خط فارسی؛ دورانداختنی یا قابل درمان؟
مشکلات خط کنونی فارسی از نگاه کمتر کسی پنهان میماند. به ویژه آنها که با نوشتن سروکار دارند از نابسامانیهای این خط باخبر هستند. این روزها بحث درباره امکان اصلاح خط فارسی دوباره در نشریات ایران بالا گرفته است.
بحث اصلاح یا تغییر خط فارسی همیشه مطرح بوده است. از زمانی که جامعه بستهی ایران در اواخر قرن نوزدهم به روی دنیا و فرهنگ مدرن باز شد، زبان فارسی ناگزیر تحولات ژرفی از سر گذراند که هنوز هم ادامه دارد. در آن سالها روشنفکران و سرآمدان فرهنگی بر آن بودند که زبان باید با الزامات و نیازهای دنیای نو سازگار شود تا پدیدههای تازه، از فرآوردههای مادی تا مقولات معنوی به زندگی راه یابند و در فرهنگ جامعه جاری شوند.
نوگرایی فرهنگی به زودی با مانع خط فارسی روبرو شد، نابسامانیها و ناهمسازیهای آن را با روح و گوهر زبانی زنده و پویا بیش از پیش عیان ساخت. از اوان مشروطه که پیشروان جنبش روشنگری مانند میرزا فتحعلی خان آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی با دلیری از لزوم تغییر خط دفاع کردند تا امروز دهها پیشنهاد و نسخه و توصیه برای اصلاح خط فارسی ارائه شده است.
امروزه خط فارسی با چالشهایی جدی روبروست. این خط نه تنها گردهی خود را از زیر بار مشکلات مألوف پیشین رها نکرده، بلکه در سر راه خود با غول زبان سایبری دنیای مجازی نیز روبرو شده است. این مانع تازه، مشکل خط را از حد ذوق و سلیقهی افراد دورتر میبرد و آن را به نیازی بنیادی بدل میکند. روز به روز گروه هرچه بزرگتری از مردم به این درک و دریافت میرسند که جامعه برای پیشرفت و توسعه به خطی سنجیدهتر، بسامانتر و هماهنگتر نیاز دارد.
طرح مشکلات
میتوان گفت که میان صاحبنظران حتی در طرح نابسامانیهای خط فارسی نیز اتفاق نظر وجود ندارد. برخی مشکلات را فرعی، سطحی یا عرضی میدانند و بسیاری ساختاری و گوهری. برخی از پژوهشگران مشکلات خط کنونی فارسی را کمابیش به شکل مدونی باز نمودهاند.
مسعود خیام، نویسنده و پژوهشگر، در گفتوگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مشکلات اصلی خط فارسی را زیر سه سرفصل خلاصه کرده است:
«اولین مشکل خط فارسی این است که حرکات و حروف صدادار خط فارسی در زنجیره این خط نیست. در خطهای دنیا صداها جزو حروف در زنجیره خط میآیند، اما در خط ما این حرکات در زنجیره خط شرکت نمیکنند.
مشکل دیگر این است که در خط فارسی، حروف به هم میچسبند. وقتی حروف ما به هم میچسبند، مشکلات دیگری هم پیدا میکنیم. چسبیدهنویسی باعث میشود برای یک حرف، اَشکال مختلفی داشته باشیم؛ مثلا به شکلهای مختلف نگارش حرف غ در واژههایی مثل غول، دروغ، جیغ و مغول دقت کنید...
بعضی از کلمات فارسی چسبیدهنویس نیستند، مثل ورزش، آرد، دود یا داد. اینها کلمات خوبی هستند. اما در بیشتر کلمات فارسی حروف به دنبال هم میچسبند و این اتصال، مشکلات مختلفی ایجاد میکند.
مشکل دیگر خط فارسی، راستنویس بودن آن است، به این معنا که همجهت با ریاضیات نیست. این موضوع در جاهایی مشکلات کوچکی ایجاد میکند، مثل وقتی که شما میخواهید متن فیزیک یا شیمی بنویسید. در جاهایی هم کار را غیرممکن میکند، مثل وقتی که میخواهید منطق ریاضی یا موسیقی بنویسید. در موسیقی، نت از چپ نوشته میشود و برای نوشتن آواز با خط فارسی، باید واژگان را از راست بنویسید که با این کار، بلبشو درست میشود.».
تفاوت زبان پیوندی با زبان اشتقاقی
غلامحسین صدری افشار، پژوهشگر و فرهنگنویس عقیده دارد نابسامانیهای کنونی خط فارسی از یک مشکل بنیادی ریشه میگیرد: به کار گرفتن خط یک زبان صرفی برای یک زبان پیوندی. زبان فارسی از زبانهای هندواروپایی است و مانند بیشتر زبانهای این گروه، با پیوند و اتصال سروکار دارد، درحالیکه خطی که به کار میبریم عربی است که یک زبان سامی به شمار میرود. در این گروه از زبانها بسط و رشد کلام از راه صرف صورت میگیرد. این دو قاعده زبانی از ریشه با یکدیگر تفاوت دارند.
آقای صدری افشار در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، میگوید: «خط ما خط عربی است و این خط برای زبانهای صرفی به درد میخورد. در زبان عربی از ع و ل و م میتوان واژههایی چون معلم،تعلیم، علم، علامه، علیم و عالم را ساخت، یعنی ریشه با چیزهای دیگر ساخته میشود. در حالیکه فارسی زبانی پیوندی است و در این زبان به اول و آخر واژه چیزی اضافه میشود و معنا را تغییر میدهد. برای نمونه به "دانش" چیزهایی اضافه میشود و واژههایی چون دانشمند، دانشدوست،دانشپرور و از این دست ساخته میشود. یعنی کلمه دانش تغییر نمیکند و فقط به اول و آخرش چیزی اضافه میشود. انگلیسی هم اینگونهاست.»
آقای صدری افشار نتیجه میگیرد: «زبانپیوندی نمیتواند با رسمالخط عربی سراسر قانونمند شود و همیشه استثناهایی باقی میماند. برای نمونه این معلوم نیست که چرا دانشپژوه را جدا و دانشمند را سر هم مینویسیم؛ بنابراین با این زبان نمیتوانیم کاملا قانون بگذاریم.»
اصلاح تا کجا؟
اختلاف نظر به ویژه در شیوه بهسازی خط فارسی بسیار زیاد است. از اصلاحات جزئی در رسمالخط تا تغییر کامل خط. از کسانی که عقیده دارند با اجرای تمام و کمال اصلاحات پیشنهادی "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" میتوان به خطی سنجیده و بسامان رسید تا کسانی که میگویند باید از خیر این خط گذشت و آن را با خطی بهتر جایگزین ساخت.
عباسعلی وفایی، دبیر شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی و رئیس دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی در دانشگاه علامه طباطبائی، معتقد است: «برای پایان دادن به مشکل پراکندگی و آشفتهبازار رسمالخط فارسی، باید خود را به دستور خط فرهنگستان زبان و ادب فارسی مقید کنیم.»
این مقام مسئول با اصلاحات بنیادی در خط نیز مخالف است و میگوید: «ما باید خط فارسی را به شکل فعلی حفظ کنیم، چرا که در صورت حذف آن باید با همه پیشینه فرهنگ نظم و نثر فارسی خداحافظی کرد.»
نکته اخیر، یعنی تأکید بر "پیشینه فرهنگ نظم و نثر فارسی" در نگرش برخی از پژوهشگران نیز دیده میشود. برای نمونه حسن انوری، فرهنگنویس، بر حفظ خط کنونی، با تمام نارساییهایش تأکید دارد.
آقای انوری میگوید: «خط فارسی با توجه به ویژگیهایی که دارد، اساسا قاعدهبردار نیست. ما به هر حال این خط را از خط عربی گرفتهایم و مشکلات فراوانی دارد... اما با همه مشکلاتی که این خط دارد، باید تلاش کنیم آن را آنگونه که میخواهیم، سامان دهیم، زیرا جایگزینی خط دیگری به جای این خط ممکن نیست. در ترکیه آتاتورک این کار را کرد و خط را تغییر داد. اما یک گسیختگی میان فرهنگ جدید و قدیم ترکیه به وجود آمد.»
نویسنده "فرهنگ بزرگ سخن" ضمن تأکید بر ضرورت پیروی از رهنمودهای "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" انتقاد میکند: «آموزش و پرورش راه دیگری را میرود و این دستورالعمل را به طور کامل نه در کتابهای دستور زبان فارسی و نه در سایر کتابهای درسی به کار نمیگیرند.»
آقای صدری افشار نیز بر نقش بزرگ "فرهنگستان زبان" و ضرورت اجرای رهنمودهای آن تأکید دارد: «این قانونمندیها باید با کمک آموزش و پرورش از کتابهای درسی شروع شود تا بچهها و معلمها دچار سرگردانی نشوند... مانند "می" و "را" که دیگر جدا نوشته میشوند و مشکل آنها حل شده است... اگر این شلختگیها کم شود و فرهنگستان هم بهتر و با سرعت بیشتری کار کند، میتوان آراستگی را در زبان فارسی شاهد بود.»
"خط ما عربی نیست"
در میان پژوهشگران کسانی هستند که اشکال را نه در خط فارسی بلکه در کاربردهای امروزین آن میدانند. برخی عقیده دارند که این خط از خط عربی جداست.
فریدون جنیدی، شاهنامهپژوه و استاد زبانهای باستانی، بر نکات مثبت خط کنونی فارسی تأکید کرده، توضیح میدهد: «ما این خط را از خط عربی نگرفتهایم، بلکه از خط اوستایی گرفتهایم. زبان عربی خط نداشته و با خطهایی چون سریانی نوشته میشده است... اگر خط پهلوی را بشناسید، میبینید که واکههای خط کنونی فارسی از پهلوی گرفته شده است. عربها هم خطشان را از فارسی گرفتهاند و واکههایی چون ع و ظ و ط را هم که مال خودشان بوده، دبیرهای ایرانی برای آنها ایجاد کردهاند.»
همین نظر را صدرالدین طاهری، باستانشناس و استاد دانشگاه هنر اصفهان، بیان داشته است. او در واکنشی تند به پیشنهاد تغییر خط، بر ضرورت حفظ خط فارسی امروز، به ویژه از جنبه دوام و قوام فرهنگی، تأکید کرده است.
آقای طاهری در یادداشتی به عنوان "اهمیت پارسینویسی" به بخش ادبیات "خبرگزاری دانشجویان ایران" (ایسنا)، نوشته است: «خط امروزی ما که به نادرست عربی خوانده میشود، خطی ایرانی و بهجایمانده از آمیزش دبیرههای پهلوی و آرامی است و به درازای بیش از دو هزار سال ایرانیان نیازهای ادبیشان را با تغییراتی در این خط رفع کردهاند. مثلا با نگاه داشتن گ، چ، پ و ژ که برای اعراب ناشناخته است، یا با افزودن واکهای مناسب برای نوشتار کُردی.»
آقای طاهری با نظری به پیامدهای ناگوار تغییر خط برای ترکیه، سؤال میکند: «این تصمیم با ادبیات ملی ترکیه چه کرد؟ جز این است که سبب شد امروز بخشی از فرهیختهترین تحصیلکردگان آن کشور هم نتوانند نوشتارهای سدهی پیش نیاکانشان را بخوانند؟»
این پژوهشگر معتقد است که رواج خط سیریلی در تاجیکستان نیز به "دوری بیشتر از فرهنگ سرزمین مادری" انجامیده است. او هشدار میدهد که همین فاجعه فرهنگی میتواند برای ایران پیش بیاید و نسل بعد "فردوسی، حافظ، خیام و نیما را حتا نتواند از رو بخواند و برای فهم نگارگری، کاشیکاری و خوشنویسی سرزمینش نیاز به رمزگشایی و تخصص دانشگاهی داشته باشد".
خطی تازه در کنار خط کهنه
برخی از پژوهشگران، به ویژه در پاسخ به نیاز دنیای مجازی به زبانی ساده و روشن و دقیق، عقیده دارند که در کنار اصلاح یا تحول خط کنونی، میتوان برای سیر در دنیای سایبری خطی تازه را تدوین و به جامعه معرفی کرد. به اعتقاد این گروه از پژوهشگران شالودهی چنین خطی عملا در میان جوانان پیریزی شده است.
مسعود خیام، در توضیح این نظر میگوید: «بگذاریم خط کنونی سر جایش باشد و از آن برای نامههای اداری، شعر و شاعری، متنهای ادبی و مانند اینها استفاده کنیم، اما خط دیگری را به صورت علمی تدبیر کنیم که کارهای علمی و کامپیوتری را برای ما انجام دهد، هرچند این خط عملا به دست بچهها و جوانترها تدبیر شده است. در پیامک، خطی که به آن فارگلیسی یا فینگلیش میگویند، به دست بچهها درست شده است که در عمل مقدار زیادی ناپختگی در آن دیده میشود.»
آقای خیام سروسامان دادن به زبان پیامک یا قاعدهنویسی برای "خط لاتین فارسی یا فینگلیش" را وظیفه "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" میداند.
تغییر خط
کنار گذاشتن خط کنونی و جانشین کردن آن با خط لاتین در ایران بارها، به ویژه از سوی روشنفکران و اندیشمندان نوگرا، مطرح شده و همواره با واکنش تند متفکران و بنیادهای محافظهکار روبرو شده است. امروز مشکلات خط فارسی به جایی رسیده که برخی از پژوهشگران بار دیگر و به روشنی از این ضرورت سخن میگویند.
کوروش صفوی، استاد زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی و نایب رییس انجمن زبانشناسی ایران، معتقد است که برای مشکلات خط کنونی فارسی راه حلی وجود ندارد. او استفاده از خط رومیایی را مطرح میکند.
آقای صفوی در گفتوگویی با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در توضیح نظر خود نخست به تفاوت خط با "نظام نوشتاری" اشاره کرده، میگوید: «ما در اصل از "خط" عربی استفاده میکنیم و "نظام نوشتاری" فارسی داریم، یعنی خط عربی را گرفتهایم و برای اینکه بتوانیم فارسی را با آن بنویسیم، تغییراتی در آن ایجاد کردهایم. اِشکالش این است که اگر صداها را به مصوت و صامت تقسیم کنیم، مصوت را نمینویسد و فقط صامتها را مینویسد. هرقدر هم که نظام نوشتاریمان را تصحیح کنیم، چون خط قرار است ثابت بماند، باز همهمان مشکلات خود را خواهد داشت.»
این استاد زبانشناسی انتقاد میکند: «ما تمام مدت به سراغ تصحیح نظام نوشتاری میرویم و میگوییم فتحه و ضمه و کسره را بگذاریم، یا واژهها را از هم جدانویسی کنیم، یا به جای همزه "ی" بزرگ بگذاریم یا نگذاریم. همه اینها تغییراتی است که روی نظام نوشتاری انجام میشود، اما خط ثابت میمانَد. این خط که ما به آن خط عربی میگوییم و از آرامی امپراتوری دورهی هخامنشیان برایمان مانده است، قابل تصحیح نیست. به این دلیل که ماهیتا برای کاربردهای امروزی کارآیی ندارد.»
آقای صفوی پیشنهاد میکند که زبان فارسی از خط رومیایی استفاده کند. او توضیح میدهد: «در خطوط امروز دنیا، پنج خط اصلی وجود دارد. یکی از آنها خطی است به نام "رومیایی" که نظامهای نوشتاری مختلفی دارد. به اشتباه گفته میشود خط انگلیسی، آلمانی یا فرانسه، در صورتی که همهی اینها خط رومیایی هستند، اما نظامهای نوشتاریشان با هم متفاوت است.»
آقای صفوی در پاسخ به این انتقاد که با تغییر خط، به هویت فرهنگی کشور آسیب میرسد، گفته است: «این خط از دورهی هخامنشیان تا به حال که بوده، هیچ ربطی به هویت تاریخی نداشته و ندارد. در خیلی از جاهای دنیا هم نمونههایی را میبینیم، مثلا ترکیه اصلا خط عربی را برداشت و خط رومیایی را به جای آن گذاشت و فکر نمیکنم به هویت تاریخیاش لطمه خورده باشد.»
او تغییر خط را نیاز زمان میداند: «ما از خط رومیایی هم برای نوشتن زبان فارسی استفاده میکنیم، در اساماس زدنها، کامپیوتر و حتا تابلوهای راهنما که اسامی خاص خیابانها و... را به خط رومیایی مینویسند... اگر ما هم استفاده نکنیم، نسل بعد از ما در حال استفاده از خط رومیایی است؛ یعنی دیگر جوری نیست که من بتوانم جلویش را بگیرم. یک بچهی ۱۶ ساله در طول روز پنج خط به فارسی نمینویسد، اما در پیامک و کامپیوتر، ۳۰۰ خط به رومیایی تایپ میکند. این خط خودش آرام آرام دارد جا میافتد؛ بنابراین اگر ما پیشبینی میکنیم که نسل بعدمان مسیر دیگری را جلو میرود، حداقل ما این مسیر را برایش درست کنیم... ما میتوانیم در این مسیرها جلو برویم و میتوانیم هم بگوییم نه، خطمان باید حتما همین خط عربی باشد. در این صورت، همین است که هست.»