آموزش‌هایی برای دزد شدن یک بچه

دختربچه آموزش دیده بود تا به همراه پدر و مادرش به شکار طلای کودکان دست بزند. ظهر روز 30 شهریورماه سال‌جاری مردی با تماس به پلیس 110 از به سرقت رفتن طلاهای دختر 4 ساله‌اش خبر داد و گفت دخترش را در حالی در گوشه‌ای از پارک پیدا کرده است که گوشواره و النگوهایش از سوی مردی ناشناس به سرقت رفته بود. با مراجعه تیمی از کلانتری 126 تهرانپارس به این پارک دخترک که کنار پدر و مادرش روی صندلی پارک نشسته بود و از ترس پدرش را محکم گرفته بود پس از اینکه پدرش به وی گفت که ماجرا را برای پلیس بازگو کند با الفاظ کودکانه گفت: در زمین بازی سرسره بازی می‌کردم که با دختربچه‌ای  دوست شدم، وی به من گفت که برویم در گوشه دیگری از پارک بازی کنیم، ولی من نپذیرفتم و گفتم که پدرم مرا دعوا می‌کند و گفته از زمین بازی خارج نشوم ولی او اصرار کرد و گفت که می‌خواهد آنجا برایم خوراکی بخرد، وقتی پذیرفتم و همراهش رفتم در جای خلوتی یک مرد جلوی ما را گرفت و گوشواره و النگوهایم را به زور گرفت و ساناز را در آغوش گرفت و فرار کرد. پدر دخترک نیز در بازجویی گفت، من و همسرم به فاصله کمی از زمین بازی روی صندلی نشسته و در حال صحبت بودیم که ناگهان همسرم گفت «ساناز» نیست، خیلی ترسیدیم و همه پارک را گشتیم تا اینکه وی را در گوشه‌ای از پارک و در حالی که گریه می‌کرد پیدا کردیم. براین اساس پرونده برای رسیدگی در اختیار تیمی از پلیس آگاهی شرق تهران قرار گرفت و کارآگاهان برای رسیدگی به دزدی از دختر 4 ساله تجسس‌های خود را آغاز کردند و با بررسی پرونده‌های گذشته دریافتند که در چندماه گذشته بیش از 10دختربچه‌ بین 3 تا 5 سال تحت سرقت بدین شیوه و شگرد قرار گرفته‌اند. در ادامه تیم تحقیق که هیچ سرنخی از دختربچه و پدر تبهکارش نداشتند و از سویی بچه‌هایی که مورد دستبرد قرار گرفته بودند قادر به چهره‌نگاری نبودند، تصمیم گرفتند با اجرای طرح مهار در چندین پارک شمال‌شرق تهران و با کمک گرفتن از دختربچه‌ها بتوانند دزدان را دستگیر کنند ولی با اجرای این طرح چند روزه تلاش آنان به در بسته خورد و هیچ ردپایی از دزدان به دست نیامد. پس از گذشت چندین هفته از تحقیقات، زنگ موبایل یکی از کارآگاهان به صدا درآمد و پدر یکی از دختربچه‌ها ادعا کرد دخترش موفق شده دختربچه و پدر تبهکارش را در یکی از طلافروشی‌های منطقه خاک‌سفید شناسایی کند، بدین‌ترتیب تیمی از پلیس برای دستگیری آنان وارد عمل شده و سریع خود را به طلافروشی مورد نظر رساندند و مرد مرموز و دخترش را دستگیر کردند. این مرد تماس گیرنده با پلیس پس از دستگیری دزدان به کارآگاهان گفت: قصد خرید گوشواره برای دخترم را داشتم به خاطر همین به طلافروشی رفتیم، آنجا سرگرم انتخاب گوشواره بودم که دخترم محکم پایم را چسبید و بهانه گرفت که می‌خواهد به خانه برود، وقتی خم شدم و از دخترم خواستم که مدت کوتاهی تحمل کند و می‌خواهم برایش طلا بخرم، با حرکتی جالب دم گوشم گفت که پدر و دختری که در حال فروش طلا هستند را می‌شناسد و آنها همان کسانی هستند که گوشواره‌هایش را دزدیده‌اند. بدین‌ترتیب پدر ساناز تحت بازجویی قرار گرفت و ادعا کرد که دزد نیست و دخترک وی را به اشتباه شناسایی کرده است و حتی هنگامی که ادعاهای کودکانه دختر 5 ساله که جزئیات دزدی را توسط وی بیان می‌کرد شنید باز هم اتهاماتش را رد کرد.تیم تحقیق برای به دست آوردن سرنخ‌های دیگر، سوابق این مرد را نیز تحت ردیابی قرار دادند و متوجه شدند وی در سال‌های گذشته چندین بار به دلیل سرقت طلاجات کودکان، سرقت خودرو و کف‌زنی دستگیر و روانه زندان شده است و از سویی از طایفه فیوج است. در ادامه دختر وی نیز تحت بازجویی قرار گرفت و همانند پدرش ادعا کرد که وی و پدرش بی‌گناه هستند و پدرش قصد داشته با فروش طلا، پول عمل جراحی مادرش را تهیه کند! با مشخص شدن اینکه مرد 27 ساله و دختر 7 ساله از طایفه فیوج هستند، کارآگاهان برای اثبات دزدی‌های آنان خانه‌شان را تحت بازرسی قرار دادند و موفق به دستگیری همسر وی و به دست آوردن مقداری از گوشواره‌ها و النگوهای دختران شدند. با مراجعه دختربچه‌هایی که مورد دستبرد قرار گرفته بودند خانواده فیوج تحت شناسایی طعمه‌هایشان قرار گرفتند و مشخص شد در بسیاری از دزدی‌ها مادر «ساناز» که اسم اصلی‌اش مهتاب است در سرقت‌ها شرکت داشته است. براین اساس و با توجه‌ به یافته‌های پلیسی پدر مهتاب که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت به کارآگاهان گفت: ما از طایفه فیوج هستیم و دزدی کردن در بین ما به شکل یک رسم و شغل درآمده است و ما با دزدی کردن زندگی‌مان را ادامه می‌دهیم، من دزدی را از پدرم یاد گرفتم و همچنین دزدی را به دخترم آموزش دادم و از وی می‌خواستیم در پارک‌ها دختربچه‌هایی را که در دست یا گوش‌هایشان طلا دارند را شناسایی کند و به بهانه‌های مختلف به جایی که من یا مادرش هستیم بیاورد تا طلاهایشان را سرقت کنیم. وی در ادامه افزود: به طور معمول یک هفته من به همراه دخترم برای دزدی می‌رفتم و یک هفته مادرش و به این دلیل یک هفته درمیان می‌رفتیم که تحت شناسایی قرار نگیریم. بنابراین گزارش، تاکنون بیش از 10 تن از طعمه‌های این خانواده فیوج از آنان برای سرقت طلا شکایت کرده‌اند و تحقیقات از آنها همچنان ادامه دارد.

+48
رأی دهید
-50

hossein-87 - تهران - ایران
به این میگن یه دزد خوب که طعمه هاش رو نمیکشت!!!. باید نیمه پر لیوان رو دید!!!!!!!!!!!!!!!!!!! لول!
شنبه 30 دي 1391 - 10:25
farokhzad - کنت - انگلستان
خاک تو سر این نظام اسلامی دزد پرور دروغ گوه
شنبه 30 دي 1391 - 10:37
parviz1 - کترینگ - انگلستان
خدا نسل هر چی‌ دزد را بکند.چه فیوج یا ملا یا هر کسی‌ در هر لباس دیگر.
شنبه 30 دي 1391 - 10:39
pars_iran - دوسلدرف - آلمان
آدم به هر جا که رسید از تعلیم و تربیت پدر و مادرش هست . که متاسفانه خیلی‌ از والدین کوتاهی میکنند .
شنبه 30 دي 1391 - 10:46
مانفرد - ایران - ایران
این طایفه از قرار فقط دزد پرورش میدند.نمیدونم چرا باهاشون کاری نمیکنند؟ سر دزدی و مقدارش و تناژش تو این طایفه رقابته.
شنبه 30 دي 1391 - 11:12
nmayandeh khoda - هایدلبرگ - آلمان
( ?! )-- من موندم اینها که اینقدر با مهارت تمام و بدون شرم و حیا دست به سرقت و دزدی میزنند ، چرا نمیروند درس طلبه گی‌‌ بیاموزند و آخوند بشوند که بتوانمند ارتقاع درجه پیدا کنند و بجای دزدی, اختلاس و رانت خواری کنند ؟؟!!
شنبه 30 دي 1391 - 11:37
احتراز - دورف - آلمان
آخوندها هم جزو خانواده فیوج هستن
شنبه 30 دي 1391 - 12:31
aisa jijar - سمنان - ایران
ای دادبیداد امان از این اتفاقات عجیب و غریب
دوشنبه 2 بهمن 1391 - 08:39
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.