاری در هشت سال اخیر
دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی با حضور نسل جویای کاری همراه شد که مولود سیاستهای تشویق زاد و ولد در سالهای جنگ بودند. در هشت سال اجرای سیاستهای اقتصادی اصلاحطلبان که مدیران اقتصادی هاشمی رفسنجانی نیز در آن نقش قابل توجهی داشتند، نرخ بیکاری از ۱۳ درصد به نزدیک ۱۰ درصد کاهش داد.
گرچه هیچگاه دولت محمد خاتمی نتواسنت نرخ بیکاری را تک رقمی کند و این موضوع به اجرای برنامه چهارم و پنجم توسعه موکول شد.
عملکرد محمود احمدینژاد در زمینه ایجاد اشتغال و نرخ بیکاری با توجه به آمار رسمی، گرچه از دولتهای پیشین ضعیفتر است اما به نسبت دیگر امارهای اقتصادی قابل قبول ارزیابی میشود.
بر اساس آمار منتشر شده توسط مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در ابتدای دولت محمود احمدینژاد از نزدیک به ۱۰ درصد به کمی بیش از ۱۲ درصد در سال ۱۳۹۱ رسیده است.
تردید در مورد تعداد فرصتهای شغلی ایجاد شده
اما این آمار منتقدانی نیز دارد. آنها دولت را متهم میکنند با تغییر شاخصها و تعاریف افراد شاغل و بیکار، آمارها را به سود خود تغییر میدهد.
منتقدان همچنین تصریح میکنند که دولت در حالی در کاهش نرخ بیکاری موفق نبوده که عملا به علت افزایش قیمت نفت درآمدی چند صد میلیارد دلاری را کسب کرده که با درآمد همه دولتهای پیشین دوران پس از انقلاب اسلامی برابری میکند.
کارشناسان عملکرد اقتصادی دولت احمدینژاد را نسبت به دولت خاتمی، منفی ارزیابی میکنند
مسعود نیلی اقتصاد دان اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ در تلویزیون ایران گفت که در دوره هشت ساله محمود احمدینژاد سالانه در حدود ۱۴هزار فرصت شغل جدید ایجاد شده است. این کارشناس تصریح کرد که این رقم بر اساس تعداد مشاغل ایجاد شده منهای تعداد کسانی که شغل خود را در همین مدت از دست دادهاند، محاسبه شده است.
این کارشناس گفته است که در دوران هشت ساله ریاستجمهوری خاتمی به طور متوسط سالانه بیش از ۶۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد شده بود. بر این اساس تعداد فرصتهای اشتغال در دولت خاتمی نزدیک به ۵ میلیون و در دولت احمدینژاد کمی بیشتر از ۱۰۰هزار مورد میشود.
اما وزارت کار دولت احمدینژاد با رد این آمار، مدعی است که دولت در هشت سال اخیر بیش از ۵ میلیون فرصت شغلی ایجاد کرده است.
ترس از "سیاه نمایی" یا واهمه از پاسخگویی
اختلاف نظر در مورد آمارهای اقتصادی اتفاق تازهای در جمهوری اسلامی نیست. اما آنچه مشخص است شرایط اقتصادی نسبت به هشت سال پیش نه تنها بهبود نیافته بلکه در حالت بحرانی قرار دارد.
تاکید رهبری جمهوری اسلامی و کاندیداهای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری بر حل مشکلات اقتصادی نیز تایید کننده همین مطلب است. اما در عین حال خامنهای تصریح میکند که کاندیداها "سیاه نمایی" نکنند.
واژه سیاه نمایی در ادبیات جمهوری اسلامی حتی میتواند شامل بیان واقعیتهایی شود که نشان از ضعف سیستم حاکم دارد. از سوی دیگر حمایتهای غیر قابل انکار رهبری جمهوری اسلامی از احمدینژاد بخش قابل توجهی از مسولیت اقدامات دولت را متوجه آیتالله خامنهای کرده است.
به همین دلیل رهبر جمهوری اسلامی از بیان ناکامیهای اقتصادی دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدینژاد چندان خشنود نیست. دورانی که شاید تنها با حمایت رهبر جمهوری اسلامی "به سلامت" به پایان میرسد و میتوانست سرنوشت دیگری برای رئیس دولت رقم بزند.