پسر،شیشه عمر مادر را شکست
مردی که در پی توهم ناشی از مصرف ماده مخدر شیشه مادرش را به قتل رسانده بود، از سوی پلیس دستگیر شد.
به گزارش جامجم، روز بیست و هفتم دی امسال مردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 شهرستان شهریار تماس گرفت و خبرداد که برادرش، مادر هفتاد سالهشان را درخانهشان در منطقه عباسآباد حبس کرده و جان وی در خطر است.
ماموران انتظامی با اطلاع از این موضوع، برای نجات زن سالخورده عازم محل شدند و با ورود به مجتمع مسکونی، با مرد گروگانگیر به گفتوگو پرداختند تا اینکه دیگر پسر خانواده، کلید یدک آپارتمان را در اختیار پلیس قرار داد وآنها وارد آپارتمان شدند.
کشف جسد زن سالخورده
ماموران با ورود به خانه، مشاهده کردند همه جا به هم ریخته و شیشهها شکسته است. سپس در اتاق نشیمن با جسد زن سالخورده که بر اثر اصابت هشت ضربه چاقو کشته شده بود، مواجه شدند.
در ادامه ماموران برای دستگیری عامل جنایت به جستجو پرداختند و با شنیدن سر و صدا از یکی از اتاقها، مشاهده کردند مردی در حال فرار از پنجره و پریدن به خیابان است که او را پیش از فرار، دستگیر کردند.
جسد زن سالخورده در پی هماهنگی با ولایی، بازپرس شعبه دوم دادسرای شهرستان شهریار به پزشکی قانونی و عامل جنایت نیز به پلیس آگاهی منتقل شد.
انکار جنایت
متهم 36 ساله که معتاد است، در بازجویی مقدماتی ادعا کرد در مرگ مادرش نقشی نداشته و برادر دیگرش برای اینکه از وی انتقام بگیرد، مادرشان را کشته و با محبوس کردن وی در خانه با پلیس تماس گرفته تا دستگیرش کنند.
در پی اظهارات متناقض متهم، ماموران با تحقیق از اعضای خانواده مقتول متوجه شدند مرد متهم، در پی توهم ناشی از مصرف شیشه اعضای خانوادهاش را با چاقو تهدید و آرامش را از آنها سلب کرده است.
در این مرحله، متهم دوباره بازجویی شد و این بار به قتل مادرش اعتراف کرد.
مرد معتاد با اشاره به نحوه جنایت گفت: به دلیل مصرف ماده مخدر شیشه، همسرم از من جدا شد و من با مادرم زندگی میکردم. چند بار هم خانوادهام مرا به کمپ ترک اعتیاد بردند اما نتیجهای نداشت پس از مصرف موادمخدر دچار توهم میشدم و گمان میبردم افرادی در تعقیبم هستند که با چاقو همه را تهدید میکردم.
متهم اضافه کرد شب پیش از جنایت نیز در پی توهم ناشی از مصرف شیشه، در حالی که رانندگی میکردم، احساس کردم، همه رانندگان قصد جانم را دارند. بنابراین با سرعت ادامه مسیر دادم و به همین دلیل براثر برخورد با گاردریل خودرویم متوقف شد.
متهم یادآور شد: با خواهرزادهام تماس گرفتم و خواستم مرا به خانه مان ببرد که او به کمکم آمد. آن شب تا صبح تصاویر افراد مختلفی مقابل چشمانم ظاهر میشد که میخواستند مرا بکشند. صداهایی میشنیدم که میگفت عروسک را بکش، او خانوادهات را کشته است. اگر او را نکشی، بمب درونش منفجر شده و تو را خواهد کشت.
متهم گفت: صبح با دیدن مادرم، گمان بردم او همان عروسکی است که قصد جانم را دارد. من هم با چاقوی آشپزخانه به سمت آن عروسک حمله کرده و ضربههایی به پیکر آن وارد میکردم تا او را بکشم و بمبی را که در لباسش جاسازی کرده، پیدا کنم. گمان نمیبردم چاقویی که به آن عروسک میزنم، بر قلب مادرم وارد میشود و...
بنابراین گزارش، در پی این اعترافات متهم با قرارقانونی از سوی ولایی، بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب شهریار روانه زندان شد. تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد.