آرگو؛ ماجرای واقعی چه بود

در فیلم آرگو اشغال سفارت آمریکا در تهران بازسازی شده است

وقتی "مارک لیجک" در اولین ماموریت خود در اداره دیپلماتیک و کنسولی وزارت امور خارجه آمریکا به تهران فرستاده شد، می دانست که زندگی آسانی در ایران نخواهد داشت.

" در اکتبر ۱۹۷۸ از من خواسته شد که آماده ماموریت شوم و حتی همان موقع هم اوضاع ایران حسابی بد بود".

"تظاهرات خشونت آمیز در خیابانها برپا بود و اصلا معلوم نبود که شاه دوام بیاورد. در ماه ژانویه شاه مسئولیتهایش را واگذار و ایران را ترک کرد".

مارک پیش از آنکه در تابستان ۱۳۵۷ وارد ایران شود یک دوره شش ماهه زبان فارسی دیده بود. همسر مارک، "کورا" هم دوره زبان فارسی را بعد از او گذراند. کورا در استخدام اداره دیپلماتیک و کنسولی نبود، اما با او قرارداد بسته شد چرا که سفارت آمریکا نیاز فوری به کارمندانی داشت که فارسی صحبت کنند.

مارک و کورا نمی توانستند حدس بزنند که چقدر سریع در شرایطی غیرعادی گیر خواهند افتاد.

سفارت آمریکا در تهران بیست و شش جریب مساحت داشت و دیواری به طول بیش از ۱ و نیم کیلومتر آن را احاطه کرده بود. تنها سیزده تفنگدار دریایی از این ساختمان محافظت می کردند. کمی پیش از ورود مارک به ایران، تظاهرکنندگان یکبار وارد سفارت آمریکا شده بودند، اما بعد از چند ساعت آنجا را ترک کرده بودند. بنابراین وقتی در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ (سیزده آبان ۱۳۵۸) تظاهرکنندگان دوباره وارد سفارت شدند، مارک تصور می کرد مثل بار قبل پس از چند ساعت سفارت را ترک خواهند کرد.

"دلیل اصلی تظاهرات این بود که آمریکا تصمیم گرفته بود برای درمان، به شاه اجازه ورود به آمریکا بدهد. ساختمان کنسولگری، جایی که من و کورا کار می کردیم، پنج دقیقه با ساختمان اصلی سفارت فاصله داشت و یک ورودی جدا داشت که به خیابان باز می شد."

مارک به یاد می آورد "کسانی که وارد سفارت شدند حواسشان به ما نبود یا در ابتدا توجهی نشان نمی دادند".


بن افلک، کارگردان و بازیگر آرگو

مارک لیجک که اکنون بازنشسته شده تحت تاثیر صحنه پردازیهای بن افلک از اشغال سفارت آمریکا در تهران قرار گرفته، سکانسی که بخشی از آن در استامبول فیلمبرداری شده و بخشی در کالیفرنیا.

او به بی‌بی‌سی گفت: "برای اولین بار، آن روز بطور جدی به این موضوع فکر کردم که حدود ۵۰ آمریکایی که در ساختمان اصلی هستند چه شرایطی ممکن است پیدا کنند".

"تماشای آن صحنه ها واقعا دشوار بود".

آن روز شش آمریکایی از سفارت آمریکا فرار کردند و از آن لحظه به بعد است که فیلم 'آرگو' واقعیت را در قالب یک فیلم پرفروش هالیوودی در می آورد.

در فیلم، شش فراری -یعنی مارک و کورا لیجک، جو و کیتی استفورد، باب آندرس و لی شاتز- مجبور می شوند که در اقامتگاه سفیر کانادا "کن تیلور" مخفی شوند.

اما در ماجرای واقعی، پس از چند شب که یک شب آن در اقامتگاه سفیر بریتانیا می گذرد، گروه شش نفره دو دسته می شوند، یک گروه در خانه تیلور می مانند و گروه دیگر به خانه یک دیپلمات کانادایی دیگر به نام "جان شرداون" می روند.

مارک لیجک می گوید که می تواند بفهمد چرا این تغییر در فیلم ایجاد شده. "تکاپوی اعضای گروه، هیجان فیلم را می سازد و وقتی که با هم اختلاف نظر پیدا می کنند، داستان دراماتیک تر می شود".

کتاب و اسکرابل

"این که ما اصلا نمی توانستیم در فضای باز باشیم درست نیست. خانه جان شرداون یک حیاط و باغ داشت و ما می توانستیم در آن آزادانه قدم بزنیم".

" اما این درست است که کاری نداشتیم بکنیم جز اینکه کتاب بخوانیم یا اسکرابل (نوعی بازی با مهره های حاوی حروف الفبا) بازی کنیم. مشروب هم زیاد می خوردیم".

در فیلمنامه هیجان داستان وقتی بالا می گیرد که خدمتکار سفیر کانادا هویت مهمانان را حدس می زند.


مارک و کورا لیجک

لیجک می گوید: "کیتی استفورد که در اقامتگاه سفیر کانادا ساکن بود، خدمتکار را شخصیتی چند وجهی می نامید".

" فکر می کنم بعضی از کارکنان ایرانی متوجه شده بودند که جو و کیتی استفورد کی بودند، که در تئوری بسیار خطرناک بود".

با اینکه محور اصلی داستان فیلم باورنکردنی به نظر می رسد، اما واقعیت دارد. سیا نقشه ریخته بود تا شش آمریکایی را از فرودگاه مهرآباد فراری دهد، تحت پوشش کانادایی هایی که در تدارک ساخت یک فیلم علمی-تخیلی هستند- فیلمی که اصلا وجود خارجی نداشت.

مارک لیجک به یاد می آورد که خودش برای اجرای این نقشه، از همه مشتاقتر بود. "به نظر من پیازداغ داستان کافی بود. چه کسی جز چند فیلمساز ممکن بود اینقدر دیوانه باشد که در بحبوحه انقلاب به تهران برود؟ من اصلا با اینکه وانمود کنم که در کار فیلم هستم مشکلی نداشتم".

اما واقعیتی که آرگو هنرمندانه آن را مبهم باقی می گذارد این است که از این داستان جعلی هیچوقت استفاده نشد و حتی بعدا معلوم شد که این داستان از بعضی لحاظ بی ربط است.

در فیلم سکانسی هست که این شش نفر در تهران بدنبال لوکیشن فیلم می گردند تا این تصور را ایجاد کنند که فیلمساز هستند. به گفته لیجک، این صحنه کاملا غیرواقعی است.

"ما بهیچ وجه نمی توانستم چنین کاری بکنیم. واقعیت این است که قرار بود بگوییم سفیر کانادا به ما اکیدا توصیه کرده بدنبال لوکیشن نرویم چون خیابانها امن نیستند."

مدارک جعلی

"قرار بود اگر پرسیدند، بگوییم ما از ایران می رویم تا وقتی اوضاع امن تر شد برگردیم. اما این سوال هرگز پرسیده نشد."

مارک لیجک معتقد است داستان فیلمسازی فقط به این درد می خورد که به ما قوت قلب بدهد از هفت خوان فرودگاه بگذریم.

صحنه های آخر فیلم آرگو بسیار پر تنش است و رسیدن شش آمریکایی به هواپیما به مویی بند است . سیا به آنها مدارک جعلی برای ترک ایران داده بود، اما آنها مدارک معادل که ورودشان به ایران را نشان دهد نداشتند.


کری بیش و کلی دووال در آرگو نقش کیتی استفورد و کورا لیجک را بازی می کنند.

اوج فیلم در باند فرودگاه است که اعضای مسلح سپاه پاسداران سعی می کنند مانع پرواز هواپیما شوند.

"هیچکدام از این اتفاقها نیفتاد."

" این که مدارک ما نقص داشت درست است، این بزرگترین نقطه ضعف ما بود."

"اما سیا کارش را درست انجام داده بود چون می دانست که ماموران مرزبانی ایران عادت ندارند مدارک را تطبیق بدهند".

"خوشبختانه تعداد بسیار کمی از ماموران سپاه پاسداران در فرودگاه حضور داشتند، اصلا ما برای همین ساعت پنج و نیم صبح به فرودگاه رفته بودیم، در آن ساعت حتی آنها هم آماده جانفشانی نبودند."

"راستش این است که ماموران فرودگاه حتی یک نگاه درست و حسابی به ما نینداختند و خیلی معمولی کارمان انجام شد. ما سوار پرواز زوریخ شدیم و به اقامتگاه سفیر آمریکا در برن رفتیم. به همین سادگی".

قرار بود این شش نفر با نامهای جعلی در فلوریدا زندگی کنند، تا اینکه بقیه گروگانها هم آزاد شوند، اتفاقی که در سال ۱۹۸۱ افتاد. اما این تصمیم بعد از اینکه داستان فرار آنها در روزنامه ها چاپ شد کنار گذاشته شد.

در سال ۱۹۸۱، یک فیلم تلویزیونی به نام "فرار از ایران: یک دسیسه کانادایی" پخش شد که داستان فرار را منهای دخالت سیا تصویر می کرد. سیا تا سال ۱۹۹۷ دخالت خود را تایید نکرد.

مارک می گوید زمانی که توانست بدون محدودیت راجع به اتفاقاتی که در ایران افتاد صحبت کند، احساس آسودگی کرده است.

او از فیلم خوشش می آید و اینکه واقعیت چگونه در یک قالب دراماتیک ارائه شده، برایش بسیار جالب توجه بوده است.

+65
رأی دهید
-30

masterweb - تهران - ایران
من نه این مصاحبه رو هم خونده بودم ، سنم هم به زمان انقلاب نمیرسه ولی وقتی فیلم رو دیدم برام مشخص بود 80% اتفاقات این فیلم کاملا تخیلیه و از یک داستان ساده فیلمی ساختن که خیلی سر و صدا کرده و جایزه برده و .. بنی صدر که رئیس جمهور مملکت بود مثل آب خوردن فرار کرد حالا 6 تا آمریکایی حساب کنید به چه راحتی میتونستن برن و اینا شلوغش کردن اونم با چی ؟ تحت عنوان فیلم ساز !!!
‌سه شنبه 26 دي 1391 - 12:14
kamalsecular - اهواز - ايران
بیشتر فیلمهای اقتباسی یا برگرفته شده از داستان واقععی خیلی از صحنه ها دراماتیکی و محض تخیل و اضافه نویسنده هست. ولی کلا فیم عالی بود نه توهینی به ایرانی ا شد و نه مسخره کردن من بهش نمره 8/10 میدم. خیلی هم در انتخاب صحنه های مربوط به ایران دقیق بودند هم قیافه و شکل ایرانی ها و هم ماشین ها و خیابان ها و ....
‌چهارشنبه 27 دي 1391 - 15:02
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.