توطئه زنانه یک شیاد برای سنگ صبور سادهلوح
وطن امروز : جوان دانشجو وقتی با دختری دوستی تلفنی برقرار کرد نمیدانست در دام یک زن کلاهبردار افتاده است.
این توطئه زنانه بسیار ماهرانه چیده شده بود و کلاهبردار به بهانه درددل کردن با پسر خوابآلود وی را خام جادوی خود کرد.
نیمههای شب 25 شهریورماه سالجاری زنگ موبایل دانشجوی جوانی به صدا درآمد و آن سوی خط دختر جوانی با چربزبانی سراغ مردی به نام «امیر» را میگرفت و ادعا میکرد شماره را درست گرفته است.
دقایقی بعد که مرد جوان چشمانش گرم خواب شد دوباره موبایلش به صدا درآمد و دختر جوان با طرح اینکه میخواهد چند دقیقهای با وی درددل کند موفق شد نخستین گام برای اجرای نقشه ماهرانهاش را بردارد.این دختر که خود را «سحر» معرفی میکرد با ارسال پیامکهای عاشقانه سعی داشت خود را به پسر جوان که سنگ صبورش شده بود نزدیک کند و با جلب اطمینان وی بتواند به هدفش برسد.10 روز پس از تماسهای رد و بدل شده پسر دانشجو هنگامی که متوجه شد موبایل سحر خاموش است به دادسرایی در تهران رفت و از وی شکایت کرد.این جوان که فکر نمیکرد از یک دختر رودست خورده باشد به بازپرس پرونده گفت: من این دختر را نمیشناسم ولی آنقدر به من زنگ زد و آن سوی خط چربزبانی کرد که ناخواسته به وی علاقهمند شدم. روز و شب با هم پیامکبازی میکردیم یا به هم زنگ میزدیم و ساعتها مشغول صحبت میشدیم.وی در ادامه افزود: سحر ادعا میکرد در یکی از شهرهای شمالی کشور زندگی میکند و از چند سال پیش که پدرش از دنیا رفته مجبور شدهاند از تهران به شهر پدرشان بازگردند. در طول این مدت نیز به خاطر دوری از دوستانش که در تهران هستند، دچار افسردگی شده و با دوستی با من میخواهد روحیهاش را تقویت کند و چندین بار نیز از من دعوت کرد به شهرشان بروم.جوان سادهلوح با اشاره به کلاهبرداری 5 میلیون تومانی سحر از وی افزود: این دختر چندین عکس از خودش به ایمیلم فرستاد و با این شگرد مرا بیشتر جذب خود کرد. پشت تلفن مدام میگفت که عاشق من شده است و میخواهد مرا هر چه سریعتر ببیند.
من که تا آن لحظه با دختری صحبت نکرده بودم خام حرفهایش شدم و احساس کردم عاشقش شدهام. سحر که هر روز مرا بیشتر وابسته خود میکرد یک هفته پس از دوستیمان به من زنگ زد و گفت مادرش دچار حمله قلبی شده و به اتاق عمل رفته است و مدام گریه میکرد. خیلی ناراحت شدم. از وی خواستم اگر نیاز به کمک دارد به من بگوید. وی ابتدا قبول نمیکرد ولی روز بعد به من زنگ زد و گفت نیاز به 5 میلیون تومان برای عمل جراحی مادرش دارد و جان وی در خطر است.
من که نگران بودم 5 میلیون به حساب وی ریختم ولی از روز بعد موبایل وی خاموش شد تا اینکه دریافتم سحر سرم کلاه بزرگی گذاشته است.بدین ترتیب با دستور بازپرس پرونده تیمی از پلیس برای بررسی ماجرا وارد عمل شده و برای دستگیری دختر تبهکار دست به تجسسهای میدانی زده و دریافتند که همه تماسهای گرفته شده از سوی سحر از شهر تهران بوده و کارت عابربانکی که پول به آن واریز شده متعلق به مرد جوانی به نام «ساسان» است.در ادامه با به دست آمدن آدرسی از ساسان وی به پلیس آگاهی احضار شد و در بازجوییها ادعا کرد کارت عابربانکش را 2 ماه پیش در اختیار دختر جوانی که از طریق تلفن وی را فریب داده گذاشته است و با توجه به اینکه پول ناچیزی در کارت بوده اقدام به ابطال آن نکرده است.بدین ترتیب تیم تحقیق برای ردیابی سرنخی دیگر، ایمیلهایی که از سوی دختر شیاد به مرد جوان فرستاده شده بود را تحت تجسس قرار دادند و موفق شدند نشانی خط تلفن استفاده شده در کلاهبرداری را بیابند.با مراجعه کارآگاهان به نشانی به دست آمده، آنها موفق شدند زن جوانی به نام «معصومه» را که آپارتمانی کوچک در مرکز شهر اجاره کرده بود، دستگیر کنند. در بازرسی از رایانه وی سرنخهای بسیاری از طعمههای دیگرش نیز به دست آمد.
معصومه که فکر نمیکرد توسط پلیس دستگیر شود در بازجوییها با اشاره به فریب دادن طعمههایش افزود: هنگامی که 2 سال پیش با همسرم ازدواج کردم پس از مدتها متوجه شدم وی با تماسهایی مشکوک با دختران و زنان ارتباط دارد و حتی در اینترنت نیز به این روابط ادامه میدهد و با ادعای اینکه شیفته آنها شده و میخواهد با آنها ازدواج کند دست به کلاهبرداری میزد. وقتی متوجه فعالیت تبهکارانه همسرم شدم از وی جدا شدم و با کار کردن اجاره آپارتمانی که در آن زندگی میکنم را میپرداختم ولی پس از اینکه شرکتی که در آن کار میکردم ورشکسته شد و بیکار شدم، چارهای نداشتم جز اینکه من نیز مانند همسر سابقم با این شگرد از طعمههای سادهلوح کلاهبرداری کنم.
وی در ادامه افزود: بیشتر اوقات نیمههای شب به صورت تصادفی شماره موبایلهای اعتباری را میگرفتم و با شگردهایی خاص آنها را اغفال میکردم. پس از چند روز صحبت کردن و فرستادن عکسهای جذاب از زنانی که تصاویرشان در فیسبوک است آنها را به خود جلب و در یک فرصت طلایی و با ادعای اینکه پدر یا مادرم در اتاق عمل است یا اینکه در شهر بسیار دوری هستم و نیاز به پول دارم از آنها کلاهبرداری میکردم.
بنابر این گزارش، با اعترافات زن شیاد، کارآگاهان موفق شدند چند تن از جوانان سادهلوحی که بدین ترتیب تحت کلاهبرداریهای وی قرار گرفته بودند را شناسایی کنند و تلاش برای شناسایی دیگر مالباختگان ادامه دارد.