افکار عمومی رایدهندگان ایرانی: چند پاره، شناور و اعتراضی
سعید برزین
بیبیسی
محمود احمدی نژاد در آغاز مبارزات غیر رسمی انتخاباتی دولت گفت که وقتی نزدیک به ۵۰ میلیون نفر، یعنی تمام واجدین شرایط رای، در انتخابات شرکت کنند جمهوری اسلامی مشکلات کشور را حل خواهد کرد و قدرت خود را به جهانیان نشان خواهد داد.
سخنان آقای احمدینژاد را می توان به این معنا تفسیر کرد که شرکت تمام واجدین شرایط در انتخابات امری محتمل است و این شرکت احتمالی به مفهوم حمایت مردم از حکومت تلقی خواهد شد.
حتی اگر اشاره به رقم ۵۰ میلیون را مبالغه بدانیم واقعیت این است که مقامات جمهوری اسلامی به کرات گفته اند که ملت به شکل یکپارچه ای حامی آنها و حکومت است.
چنین ادعایی مختص مقامات حکومتی نیست. رهبران گروه های مخالف نیز به کرات ادعا گفته اند که اکثریت قاطع مردم از جمهوری اسلامی گریزانند و به گروه های مخالف دلبسته.
چندپارگی
البته تردید نمی توان کرد که هم حکومت و هم گروه های مخالف از وفاداری و حتی سرسپردگی بخش هایی از مردم بهره برده و می برند. اما اینکه بگوییم اکثریت قاطع، و یا حتی نزدیک به آن، از حکومت و یا یک جناح و یا گروه سیاسی خاصی حمایت می کند مبالغه است و واقعیات جامعه ایران را نادیده می گیرد.
برعکس، انتخابات چند دهه اخیر و بخصوص چند سال گذشته نشان می دهد که مردم، بر خلاف دعاوی فوق، به لحاظ وابستگی و اعتقادات سیاسی یکپارچه نیستند و ید واحدی را تشکیل نمی دهند.
حتی رجوع به بحث های جاری در مطبوعات محدود داخل کشور و سایت های اینترنتی فورا مشخص می کند که نظر سیاسی مردم یکدست نیست.
برخی از مردم به طور جدی طرفدار حکومتند، برخی خواستار تغییر تدریجی اوضاع هستند و بعضی سرنگونی حکومت را می طلبند. کسانی هم هستند که سیاست را دوز و کلک می دانند و از آن گریزانند و یا اینکه اصولا نقطه نظر پایدار و ثابتی ندارند.
ماهیت شناور
بررسی انتخابات گذشته نشان می دهد که این گروه آخر، یعنی کسانی که موضع ثابت سیاسی ندارند، بخش قابل ملاحظه ای از رای را کنترل می کند.
این رای شناور رایی است که به هیچ جریان سیاسی خاصی وفاداری ندارد، پای هیچ مکتبی قسم نمی خورد و به هیچ سکوی اعتقادی مشخصی وابسته نیست.
اما همین رای شناور نقش تعیین کننده ای در سرنوشت بسیاری از انتخابات داشته است.
از آنجایی که امکان تحقیق آزاد و مستقل وجود ندارد نمی توان به دقت گفت که حجم رای شناور در ایران چیست اما می توان حدس زد که سهم و تاثیر آن موثر و چه بسا حیاتی است.
همین رای شناور بود که به اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد امکان داد در دوره اول ریاست جمهوریشان پیروز شوند.
ماهیت اعتراضی
یکی از ویژگی های رای شناور ماهیت اعتراضی آن است. به عبارتی، انتخابات فرصتی است برای بخش قابل توجهی از مردم که با استفاده از صندوق رای به وضع موجود اعتراض کنند و رای منفی بدهند.
اینجا مسئله انتخابات و مسائل اجتماعی و یا اقتصادی موضوع ماهوی نیست. آنچه اهمیت پیدا می کند ابراز نارضایتی از وضع موجود و ابراز این مخالفت از طریق صندوق رای است.
ماهیت اعتراضی همین رای شناور بود که موقعیت رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد را در برابر رقبایی که در انظار عمومی مدافعان وضع موجود تلقی می شدند، تقویت کرد.
به واقع مردم از کسانی حمایت کردند که افکارشان انتقادی و غیر خودی فرض می شد و با وضع موجود فاصله بیشتر داشتند. برای رای اعتراضی، ماهیت انتخاب شوندگان در درجه دوم قرار می گرفت.
سهم وفاداران
اما رای وفاداران، یعنی رای غیر اعتراضی و غیر شناور، را نمی توان نادیده گرفت. کسانی که به اصولگرایان حاکم و یا اصلاح طلبان وفادارند سهم مشخصی از رای را به خود اختصاص می دهند و افرادی که خواهان سرنگونی حکومت هستند با تحریم انتخابات قدرت رای خود را به نمایش می گذارند.
این بخش مردم پیوند نیرومند ایدئولوژیکی، عاطفی، فرقه ای و یا منفعتی با گروه های منتخب دارند و تمامیت دستگاه فکری آنها را، با پیامد های اجتماعی و اخلاقیش، می پذیرند و انتقاد بر آن را مردود می دانند.
اینجا نیز چون تحقیق مستقل، آزاد و میدانی وجود ندارد نمی توان سهم هر یک از گروه های وفادار را مشخص کرد. اما اگر، برای مثال، انتخابات مجلس خبرگان را که حوزه اختصاصی اصولگرایان است میزان قرار دهیم می توان سهم گروه وفاداران قسم خورده حکومت را حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از کل آرا دانست. سهم رای مستقلی نیز باید برای اصلاح طلبان و طرفداران سرنگونی حکومت قائل شد.
بر اساس این ارزیابی ها شاید بتوان با اطمینان خاطر گفت که برخلاف ادعای مقامات حکومتی و رهبران جریان ها و دستجات سیاسی، و از جمله آقای احمدی نژاد، افکار عمومی و رای دهندگان در ایران یکپارچه و یکدست نیستند و مقاصد و اهداف یکسانی را دنبال نمی کنند.
حتی اگر فرضا بپذیریم که ۵۰ میلیون نفر در انتخابات شرکت خواهند کرد این ضرورتا به معنی دفاع از جمهوری اسلامی و در نتیجه نمایش قدرت آن نخواهد بود.