آمریکا و مسئله هسته ای ایران: بازی با حاصل جمع صفر ؟
حسین آرین
ایران و کشورهای گروه ۱+۵ هنوز درباره مکان و تاریخ از سر گیری گفتگو های هسته ای به توافق نرسیده اند گو اینکه علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه ایران، مصررا برای برپائی دور بعدی گفتگوها پیشنهاد کرده است. بهر حال دیر یا زود مذاکره کنندگان هسته ای ایران به سرپرستی سعید جلیلی بر سر میز مذاکره خواهند نشست زیرا جمهوری اسلامی مایل نیست به طفره رفتن از همکاری و گفتگو متهم شود.
شکافِ بین انتظارات و خواسته های جمهوری اسلامی و کشورهای گروه ۱+۵ ، به ویژه آمریکا، چنان عمیق است که گمان نمی رود گفتگو های آتی، دستکم در کوتاه مدت، راه به جائی برد.
پیش شرط های ایران
در مورد خواسته های ایران، مهدی محمدی، عضو کلیدی تیم مذاکره کننده و دبیرپیشین بخش سیاسی روزنامه کیهان، در تاریخ ۲۰ دی به مجله آمریکائی «نشنال رویو» گفت، برای حل مسئله هسته ای ایران، در ابتدا «دو طرف مذاکره باید درباره نگرانیهای یکدیگر به بحث بنشینند.»
بدیهی است که در صورت عملی شدن این خواسته، دامنه گفتگوها، به ویژه با آمریکا، به حوزه های وسیعی، از جمله مسائل سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و منطقه ای کشیده خواهد شد و مسئله هسته ای فقط بخش کوچکی از آن خواهد بود. اینگونه رویکرد به مسائل سیاسی بیشتر در راستای «چانه زنی بزرگ» قرار دارد بدین معنی که طرفین مذاکره تمام اختلاف های خود مطرح میکنند و سپس به طورهمزمان و در قالب مجموعه ای برای حل آنها گام بر می دارند.
مهدی محمدی در رابطه با مسئله هسته ای و پیش شرط های ایران به مجله یاد شده گفت:
- آمریکا باید حق ایران را برای غنی سازی محترم بشمارد و ایران در مقابل اعلام خواهد کرد که برنامه ای برای ساختن سلاح هسته ای ندارد؛
- بعد، آمریکا و اتحادیه اروپا باید همه تحریم های علیه ایران را باطل کنند و ایران به نوبه خود بی درنگ نسبت به رفع نگرانیهای باقیمانده آژانس بین المللی انرژی اتمی، که کشور های غربی آنها را بسیار مهم میدانند، اقدام خواهد کرد؛
- در آخر، در صورتی که همه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران لغو شود، ایران در مورد غنی سازی ۲۰ در صدی به گفتگو خواهد نشست.
با توجه به این خواسته های حداکثری جمهوری اسلامی که گفتگو درباره غنی سازی ۲۰ در صدی را به لغو کامل تحریم های آمریکا و اروپا و شورای امنیت گره زده و از محدود کردن غنی سازی ۵ در صدی و بازرسی تاسیسات هسته ای صحبتی به میان نیاورده، بعید است که گفتگو های آتی در تحت شرایط فعلی فایده ملموسی ببار آورد.
خواسته های حد اکثری آمریکا
در مقابل این پیش شرط های ایران، شماری از قانونگزاران متنفذ، مقام ها و کارشناسان آمریکائی نیز با مطرح کردن خواسته های حداکثری، خواهان تحریم های بیشتر وسنگین تر و حتی حمله نظامی به ایران اند و عملاً مسئله هسته ای را به لبه پرتگاه سوق می دهند.
به طورکلی خواسته های این گروه و توصیه های آنها به دولت آمریکا براین محورها استوار است:
- آمریکا نباید ذره ای از تحریم ها ی علیه جمهوری اسلامی را لغو کند مگر اینکه ایران برنامه غنی سازی اش را کاملاً به حالت تعلیق در آورد و اورانیوم غنی شده خود را به خارج بفرستد.
این کار باعث خواهد شد که ایران نتواند تحت لوای گفتگو ها، کمپین فشار علیه خود را از مسیر اصلی اش دور کند، یا به برنامه غنی سازی اش حقانیت دهد، و یا توانائی فنی اش را برای غنی سازی ارتقا دهد. در نهایت اینکه، در صورت اجازه دادن به ایران برای داشتن یک «برنامه غنی سازی قانونی»، بازرسی آژانس از تاسیسات ایران باید گسترده باشد تا از هرگونه انحراف احتمالی جلوگیری شود؛
- واشنگتن نباید در مقابل اقدامات تحریک آمیز ایران عقب نشینی کند و یا امیتازی به این کشور بدهد؛
- دادن هر گونه امتیاز به ایران بجزتعلیق کامل غنی سازی که در قطع نامه های شورای امنیت آمده است، ضمن کاهش نفوذ آمریکا در منطقه خاور میانه، نیروی بازدارندگی آن را زیر سئوال خواهد برد و به پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای صدمه خواهد زد؛
- با درنظرگرفتن منافع دراز مدت آمریکا در خاور میانه وهزینه های سنگینی که ایران هسته ای میتواند متوجه کشورهای منطقه و آمریکا کند، در صورت بر آورده نشدن خواسته های آمریکا از سوی جمهوری اسلامی ، آمریکا باید به ایران حمله کند ؛
در مقابل این خواسته ها که بیشتر از سوی محافظه کاران و نو محافظه کاران مطرح می شود شماری نیز گفتگو و دیپلماسی را برای حل مسئله هسته ای ایران توصیه می کنند و در عین حال بر تحریم های هر چه بیشتر و گسترده تر پای می فشارند. البته این گروه مطرح بودن گزینه نظامی علیه ایران را هم چاشنی راه حل دیپلماتیک کرده اند. به باور این گروه فشار تحریم ها سبب خواهد شد تا جمهوری اسلامی رفتار خود را در قبال کشور های غربی و مسئله هسته ای تغییر دهد و به خواسته های آمریکا و اروپا گردن نهد.
بازی با حاصل جمع جبری صفر
در هرصورت چه محافظه کاران و چه حامیان راه حل دیپلماتیک هدفی جز تن دادن جمهوری اسلامی به خواسته های آمریکا ندارند. به عبارت دیگر از زاویه «بازی با حاصل جمع صفر» به مسئله هسته ای ایران نگاه می کنند . از منظر آنان میزان امتیازاتی که آمریکا کسب خواهد کرد باید برابر امتیازات از دست داده شده ایران باشد. این بازی در دنیای بعد از جنگ سرد بار ها اتفاق افتاد و در بیشتر موارد کشورهای ضعیف از کشورهای قوی شکست خوردند و به اصطلاح مات شدند.
این در حالی است که مقام های جمهوری اسلامی، از جمله علی لاریجانی، برای حل مسئله هسته ای ایران بارها گفته اند که ایران نمی خواهد طرف بازنده باشد و به بازی بُرد – بُرد می اندیشد که لازمه اینکار ایجاد فضائی است که در آن ایران وآمریکا بتوانند با هم کنارآیند و هر دو طرف ازنتیجه گفتگوها فایده برند.
فشارهای اقتصادی، گزینه نظامی
در حال حاضر چنین فضائی وجود ندارد و به نظر نمیرسد که تحریم های بیشتر و یا گفتگو های تازه به راه حل پایداری منجر شود. آمریکا و کشور های اروپائی تشدید تحریم را کارساز می دانند و حتی برخی از مقامهای غربی از سقوط عنقریب اقتصاد ایران سخن به میان آورده اند. این در حالی است که کارشناسان اقتصادی به رغم تائید شاخص های مایوس کننده اقتصادی در جمهوری اسلامی بر این باورند که این کشور درسراشیبی سقوط قرار نگرفته است.
مقامهای جمهوری اسلامی به تاثیرات منفی تحریم ها صحه گذاشته اند ولی با اتخاذ یک رشته راه حل های کوتاه مدت وتلاش برای انطباق بودجه ملی با واقعیات موجود وهمچنین کاهش وابستگی این بودجه به در آمد های نفتی، قصد دارند که آسیب پذیری جمهوری اسلامی را دربرابر تحریم ها کاهش دهند.
اضافه براین همین مقام ها با آگاهی به اینکه تنگناها و فشارهای اقتصادی لزوماً طغیان مردم علیه رژیم را به دنبال نخواهد داشت ، با کوششی پیگیر برآنند تا از سوئی مردم را قانع کنند که فشار های اقتصادی ریشه در دشمنی آمریکا و برخی از کشورهای اروپائی با برنامه هسته ای ایران دارد و از سوئی دیگر آنان را به مقاومت در مقابل فشارهای مالی و اقتصادی غرب ترغیب کنند.
گزینه نظامی هم نمیتواند راه حل پایداری باشد. دلائل و پی آمد های فاجعه بار آن برای ایران و منطقه را شمار زیادی از نظامیان و کارشناسان آمریکائی و اروپائی بار ها اعلام کرده اند . در سپتامبر سال گذشته بیش از سی نفر از مقامهای پیشین دولتی و کارشناسان نظامی و امنیتی آمریکا، از جمله آدمیرال فالون و ژنرال زینی ، فرماندهان سابق «سنت کام» (فرماندهی مرکزی) در گزارشی تحت عنوان « هزینه و فایده حمله نظامی آمریکا به ایران» تاکید کردند که حمله ضمن افزایش خطر یک جنگ تمام عیار در منطقه ، میتواند پیشرفت برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را به تاخیر اندازد ولی در نهایت نمی تواند این کشور را از دست یابی به سلاح هسته ای باز دارد.
دیپلماسی یگانه راه حل
حمله نظامی وتحریم با هدف تسلیم کردن جمهوری اسلامی راه حل های پایدار و دراز مدتی نیستند و دیپلماسی بهترین گزینه برای حل مسئله هسته ای ایران به ویژه مسائل بین ایران و آمریکا است - مسائلی که حل آنها بسیار مشکل خواهد بود و به زمان طولانی نیاز دارد.
دشمنی جمهوری اسلامی با واشنگتن در جامعه آمریکا نهادینه شده و به عکس مقامهای بلند پایه و هواداران سر سخت جمهوری اسلامی، آمریکا را دشمن اصلی نظام میدانند و بیش از سه دهه است که دو طرف بر طبل این دشمنی میکوبند. فائق آمدن به سو ظن شدید ، بی اعتمادی، تنفر و گلایه های تاریخی دو طرف در ابتدا نیازمند تغییر لحن وایستار، و چرخشی ملموس در سیاست ایران و آمریکا در قبال یکدیگر است تا فضائی مناسب برای گفتگو های واقع گرایانه ایجاد شود و مهمتر اینکه سازش و رفع اختلافات ( نه تسلیم) ارزشی مثبت تلقی شود و دو طرف یکدیگر را متقاعد کنند که برای اعتماد سازی و حل اختلافات جدی و صادق اند.
تا به حال ایران و آمریکا با خوداری از برداشتن گامهای جدی برای رفع اختلافات شان، تنش بین دو کشور را به اوج خود رسانده اند ضمن اینکه زمان هم به نفع هیچکدام نیست.
در ایران تصمیم برای بازنگری محاسبات استراتژیک جمهوری اسلامی و تعدیل خواسته های حداکثری آن و آغاز گفتگو های جدی توام با شفافیت و نرمش به منظور رسیدن به نتیجه ای بر مبنای بازی برد – برد، در نهایت با آیت الله خامنه ای است.
در آمریکا ، باراک اوباما با تاکید بر «حل اختلافات آمریکا با دیگر ملت ها به گونه ای صلح آمیز» در سخنرانی افتتاحیه دور دوم ریاست جمهوری اش ، می تواند جمهوری اسلامی را قانع کند که واشنگتن درحل اختلافات جدی است واز زاویه بُرد- بُرد به حل مسئله هسته ای ایران نگاه می کند . لازم است واشنگتن از دادن اولتیماتم به جمهوری اسلامی پرهیز کند و تعریف منافع ایران را به خود این کشور بسپارد، و مهمتر اینکه با ایران به گفتگوی دو جانبه بنشیند.
هیچ ضمانتی وجود ندارد که دیپلماسی راهگشای مسائل و اختلافات ایران و آمریکا باشد ولی برای احتراز از بروز جنگ فاجعه باری که پی آمد های آن، به درجات مختلف ، دامان هر دو طرف و چه بسا کشور های منطقه را نیز خواهد گرفت ، پیمودن راه بسیار دشوار دیپلمایتک، بهترین گزینه ایران و آمریکا است.