زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادند

"خانه‌هایی که دیوار‌هایش سه ذرع یا پنج ذرع ارتفاع دارد و تمام منفذ این خانه‌ها منحصر به یک در است که آن‌هم توسط دربان محفوظ است. در زیر یک زنجیر اسارت و یک فشار غیرقابل محکومیت، [زنان ایرانی] اغلب سر و دست‌شکسته، بعضی با رنگ زرد پریده، برخی گرسنه و برهنه، قسمی در تمام شبانه‌روز، منتظر و گریه‌کننده."

این تصویری است که تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه از زندگی زنان آن دوره ترسیم می‌کند. او که فکر می‌کرد بهتر از پدر و برادرانش حکومت‌داری می‌داند، آرزو داشت روزی از پشت پرده حرم بیرون آید، وزیر و وکیل شود و در دنیای مردانه حرفش را بزند.

بعد از یک قرن، بسیاری از رویاهای تاج السلطنه محقق شده است. این آروز‌ها، همچنان آرزو می‌ماند اگر زنان و مردان بسیاری برای به دست آوردنش عمر و جان فدا نمی‌کردند.

این مجموعه نگاهی است به زندگی ۱۰ زن نامدار از میان زنان قاجار تا انقلاب که از جامعه خود جلو‌تر بودند، یا نگاه به زنان و نقش آنان را در جامعه تغییر دادند.

 

قره العین

طرحی بر اساس چهره طاهره

طاهره قره‌العین

شاعر و عالم مذهبی
تولد ۱۱۹۳ یا ۱۱۹۶ خورشیدی در قزوین
اعدام ۱۲۳۱ در تهران 

 

فاطمه زرین‌تاج برغانی قزوینی مشهور به طاهره و قره‌العین٬ شاعر و عالم مذهبی، سال ۱۲۳۱ خورشیدی در ایران اعدام شد. گفته می‌شود او اولین زنی است که به جرم افساد فی‌الارض در ایران اعدام شده است.

طاهره در یک خانواده شیعه در قزوین به دنیا آمد. پدرش از روحانیان مشهور قزوین بود. همراه خواهرش در کودکی مقدمات علوم، فقه، اصول، کلام و ادبیات عرب را از پدر آموخت؛ در حالی که در ایران نه تنها زنان که اکثریت جامعه مردان هم بی‌سواد بودند.

او با عموزاده خود ازدواج کرد که پسر یکی از مجتهدان مشهور مکتب اصولی بود. در آن ایام که بین علمای شیخیه و اصولی اختلاف و رقابت زیادی وجود داشت، طاهره قره‌العین جذب شیخیه شد. تا جایی که برای دیدار با سید کاظم رشتی، بالا‌ترین مقام مکتب شیخیه آن زمان به کربلا رفت. لقب قره‌العین صفتی است که سید رشتی به طاهره داد.

بعد از مرگ کاظم رشتی، قره‌العین از پشت پرده به طلاب او درس می‌داد. گرایش او به شیخیه سبب خشم پدر و عمویش شد که از بزرگان مکتب اصولیون بودند.

او در ‌‌نهایت بر اساس روایت‌ها به مذهب باب گروید و جز حروف حی یعنی نخستین ۱۸ نفری شد که به علی محمد باب ایمان آوردند. در راه بازگشت از عراق به ایران در شهرهای مختلف برای مذهب باب، تبلیغ می‌کرد.

مرداد ماه ۱۲۲۷ شمسی در محلی به نام بدشت واقع در چند کیلومتری شاهرود، گردهمایی چند روزه‌ سران مذهب باب برگزار شد. روایت شده که آنجا طاهره قره‌العین هنگام سخنرانی از پشت پرده بیرون می‌آید و روبنده را کنار می‌زند. این کار باعث غوغایی در میان پیروان باب می‌شود.

بعد از واقعه بدشت به دنبال تعقیب مأموران حکومت ناصرالدین شاه٬ مدتی مخفیانه زندگی کرد تا اینکه در ‌‌نهایت به اتهام کشتن محمدتقی برغانی، عموی روحانی خود دستگیر شد. حکومت می‌گفت سوء قصد به جان محمدتقی برغانی به دستور و تحریک طاهره صورت گرفته است.

طاهره که همسرش او را طلاق داده و از بچه‌هایش جدا مانده بود٬ حدود سه سال در خانه‌ای در تهران زندانی ماند. تا اینکه بعد از سوء قصد چند پیرو باب به جان ناصرالدین شاه٬ و صدور فرمان قتل بابی‌ها٬ طاهره را در باغ ایلخانی تهران مخفیانه، خفه یا اعدام کردند.

در کنار روایت‌های غالب از گرایش او به مذهب باب چند روایت دیگر هم وجود دارد که می‌گوید او گرچه از پیروان شیخیه بود، اما هیچ‌گاه بابی نشد و در زمان مرگ به مذهب شیعه درگذشت. هنگام مرگ بین ۳۵ تا ۳۸ سال داشت.

بی بی استر آبادی

 

معایب الرجال، سایت دانشگاه هاروارد
بی‌بی خانم استرآبادی

نویسنده و طنزنویس
تولد ۱۲۳۶ خورشیدی، استرآباد گرگان
مرگ سال۱۳۰۰ 

 

بی‌بی فاطمه استرآبادی معروف به بی‌بی‌خانم استرآبادی از نخستین زنانی بود که در عصر مشروطه با امضای زنانه بی‌بی در نشریه‌های مشروطه مانند حبل‌المتین و تمدن مقاله می‌نوشت.

مادر بی‌بی خانم٬ ملاباجی یا معلم مکتب‌خانه دخترانه دربار قاجار بود.

او قلم تند و طنزآمیزی داشت. چند سال بعد از آنکه رساله تأدیب نسوان با قلمی نا‌شناس چاپ شد٬ او رساله معایب الرجال را نوشت که طنزی بود در پاسخ به مقاله تأدیب نسوان.

او در این کتاب درباره روابط زنان با شوهرانشان در خانه توصیه‌هایی را مطرح می‌کند.

در بخش دوم معایب الرجال نوشته است: "زخم زبان بد‌تر از زخم سنان است. حق است این سخن، حق نشاید نهفت. آنچه زخم زبان کند با مرد٬ هیچ شمشیر جان ستان نکند. اما از روی انصاف در هیچ عهد و زمانی و در هیچ زمین و مکانی به کسی مثلاً شده است که گفته باشد قربانت بگردم، او در جواب بگوید زهرمار؟ تا مرد خود صد مرتبه زخم زبان به زن چندان نزند و زن را ملجاء نکند، زن یک مرتبه جواب زشت ندهد. جواب هر جفنگی یک جفنگ است، کلوخ انداز را پاداش سنگ است!''

خانم استرآبادی اولین مدرسه دخترانه تهران را با نام مدرسه دوشیزگان در سال ۱۲۸۵ شمسی هم‌زمان با انقلاب مشروطه تأسیس کرد. این مدرسه در خانه شخصی بی‌بی‌خانم برپا شد.

با کودتا علیه مشروطه و به دنبال فضای بسته سیاسی٬ برخی از افراد که مخالف تحصیل زنان بودند٬ مدرسه را مرکز فساد خواندند و به آن حمله کردند.

از خاطرات افضل وزیری دختر بی‌بی‌خانم نقل شده است که یکی از روحانیان در حرم شاهزاده عبدالعظیم بر سر منبر گفته بود "بر این مملکت باید گریست که در آن دبستان دوشیزگان باز شده است."

در ادامه فشار‌ها برای بسته شدن مدرسه دوشیزگان٬ خانم استرآبادی نزد وزیر معارف می‌رود. وزیر معارف به او می‌گوید نام مدرسه را از دوشیزگان تغییر بدهد و فقط به دختران ۴ تا ۶ ساله آموزش بدهد. به ناچار بی‌بی خانم برای باز نگه داشتن مدرسه این شرط‌ها را اجرا می‌کند.
او در تمام عمر به دنبال تربیت٬ آموزش و تعلیم حقوق زنان ایران بود.

نجم السلطنه

 

نجم‌السلطنه و فرمانفرما، عکس از سایت دنیای زنان در عصر قاجار

ملک تاج نجم‌السلطنه

اشرافی نیکوکار
تولد ۱۲۳۲ خورشیدی
مرگ ۱۳۱۱ خورشیدی

 

ملک تاج، ملقب به نجم السلطنه یکی از دختران فیروز میرزا، پسر عباس میرزای نایب السلطنه بود. او سال ۱۲۳۲ خورشیدی، شش سال بعد از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه متولد شد.

سه بار ازدواج کرد و هر سه بار بیوه شد. منصوره اتحادیه در کتاب «زنانی که زیر مقنعه کلاهداری نموده‌اند» می‌نویسد تربیت کودکان خردسال و اداره امور مالی از او زنی مصمم، فعال و پرجرأت ساخت.

نامه‌های به جای مانده از او به برادرش عبدالحسین میرزا فرمانفرما، نخست‌وزیر ایران، بخشی از روابط اجتماعی و سیاسی دربار را آشکار می‌کند. نجم‌السلطنه مسائل و اخبار تهران را زمانی که برادرش به کرمان رفته بود، برای او تشریح می‌کرد.

در یکی از نامه‌هایش به عبدالحسین میرزا فرمانفرما درباره قرض از روسیه نوشته است "برادر، مردم چه کار دارند دولت پول دارد یا ندارد، رضای میل آن را می‌کنند، مثل شما‌ها راه نمی‌روند که دو سفر خواست برود به انواع اقسام موقوف کردید..."

منصوره اتحادیه در کتابش می‌نویسد نگاه انتقادی او، در پسرش محمد مصدق هم نفوذ کرده بود. محمد مصدق حاصل ازدواج دوم نجم‌السلطنه بود.

هر چند نجم السلطنه مانند بسیاری دیگر از زنان هم دوره‌اش زیر سایه مردان اطرافش بود، اما باوجود زندگی سنتی و بسته، سعی کرد از این قالب خارج شود.

نام نجم السلطنه از راه موقوفه وارد تاریخ اجتماعی معاصر شهر تهران شد. او سال ۱۳۰۷ شمسی تصمیم گرفت در ملکی که از شوهر سوم به او رسیده بود، بیمارستانی تأسیس کند. این بیمارستان، به نام بیمارستان نجمیه، ۱۵ آذر ۱۳۰۸ افتتاح شد.

نجم السلطنه بیشتر ثروت خود را وقف ساخت این بیمارستان کرد. بر اساس وقفنامه، نجم السلطنه نظارت بیمارستان نجمیه را پس از مرگش به جای آنکه به رسم معمول به پسرانش بسپارد، به دختر بزرگش واگذار کرد. پسرش محمد مصدق در همین بیمارستان درگذشت.

ستاره فرمانفرماییان، خواهر نجم السلطنه هم از زنان مشهور و تأثیرگذار قاجار بود. زنی که اولین مدرسه عالی مددکاری را در ایران تأسیس کرد.

زینب پاشا

 

تندیس و عکس زینب‌پاشا در موزه مشروطه تبریز

زینب پاشا

مبارز اجتماعی در تبریز
تولد نامعلوم
زندگی و مرگ در فاصله سال‌های ۱۲۳۰ تا ۱۳۰۰ خورشیدی

 

از جزئیات زندگی زینب پاشا پیش از جنبش تنباکو اطلاعات زیادی در دسترس نیست. گفته می‌شود که در خانواده‌ای روستایی و تهیدست در یکی از محله‌های قدیمی تبریز به دنیا آمد.

نام زینب معروف به دهباشی زینب یا زینب پاشا با شورش نان در تبریز و قیام علیه واگذاری امتیاز فروش تنباکو گره خورده است.

تابستان ۱۲۷۰ زینب پاشا در ناآرامی‌های تبریز نقش مهمی به عهده داشت. در جریان نهضت تنباکو بعد از بسته شدن بازار تبریز٬ مأموران با ارعاب و فشار دوباره دکان‌ها را باز می‌کنند. گفته می‌شود زینب پاشا که عادت داشت دو گوشه چادر را به کمر ببندند همراه عده‌ای دیگر از زنان با چوب و چماق وارد بازار می‌شوند و دکان‌ها را می‌بندند.

نوشین احمدی خراسانی در مقاله‌ای در نشریه بایا از زینب پاشا روایت کرده است که روزی در جمع تبریزی‌ها که از شرایط ناراضی بودند حاضر می‌شود و خطاب به جمع می‌گوید: "اگر شما مردان جراُت ندارید جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، اگر می‌ترسید که دست دزدان وغارتگران را از مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنید، چادر ما زنان را سرتان کنید و در کنج خانه بنشینید و دم از مردی و مردانگی نزنید، ما جای شما با ستمکاران می‌جنگیم."

اواخر دوره ناصرالدین‌شاه هم‌زمان با شورش نان در تهران و اعتراض زنان به ناصرالدین شاه٬ شماری از زنان تبریز هم به سرکردگی زینب پاشا اعتراض خیابانی کردند. در منابع مختلف گفته شده که در جریان درگیری‌ها چند زن کشته شدند.

زینب پاشا علاوه بر ساماندهی اعتراض خیابانی به انبارهای غله از جمله انبار والی آذربایجان حمله کرد. او گندم و آرد انبار‌ها را بین گرسنگان توزیع می‌کرد.

در هر دو ماجرای نهضت تنباکو و شورش نان در زمان ناصرالدین شاه زنان زیادی نقش آفرین و فرمانده اعتراض‌ها بودند، از جمله انیس‌الدوله در دربار ناصرالدین‌شاه و زنی دیگر به نام 'رستمه' در زنجان. اما هنوز هم در تبریز وقتی می‌خواهند زنی با اقتدار را مثال بزنند می‌گوید "مثل دهباشی زینب یا زینب پاشا."

بی بی مریم بختیاری

 

بی‌بی مریم بختیاری

سردار بختیاری و حامی جنبش مشروطه
تولد ۱۲۵۳، اصفهان
مرگ۱۳۱۶
 

 

او از زنان تحصیل‌کرده زمان مشروطه بود که به حمایت از آزادی‌خواهان برخاست و حتی به تهران لشکرکشی کرد.

به واسطه زندگی در ایل بختیاری و پدرش که خان ایل بود تیراندازی و سوارکاری می‌دانست.
می‌گویند او از مشوقان اصلی برادرش علیقلی‌خان سردار اسعد برای فتح تهران بوده است. پیش‌تر در زمان استبداد صغیر، افراد ایل را به مبارزه علیه استعمار تشویق می‌کرده است.

قبل از فتح تهران٬ همراه سواران مخفیانه وارد پایتخت شد و شبانه روی سقف خانه‌ای که رو به روی مجلس بهارستان بود سنگربندی کرد تا بعد از ورود سردار اسعد بختیاری با قزاق‌ها بجنگند.

بعد از این ماجرا در ایل بختیاری به بی‌بی‌مریم، لقب سردار دادند.

او در خاطراتش درباره دلایل اینکه زنان در جامعه عقب مانده‌اند نوشته "... تمام بدبختی‌های ما از خودمان می‌باشد، زیرا که نه علم داریم و نه حقوق خود را می‌دانیم، اگر ما هم بدانستیم که برای چه خلقت شدیم، البته در اطراف حقوق خود جان فشانی‌ها می‌کردیم. ما حالا فکر می‌کنیم فقط برای رفع شهوت مرد‌ها خلق شده‌ایم یا برای اسارت و کنیزی خلق شده‌ایم. ما می‌توانستیم برای حقوق انسانی خود به تمام ملل عالم تظلم بکنیم و حقوق خود را برقرار بکنیم ... اما ما زن‌های ایرانی ابدا از عالم انسانیت خارجیم..."

بی‌بی مریم بختیاری از معدود زنان عصر مشروطه است که خاطرات زندگی خود را نوشته است.

منابع ایل بختیاری نقل کرده‌اند که سردار بی‌بی مریم بختیاری سال ۱۲۸۸ خورشیدی در جنگ آزادسازی اصفهان به همراه خواهرش بی‌بی لیلی فرماندهی یک ستون سواره نظام را به عهده داشته است.

سال ۱۲۹۵ هم که یک افسر آلمانی با سربازانش در کنار عشایر جنوب ایران علیه انگلیسی‌ها مبارزه می‌کرد، سردار مریم بهترین نیروهای خود را برای همراهی با او به تنگستان فرستاد.

گفته می‌شود که در دوران جنگ جهانی اول خانه او در اصفهان پناهگاهی بوده است برای فعالان سیاسی و فرهنگی مانند علی‌اکبر دهخدا٬ ملک‌الشعرا بهار و در مقطعی در سال ۱۲۹۹ پناهگاهی برای محمد مصدق.

سایه‌ای از زندگی پارتیزانی و مقاومت‌های بی‌بی مریم بختیاری، بعدها در سرنوشت فعالان چپ دیده می‌شد. زنانی مانند مریم فیروز و اشرف دهقانی که الگوی بسیاری از زنان چپ در ایران بوده‌اند.

صدیقه دولت آبادی

زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادند 

صدیقه دولت آبادی

روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان
تولد ۱۲۶۱ خورشیدی، اصفهان
مرگ ۱۳۴۰ خورشیدی، تهران

 

صدیقه دولت‌آبادی از فعالان حقوق زنان و پیشگامان روزنامه‌نگاری در ایران بود.

در خانواده‌ای تحصیل‌کرده در اصفهان به دنیا آمد. زبان عربی و فارسی را از شیخ محمد رفیع طاری فرا گرفت و درس‌های دیگر را تا سطح دیپلم با معلمان خصوصی ادامه داد. در بیست سالگی با اعتضاد الحکما ازدواج کرد و چند سال بعد از او جدا شد.

۳۵ ساله بود که در اصفهان دبستان دخترانه "مکتبخانه شرعیات" را تاسیس کرد و بعد از آن انجمنی به نام 'شرکت خواتین اصفهان' را بنا گذاشت. تقریبا تمام عمر خود را وقف تعلیم و تربیت دختران و ارتقای حقوق اجتماعی آن‌ها کرد.

این آغاز فعالیت‌های خانم دولت‌آبادی برای گسترش تعلیم و تربیت دختران و حقوق اجتماعی زنان بود که کمابیش تمام عمرش را وقف آن کرد. صدیقه دولت‌آبادی سال ۱۲۹۷ مجوز اولین نشریه زنان اصفهان را به نام 'زبان زنان' را از وزارت معارف گرفت.

چندی بعد به دلیل انتقادهای تند نشریه از قرارداد ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله٬ زبان زنان توقیف شد. خانم دولت‌آبادی بعد از توقیف٬ انتشار نشریه را در تهران شروع کرد.

او در نشریه‌اش حجاب زنان را نقد می‌کرد. صدیقه دولت‌آبادی هرچند از خانواده‌ای مذهبی بود، اما یک دهه پیش از کشف حجاب اجباری رضاشاه٬ حجاب از سر برداشته بود.

خانم دولت‌آبادی برای درمان از ایران خارج شد٬ در ‌‌نهایت به پاریس رفت و مدرک کار‌شناسی را از دانشگاه سوربن فرانسه گرفت.

زمانی که خارج از ایران بود در دهمین کنگره 'اتحادیه بین المللی حق رأی زنان' شرکت کرد و اواخر سال ۱۳۰۶ به ایران بازگشت. مهرماه ۱۳۰۷ در وزارت معارف بخش تعلیم نسوان به او سپرده شد و سال بعد به مدیریت کل تفتیش مدارس نسوان منصوب شد.

صدیقه دولت آبادی مردادماه ۱۳۴۰ در اثر سرطان در تهران در گذشت. جمعی از فعالان حقوق زنان در ایران به پاس تلاش‌های خانم دولت آبادی برای جنبش زنان٬ سال ۱۳۸۳ جایزه و کتابخانه‌ای به نام صدیقه دولت‌آبادی تاسیس کردند.

مهرانگیز دولتشاهی

زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادند 

مهرانگیز دولتشاهی

اولین سفیر زن ایران
تولد ۱۲۹۶ خورشیدی، اصفهان
مرگ ۳۰ مهر ۱۳۸۷، پاریس

 

مهرانگیز دولتشاهی اولین زن ایرانی بود که به عنوان سفیر ایران در کشوری دیگر منصوب شد.

او سال ۱۲۹۶ خورشیدی در خانواده‌ای تحصیل‌کرده به دنیا آمد. مادرش از اقوام صادق هدایت بود و پدرش از مشاوران رضاشاه. برای تحصیل به آلمان رفت و با دکترای علوم اجتماعی به ایران بازگشت.

سال ۱۳۲۵ در سازمان خدمات اجتماعی و انجمن حمایت از زندانیان مشغول به کار شد و در همین ایام 'جمعیت راه نو' را تاسیس کرد.

این گروه اولین نمایشگاه بین المللی 'فعالیت زن' را با شرکت ۳۰ کشور آسیایی و اروپایی در ایران برگزار کرد.

سه دوره به عنوان نماینده کرمانشاه در مجلس شورای ملی حضور داشت. در دوران نمایندگی از طراحان 'قانون حمایت خانواده' بود که حق طلاق را برای زنان به رسمیت می‌شناخت. و همچنین داشتن همسر دوم را مشروط به اجازه همسر اول می‌کرد.

مهرانگیز دولتشاهی بخش عمده‌ای از عمر خود را صرف بهبود زندگی زنان ایرانی کرد. از جمله فعالیت‌هایش تلاش برای آموختن سواد به زنان جنوب شهر تهران بود.

خانم دولتشاهی سال ۱۳۵۴ به عنوان اولین سفیر زن، عازم سفارت ایران در دانمارک شد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی به این ماموریت ادامه داد.

رضا قاسمی از سفیران ایران پیش از انقلاب اسلامی می‌گوید که این انتصاب از تبعات انقلاب سفید محمد رضا شاه بود که در جریان آن از برابری حقوق زن و مرد نیز سخن می‌گفت.

به گفته آقای قاسمی در دوره ماموریت خانم دولتشاهی در دانمارک بسیاری از رسانه‌های اروپایی به آن واکنش مثبت نشان می‌دادند.

خانم دولتشاهی پس از انقلاب راهی پاریس شد و تا هنگام مرگ در این شهر اقامت داشت.

کتاب «جامعه، دولت و جنبش زنان ایران» یکی از آخرین نوشته‌های خانم دولتشاهی است.

قمر الملوک وزیری

زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادند  

قمرالملوک وزیری

خواننده
تولد ۱۲۸۴ خورشیدی، قزوین
مرگ ۱۴ مرداد ۱۳۳۸

 

قمرالملوک وزیری با اسم اصلی قمرخانم سید حسین‌خان، یک سال پیش از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۴ خورشیدی در قزوین به دنیا آمد. او اولین خواننده زن ایران در دوران معاصر بود که بدون حجاب کنسرت اجرا کرد.

قمرالملوک وزیری از طریق مادربزرگش خیرالنسا با موسیقی آشنا شد. خیرالنسا که سرپرستی قمرالملوک یتیم را به عهده داشت، روضه‌خوان سفره‌های مذهبی زنانه بود.

در نوجوانی در یکی از محافل خصوصی به درخواست مهمانان آوازی خواند که توجه مرتضی خان نی‌داوود، نوازنده برجسته تار را جلب کرد. او در کلاس‌های آقای نی‌داوود شرکت کرد و گوشه‌های موسیقی ایرانی را فرا گرفت.

فضای مردانه موسیقی آن دوران با قمرالملوک وزیری دگرگون شد. او که حدود ۲۰ سال بیشتر نداشت در اولین کنسرت خود در گراند هتل خیابان لاله زار تهران، قاعده سنتی را بر هم زد و سال ۱۳۰۳ در فضای مردانه موسیقی، بدون حجاب در کنسرت خواند.

خودش می‌گوید در زمانه‌ای بدون حجاب کنسرت داد که "هر کس بدون چادر بود به کلانتری جلب می‌شد."

محمود خوشنام، کار‌شناس موسیقی می‌نویسد: قمر با این کار دیوار ترس را از پیش پای زنان هنرمند دیگر برداشت و راه را برای گام نهادن آنان بر صحنه هموار کرد.

با گشایش رادیو در سال ۱۳۱۹ صدای قمرالملوک وزیری به گوش همه رسید.

آوازها و تصنیف‌های قمر از لحاظ شعری و ادبی هم قابل توجه است. شاعران تصنیف‌ها و آوازهای قمر شاعران مشهوری چون علی اکبرخان شیدا، میرزادۀ عشقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا و ملک الشعرا بهار بوده‌اند.

قمر علاوه بر قطعات بی‌شمار آوازی، نزدیک به ۲۰۰ تصنیف در زندگی ۵۴ ساله خود ضبط کرد که بسیاری از آن‌ها از میان رفته است.

فروغ فرخزاد

زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادند 

فروغ فرخزاد

شاعر و فیلمساز
تولد ۸ دی‌ماه ۱۳۱۳، تهران
مرگ ۲۴ دی‌ماه ۱۳۴۵، تهران

 

پیش از فروغ فرخزاد، شاعران و نویسندگان زن آثار بسیاری خلق کرده‌اند، اما فروغ تاثیرگذاری بی‌مانندی در ادبیات و نگاه زنان در جامعه گذاشت.

او دی‌ماه ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد. ۱۶ سالگی با عشق ازدواج کرد و چند سال بعد از همسرش جدا شد در حالی که یک پسر کوچک داشت.

در فاصله ۱۷ تا ۲۳ سالگی سه کتاب شعر چاپ کرد؛ اسیر٬ دیوار و عصیان. نام مجموعه اشعار نیمه اول زندگی شاعرانه‌اش نشان می‌دهد که یکی از محورهای مهم شعر‌هایش بی‌تابی، خشم از محدودیت و اسارت، نا‌رضایتی و تقلا برای رهایی بوده است.

هرچند خودش گفته بود که این مجموعه‌ها را در سال‌هایی نوشته که هنوز به مرحله تفکر نرسیده و رشد نکرده بود٬ اما صداقت او در بیان ظرافت‌های زنانه و جسارتش او را متمایز می‌کرد. جسارتی که حتی سال‌ها بعد هم پذیرش آن برای جامعه محافظه‌کار ایران دشوار بود.

چهار دهه بعد از مرگش٬ سال ۱۳۸۹ آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر ایران در جمعی از شاعران گفت "این را بدانید شعری که آن وقت فروغ فرخزاد می‌گفت، در دنیای روشنفکری آن زمان هم کسی قبول نداشت." آیت‌الله خامنه‌ای شعر "باز و عریان" فروغ را تقبیح کرده و از شاعران جوان خواسته بود در بیان عواطف حد و مرز را نگه دارند.

از فروغ فرخزاد نقل شده که سال ۱۳۳۲ در نامه‌ای گفته است "من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی‌عدالتی مردان می‌برند، کاملاً واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم درد‌ها و آلام آن‌ها به کار می‌برم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت‌های علمی هنری و اجتماعی زنان است."

شهریور ۱۳۳۷ با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز پیشرو آشنا و در شرکت او به نام گلستان فیلم مشغول کار شد. این آشنایی مسیر زندگی فروغ را تغییر داد.

او پاییز ۱۳۴۱ فیلم خانه سیاه است را از زندگی جذامیان آسایشگاه تبریز ساخت. فیلمی که شهرت او را به خارج از مرزهای ایران برد.

یک سال بعد مجموعه شعر تازه او به نام «تولدی دیگر» منتشر شد. مهدی اخوان ثالث شاعر هم‌دوره فروغ فرخزاد درباره این کتاب گفته است "من معتقدم تولدی دیگر نه تنها برای فروغ تولد تازه‌ای بود٬ بلکه مولود همایون شعر زنده و پیشرو امروز ما و تولد تازه برای شعر پارسی است."

فروغ با این کتاب و مجموعه بعدی‌اش به نام ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد٬ نامش را در فهرست بزرگ‌ترین شاعران معاصر ایران ثبت کرد. هرچند آنقدر زنده نماند که تأثیر صداقت و جسارت نگاهش را در نسل‌های بعد ببیند. ۳۲ سال بیشتر نداشت که در تصادفی در تهران کشته شد.

فرخ رو پارسا

زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادند 

دادگاه فرخ‌رو پارسا بعد انقلاب. عکس از موسسه پژوهش‌های سیاسی

فرخ‌رو پارسا

اولین وزیر زن ایران
تولد اول فروردین ۱۳۰۱
اعدام در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹

 

فرخ‌رو پارسا در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمد.

فخرآفاق پارسا٬ مادر فرخ‌رو پارسا مدیر مجله جهان زنان و از فعالان حقوق زنان بود. او چهار شماره نشریه را یک سال بعد از به دنیا آمدن فرخ‌رو پارسا منتشر کرد. در شماره آخر٬ انتشار دو مقاله درباره "ضرورت تحصیل دختران٬ آلام روحی زنان و ضرورت بازنگری در قانون ازدواج" برای او و خانواده دردسرساز شد. نتیجه خشم روحانیان٬ تبعید خانواده آن‌ها به اراک بود. به خاطر شرایط آن روز اراک و ترس از حمله آن‌ها به قم رفتند. تا بعد که با میانجیگری نخست وزیر وقت به تهران بازگشتند.

فرخ‌رو پارسا سال ۱۳۲۹ در رشته پزشکی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. اما به جای پزشکی ترجیح داد به فعالیت فرهنگی و آموزشی ادامه دهد.

او سال ۱۳۳۳ انجمن بانوان فرهنگی را برای دبیرستان‌های دخترانه تأسیس کرد.

او که سال‌ها در دبیرستان‌های تهران درس داده و مدتی مدیر دبیرخانه دانشگاه ملی ایران بود٬ سال ۱۳۴۷ اولین وزیر آموزش و پرورش ایران در کابینه هویدا شد.

هرچند بعضی از پژوهشگران حوزه زنان معتقدند تحولات دوران محمدرضا شاه بیشتر ظاهری بود و شاه سعی داشت ویترین زیبایی از جامعه زنان ایران به نمایش بگذارد، اما بعضی دیگر معتقدند فرخ‌رو پارسا در وزارت فرهنگ ایران نقش مهمی در توسعه آموزش دختران داشت.

عباس میلانی٬ مورخ ایرانی در دانشگاه استنفورد آمریکا در کتاب «ایرانیان نامدار» نوشته است او نه تنها بعد از انقلاب اعدام شد بلکه قبل از انقلاب هم هدف حمله مخالفانی بود که به دنبال ترور شخصیت او بودند. به گفته آقای میلانی٬ بار‌ها به او درباره فساد مالی٬ فساد جنسی و اخلاقی و مقام‌پرستی تهمت زدند و این شایعه را رواج دادند که بهایی شده است.

خانم پارسا بعد از انقلاب از ایران خارج نشد. بعد از آن‌که مأموران برای دستگیری به خانه‌اش رفتند و او خانه نبود٬ دوره کوتاه زندگی نیمه مخفیانه او در خانه اقوام و دوستان آغاز شد.

بر اساس گفته‌های فرخ‌رو پارسا در دادگاه، محمدجواد باهنر، نخست‌وزیر بعد از انقلاب از مشاوران او در تهیه کتاب‌های درسی وزارت فرهنگ بودند.

او پیش از بازداشت از محمدجواد باهنر که از معتمدان سران انقلاب بود درخواست کمک کرد. در خاطراتش نوشته که آقای باهنر به او گفته بهتر است از کشور خارج شود. در تدارک خروج قاچاقی از ایران بود که مأموران دستگیرش کردند.

محاکمه او ۹ جلسه طول کشید و در ‌‌نهایت به جرم افساد فی‌الارض٬ همکاری با ساواک برای بازداشت فرهنگیان و غارت بیت‌المال به اعدام محکوم شد. او گفته بود که در محاکمه، وکیل و حق تجدید نظر نداشته است. در آخرین صحبت‌هایش گفته بود که دادگاهش نشانه‌ تبعیضی است که میان زنان و مردان روا داشته شده و امیدوار است که آینده‌ای بهتر از امروز در انتظار زنان باشد.

فرخ‌رو پارسا ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ تیرباران شد.

+347
رأی دهید
-18

antidajjal - تهران - ایران
جالب بود، ای کاش زنان و دختران امروز هم این گونه بودند و این قدر به فکر مادیات نبودند.
جمعه 18 اسفند 1391 - 11:39
باريك بين - تهران - ایران
کلا این خبر رو گذاشتین که عکس اول و عکس اخری رو به مردم یاداوری کنید. عکس اولی که بهایی هست و عکس اخر هم فرخ رو پارسا. ایرانیان انگلستان از این شیطنتها دست بردار. اگه میخوای موفق باشی کاری رو که خیلی از وبسایتهای دیگه میکنند اینقدر تابلو انجام نده. حداقل کمی زرنگ باش.
جمعه 18 اسفند 1391 - 12:32
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان
من بان دسته از خانمهای ایرانی که سالیان متمادی هم در کشورهای متمدن زندگی میکنند توصیه میکنم با مطالعه دقیق این متن و همچنین کتابهای متعددی که در رابطه با تحولات و مبارزات زن ایرانی بمنظور رسیدن بحقوق قانونی خود منتشر شده بهتر و جامعتر بررسی نموده و بدانند زن ایرانی فقط ان دسته از عقب مانده های ذهنی و فکری محدود نمیشود که حاصل تفکرات خیانت و جنایتکارانه انها را مطالعه میکنند اینگونه خیانتکاران و جنازه های متحرک در هیچ کشوری محلی از اعراب نداشته و فقط برای گدران زمان از اینگونه افراد در خد یک دستمال کاغذی استفاده میشود.ارزش انسانها به نوع تفکر ورفتار اجتماعی انهاست نه به جنسیت انها
جمعه 18 اسفند 1391 - 12:46
persianshadow1 - برایتون - انگلستان
بسیار جالب و زیبا بود خصوصاً زندگی‌ بی‌ بی‌ مریم بختیاری، چه زن شجاع و دلاوری بوده، خوشحالم که چنین اجدادی داشتم و از این طایفه هستم.
جمعه 18 اسفند 1391 - 12:57
اینترنت ندیده - کرمان - ایران
با این حساب میشود فهمید که اسلام بزرگترین مشکل زنان است. و زنان ازاد اندیش هم بزرگترین مشکل اسلام.
جمعه 18 اسفند 1391 - 15:10
انقلاب دوم - هامبورگ - آلمان
پس فاطی کماندو چی‌؟ اون آدم نیست؟
جمعه 18 اسفند 1391 - 15:17
phd.hamzeh - تهران - ایران
خدا گور بگور کنه پدر مادرایی رو که سال 56 تا 57 ریختند تو خیابونا
جمعه 18 اسفند 1391 - 16:13
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
و تاج الملوک دختر ناصر الدین شاه-آتئیست و عاشق آثار ژان ژاک روسو!!!! جای او خالیست درود بر همه ی این ستارگان----بله فروغ چون برخلاف دیگر شاعره‌ها از زبان یک زن سخن گفت اسلامیون عصر حجر او را روسپی نامیدند.. و کثافتهای آن قلابی با وضع فجیعی بانو فرخ رو پارسای وزیر آموزش و پرورش را اعدام کردند و آن آن آن قلابیون چپ مجاهد اسلامی هورا کشیدند تا نوبت خودشان شد!!! ننگگگگگگگ
جمعه 18 اسفند 1391 - 17:24
sepherdad - سیدنی - استرالیا
یکی‌ از چیزهای که هر کس از راه میرسه تغییرش میدن تاریخ ایران هست!(زنانی که تاریخ ایران را تغییر دادن!!)
جمعه 18 اسفند 1391 - 17:48
همسایه دکتر شریعتی - ایران - ایران
حیف که اینها در کشوری به دنیا اومدن که توسط دین وحشی اسلام تسخیر شده. خدایا مارو از شر اسلام و مسلمین رها کن
جمعه 18 اسفند 1391 - 17:10
منگوله مشهدی - مشهد - ایران
تمام این زنان در یک چیز مشترک بودند، واقعا "زن" بودند! (این واژه وقتی با همه مفهومی که داره مجسم می شه، غبطه برانگیزترین حس ها رو به هر مردی می ده)، متاسفانه جمع کثیری از زنان امروز از سر بی الگویی و حرص و صدالبته رفتار مردان بیمار امروزی (بسیاری از مردهایی که دیدم)، به جمع انگل های اجتماعی پیوستند. کجایی روزگار خوب زندگی زیر سایه سر بزرگان ادب و فرهنگ و اخلاق و دانش. کجایی آرامش دزدیده شده از نسل های نو. کجایی بانوی فرانسوی مدرس کافه پیانوی طهران اون روزگار، که از شاگردای اون روزهات اونایی که الان زنده اند، ناگفته ترین و دلنشین ترین خاطرات زندگی در ایران رو تو سینه هاشون حمل می کنند...
جمعه 18 اسفند 1391 - 18:08
IRAN+ISRAEL+USA 4EVER - مونیخ - آلمان
روح خانم فرخ رو پارسا شاد و ننگ و نفرت بیکران بر حکومت جهل و جنایت تازیان فاشیست اسلامی تا ابدیت.امین
جمعه 18 اسفند 1391 - 18:39
persianshadow1 - برایتون - انگلستان
باریک بین - تهران - ایران آقای تیز آقای زرنگ آقای هفت خط! شما واقعیتی که این خانوم (فرخ رو پارسا) با هر دین و آئین بی‌ هیچ دلیل و شاید فقط به جرم بهایی بودن اعدام شده رو نمیبینی، بعد میای میگی‌ ایرانیان یوکی شیطنت نکن؟ چرا نمی‌گی چرا و به چه گناهی اعدام شد؟ چرا نمیگی‌ کیا اعدامش کردن؟ خجالت نمیکشید که!
جمعه 18 اسفند 1391 - 19:15
kobalt - کرج - ایران
یادی هم از ندا .پروانه.نسرین ستوده .مهرانگیز کار.شیرین عبادی.سیمین بهبهانی.مرضیه احمدی اسکویی.و دیگر زنان هنرمند و مبارز با هر فکر وعقیده.
جمعه 18 اسفند 1391 - 19:30
farid-b - لوس انجلس - آمریکا
استاد باریک بین ،،تهران.. شما گویا فیلم دایی جان ناپلئون را خیلی‌ میبینی‌. همه این اسم‌ها ایرانی‌ بودن شما دقت کن چه کارهای انجام دادن بد بیا اینجا همه رو از هم جدا کن. حالا مگه چه فرقی‌ می‌کنه اون بهایی اون یکی‌ بی‌ دین، مهم این که برای جامعه شون خدمت کردند. این های که تو میگی‌ اولی‌ و آخری خیلی‌ راحت میتونستند ساندیس خور بشن اما مرگ رو انتخاب کردند. حالا حتما نباید که اونای که شما دوست دارین اینجا اسم از شون باشه. حالا اگر دوست داری میتونی‌ از آنهای که دوستشون داری مثل بتول خمینی یا زن خامنه‌ای اسم ببری. البته با خدماتشون. ایران برای همه ایرانیان. با سپاس.
جمعه 18 اسفند 1391 - 18:47
exam292 - تهران - ایران
ARTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه/خانم، راه فروغ رو ادامه بده تا در اون دنیا به او ملحق بشی!!!
جمعه 18 اسفند 1391 - 22:18
exam292 - تهران - ایران
همسایه دکتر شریعتی - ایران - ایران/تو به خدا هم اعتقاد داری؟!!! یا فقط یه عادت گفتاری بود؟!!!
جمعه 18 اسفند 1391 - 22:19
azadi199 - پاریس - فرانسه
باریک بین - تهران - ایران- فرخ رو پارسا که بهایی نبود !؟ به دلیل ساده که پست وزارت داشت، و بهائیان نمیتوانند نه‌ وزیز باشند و نه پستی سیاسی در کابینه یا مجلس و یا حتی شهردار بشوند، این در تمام دنیا یکسان است- ایشان خدمات زیادی در زمینه آموزش و پرورش انجام دادند، خدا رحمتشان کند. اما طاهره بابی بود، و افتخار زنان ایرانی‌ و جهان، اگر زندگی‌ او را بیشتر مورد مطالعه قرار دهید متوجه میشوید که چه شیر زنی‌ بوده. آن عده که در بابی بودن او شک دارند, حتی نهضت بابی را نیز یک جنبش سیاسی می‌دانند!! منظورم "روشنفکرانی" هستند که این انقلاب را به مردم ایران هدیه کردند !!.
شنبه 19 اسفند 1391 - 00:02
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
exam292 - تهران - ایران. تو یکی‌ از فعالترین در این سایت هستی‌ برای مزدوری اسلام و ملا---امثال تو تازی حق ندارید نام بانوی آزاده فرخرو را بیاورید..
شنبه 19 اسفند 1391 - 00:17
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
در سالِ ۵۷ زنان ایرانی‌ تلاش و پشتیبانی بی‌ نظیری از مردان برای اسارت خودشون کردند حالا وقت آن رسیده که برای آزادی خود تلاش کنند و مردان از آنها پشتیبانی کنند. "اگر شما مردان جراُت ندارید جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، اگر می‌ترسید که دست دزدان وغارتگران را از مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنید، چادر ما زنان را سرتان کنید و در کنج خانه بنشینید و دم از مردی و مردانگی نزنید، ما جای شما با ستمکاران می‌جنگیم."
شنبه 19 اسفند 1391 - 01:20
bakhtiyarian girl - ایذه - ایران
من زن ایرانیم، همسایه و هم نسل شیرین، خواهر تهمینه و هم قصه پوران و پروین...من زن ایرانیم ، اهل تمدن ، زاده پارس مثل دریا میخروشم ، من خلیجم تا ابد فارس.. من زن ایرانیم، یک چشمه شرم ناب دارم قد صدها سد«سیوند» پشت چشمم آب دارم...گرچه خون دریا شد اینجا، سبزم اما چون دماوند هرچه باشد نیک باید، برهمین اندیشه پابند.. من زن ایرانیم می سازمت با خشت جانم میزنم تا سقف تو صدها ستون با استخوانم ...من زن ایرانیم ، ایرانی از جنس تن تو، هم صبور و هم غیورم طفلی از آبستن تو
شنبه 19 اسفند 1391 - 00:36
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
exam292 - تهران - ایران. ازگل؟؟؟؟؟؟ اگر دنیایی پس از این دنیا ی پر از تناقض جنگ نفرت بیماری و ظلم-که آفریده ی خدای فرضی‌ توست بود!!!!! چه افتخاری که همنشین فروغ فرخزاد و برادر زنده یادش فریدون می‌بودم----لیاقت امثال تو ضعیفه‌های زومبی شده در اسلام همان فاطی‌ها خدیجه‌ها صغری‌ها و کبری هاست!!! حتی لیاقت امثال تو عایشه نیز نیست!!!!!!
شنبه 19 اسفند 1391 - 00:26
perser68 - فلوریدا - امریکا
_bakhtiyarian girlایذه_ایران. درود بر تو،درود،درود،درود
شنبه 19 اسفند 1391 - 03:42
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان
من از تمام کاربران عزیز که در رابطه بابانوی نازنین ایرانی خانم دکتر فرخ رو پارسای اظهار نظر میکنند صمیمانه میخواهم بکتاب خانم وزیر بقلم بزرگ بانوی نویسنده و روزنامه نگار چیره دست خانم منصوره پیر نیا مراجعه نموده.تا بهتر از هر زمان بشخصیت والای خانم فرخ روپارسا که بحق از پارسا ترین بانوان عصر خود بود اطلاع عمیق و دقیق پیدا نمائید. لازم است یاد اوری نمایم گاها نویسندگان یک کتاب یا مطلب مسائلی را که مطرح میکنند حاصل تراوشات فکری شخصی خود تویسنده میباشد اما خانم منصوره پیرنیا از ان جمله نوینسدگان پاک طینت و پاک نهادی است که در تمام ایام فعالیت ژورنالیستی خود پا بپای وزرا و وکلا و افراد صاحب نام کشور مان بود وهمه مسائل را با ان نگاه تیزبینانه خود زیر نظر داشت و مهمتر انکه از حمله خانواده ای محترم و شناخته شده ایرانی هستند که هیچگاه حرمت قلم و اندیشه خود را ببازی نگرفت. من فکر میکنم زمان ان رسیده بجای زدن تهمت ناروا به خدمتگزاران وطن خود بهتر است اثار نویسندگان ارزشمند و صاحب نام کشور مان را مطالعه کرده وسپس اظهار نظر نمائیم
شنبه 19 اسفند 1391 - 12:36
exam292 - تهران - ایران
Royan - کالیفرنیا - آمریکا/ مگه شما چادر هم داری؟!!!
یکشنبه 20 اسفند 1391 - 07:51
exam292 - تهران - ایران
ARTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه/Royan - کالیفرنیا - آمریکا/ شما خانمها، متاسفانه به اسم آزادی و تساوی حقوق بین زن و مرد کلاه گشادی سرتون گذاشتن!! و جالبه، جوری مغزتون رو شستشو دادند که از این وضعیت به عنوان یه افتخار و پیروزی یاد میکنید!!! -ذات زن برپایه ی مهر و عاطفه و جاذبه است که با این سیاست شماها رو درگیرکارهای سخت مردانه کردن(با کمترین دستمزد)!!! یا از این خصلت شما برای قالب کردن، کالاهای بدرد نخور خودشون در تبلیغاتها استفاده میکنن!!! صیغه در اسلام رو مسخره میکنید ولی فروش زن در فروشگاههای اسرائیل، مثل یه کالا رو آزادی میدونید!!! حالا به من و امثال من فحش میدید؟!!!
یکشنبه 20 اسفند 1391 - 08:03
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
exam292 - تهران - ایران. در اسرائیل زنان را در فروشگاه میفروشند؟؟؟ این داستان را از کجا در آوردی؟؟؟ کار به بچه بازی در دینت ندارم اما اگر یک مرد واقعی قبول می‌کند زنش با ۳ مرد دیگر سکس داشته باشد آنوقت میتوان گفت اسلام تساوی را رعایت کرده اگر چه در کلّ غلط است!!!! اما تعدد زوجات در هیچ دین سامی جز دین تو نیست---پس لب فرو بند و خودت را مسخره نکن !!
یکشنبه 20 اسفند 1391 - 14:31
exam292 - تهران - ایران
ARTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه/ برای نمونه، عبارت "Woman to go" رو توی اینترنت جستجو کن و یا کلیپ "https://www.youtube.com/watch?v=GIH-SgzmLFM" رو یه نگاه بنداز و الکی فحش نده!!!
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 20:52
exam292 - تهران - ایران
ARTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه/ تعدد زوجات در ادیان آسمانی پیشین نیز امری مقبول بوده است . در دین یهود تعدد زوجات تا حد توانایی زوج مباح شمرده می شده ، هر چند نصوص تلمود برای عامة مردم تنها چهار همسر را جایز دانسته است (محمودعبدالحمید محمد، ص 150ـ151). در انجیلهای کنونی نیز در بارة منع تعدد زوجات نصی دیده نمی شود و حتی تعبیر برخی نامه های پولس ، به جواز آن اشعار دارد ( رجوع کنید به باجوری ، ج 1، ص 142، 144؛ عبدالغنی عبود، ص 144ـ 145؛ محمودعبدالحمید محمد، ص 151ـ157). در جهان مسیحیت نیز تعدد زوجات دست کم تا قرن یازدهم / هفدهم رسماً وجود داشت و پادشاهان بسیاری در اروپا همسران متعدد داشتند. بعدها نظام جدید کلیسا تعدد زوجات را ممنوع کرد. برای این تحریم انگیزه های مختلفی بیان شده که هیچیک جنبة دینی ندارد ( رجوع کنید به باجوری ، ج 1، ص 144ـ145؛ وافی ، ص 56؛ کبیسی ، ص 82 ـ83؛ عبدالغنی عبود، ص 145ـ146). تعدد زوجات در سیرة برخی انبیای پیشین ، از جمله حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت داود و حضرت سلیمان علیهم السلام ،هم گزارش شده است ( رجوع کنید به بالیسانی ، ص 40؛ باجوری ، ج 1، ص 142).
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 21:01
exam292 - تهران - ایران
ARTEMIS-SW - .پاریس - فرانسه/ در عراق قدیم ، قانون حمورابی ازدواج دوم را برای زوج در صورت بیماری زوجه روا می دانست . آشوریان نیز با تعدد زوجات آشنا بوده اند. در دیگر تمدنهای بزرگ ، از جمله در ایران و مصر و چین و هند، هم تعدد زوجات رواج داشته ( رجوع کنید به باجوری ، ج 1، ص 143ـ 144؛ وافی ، ص 55؛ کبیسی ، ص 80 ـ81) و در میان عرب پیش از اسلام نیز چندزنی رایج بوده است ( رجوع کنید به محمودعبدالحمید محمد، ص 147ـ149؛ باجوری ، ج 1، ص 146). بر این اساس ، همچنانکه برخی مستشرقان گفته اند (لوبون ، ص 496؛ دورانت ، ج 1، ص 50) این تصور در اروپای قرون وسطا، که تعدد زوجات از نوآوریهای اسلام و پیامبر اکرم است ، نادرست است .
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 20:57
Kamran631 - لیون - فرانسه
exam292 - تهران - ایران- فقط یک سوال کوچیک: پس چرا تا وقتی‌ که خدیجه زن اول محمد زنده بود، او ازوج دیگه ای‌ نکرد !؟ جوابش ساده ست‌ ! از خدیجه حساب می‌برد، چون که ریسش بود !!
‌سه شنبه 22 اسفند 1391 - 16:18
exam292 - تهران - ایران
Kamran631 - لیون - فرانسه/ حضرت خدیجه سلام الله علیها در سال دهم بعثت رحلت کردند ولی آیة تشریع تعدّد زوجات در اواخر سال هشتم هجری نازل شد یعنی حدود یازده سال پس از رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها . بنابراین وقتی تا زمان رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها ، شریعت و قانونی از جانب خداوند در زمینة تعدّد زوجات بر پیامبر و مسلمانان نازل نشده بود ، پیامبر به چه چیزی می بایست عمل می کرد ؟
‌سه شنبه 22 اسفند 1391 - 22:25
Kamran631 - لیون - فرانسه
exam292 - تهران - ایران -عزیز، برای مشاهده فهرست زنان پیامبر و سال ازدواج با آنها، میتوانید به این سایت نگاه کنید، و یا یک سرچ کوچک روی گوگل https://fr.wikipedia.org/wiki/%C3%89pouses_de_Mahomet
‌چهارشنبه 23 اسفند 1391 - 15:57
Kamran631 - لیون - فرانسه
exam292 - تهران - ایران- نه عزیز، اصلا اینطور نیست ! چون که محمد ۱۱ سال صبر نکرد که با زنهای زیادی ازدواج کنه ! یعنی‌ بلافاصله بعد از درگذشت خدیجه ازدواج‌های پیاپی محمد شروع شد!! با حساب شما پیامبر اسلام لااقل باید تا سال هشتم هجری صبر میکرد برای ازدواج‌های متعدد، در حالی‌ که اصلا اینطور نشد !!
‌چهارشنبه 23 اسفند 1391 - 15:39
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.