زلزله حضور مردم در خرابه های حاکمیت
دکتر بهروز بهبودی
این روزها کاندیدایی نیست که از شرایط موجود انتقاد نکرده باشد اما در همه این انتقادها چند نکته اساسی نادیده گرفته می شود. اول: کسانی که هنوز هم پس از چهار سال در پشت میله های زندان بسر می برند به خاطر همین انتقادها روانه زندان ها شدند و ظاهرا سردمداران رژیم هم هیچ انگیزه ای برای آزاد کردن آنها ندارند. دوم آنکه به دلیل همین انتقادها آنها نباید از فیلتر شورای نگهبان رد شوند زیرا تبدیل به آدم های بی بصیرتی شده اند که برخلاف مواضع سید علی خامنه ای از دولت احمدی نژاد انتقاد می کنند. سوم آنکه در همه این انتقادها همه خود را به کوچه علی چپ می زنند و دچار یک تناقض اساسی می شوند. می پرسید چگونه؟
بی تردید آشکار است انتقاد از دولت احمدی نژاد انتقاد از همه کسانی است که از او حمایت کردند و به خاطر حمایت های کورکورانه از او کشور را به این روز انداخته اند. در راس همه آنها هم رهبر جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. بنابراین کاندیداهای این روزها که گوی سبقت را در نزدیک و مطیع نشان دادن خود به سید علی خامنه ای برده اند و می دانند میزان موفقیت آنها به همین ها بستگی دارد با زبان بی زبانی به انتقاد از رهبری می پردازند که از طرف دیگر تلاش می کنند تا خود را به او نزدیک سازند و این همان تناقض موجود در رفتار کاندیداهاست.
افراد کاندید شده طوری صحبت می کنند که پیش از آمدن احمدی نژاد اوضاع بر وفق مراد بود و کشور در داخل و خارج به ثباتی نسبی رسیده بود و آن دوره ها را دوره های بهتری می دانند اما به دلیل نیاز به نزدیکی به رهبر، رفسنجانی و خاتمی را سران فتنه و عاملان بیگانه هم می خوانند. بالاخره اگر اینها فتنه گر بودند چگونه مورد تایید رهبر ایران قرار گرفتند و چگونه چنین رهبری مدعی بصیرت است؟
در نگاه من همه این تناقض ها در اثر میدان دادن به فردی به نام رهبر به وجود آمده است، فردی که حساب کار خود را از مردم جدا کرده و در همه بیست و چند سال گذشته یک بار به پرسش های آنها پاسخ نداده و با کسی مصاحبه نکرده است. آنقدر که به خود اجازه داد تا اعجوبه ای را بر کشور تحمیل کند و تمام سرمایه های ملی و میهنی را در معرض نابودی قرار دهد.
سید علی خامنه ای آنگاه به خود اجازه حصر میرحسین موسوی و کروبی و دخالت های بی حد و اندازه در امور کشور را داد که صحنه را از حضور مردم خالی دید و مردم به حضور آورده را همه مردم ایران دانست. به عبارت دیگر بخشی از مسائل کشور نیز از بی تفاوتی مردم نشئت گرفته است، بی تفاوتی در برابر سرنوشتی که امثال سید علی خامنه ای و اطرافیانش برایشان رقم زده اند. سردمداران بر تخت قدرت نشسته می دانند چاره کار برای چمبره بیشتر زدن به همه چیز کشور بی تفاوتی زیادتر مردم است بنابراین علیرغم همه شعارهای موجود بسیار خواهند کوشید تا صحنه را از مردم خالی کنند و شخص مورد نظر رهبر به ریاست جمهوری منتصب شود. حقیقت این است که در خانه نشستن و صحنه را واگذار کردن افتخاری نخواهد داشت و ثمری در پی نخواهد آورد.
کلیت نظام مردود است و امیدی برای تغییر در روش حاکمیت نمیتوان دید ، اما با همه این خرابی ها بسیاری از مردم خواهان حضوری مطالبه محورهستند. اگر مردم بخواهند این خواسته دموکراتیک محترم است صرف نظر از آنکه ما حتی با اصل و اساس جمهوری اسلامی مخالف هستیم . یادمان باشد حاصل لجبازی آگاهانه مردم در خرداد 1376 با کاندیدای مورد نظر رهبر یعنی ناطق نوری با وجود همه مصائب و مشکلات آن روز، حاصل انتخاب خود را سبب عقب نشینی های خامنه ای میدانستند . خاطرات تلخ آن عقب نشینی باعث شد تا رهبر جمهوری اسلامی با امنیتی کردن فضا تصمیم به حضورهمه جانبه سپاهیان در اداره کشور و سرکوب مخالفان بگیرد.
خامنه ای هنوز هم تلاش می کند تا حداقل کسانی را به میدان بفرستد که مثل دوره گذشته برای حکومت دردسرساز نشوند. شاید بتوان گفت هیچ یک از کاندیداهای موجود در قد و قواره یک رئیس جمهور نیستند. اینها همه درست. اما آیا مردم هم باید امور را آنگونه که رژیم می خواهد پیش ببرند؟ به احتمال فراوان کاندیداهایی که به عرصه خواهند آمد زیاد خواهند بود؛ شش، هفت و یا شاید هشت نفر. اینها برای آن است که رای های کاندیدها زیاد نباشد و مردم مثل دوره گذشته مدعی نشوند. حکومت از سوال کردن مردم و جمع شدن آنها در یک جا می ترسد بنابراین می کوشد تا حد امکان رای های مردم را بشکند. شکستن آرا اگرچه انتخابات را به دور دوم می برد که احتمال آن در این دوره بسیار است، این حسن را هم دارد که از جمع شدن مردم حول محور یک کاندیدا جلوگیری شود.
نظام جمهوری اسلامی علیرغم همه مشکلات امنیتی ای که در طول حیات خود برای مردم به وجود آورده ، هنوز به دنبال کور کردن چشم فتنه است، هنوز هم از حضور مردم به شدت می ترسد و مردم نباید این ابزار را با خالی کردن میدان به دست خامنه ای و اطرافیانش بدهند. در آنصورت یکه تازی های آنها بیشتر خواهد شد و عرصه را بیشتر تنگ خواهند کرد. سرمداران نظام اسلامی می خواهند مدلی از کره شمالی را در ایران به وجود بیاورند اما آیا مردم ایران هم از جنس مردم کره شمالی اند؟ بی تردید نه! و خامنه ای از همین می ترسد.
حضور مردم چون زلزله ای است در خرابه های حاکمیت ، نظامی که حتی می شود با خواستگاههای خودش آن را لرزاند و و دور نخواهد بود که شاهد حضور پرامید مردم در انتخاباتی آزاد برای رسیدن به دموکراسی باشیم .
بهروز بهبودی
نیویورک – شنبه - ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲
Saturday - 2013 11 May