زنان پایشان را زود از روی گاز برمیدارند
شریل سندبرگ
شریل سندبرگ، از مدیران ارشد فیس بوک در کتاب جنجالیاش میگوید دلیل عقب ماندن زنان از موقعیتهای کلیدی این است که شجاعت رسیدن به خواستهایشان را ندارند و«زود پایشان را از روی گاز برمیدارند».
کتاب شریل سندبرگ در کوتاهترین زمان، از پرفروشترینها در بازار کتاب آمریکا شده است. کتابی با عنوان «پا به میدان گذارید، زنان و اراده آنها برای موفق شدن»، که برخی آن را «مانیفست» جدید مبارزه زنان میدانند. او معتقد است این خود زنان هستند که با «کمرو» بودن و «نداشتن اعتماد به نفس» برای خود پشتپا میگیرند.
شریل سندبرگ میپرسد چرا زنان در مدرسه و دانشگاه با مردان رقابتی تنگاتنگ میکنند، ولی به محض ورود به دنیای کار، از رقابت بر سر موقعیتهای بالای شغلی عقب مینشینند.
او پاسخی آماده دارد و میگوید دلیل این «عقب نشینی» این است که از بچهگی یاد میگیرند «خشن» نباشند و «از خودگذشتگی» را برازنده زن بدانند. تربیتی که باعث میشود نتوانند مثل یک مرد بر سر حقوق خود چانه بزنند.
هر پسر آمریکایی یک بار «رئیس جمهور» میشود
شریل سندبرگ یک مثال قابل تعمق میزند: «تقریبا هر پسربچه آمریکایی یک بار به این فکر میافتد که رئیس جمهور آمریکا شود. فکری که به ذهن کمتر دختربچهای میرسد. چون به زنها از همان بچگی یاد میدهند که نقش معینی داشته باشد: «مهربان، باگذشت، خوددار و خوشگل، فرمانبردار و نه فرمانده»!
فهرست ایرادها و پرسشهای این زن موفق آمریکایی از زنان طولانی است. این که چرا کمتر در بحثها شرکت میکنند، کمتر دخالتگرند. چرا همیشه «عذاب وجدان دارند که به شوهر و بچه به اندازه کافی نرسیدهاند»، و اصلا چرا قبل از هرچیز به بچه و خانواده فکر میکنند، آنهم زمانی که نه از اولی و نه از دومی خبری هست.
او به زنان ایراد میگیرد که میخواهند «لطیف» باشند و میترسند که اگر برای موفقیت کاری سرسختی نشان دهند، دیگر موجودی «دوست داشتنی» نباشند.
«زن مدیر، سنگدل، بیاحساس»
شریل سندبرگ در هاروارد، یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان درس خوانده است. شش سال و نیم با شرکت گوگل کار کرد و یکی از کسانی است که این شرکت را به یک غول اینترنتی تبدیل کرد. او حالا ۴۳ سالهاست ودست راست مارک ساکربرگ، پایهگذار فیس بوک. او در کنار همه درخششهای کاری، مادر دو فرزند هم هست.
با اتکاء به همین کارنامهاست که او به خود اجازه میدهد بپرسد که چرا تلاش یک زن برای رسیدن به قدرت و ریاست، «دلپسند» جامعه نیست. یک مدیر زن موفق خیلی راحت «بیاحساس» یا «سنگدل» تلقی میشود. در حالی که یک مدیر مرد موفق به خاطر «توان مدیریتاش» مورد تمجید و تحسین قرار میگیرد. سندبرگ میگوید این رفتار اجتماعی باعث میشود که «ما زنان فتیله انتظاراتمان را پایین بکشیم»
«جاهطلبی، نسخهای که نمیتوان برای همه پیچید»
خلاصه کلام شریل سندبرگ این است که زنان برای این که بفهمند کجای کار میلنگد، اول به خود نگاهی بیاندازند.
انتقادات خانم سندبرگ به زنان فهرستی طولانی دارد. شعار او این است که «ما انقلابمان را نیمهکاره گذاشتهایم» و حالا باید آن را ادامه دهیم.
از قضا این فعالان زن هستند که بیشترین انتقاد را به شریل سندبرگ میکنند. آنها میگویند خانم سندبرگ خود را با امکانات وسیعی که از همان ابتدا در اختیارش بوده، با زنانی مقایسه میکند که با هزار و یک مشکل، محدودیت و ناکامی باید دست و پنجه نرم کنند تا یک قدم در زندگی جلوتر بیایند.
منتقدین به طنز میگویند برای او ساده است که «فراخوان» بدهد «چون میتواند از جت خصوصیاش به شرکتی که برایش کار میکند پیام دهد که مثلا سر دخترش شپش گرفته و باید زودتر به دادش برسند»!
در مقابل سوالهای شریل سندبرگ آنها هم میپرسند که زنان از این سو تا آن سوی جهان، با کدام نسخه از «جاه طلبی» میتوانند به آن درجه از جسارتی برسند که سندبرگ رسیده است؟
منصوره شجاعی
درباره کتاب شریل سندبرگ با دو زن ایرانی حرف زدیم. مدیر یک موسسه آموزشی موفق در ایران که نمیخواهد ناماش برده شود، و منصوره شجاعی، فعال و پژوهشگر حقوق زن.
جالب است که تشابه نظر مدیر موفق ایرانی با سخنان مدیر موفق آمریکایی بسیار است. درحالیکه منصور شجاعی این نگاه را به نقد میکشد.
«زنان را دادگاهی نکنیم»
مدیر موسسه آموزشی معتقد است که « زنان هرکاری که بخواهند میتوانند بکنند. کسی نمیتواند مانع پیشرفت کسی شود. ایرادی که شریل سندبرگ به زنان میگیرد، تا حدی درست است. زنها باید کمی به خودشان بیایند.»
او میگوید «من از بچگی در محیط آموزشی بودم و نظارتگر کسانی که مدیر بودند. پس ناخودآگاه آموزش دیدم برای این که مدیر باشم و یاد گرفتم که چطور با افرادی که در اجتماع با من روبرو میشوند برخورد کنم. چون میخواستم کاری را که مال خودم بود، ایدههایم در آن خوابیده بود را عملی کنم و باید یاد میگرفتم که چطور حرفم را پیش ببرم. فکر میکنم مجبور بودم موفق باشم. »
منصور شجاعی توصیه خانم سندبرگ را به عنوان یک توصیه کلی برای بازنگری بر کارنامه رفتاری یک فرد قابل قبول میداند و میگوید این به خودی خود چیز بدی نیست، «اما اگر قرار باشد این بازنگری تبدیل شود به یک دادگاه برای محاکمه زنانی که نتوانستهاند به اندازه خانم سندبرگ موفق باشند، و اتفاقا منجر به این شود که اعتماد به نفس زنان از بین برود و آنها را دچار نوعی احساس گناه کند که گویا آنها آدمهای بی قابلیتی هستند، قابل پذیرش نیست.»
به عقیده این فعال زنان، شریل سندبرگ در واقع با شعار «این گوی و این میدان» وارد صحنه شده است، اما مشکل این جاست که «این گوی و این میدان هرگز به طور مساوی در اختیار همه زنان نبوده، بلکه بیش از هرکسی در اختیار زنان جامعه پیشرفته غرب قرار داشته است.»
او میگوید «حتی در جوامع پیشرفته صنعتی هم توزیع عادلانه فرصتها به ندرت دیده میشود. در این جوامع هم مسئله بارداری، بچهدار شدن، دوره شیردادن و… موقعیت زن را تحت تاثیر قرار میدهد.»