هومن خلعتبری: کار آکادمی موسیقی گوگوش اعتلای فرهنگ شنوایی است
هومن خلعتبری در زمان فعالیتش درایران و بعدها به عنوان رهبر ارکستر و اپرا در اتریش، برای علاقمندان به موسیقی کلاسیک غربی چهرهای شناخته شده است. اما مردم ایران از طریق آکادمی گوگوش با او آشنا شدهاند.
خلعتبری به غیر از فعالیت در اپرای شهر گراتس یا رهبر ارکستر میهمان در کشورهای مختلف؛ مدیر هنری " فستیوال موسیقی قصر کیرشتِتِن " اتریش نیزهست.
سه سالی است که آکادمی موسیقی گوگوش به کار آغاز کرده است. هومن خلعتبری همراه با گوگوش، بابک سعیدی و رها اعتمادی، در این مدت زمان کوتاه، توانستهاند یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی برونمرزی را بسازند. محبوبیتی که همیشه با حرفها و انتقادات و شایعات بسیار همراه بوده است. با هومن خلعتبری گفتوگویی کردیم تا از هدف این برنامه، بازتابش در ایران و تاثیرش در میان جوانان بیشتر آگاه شویم.
آکادمی موسیقی گوگوش امسال نیز کار خود را با اعلام برنده این دوره به پایان برد. برنده این دوره آکادمی " ارمیا " دختر محجبهای از ایران و ساکن آلمان بود. شایعات بسیار بود و حرف و حدیث ها فراوان. از ایران نیز بعضی به صورت رسمی به انتقاد از آکادمی پرداختند. خشایار اعتمادی خواننده موسیقی پاپ ضمن انتقاد از خوانندههای لسآنجلسی، به خبرگزاری مهر گفته است: «این که بیایند و با راه اندازی آکادمیهای سه ماهه که من اصلا متوجه آنها نمیشوم ادعا کنند که در این پروسه خواننده تربیت میکنند مساله خیلی عجیبی است.»
"پرورش استعداد نه! پرورش فرهنگ"
هومن خلعتبری نیز آنقدر چشم و گوشش از شایعات پر شده است که با شنیدن نام آکادمی، واویلایی بر زبان میآورد و میگوید به هر کجا روی، آخر سر صحبت آکادمی گوگوش است. او اما هدف آکادمی را پرورش استعداد نمیداند، بلکه از پرورش فرهنگ موسیقایی صحبت میکند: «پرورش استعداد نه، پرورش فرهنگ. فرهنگ شنوایی و موسیقایی. این برنامه به نظر من همیشه فقط همین هدف را مد نظر داشته است. من یکی دو بار هم با خانم گوگوش در این مورد صحبت کردهام. نظر ایشان هم همین طور است. این برنامه هیچ گاه قصد تربیت خواننده نداشته است. چون امکان ندارد شما در عرض دو ماه و نیم یا سه ماه بتوانید خوانندهای را پرورش دهید و استعدادش را کشف کنید. چرا، استعدادش را میشود کشف کرد. دروغ نگویم. ولی تربیت نمیتوانید بکنید و به جامعه هنری تحویل بدهید.»
خلعتبری میان آکادمی و برنامههای مشابه آن در تلویزیونها ی ایرانی و خارجی مانند "سوپر استار" یا آمریکن آیدل، یک تفاوت عمده میبیند: «تفاوتی که این برنامه دارد این است که اینجا مثل یک مدرسه میماند. مدرسهای که بچههای کلاس اول و دوم دبستان میآیند، مینشینند آنجا و پرورش داده میشوند در حد همین یکی دو سال! نه این که معرفی بشوند به جامعه هنری و موسیقی و غیره ... نه! ولی مهمترین بخش این برنامه به نظر من تأثیریست که در ایران روی خانوادهها و مردم عادی میگذارد. یعنی تا حدودی یاد میگیرند که موسیقی را درست گوش کنند، به شعر و ترانهها دقت کنند. کمی هم با نُت، اجرای صحیح یا فالش، یا بالا و پایین موسیقی، آشنا میشوند. تمام اینها تأثیری مثبت برای جامعه و مردم عادی دارد که بعدها از میان این نسلها، بازهم کسانی مثل علی رهبری، فرهاد مشکات یا حشمت سنجری دربیایند و کار در فرهنگ مملکت را ادامه دهند.»
"میوههای آکادمی"
خلعتبری از خانمی میگوید که تحت تاثیر همین برنامه تلویزیونی، دخترش را به کلاس موسیقی فرستاده است: « جایزهی تلاش من می تواند آن خانمی باشد که فیلم بچهاش را برای من فرستاده بود. یک دختر خانم خیلی کوچولو، نشسته بود پشت پیانو و داشت "آنا ماگدالنا"ی باخ را میزد. برای من نوشته بود آقای خلعتبری میوهی کلاسهای شما این دختر من است. سه سال پیش که آکادمی شروع شده بود، نه خودم اهل موسیقی بودم و نه شوهرم از موسیقی چیزی میدانست. ما با دیدن برنامههای شما تشویق و علاقهمند شدیم و دخترمان را گذاشتیم کلاس موسیقی. حالا بعد از سه سال دارد قطعات باخ را میزند. من قبول دارم که شاید این درخت قطع شده. ولی همین طور جوانههای سبز و شاداب و درست و حسابی دارد از بغلش درمیآید.»
اغلب ترانههایی که شرکتکنندگان در آکادمی موسیقی گوگوش میخوانند، همچنان از ترانههای مشهور خوانندگان قدیمی است. هومن خلعتبری اما سخت منکر میشود و میگوید: « نه خانم، این را قبول ندارم. ما ترانههای جدید هم به بچهها میدهیم. بهخصوص ترانههای جدیدی که من و آقای اعتمادی، بابک جان و در رأس ما خود خانم گوگوش در مورد خوب بودنشان، درست و حسابی بودن شعر، مفهوم و حتی موسیقیاش، با همدیگر اتحاد نظر داریم. ما هر سال، هم ترانههای قدیمی داشتیم و هم ترانههای جدید. امسال هم دوتا کار خیلی خوب بود. دعوت از آقای شهرام شبپره و آقای فرامرز اصلانی. یعنی دوتا مورد مختلف در زمینه موسیقی پاپ. هم کسانی را در نظر گرفتیم که به موسیقی شاد و مجلسی و پرتحرک و ریتمیک علاقه دارند، هم کسانی که به سبک سنگین و وزین مثل آقای اصلانی. یادمان نرود که آنجا یک تلویزیون است با حداقل ۳۰ میلیون بیننده و سلیقههای گوناگون!»
"آزادی عمل ارمیا"
هومن خلعتبری علت پخش ترانههای قدیمی را نوعی یادآوری برای نسل جوان میداند: «پارسال دوئتی را که خانم آوا با آقای مهران خواندند، خیلی کم از بچههای نسل جدید شنیده بودند. دوئتی که مال مرحوم خانم هایده بود و آقای عارف. با اجرای این دوئت، آن هم در آکادمی، همه علاقهمند شدند ببینند که اصل داستان چه جوری هست. خب این خیلی قدم مثبتیست. این برنامه به نظر من این قدر که در بالا بردن فرهنگ موسیقایی مردم سهیم بوده، در مورد پرورش استعداد و این حرفها نبوده. من خودم قبول دارم که سختگیرم، ولی همان یاددادنها و همان کارهای هر روزه باعث میشود بچههایی که مخصوصاً از سطح پایین انتخاب میشوند، برسند به سطح بالا تا بتوانند در صحنه خودشان را عرضه کنند.»
برنده شدن ارمیا در آخرین دور آکادمی سر و صدای زیادی بر پا کرد. بعضی از سایتها او را با گلشیفته فراهانی مقایسه کردند. قیاسی که به نظر کمی هم عجیب میآمد. هومن خلعتبری میگوید: «برای بعضی از مردم شاید حجاب ایشان یکمقدار تناقض داشته و برای برخی هم آزادی عمل ارمیا قابل احترام بوده است. گفتهاند همان قدر که خانم فراهانی آزاد بوده، ایشان هم آزاد هست که فرم و سیستم خودش را خودش انتخاب کند. البته بین خودمان باشد، من هم همین عقیده را دارم. نباید با همدیگر سنجیده شود.»
تولیدکنندگان موسیقی در اروپا و آمریکا، همیشه در انتظار برندهی اینگونه مسابقهها میمانند تا بلافاصله زیر پر و بال او را بگیرند و سیدیهای جدید به بازار عرضه کنند. آیا در آکادمی موسیقی گوگوش هم تضمینی برای آینده هنرمندان وجود دارد؟ هومن خلعتبری باز هم به آن تفاوت مهم اشاره میکند: «تفاوت این برنامه با آن "تالنت شو"های مختلف، در این است که شرکت کنندگان در آن برنامهها یا واقعاً خواننده ولی آماتور هستند یا استعداد خیلی بالایی دارند. برای همین هم تهیه کنندهها به دنبال آنان هستند. بچههای ما در سطح بسیار پایین و اولیه هستند. حالا من خدا نیستم، ولی بههرحال بیشتر از اینی که در تلویزیون مطرح و نشان داده میشود، نمیشود از اینها درعرض سه ماه چیزی ساخت! بنابراین هنوز این شرکتکنندهها نمیتوانند هنرمندی از آب دربیایند که تهیه کننده بدبخت، اگر هم بخواهد، بتواند روی او سرمایهگذاری کند.»