مراسم عروسی به جای قصاص قاتل

ازدواج دختر و پسر جوان که سال‌ها دلباخته هم بودند شرط خانواده مقتول برای گذشت از خون پسرشان بود.

وقتی این شرط از سوی عامل جنایت پذیرفته شد، در دادسرا به جای صحبت از قصاص و اعدام، شیرینی عروسی پخش شد. دو سال پیش جنایتی در شهرستان ملکشاهی در استان ایلام رخ داد که عامل آن مردی به اسم مراد بود. دختر مراد به نام مهناز مدت‌ها بود که به پسری به نام محمود علاقه داشت و آنها می‌خواستند با هم ازدواج کنند اما هیچ‌کدام از خانواده‌ها راضی به این وصلت نبودند. دختر و پسر جوان اما آنقدر در تصمیمشان جدی بودند که تصمیم گرفتند با هم فرار کنند و بعد از ازدواج مخفیانه، زندگی مشترکشان را شروع کنند. یک روز صبح مهناز بعد از برداشتن مدارک و وسایلش از خانه فرار کرد و با محمود همراه شد تا نقشه‌ای را که در سر داشتند عملی کنند.
 
درگیری خونین

آن روز وقتی مراد به خانه رفت و دید از دخترش خبری نیست، شوکه شد. او همه‌جا را به‌دنبال او گشت اما اثری از وی نبود. وقتی مرد میانسال مطمئن شد که مهناز به تهدیدهایش عمل کرده و از خانه گریخته است، تفنگش را برداشت و همراه پسرش راهی خانه محمود، خواستگار دخترش شد. او که عصبانی بود شروع کرد به فریاد زدن و وقتی با برادر محمود درگیر شد، گلوله‌ای شلیک کرد که باعث مرگ مرد جوان شد.
 
به‌دنبال این جنایت، مراد به اتهام قتل عمد و پسرش به اتهام معاونت در قتل دستگیر شدند. همزمان با دستگیری این مرد، دختر و پسر فراری نیز توسط پلیس بازداشت شدند و از آنجا که مهناز به جز پدر و برادرش کسی را نداشت و آنها نیز در زندان بودند، با رأی دادگاه به بهزیستی فرستاده شد.
 
پرونده این جنایت در دادگاه تحت رسیدگی بود تا اینکه مدتی بعد اتفاق عجیبی افتاد.قاضی بهادری، بازپرس دادسرای شهرستان ملکشاهی می‌گوید: 40روز قبل وقتی به دادسرای ملکشاهی منتقل شدم، متوجه شدم یکی از پرونده‌هایی که در آنجا مورد رسیدگی قرار گرفته پرونده جنایتی بوده که مرد میانسالی به اسم مراد آن را رقم‌زده است. پرونده را مرور کردم و از آنجا که قاتل واقعا از ارتکاب این جنایت پشیمان بود، تصمیم گرفتم برای گرفتن رضایت همه تلاشم را انجام دهم.
 
با ریش سفیدان شهر صحبت کردم و تلاش‌هایمان آغاز شد. حدود یک‌ماه با خانواده مقتول صحبت کردیم و سرانجام خانواده مقتول قبول کردند که از قصاص قاتل بگذرند. آنها برای این کار یک شرط داشتند؛ گفتند که فقط درصورتی از خون پسرشان می‌گذرند که پدر مهناز رضایت خود را درخصوص ازدواج دخترش با پسر آنها که علاقه زیادی به هم دارند اعلام کند.
 
با رضایت خانواده مقتول، صبح چهاردهم اسفندماه آنها به همراه متهم و همچنین محمود و مهناز در دادسرا حاضر شدند و بعد از اینکه خانواده مقتول در مقابل قاضی بهادری از قصاص قاتل پسرشان گذشت کردند، پسر دیگر آنها و دختر مراد در دادسرا به عقد هم درآمدند و به این ترتیب متهم به قتل از مجازات قصاص رهایی یافت. به گفته بازپرس دادسرای شهرستان ملکشاهی، محمود و مهناز بعد از مراسم عقد در دادسرا به‌زودی با هم ازدواج می‌کنند و مراد با رضایت خانواده مقتول قرار است از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه محاکمه شود.

+172
رأی دهید
-14

a.ahooraei - کلن - آلمان
خوب خجسته باد و همینکه خون بس نشد خودش خیلیه.
جمعه 25 اسفند 1391 - 01:28
perser68 - فلوریدا - امریکا
تحجر تا این حد!؟پدر زن قاتل و برادر شوهر زیر یه خروار خاک!این خبر باید سراسر ایران پخش شه تا همه ببینن که عشق دو تا عاشق تسلیم تحجر ۱۴۰۰ ساله نخواهد شد!آزادی برای همه بدون اما و اگر تا زمانی که مزاحمتی برای دیگران ایجاد نکنه!
جمعه 25 اسفند 1391 - 01:40
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
همه این درد سر ها برای از بین رفتن یه جوان بی گناه بود, خوب مردیکه احمق از همون اول اجازه میدادی که کار به اینجا نکشد. تازه بعد از چند وقت هم دختره آنقدر سرکوفت و نیش و طعنه میخوردکه یا خودکشی میکنه یا یکی دیگه دوباره کشته میشه مگر اینکه داماد عاقل باشه و به طلاق رضایت بده.
جمعه 25 اسفند 1391 - 04:36
Bjahat - تهران - ایران
عقل نداریم دیگه اینم سند بی عقلی ما 1357زدیم یه کشوری که داشت به سمت ابادی میرفت رو ار زیشه ویرون کردیم و حالا پشیمون افتادیم دنبال پیدا کردن راه برای ابادی کشور ؟این یه سند دست معتبر اول میکشیم بعد با هزاران تلاش و هزینه های سنگین رضایت به یه جشن ساده میگیریم .حالا بفرمایید بگید چرا اخوندا دارن به ما حکومت میکنند .
جمعه 25 اسفند 1391 - 04:14
dark night - تهران - ایران
این دیگه از فیلمهای هندی هم مزخرف تر بود.
جمعه 25 اسفند 1391 - 04:50
salomeh_f - ساکرامنتو - آمریکا
خوب پدر جان از اول رضایت میدادی خونی هم ریخته نمی‌شد و اسم قاتل هم روت نمی‌موند. واقعا که!
جمعه 25 اسفند 1391 - 04:54
majid63 - پاريس - فرانسه
البته این موضوعها تو ایران مرسوم هست !یعنی‌ باید کشته بدهند یا خونه بیگناهی ریخته بشه تا بعد عروسی‌ انجام بشه.(بی‌سوادن ...کلاس ندیده.
جمعه 25 اسفند 1391 - 08:48
PERSIANSPIDER - مشهد - ایران
برای اولین بار یه عاشق واقعی‌ هم دیدیم ! این دوتا واقعا همو دوست داشتن و پسره و اقعا اون دختر رو از ته قلب میخواسته چون هر کی‌ دیگه بود از دختره و باباشو فکو فامیلشو تا از دی ان‌ای دختره متنفر میشد. ولی‌ حاضر شده بره با قاتل داداشش که باباهه باشه تو یه قلفت آبگوشت بخوره ! شعار از امروز عوض شد قبلیش این بود ،عشق فقط عشق علی‌ رهبر فقط سید علی‌،،از حالا،میگیم محمود شده عاشق پری مرادو بردند کلانتری ! (پری همون مهناز بخاطر جور شدن قافیه شعر اسمشو همون روز ازدواج عوض کردند )
جمعه 25 اسفند 1391 - 09:37
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان
فقر فکری .جهالت. ناموس پرستی احمقانه و هراران مصیبت های اجتماعی دیگر حاصل اینگونه ندانم کاریهاست.... بی جهت نبود خسرو بیچاره در همان نزدیکی ها بجان کندن افتاد تا بتواند بوصال شیرین برسد. حالا شما ها بگوئید این قوم و قبیله همزاد شیطان نیستند
جمعه 25 اسفند 1391 - 10:13
leila leila - گوتنبرگ - سوئد
این دختر بی‌چاره تا آخر عمر طعنه و زخم زبان خواهد شنید از خانواده همسر. آخه این چه کاری بود؟ حتما باید خون یک آدم ریخته میشد؟ حالا پدر واسه نجات خودش از مرگ راضی‌ به ازدواج دخترش شد در حالی‌ که جان یک جوان بی‌ گناه گرفته شد.
جمعه 25 اسفند 1391 - 11:07
phd.hamzeh - تهران - ایران
از آنجا که مهناز به جز پدر و برادرش کسی را نداشت و آنها نیز در زندان بودند، با رأی دادگاه به بهزیستی فرستاده شد...مگه شوهر نداشت؟. چه مملکت ت** تخیلی داریم خدا جون...قربونت برم..بکش از این سید علی یه دست و راحتمون کن
جمعه 25 اسفند 1391 - 17:14
srdash - تبریز - ایران
تاروزی که دست ازاین تعصبات خشک وخالی برنداریم روزگارمان همینه وهمینه آخه مردتیکه ...بایدجونه یه جوونه بیگناه گرفته میشدتا اینکه رضایت میدادی خدالعنت کنه این غیرت الکی ماایرانی هاروکه باعث ویرون شدن زندگی چندین انسان بیگناه میشه وککمونم نمی گزه حالا چه جور میخوای تاآخرعمرت به چشمای دامادت ودخترت نگاه کنی .
جمعه 25 اسفند 1391 - 19:06
sarwar - نیمروز - افغانستان
چراازدواج دوجوان به قیمت خون جوان دیګرصورت ګیرد مګرآن مقتول حق زندګی رانداشت یااین که درقانون خانواده مرادقیمت شیربها پرداخت خون یاګرفتنی زندګی یک انسان است تا زندی آقامرادعضاب وجدان دار
جمعه 25 اسفند 1391 - 20:14
sarwar - نیمروز - افغانستان
چراازدواج دوجوان به قیمت خون جوان دیګرصورت ګیرد مګرآن مقتول حق زندګی رانداشت یااین که درقانون خانواده مرادقیمت شیربها پرداخت خون یاګرفتنی زندګی یک انسان است تا زندی آقامرادعضاب وجدان دار
جمعه 25 اسفند 1391 - 20:31
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان
بالاخره پدر دختر بزور کشتار و زندان و جنایت و هزاران مصیبت دیگر این مصیبت عظمی را یعنی دخترش را از حودش دور کرد . خدا را شکر. رفت شرش را از سر همه کند و کوتاه کرد. حالا ان پسره چشمش کور تا میتواند این جنازه متخرک یعنی عیال را تحمل کند
شنبه 26 اسفند 1391 - 08:33
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان
leille leile سوئد گوتنبرگ. بببنم لیلا این کلمه دحتره بیچاره که گفتی از سر دلسوزی است یا از سر حماقت ان ضعیفه.؟؟ اگر از روی دلسوزی است باور کن وای بحال تو و امثال تو که اینقدر ضعیف و سطح پائین فکر میکنی
یکشنبه 27 اسفند 1391 - 07:28
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.