بیماریهای عمده روانی منشاء ژنتیکی مشترک دارند
بر اساس آمارها ۲۱ درصد از جمعیت ایران به نوعی اختلال روانی دچار هستند. در آمریکا هم ۱۱ درصد جمعیت تحت درمان افسردگی هستند
بزرگترین مطالعه ژنتیکی بیماریهای روانی که تا به حال انجام شده نشان می دهد ویژگیهای ژنتیکی که می توانند زمینه ساز پنج بیماری اصلی روانی باشند شباهت زیادی با هم دارند. این کشف می تواند تعریف و نگاهی که به بیماریهای روانی وجود دارد تغییر دهد و از همه مهمتر راهی تازه در درمان آنها باز کند.
به گفته ایوا ردی پروفسور روانپزشکی در دانشگاه نورث وسترن شیکاگو " این نخستین تحقیق در ابعاد ژنوم (کل ترکیب ژنتیکی) است که نشان می دهد بیماریهای عصبی-روانی مختلف اشتراک ژنتیکی دارند."
این پنج بیماری عبارتند از: اختلال افسردگی اساسی، اختلال دو قطبی، اسکیزوفرنی، اوتیسم (درخودماندگی) و اختلال بیش فعالی - کم تمرکزی(ADHD).
دکتر جوردن اسمولر یکی از پژوهشگران اصلی این تحقیق می گوید:" ممکن است بین این اختلالات که ما از نظر بالینی آنها را کاملا از هم متمایز می کنیم رابطه ای نزدیکتر از آن وجود داشته باشد که ما تا بحال تصور می کردیم."
بین این بیماریها با سایر بیماریها یک تفاوت اساسی وجود دارد، برای تشخیص آنها هیچ آزمایش یا شیوه تشخیصی وجود ندارد، مثلا از روی آزمایش خون نمی شود به تشخیص اسکیزوفرنی رسید بلکه تشخیص بر اساس علائم و تطبیق آن با معیارهای تشخیصی استاندارد است. بعلاوه علائم این بیماریها با هم شباهت و در بسیاری موارد همپوشانی دارند بنابراین روشی که به دقت نشان دهد این بیماری اسکیزوفرنی است نه یک بیماری دیگر به پزشکان کمک قابل توجهی می کند.
دانشمندان در این تحقیق که پروژه مشترک ۱۹ کشور برای بررسی ژنتیکی بیماریهای روانی بوده، ژنوم (کل ترکیب ژنتیکی) ۶۱ هزار نفر را مطالعه کردند. از بین این تعداد ۳۳ هزار نفر مبتلا به بیماریهای روانی و بقیه سالم بودند.
دکتر بروس کوتبرت از موسسه ملی سلامت روان آمریکا می گوید:" اگر ما می خواهیم این بیماریها را به درستی تشخیص داده و درمان کنیم باید با دقت بسیار بیشتری بتوانیم بفهمیم از نظر زیستی چه اشکالی وجود دارد".
نتیجه این تحقیق که امروز، پنج شنبه ۲۸ فوریه (دهم اسفند)، در نشریه معتبر لانست چاپ شده، نشان می دهد چهار ژن مشترک در ایجاد این پنج بیماری نقش دارند که روی کروموزومهای ۲ و ۱۰ قرار دارند و دو تای آنها مسئول تنظیم کلسیم در سلولهای مغزی هستند.
البته محققان تاکید می کنند این تحقیق به معنای آن نیست که نقش این ژنها دقیقا شناخته شده یا وجود آنها به منزله بروز بیماری است.
نکته دیگری که پژوهشگران به آن اشاره می کنند این است که برخی از علائم در این پنج بیماری مشترک هستند، مثلا انزوای اجتماعی هم در اسکیزوفرنی دیده می شود و هم در اوتیسم، اما در دیگر موارد هم پدیده نادری نیست. بنابراین روشن نیست که این ژنها با بیماری ربط دارند یا با علائم.
اما همانطور که آلساندور سرتی و کیارا فابری استادان دانشگاه بولونیا در مقاله ای که به عنوان ضمیمه این تحقیق در لانست چاپ شده نوشته اند"ژنتیک می تواند در پیش بینی و پیشگیری از بیماریهای روانی نقش داشته باشد و به ساخت نسل تازه ای از داروهای روانپزشکی کمک کند."
اهمیت این تحقیق در این است که درباره دلایل زیست شناختی بیماریهای روانی شناخت اندکی وجود دارد به همین دلیل هم اخیرا شرکتهای بزرگ داروسازی تحقیق درباره بیماریهای دستگاه عصبی مرکزی را کاهش داده اند؛ چرا که وقتی این عوامل زیستی ناشناخته اند داروسازان نمی دانند باید چه سلولها یا مولکولهایی را هدف قرار دهند و وقتی هم دارویی می سازند نمی توانند بدرستی نتایج آن را بررسی و ارزیابی کنند.
دکتر اسمولر می گوید:" ما هنوز از نظر شناخت دلایل بیماریهای روانی در مراحل ابتدایی هستیم بنابراین این تحقیق سرنخ هایی به ما داده است."