شلیک مرگ در گورستان پایان یک جنایت
ساعت 12 ظهر جمعه 20 بهمنماه سال جاری شنیده شدن صدای شلیک گلوله در گورستان اطراف امامزاده حسینرضا زنگ پلیس 110 را به صدا درآورد و سناریوی یک جنایت خونین به ماموران مخابره شد. دقایقی بعد تیمی از ماموران پلیس ورامین خود را به محل تیراندازی رساندند و با جسد خونآلود مرد 38 سالهای که با شلیک گلوله به کام مرگ فرورفته بود، روبهرو شدند.وقتی مشخص شد تیراندازی مرگبار بوده، تیمی از اداره جنایی پلیس آگاهی ورامین همراه بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند.کارآگاهان در گام نخست از مدارک و شماره پلاک خودروی قربانی جنایت پی بردند که وی «علی بابایی» نام دارد و از شاهدان جنایت شنیدند که علی وقتی از گورستان اطراف امامزاده خارج شده به سمت خودرویش رفته و هنوز لحظهای از سوار شدن به خودرویش نگذشته بود که 2 مرد سوار بر موتور به سمت وی رفته و مرد ترکنشین وی را هدف گلوله قرار داده و هر دو خیلی زود فرار کردهاند. بازپرس پرونده دستور داد کارآگاهان عاملان این جنایت را ردیابی کنند و همزمان جسد قربانی برای تجسسهای بیشتر به پزشکی قانونی انتقال داده شد.کارآگاهان با در اختیار داشتن تنها سرنخشان که نشان میداد 2 مرد عاملان این جنایت هستند دست به تحقیقات گستردهای زدند و در این مرحله پی بردند قربانی جنایت از قدیم با خانوادهای از اهالی ورامین دچار اختلاف شدید بوده است.این سرنخ کافی بود تا ماموران خیلی زود سراغ این خانواده رفته و 2 برادر را که احتمال میرفت از عاملان جنایت باشند، دستگیر کنند.2 برادر تحت بازجوییهای فنی پلیس قرار گرفتند تا اینکه یکی از آنها به نام «بهمن» گفت: یکی از دوستانم به نام «مجتبی» با من تماس گرفت و ادعا کرد برادرم «بهرام» با به قتل رساندن علی به کینه قدیمیاش پایان داده است.کارآگاهان در گام بعدی تحقیقات به سراغ مجتبی رفتند و متوجه شدند وی در زندان بوده و تازه 10 روز از آزادیاش میگذرد که در سناریوی قتل علی شرکت کرده است.مجتبی در اعترافاتش به ماموران گفت: یکی از برادران بهرام به خاطر سرقت مسلحانه از طلافروشی و کودکآزاری سالها پیش اعدام شد و چون علی یکی از کسانی بود که از برادر بهرام شکایت کرده و موجب اعدام وی شده بود آنها از یکدیگر کینه داشتند و بهرام به دنبال فرصت بود تا انتقام برادرش را بگیرد که روز حادثه در انتظار علی بودیم و بعد از اینکه وی از سر خاک برادرش در قبرستان بیرون آمد و سوار بر خودرویش شد من با دستور بهرام سوار بر موتور به سمت علی رفتم و بهرام در یک لحظه با اسلحهای که همراهش بود کینه قدیمیاش را پایان داد و به سمت گردن علی شلیک کرد.کارآگاهان با اعترافات مجتبی به سراغ بهرام رفتند اما متوجه شدند که وی بعد از جنایت مسلحانه پا به فرار گذاشته است.در این مرحله پلیس در تجسسهای اطلاعاتی توانست رد بهرام را در یکی از بیابانهای اطراف ورامین بزند و به خاطر مسلح بودن عامل جنایت کارآگاهان در چند عملیات خزنده توانستند بهرام را پیش از فرار و هرگونه درگیری مسلحانه دستگیر کنند. بهرام ابتدا ادعای بیگناهی کرد اما زمانی که خود را در برابر ادعاهای مجتبی و برادرش دید به ناچار لب به اعتراف باز کرد.عامل جنایت وقتی پیش روی بازپرس کوهپایه در شعبه دوم دادسرای ورامین قرار گرفت در اعترافاتش گفت: برادرم به خاطر سرقت مسلحانه از طلافروشی و کودکآزاری به اعدام محکوم شد و من همیشه از علی که جزو شاکیان برادرم بود کینه داشتم و به دنبال فرصتی مناسب برای انتقامگیری بودم که روز حادثه با شلیک گلوله انتقام خون برادرم را از علی گرفتم.