اولین مصاحبه دختر شاکی مجری مشهور تلویزیون متهم به اغفال + جوابیه وکیل مجری

اولین مصاحبه زن شاکی مجری مشهور تلویزیون  

عصر خبر - اولین بار است که تصمیم گرفته مصاحبه کند. با هم قرار می‌گذاریم و سر ساعت مقرر به خبرگزاری می‌آید. یک مقنعه آبی روشن به سر کرده و مانتویی تیره به تن دارد. یک پاکت هم با خود به همراه دارد که پر از کپی مدارک و عکس‌هایی است که برای اثبات ماجرا آنها را به دادگاه ارائه کرده است.از پرینت پیامک و ایمیل گرفته تا کپی بلیط‌های هواپیما و گواهی هتل‌داران و ... همه آنها را با دقت نشان می دهد و درباره هرکدامشان توضیح مفصلی می‌دهد که همین موضوع حدود یک ساعت به طول می‌انجامد. آرامش در چهره‌اش موج می‌زند و آرام و با طمأنینه به سوالاتم پاسخ می‌دهد.

البته در همان ابتدا تاکید می‌کند که این اولین مصاحبه رسمی اوست و تا به حال هرچه از زبانش در برخی روزنامه‌ها و نشریات به چاپ رسیده، کذب محض است. تأکید دومش درباره صداوسیماست. از من می‌خواهد تا حتما در مصاحبه‌مان بیاورم که او هیچگونه وابستگی به سازمان صداوسیما ندارد و خود به طور مستقل کار می‌کند. او می‌گوید من کاری به این سازمان ندارم و فقط موضوعی که این میان باعث می‌شود تا برخی رسانه‌ها نام صداوسیما را ببرند، به این دلیل است که فردی که من از او شکایت کرده‌ام، یک مجری معروف است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگوی خبرنگار یک خبرگزاری است با شاکی پرونده مجری معروفی است که این روزها مورد توجه قرار گرفته است، که بنا به دلایلی این مصاحبه منتشر نشده و اکنون توسط سایت عصر خبر منتشر خواهد شد.

در این گفت‌وگو اسامی هیچ‌یک از طرفین نیامده و عصرخبر نیز صرفا با توجه به رسالت اطلاع‌رسانی که بر عهده دارد و همچنین آگاهی‌دهی به خانواده‌ها و به ویژه جوانان این مصاحبه را انجام داده است.

**اول به عنوان یک مخاطب می‌خواهم بیشتر تو را بشناسم، لطفا کمی از شرایط خود و خانواده‌ات برایم بگو؟
-پدرم استاد دانشگاه است، یک برادر دارم که پزشک است و مادرم نیز در بخش مدیریتی یکی از ارگان‌های دولتی کار می‌کرده و الان بازنشسته شده است. خودم هم دارای تحصیلات عالیه می‌باشم.

**حوزه کاری شما به صداسیما مربوط می‌شود؟
-خیر. من هیچ‌گونه رابطه کاری اعم از استخدامی، قراردادی و ... با سازمان صداوسیما ندارم. برای خودم به طور آزاد کار می‌کنم. شکایت من هم هیچ ربطی به سازمان صداوسیما ندارد ولی اداره حقوقی سازمان فکر کرده بودند که ارتباط دارد و قصد دخالت داشتند که من مانع شدم. شکایت من کاملا شخصی است و هیچ ربطی به سازمان صداوسیما ندارد.

**اما در برخی نشریات و رسانه‌ها از شما به عنوان یکی از گویندگان و نویسندگان برنامه‌های رادیویی اسم برده شده بود؟
-به هیچ عنوان صحت ندارد. تا به حال هرکدام از روزنامه‌ها یا خبرگزاری‌ها مطلبی از من یا از قول من نوشته‌اند، صحت ندارد و این مصاحبه، اولین مصاحبه رسمی من به شمار می‌رود. تا به حال هم قصد انجام مصاحبه نداشتم، اما برخی روزنامه‌ها و سایت‌ها بدون مصاحبه با من این خبرهای دروغ را منتشر کردند و من را در انجام این مصاحبه مصمم کردند. مثلا در خبرها آماده بود که من با این فرد به حج رفته‌ام در حالی که این مطلب صحت ندارد و خود من در سال 83 با خانواده‌ام به حج مشرف شدیم.

**پس سابقه آشنایی شما با این فرد به کجا برمی‌گردد؟
- سال 88 بود که این مجری گزارشی زنده از صحرای عرفات در یکی از شبکه‌های تلویزیون داشت. در ارتباط زنده با تلویزیون اعلام کرد که شماره موبایلش را از طریق زیرنویس اعلام کنند تا هرکس التماس دعا دارد، نامش را بر صحرای عرفات بنویسد. من هم مانند این همه دیگه نفر دیگری که آن روز با او تماس گرفتند، تماس گرفتم و گفتم که نام مرا هم بر خاک صحرای عرفات بنویسید. اما چون اسم و فامیلم کمی سخت بود، گفت که برایش پیامک بزنم و من هم زدم و دیگر مساله برایم در آن مقطع تمام شد. منتها از سه روز بعد تلفن‌ها و پیام‌های او تمامی نداشت. مدام پیام می‌داد که گفته بودی دعایت کنم در فلان‌جا دعایت کردم. یا اینکه شب‌ها تماس می‌گرفت و می‌گفت فلان برنامه‌ام فلان ساعت روی آنتن می‌رود، نگاه کنید، شب سوم بعد از اینکه برنامه‌اش تمام شد تماس گرفت و گفت نمی‌دانم چرا با شما تماس گرفتم، من معمولا عادت ندارم با کسی تماس بگیرم. ولی به شما زنگ زدم.

**خوب در این فاصله شما تعجب نکردید که چرا این فرد مدام با شما تماس می‌گیرد؟ برایتان سوال برانگیز نبود؟
-بله. اتفاقا برایم خیلی تعجب‌آور بود. ولی او به قدری مودبانه حرف می‌زد که نمی‌توانستم با او صحبت جدی کنم. تا اینکه در نهایت یک شب به من گفت که با دختری به مدت هشت سال رابطه داشتم و بعد هم تومور مغزی گرفت و فوت کرد. شباهت صدای تو با آن خانم باعث شد که به سمتت گرایش پیدا کنم. زندگی مشترکم هم به خاطر آن خانم دوام نیاورد و بعد از گذشت یکسال و با داشتن یک فرزند از او جدا شدم و همسرم هم از ایران رفت.من هم تنها زندگی می‌کنم. صدای تو به آن دختر خانم بسیار شبیه است و می‌ترسم که چهره‌ات هم شبیه همان باشد.

**پس این رابطه بعد از گفتن این حرف‌ها همچنان ادامه پیدا کرد؟
-بله. تلفنی ادامه داشت تا زمانی که می‌خواست از مکه برگردد. آن موقع از من خواست که برای استقبال از او به فرودگاه مهرآباد بروم. به محض اینکه از گیت رد شد، کیف از دستش افتاد و گفت می‌ترسیدم که چهره‌ات هم شبیه باشد و اتفاقا شبیه هم هستید. از همین حرف‌های فریبنده‌ای که می‌زند.

**در فاصله‌ای که با تو تماس می‌گرفت، به او نگفتی که قصد و هدفش چیست و یا خودت اصلا با چه هدفی این ماجرا را ادامه دادی؟
-خوب او فرد مطرح و مشهوری در جامعه بود. من هم با توجه به خانواده‌ای که داشتم، فکر می‌کردم که صرف یک طلاق گرفتن درباره‌اش قضاوت نکنم. جدایی یک نفر از همسرش به معنای بد بودن آن فرد نیست. چهره مثبتی داشت که در من ایجاد اعتماد کرد. من هم با خود گفتم که خوب بالاخره این فرد از لحاظ تحصیلات و اهل مطالعه بودن به خانواده ما می‌خورد.

**پس ماجرای طلاق گرفتنش برایت خیلی مهم نبود؟
-من همیشه اعتقاد داشتم که طلاق نشانه بد بودن دو طرف ماجرا نیست. ممکن است عدم تفاهم منجر به جدایی بشود.

**پس در همان صحرای عرفات پیشنهاد ازدواج را با شما مطرح کرد؟
-نه. وقتی به ایران آمد این موضوع را مطرح کرد.سه الی چهار روز بعد از آمدنش از حج بود که دو بلیط کیش گرفته بود و گفت که برای اجرای یک برنامه به کیش می‌روم. من به برگزارکنندگان مراسم گفته‌ام که با خواهرزاده‌ام می‌آیم و برایت یک اتاق جدا در هتل در نظر گرفته‌اند. آن مقطع به او گفتم که اگر برای من جایی در نظر نگرفته‌اید، من کلید آپارتمان خودمان را از مادرم بگیرم و من به آنجا بروم. ولی او به من گفت که نه، برای تو اتاق مجزا گرفته‌اند.
تا اینکه ما به فرودگاه کیش رسیدیم و در آنجا بود که به من گفت خبری از اجرای من در کیش و همچنین هتل نیست.

**کمی برگردیم عقب. وقتی خواستی با این مجری به کیش بروی، به خانواده‌ات چه گفتی؟ آنها را چطور مجاب کردی که با این فرد به یک شهر دیگر سفر کنی؟
-من به واسطه رشته تحصیلی‌ام به شهرهای بسیاری سفر کرده‌ام و با دوستانم هم مسافرت زیاد می‌روم. راستش در این یک مورد به خانواده‌ام دروغ گفتم. به آنها گفتم با دوستانم به مسافرت می‌روم. هیچکدام از آنهایی که گفته بود در کار نبود. یک تاکسی گرفتیم و تا ساعت 12 و نیم شب دنبال جایی برای ماندن گشتیم.

**خوب همان موقع که فهمیدی این فرد تو را فریب داده، برای چه به تهران برنگشتی و یا نارضایتی خود را در این باره ابراز نکردی؟
-برای اینکه ساعت 9 و 10 شب بود و من هم واقعیت را به خانواده‌ام نگفته‌ بودم. ضمن اینکه پول زیادی به همراه نداشتم. در چنین شرایطی مجبور شدم که از او تبعیت کنم و در تنگا و معذوریت ماندم. آن موقع یک همایشی هم در کیش برگزار شده بود و همه هتل‌ها پر بودند. در نهایت از طریق همان راننده تاکسی یک سوئیت برای ماندن پیدا کردیم که یک هال و یک اتاق خواب داشت. قرار شد من در اتاق بخوابم و او هم در هال. شب خواب بودم که دیدم او بالای سرم است و اتفاقی که نباید، افتاد.

**یعنی شما هیچ امکان مقابله‌ای نداشتید؟
-متاسفانه شرایط به گونه‌ای پیش رفت که امکان مقابله را از من گرفت.

**بعد چه اتفاقی افتاد؟ شما اعتراضی نکردید و یا اینکه بلافاصله به پلیس خبر بدهید؟
-او باز هم همان جا با حرف‌هایش مرا فریب داد و گفت چه فرقی می‌کند. ما که قصد داریم ازدواج کنیم، چه تفاوتی دارد که حالا این اتفاق افتاده باشد یا سه ماه دیگر. من هم راضی کرد که می‌توانم صیغه محرمیت بخوانم.

**یعنی قبل از این جریان صیغه محرمیتی بین شما جاری نشده بود؟
-نه.

**گویا برای انجام صیغه محرمیت دختر، به اجازه پدر لازم است.
-من خیلی وارد به این جزئیات نیستم. فقط آن زمان از من پرسید که مرجع تقلید تو کیست و وقتی به او گفتم، گفت که صیغه محرمیت برایت می‌خوانم. ضمن اینکه در آن مقطع زمانی این اتفاق برای من پیش آمده بود و من هم فکر می‌کردم که این ازدواجی که او به من وعده می‌دهد، انجام می‌شود.

**وقتی این اتفاق با نارضایتی شما اتفاق افتاد، در شما ایجاد تنفر نکرد؟ باز هم به رابطه با او ادامه دادید؟
-آن موقع خیلی اذیت شدم. خیلی گریه کردم و اصلا باورم نمی‌شد که چنین اتفاقی برایم افتاده است. ولی همان‌طور که گفتم وعده و وعیدهای او مبنی بر ازدواج من را در آن مقطع وادار به سکوت کرد.

**و این سکوت منجر شد این رابط پنهانی ادامه پیدا کند؟
-بله. اتفاقا فردای همان روز که کیش بودیم، کنار ساحل قدم می‌زدیم که تلفن‌های مشکوکی به او آغاز شد. مدام تماس می‌گرفتند و می‌گفتند که چک‌هایت را به اجرا می‌گذاریم و اگر 200 میلیون تومان را پس ندهی بدبختت می‌کنیم و از این حرف‌ها. من از او پرسیدم که قضیه چیست. گفت برای تاسیس آموزشگاه گویندگی و فن بیان (که کاملا از بیخ و بن دروغ بود) به صورت قسطی لوازم و تجهیزات خریده‌ام و در ازاء آن چک داده‌ام. الان هم نمی‌توانم مبلغ چک‌ها را تامین کنم. الان هم قصد دارند چک‌هایم را به اجرا بگذارند. اگر این اتفاق بیافتد، من مجبورم به سرعت از ایران بروم. چون کشورهای عربی برای برنامه‌سازی به من دعوت‌نامه داده‌اند و من می‌توانم با پیش قسطی که از آنها می‌گیرم، قرض‌هایم را پس بدهم. الان که فکر می‌کنم، احساس می‌کنم همه این موارد از پیش طراحی شده بود. او به من گفت که اگر این اتفاق بیفتد، آن موقع تو باید دو سال دیگر صبر کنی تا ما بتوانیم با هم ازدواج کنیم. چون من باید این مبلغ را تهیه کنم و اگر موفق نشوم، آن وقت به زندان می‌افتم.

**در این فاصله متوجه نشدید که این فرد همسر و فرزندانی دارد؟
-به هیچ وجه. جالب اینجا بود که اگر من ساعت 12 و یا یک شب هم با او تماس می‌گرفتم راحت جواب می‌داد و تلفنی حرف می‌زد. هر موقع شب که بود، پیامک می‌داد. شما اگر بودید، شک می‌کردید؟

**در این مدت شما کنجکاو نشدید که درباره این فرد و یا خانواده‌اش، اطلاعات بیشتری به دست بیاورید؟ فکر می‌کنم با یک جستجوی کوچک در موتورهای جستجوی اینترنتی، پیشینه این فرد که از مشهوریت بالایی برخوردار است، مشخص می‌شد و شما هم می‌فهمیدید که او ازدواج کرده و همسر و فرزندانی دارد.
-اتفاقا من این کار را کردم. ولی در اینترنت هیچ اطلاعات شخصی و خانوادگی از این فرد تا همین چند ماه پیش وجود نداشت. تا مرداد امسال که من از او شکایت کردم. پس از آن بود که مصاحبه‌ای کرد و عکسش به همراه خانواده روی جلد یک مجله‌ای چاپ شد.

**حتی کسی هم در اطرافت نبود که از طریق او بتوانی اطلاعاتی از این فرد بدست بیاوری؟
-خیر. چون او مدام به من می‌گفت به خاطر آبروی من به کسی نگو که ما با هم رابطه داریم. من هم به خاطر تعهد بسیاری که به او داشتم، سکوت کرده بودم. ضمن اینکه او آدم قابل اعتماد جامعه بود و من در این فاصله برای مادر و خواهر او وقت دکتر گرفتم.

**خوب او شما را با چه عنوانی به مادر و خواهر خود معرفی کرده بود؟
-نمی‌دانم. اما هرچه بود آنها می‌دیدند که ما با هم خیلی صمیمی هستیم. ولی هیچ وقت اعتراضی نمی‌کردند و حتی نگفتند که او زن و بچه دارد.

**خوب ماجرای چک‌ها به کجا کشید؟
-او سر این چک‌ها من را حسابی به هول و ولا انداخت تا جای که از طریق یک موسسه مالی و اعتباری توانستم برایش 100 میلیون تومان وام بگیرم. سندی که او گذاشت ارزش 70 میلیون تومان داشت درحالی که باید سندی به مبلغ 110 میلیون تومان گرو می‌گذاشت. وثیقه بعدی را من 40 میلیون تومان سفته دادم تا او بتواند وام 100 میلیون تومانی‌ خود را بگیرد. مدیران آن موسسه هم فکر می‌کردند که ما زن و شوهر هستیم. تا اینکه 5 روز پس از دریافت وام، این مجری معروف به من اعلام کرد که همسر و فرزند دارد.

**شما دقیقا چه مدت نمی‌دانستید که متاهل است؟
-دقیقا چهار ماه.

**در این فاصله چند بار به مسافرت رفتید؟
-یک بار کیش، یک بار اصفهان و دو بار هم به مشهد رفتیم. بقیه اوقات هم به دفترش می‌رفتیم. دفتر او همیشه خالی بود و یک اتاقش را مبله کرده بود. البته من هم به عنوان همسرش معرفی می‌کرد و خیلی جاها من را به عنوان همسرش می‌شناسند.

**خودش به شما گفت متاهل است یا خودتان متوجه شدید؟
-درست 5 روز پس از دریافت وام 100 میلیون تومانی بود که گفت همسر دارد.

**خوب آن زمان چرا اقدامی نکردید؟
-با او برخورد بدی کردم. آن زمان تصمیم گرفتم که بی دردسر و بی‌سر و صدا ترکش کنم و بروم دنبال زندگی خودم. ولی نگذاشت. او باز هم مرا با چرب زبانی فریب داد. می‌گفت بمون برای من مثل بارون واسه جنگل یا موندنت خواسته تو نیست و نیاز منه و ... گفت که این کار را با تو کردم که با من بمانی. اگر من این مسائل را از همان ابتدا با تو درمیان می‌گذاشتم، تو تا لحظه طلاق من دست نگه نمی‌داشتی و می‌رفتی. نمی‌ماندی.

**پس بعد از اینکه متوجه شدی متاهل است، باز هم همان روال سابق را پیش گرفتی؟
-نه. خیلی تلاش کردم که تکلیف این ماجرا را روشن کند. تااینکه او تهدید کرد که از من سفته دارد.

**یعنی دیگر حاضر به سازش با او نشدی؟
-اول خیلی تلاش کردم. ولی اواسطش دیگر این ماجرا برای خود من هم عادی شده بود. در شرایطی بودم که می‌گفتم ایراد ندارد، حتی با زن و بچه فقط بیاید و من را عقد کند و اسمش در شناسنامه‌ام بیاید تا آبروی رفته‌ام را بخرم. فوقش بعدا می‌گفتم او زن داشته و من نمی‌دانستم و بعد از اینکه فهمیده‌ام، جدا شده‌ام. آخرهایش به این مرحله رسیده بودم.

**ضمانت وام چه شد؟
-با هزار بدبختی وام را تسویه کرد اما سفته‌های من را نگه داشت و آنها را پس نداد. هنوز هم که هنوز است دستش است. چهارشنبه سوری سال گذشته بود که او من را مجبور کرد به مادرم بگویم که زنگ بزند و برای شام او و خانواده‌اش را دعوت کند تا به خانه‌مان بیایند.

**پدر و مادرت از رابطه تو با این فرد خبر داشتند؟
-نه. فکر می‌کردند ارتباط دوستانه‌ و نوعی همکاری بین ما وجود دارد. چون من در یک جایی تدریس زبان می‌کردم که اتفاقا او هم همان‌جا کلاس‌های فن بیان داشت. مادرم هم با اکراه تماس گرفت و آنها را دعوت کرد. در حقیقت او می‌خواست من یک جورهایی مطمئن شوم که رابطه خوبی با همسرش ندارد و می‌خواهد طلاقش بدهد.

**خوب تو متوجه این نکته شدی؟
-آنها رابطه خیلی معمولی با هم داشتند و من هم متوجه اختلافی بین آنها نشدم. البته در ادامه من رابطه کج دار و مریزی داشتم تا فقط بتوانم سفته‌هایم را از او بگیرم.

**چون موفق به گرفتن سفته‌هایت نشدی، اقدام به طرح شکایت کردی؟
-نه. سال 89 برای اولین بار از او شکایت کردم. برای اینکه این آقا را با یک خانم دیگر در فرودگاه مهرآباد دیدم. مهر سال 89 که اصفهان بودم، تلفن‌های مشکوک یک خانم را احساس می‌کردم که وقتی از او می‌پرسیدم، می‌گفت خواهرم است. تا اینکه در بهمن سال 89 در فرودگاه مهرآباد وقت مسافرت رفتن با هم آنها را دیدم.

**وقتی آنها را دیدی چه عکس العملی نشان دادی؟
-با هم درگیر شدیم. کار به زد و خورد کشید. آن خانم فرار کرد و او هم به مسافرت نرفت.

**شما از کجا متوجه شدید که آنها با هم قصد دارند به سفر بروند؟
-برای اینکه او گواهینامه نداشت. هرجا می‌خواست برود، من او را می‌بردم. آن روز او به من پیامک داد که برای اجرای برنامه به مسافرت می‌روم. من تعجب کردم. چون هر وقت برای اجرای برنامه می‌رفت، من شب قبل برایش چمدانی پر از میوه، شیرینی و تنقلات می‌بستم تا با خود ببرد. از این کار او تعجب کردم و همین موضوع باعث شد تا به سرعت به فرودگاه بروم. وقتی رفتم او را دیدم که با این خانم گوشه‌ای نشسته‌اند و همان جا کار به کتک‌کاری کشید. به او گفتم تو همسرت بود، این بلا را هم سر من آوردی که با تو بمانم. پس این خانم دیگر کیست؟ او هم پاسخ داد که این زن دو سال قبل‌تر از تو بوده است.

**شما این ماجرا را در دادگاه هم عنوان کرده‌اید؟
-بله.

**این خانم هم به دادگاه احضار شده‌ تا رابطه‌اش با این فرد را تائید یا تکذیب کند؟
-متاسفانه خیر . اما بالاخره در روز رسیدگی به شکایت بی اساس این خانم از من به اتهام مزاحم تلفنی حتما ایشان را خواهم دید و مطالب را باز خواهیم کرد .

**خوب این رابطه چرا بعد از دعوا و کتک‌کاری باز هم ادامه پیدا کرد؟
-من ابتدا او را تهدید کردم که تمام وقایع را به همسرت می‌گویم. او از ترسش سریع به خانه رفته بود و به خانمش گفته بود که دختری هست که مدام مزاحم من می‌شود و عاشق من است و مدام برایم مزاحمت ایجاد می‌کند و وصله به من می‌چسباند. من خانه بودم. ساعت 6 بعد از ظهر بود که زنگ خانه‌مان را زدند. دیدم همسر این آقاست و جلوی همسایه‌ها داد و بی‌داد کرد و آبروریزی راه انداخت. او مدام به پدرم می‌گفت دختر تو مزاحم زندگی ما می‌شود. این خانم تا جایی که می‌توانست من را کتک زد. دندانم را شکست، انگشتم را هم شکست. همسایه‌ها با پلیس تماس گرفتند و ما شکایت کردیم و پرونده به دادسرا رفت. در آن مقطع این مجری به دست و پای ما افتاد و التماس می‌کرد که رضایت بدهیم. پدرم هم به خاطر فرزندان این آقا رضایت داد.

**خانواده‌ات آن موقع در جریان بودند؟
-آن موقع بود که تازه به بخش‌هایی از رابطه ما پی بردند.

**زمانی که رضایت دادی سفته‌هایت را پس نگرفتی؟ حداقل با این شرط جلو بروی و بعد از گرفتن آنها ماجرا را فیصله بدهی؟
-راستش آن موقع اصلا بحث سفته‌ها مطرح نشد. ولی باز هم به من وعده و وعید داد. گفت من تو را عقد می‌کنم و این آبروریزی را جمع می‌کنم. با این وعده‌ها دوباره من را معلق نگه داشت. این رابطه به امیدی که روزی او مرا عقد می‌کند، ادامه داشت و دائم هم مرا همسر خود می‌دانست. تا اینکه متوجه شدم این آقا همچنان با این خانم که نفر سوم به حساب می‌آمد، رابطه بسیار نزدیکی دارد.

**پس رابطه با نفر سوم منجر به شکایت شما شد؟
-دلایل متعددی دارد. یک اینکه این آقا شماره تلفن دختر عمه و همسر برادرم را از گوشی من برداشته و با او تماس گرفته و گفته که من برای این آقا مزاحمت ایجاد می‌کنم. همش سر کوچه‌شان ایستاده‌ام. دوم اینکه خانم سومی که با این مجری ارتباط دارد، برای من احضاریه فرستاده و از من به جرم مزاحمت تلفنی از طریق تلفن‌ عمومی‌های سطح شهر و تهدید با سلاح گرم شکایت کرده است. در حالی که این زن اصلا من را نمی‌شناخت و تنها کسی که می‌توانست از من اطلاعی به این زن داده باشد، همین مجری معروف بود. تلفن‌های پدر و برادران این زن نیز به خانواده ما یکی دیگر از دلایل است. همین موارد باعث شد تا به سیم آخر بزنم و فکر 40 میلیون سفته را از ذهنم بیرون کنم و از این آقا شکایت کنم. شکایت سال 89 را به زور پس گرفت ولی این شکایت دیگر رضایتی ندارد و تا آخر ایستاده‌ام. دلیلش هم شکایت این خانم از من بود. در حال حاضر هم وثیقه 50 میلیون تومانی برایش صادر شده است. او به جای اینکه از من عذرخواهی کند، مرا تهدید می‌کند و به عناوین مختلف از من شکایت می‌کند. من تا به حال سکوت کرده بودم و بعد از 5 ماه با توجه به انتشار اخبار دروغ در رسانه‌های مختلف اقدام به مصاحبه کردم. این فرد چون مدام از من شکایت می‌کرد، پدرم به عنوان ولی قانونی‌ام شکایت کرده است.

**پدر و مادرت چه زمانی از آنچه برای تو اتفاق افتاده آگاه شدند؟
-مادرم از ابعاد این پرونده و عمق آن اطلاعی ندارد ولی پدرم به طور کامل در جریان ماجرا است.

**واکنش پدرت پس از شنیدن حقیقت ماجرا چه بود؟
-خوشبختانه پدرم خیلی خوب با من رفتار کرد. او در تمام این مدت پشتوانه من بود.البته از لحاظ روحی و روانی تحت فشارهای بسیاری هستم. وقتی به آنچه که بر من گذشت فکر می‌کنم، عذاب می‌کشم اما این بار پای ماجرا ایستاده‌ام و با توجه به مدارکی که در دست دارم امیدوارم به زودی به نتیجه برسم.

**اما این مجری همچنان زنده برنامه دارد، با توجه به حساسیت‌های حراست سازمان صداوسیما به نظر می‌رسد که این مجری با توجه به چنین شرایطی ممنوع‌التصویر شود، کما اینکه داشته‌ایم مجریانی که به خاطر استفاده از کلمات و ادبیات خاصی در تلویزیون ممنوع‌التصویر شده‌اند، چه رسد به پرونده‌هایی نظیر این.
-من نمی‌دانم که تصمیمات تلویزیون بر چه اساسی گرفته می‌شود، شاید برخی مدیران تلویزیون قصد دارند از این طریق و به طور غیر مستقیم بر روند پرونده تاثیر بگذارند. اما حال که حکم دادگاخ صادر شده است ،انتظار داریم تصمیم قاطع تری در این رابطه گرفته شود .

**یعنی وقتی مطمئن شدید که دیگر ازدواجی صورت نخواهد گرفت، در شکایت و پیگیری آن مصمم شدید؟
-من امید به ازدواج داشتم، ولی وقتی متوجه شدم که این آقا با خانم سوم رابطه نزدیکی دارد و به همین زودی‌ها می‌خواهد با او ازدواج کند، ناامید شدم و پای شکایتم هم ایستاده‌ام.

**الان چه حسی داری؟
-فکر می‌کنم که تمام اقدامات این فرد از روی حساب و کتاب بود و از پیش می‌دانست که دارد چکار می‌کند.

**اگر زمان به عقب برگردد، چه میکنید؟
-قطعا دیگر این ماجرا تکرار نخواهد شد. آن موقع احساسی برخورد کردم.

**اما در بعضی از سایتها نوشته بودند که شما رضایت دادی و این مجری تبرئه شده است ؟!!
اصلا اینطور نیست . متاسفانه پرونده شکایت من از این مجری همزمان با شکایت رسانه ای دیگری از این مجری بود که در دادگاه فرهنگ و رسانه بررسی میشد که شنیده ام بسته شده است . این مجری هم که انگشت تردید زیادی را رو به خود دیده بود از این مطلب سو استفاده کرده و با یکی از خبرگزاریها مصاحبه کرده بود . در صورتیکه من هیچگاه از شکایت خود صرف نظر نکرده بودم . و بیشتر قصد جو سازی داشت این اقا.

**بر طبق رای صدره دادگاه کیفری استان این مجری به 80 ضربه شلاق محکوم شده. نظر شما چیست ؟ایا امکان رضایت از جانب شما هست ؟
خیر !تحت هیچ شرایط رضایت نخواهم داد . اول به خاطر توهین هایی که این فرز و همسرش به من و خانواده ام کردند و بعد به خاطر تهمتهای مختلفی که به من زده است و من نسبت به این حکم اعتراض دارم و احساس میکنم مماشاتی در این پرونده صورت گرفته است . چون با وجود مدارکی که من به دادگاه ارائه دادم حکم بسیار سبکی برای ایشان صادر شده است . البته هنوز به شکایت پدر من بر علیه این مجری رسیدگی نشده. من از حکم صادره دادگاه کیفری استان راضی نیستم و حتما اعتراض خواهم داد.

**حرف آخر؟
-برخی موارد با من برخوردهایی شد که از این فرد اسم برده‌ام، اما من هیچ حرفی نزده‌ام و نامی هم نبرده‌ام. اگر اخباری منتشر شده و در آن تاکید شده که مجری معروف تلویزیون است، به من ربطی ندارد. چون او شغلش این بود و من در این باره جایی اظهار نظر نکرده‌ام. قصد هم نداشته‌ام صداوسیما زیر سوال برود. خلاف این آدم ربطی به صداوسیما ندارد.

سهم مجری مشهور تلویزیون فقط 40 ضربه شلاق است  

غلامحسین حیدری، وکیل مجری مشهور تلویزیون که این روزها درگیر یک شکایت مشکوک شده و بعد از ماه​ها برگزاری جلسات دادگاه، ظهر چهارشنبه رای «برائت» از ادعای تجاوز به عنف و با اکراه را از دادگاه بدوی دریافت کرد، در گفتگو با تابناک به برخی ابهامات این پرونده پاسخ داد و گفت: مجری تلویزیون محکوم نشده و از ادعاهای شاکی پرونده تبرئه شده است.
 
وی در این گفتگو هرگز حاضر نشد از شاکی و برخی ادعاهای متناقض و غیر اخلاقی و همچنین استعلام​های پزشکی قانونی درباره این دختر سخن بگوید و معتقد بود: از ابتدا قرار مان با موکلم این بود که در جریان رسیدگی به این پرونده و با توجه به نفوذ رسانه​ای که وجود دارد، آبروی شخصی ریخته نشود.
 
وی گفت: بعد از حکم دادگاه خواستم در نشستی با حضور رسانه​ها به خبرنگاران درباره پرونده توضیحاتی ارائه کنم که بازهم موکل من موافقت نکرد و گفت ما قائل به قانون و حضور خدا در همه اعمال و رفتارمان هستیم و نیازی به تشریح جزئیات یک پرونده نیست.
 
وکیل پرونده در خصوص حاشیه​سازی​های رسانه​ای نیز گفت: از ماه​ها قبل، هجمه​های شدیدی علیه موکل من در برخی رسانه​ها مطرح شد که با طرح شکایت در دادسرای فرهنگ و رسانه برخی  از این سایت​ها فیلتر و برخی نیز احضار و تفهیم اتهام شدند و برای برخی نیز قرار وثیقه صادر شد..
 
موضوع اصلی شکایت این خانم، طرح ادعایی بوده که در دادگاه رد شده و بعد از بررسی های متعدد چهار مستشار و یک رییس شعبه و استعلام​های متعدد به درخواست شاکی، رای بر برائت موکل من داده شده است.
 
در خصوص بند پایانی حکم دادگاه بدوی نیز، یک ادعا و اتهام دیگر است که باید در دادگاهی دیگر مطرح می شد اما به هر حال ما تابع قانون هستیم و به این حکم هم طبق روال قانونی اعتراض می کنیم و هرچه پیش آید آن را می پذیریم.
 
وی توضیح داد: درباره ادعای جدید، خانواده شاکی کاملا در جریان بوده​اند و اصلا پنهان کاری وجود نداشته است.حیدری همچنین با گلایه از برخی رسانه​ها گفت: گویا داستان این پرونده از یک شکایت و روال عادی خارج شده و برخی دوست دارند آن را در فضای خارج از قانون کشور باز کنند! من درباره ادعاهای شاکی حرفی نمی زنم چون مدارک موجود در دادگاه به خوبی ماهیت وی را برملا می​کند اما اینکه برخی رسانه​ها به راحتی آبروی یک همکار رسانه​ای خود را که طبق قانون این کشور که برخاسته از شرع مقدس اسلام است، به خاطر ادعاهای متناقض یک شاکی شکست خورده، در فضای اینترنت می​برند، اصلا کار حرفه​ای و درستی نیست.
 
وی افزود: برخی رسانه​ها امروز باید به خاطر انتشار برخی مطالب صددرصد خلاف واقع، از موکل من و ملت عزیز، عذرخواهی کنند چرا که اگر قانون را قبول داریم، وی تبرئه شده است. ولی بازهم شاهد  هستیم که دارند پرده دری می کنند و حریم خصوصی افراد را می​شکنند.
 
این وکیل دادگستری تصریح کرد: همین جا اعلام می​کنم اگر شاکی واقعا مدارکی دارد که در دادگاه ارائه نکرده، در اولین فرصت آنها را به دادگاه ارائه کند اما مطمئن باشید او هر آنچه که در توان خود داشت، مطرح کرد و از نهادهای مختلف استعلام خواست اما به نتیجه نرسید و حالا بازی خود را به رسانه​ها کشانده است.
 
وی گفت: حق شکایت از برخی رسانه​ها، برای من و موکلم محفوظ است و بعد از بررسی​های دقیق، این کار را انجام خواهیم داد.
 
گفتنی است؛ اداره کل حقوقی سازمان صداوسیما نیز از برخی سایت​ها و رسانه​های منتشر کننده ادعاها و گفتگوهای این شاکی نیز شکایت کرده است.
 
نکته قابل ذکر این است که فرد شاکی در گفتگوهای متعدد، خود را نویسنده، گوینده رادیو، نویسنده برنامه​های تلویزیون و خبرنگار معرفی کرده است اما در گفتگوی اخیر گفته هیچگونه رابطه​ای با سازمان صداوسیما ندارد. و این در حالی است که بعد از طرح ادعاهای واهی این فرد، رسانه ملی طرح شکایت از خود این فرد را در دستور کار قرار داده است!
 
بنابراین گزارش، «شعبه 78 دادگاه کیفری استان تهران در رای کلاسه 168/78/91 آورده است،‌ مجری معروف صدا و سیما که با شکایت دختری جوان به «زنای به عنف و با اکراه» متهم شده است، پس از برگزاری جلسات دادگاه و اخذ اظهارات شاکی و دفاعیات متهم، در نهایت به جهت ایجاد شبهه برای دادگاه در موضوع اتهامی زنای به عنف و با اکراه و بر اساس مصداق قاعده درء و به استناد به مواد 54 و 177 قانون آیین‌دادرسی کیفری از اتهام زنای به عنف با شرایط احصان تبرئه شده است. دادگاه هم‌چنین اعلام کرده است که متهم بر اساس احراز بزهکاری در ملاقات با شاکیه پیش از اجرای صیغه عقد موقت و با استناد به ماده 637 قانون مجازات اسلامی به تحمل 80 ضربه شلاق تعزیری محکوم می‌شود.»
 
این در حالی است که خبرگزاری منتشر کننده این حکم، در تیتر خود به اشتباه عنوان کرده بود: «مجری تلویزیون به 80ضربه شلاق محکوم شد.» و این در حالی است که پس از مهلت قانونی و تجدید نظرخواهی و در صورت اثبات رابطه _ که با توجه به اظهارات وکیل متشاکی پنهان کاری در کار نبوده و حرفی از بزهکاری در ملاقات با شاکیه نیست _  هر کدام از طرفین به 40 ضربه شلاق محکوم می​شوند و نه تنها متشاکی.
 

+266
رأی دهید
-41

abdolmalek - رامسر - ایران
درسته فرزادجمشیدی((آشغال کثافت))مشکل اخلاقی داره...اما قبول کن تو هم پا دادی!!رکب خوردی حالا داری جبران میکنی
جمعه 15 دی 1391 - 18:23
beautysmile - لندن - انگلستان
فرزاد جمشیدی کثافت شپشووو..آخه دختر عاقل این آدم ارزشش رو داشت که خودت رو بی‌ ارزش کنی‌،،من که همیشه ازش حالم بهم میخورد چه برسه به یه سلام علیک و وایی‌ رابطه
جمعه 15 دی 1391 - 19:07
persian gulf 001 - تهران - ایران
کجاست این بیتا جون بیاد دفاع کنه از حقوق زنان . به نظر من حکم این زن هوس باز اعدام و سنگسار در ملا عام . حرف بزن بیتا جون
جمعه 15 دی 1391 - 19:28
boomfang - آبادان - ایران
چه حالی کرده جناب مجری .کمر سفت کن هم میزاشته تو ساک براش
جمعه 15 دی 1391 - 19:32
shirzan48 - بروکسل - بلژیک
امیدوارم این مرد پست فطرت را اعدام کنن تا دیگه هوس الگو برداری از عربها رو از یادش ببره .
جمعه 15 دی 1391 - 19:43
feminism - لندن - انگلستان
مصاحبه و گفت و شنود این دوشیزۀ باکــَره و پنیرچقدر شبیه به موضوع شعر ایرج میرزاست :) مـَرد قصه به پریرو میگوید : اگر پروانه‌ای بر گل نشیند-- گل از پروانه آسیبی نبیند-- پریرو زین سخن بی حد برآشفت -- زجا برجست و با تندی به من گفت -- که من صورت به نامحرم کنم باز ؟ برو این حرف ها را دور انداز --- چرا یک ذره در چشمت حیا نیست؟ به سختی مثل رویت سنگ پا نیست ؟ -- عجب برگشته اوضاع زمانه --- نمانده از مسلمانی نشانه -- آقا خاموش میشود و بعد میگوید : دوباره آهنش را نرم کردم :) -- سرش را رفته رفته گرم کردم -- دگر اسم حجاب اصلاَ نبردم -- ولی آهسته بازویش فشردم -- یقینم بود کز رفتارم اینبار -- بغرد همچو شیر ماده در غار -- خلاصه در نهایت میگوید : دو دست او همه بر پیچه اش بود --دو دست بنده در ماهیچه اش بود !!!! این دوشیزه دست دوم هم فقط از آن مـَردِ سرشناس خواسته بوده که مقداری از خاک صحرای عرفات را بیاورد و بر سر این زنک بریزد. همین !!! ایشون اصلا در پاسخ دادن تلفن های شب و نیمه شب ، زمزمه های و به استقبال رفتن مردک در فرودگاه ؛ ؛ هیــــــــــــچ نقشی نداشته >>> عجب داستان مضحک و خنده آوری :)
جمعه 15 دی 1391 - 19:18
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
مردیکه هرزه بی ناموس , امثال این کثافتها هستند که باعث از بین رفتن حیثیت یه دختر میشوند خوشبختانه این دختر از خانواده فهمیده و تحصیل کرده است , و برخورد منطقی و قانونی با طرف کردنند و دختر بیچاره هم از حمایت خانواده برخوردار است اگر یه دختر از یک طبقه دیگر بود بدست برادرش به قتل میرسید, زن طرف هم یکی از این فاطی کماندوهای نانجیب هست که بجای اینکه با شوهرش طرف بشه چادرش را کشیده به نوک دندانش رفته در خانه دختر بیچاره بی آبروئی بار آورده , بهترین کار را این دختر و خانواده اش کردنند , و همین طور باید پای شکایتشون بایستند.
جمعه 15 دی 1391 - 20:18
piki82 - تورین - ایتالیا
کیش شلوغ بود هیچ اتاقی پیدا نمیشد ??? D: یعنی چی این ?? آخه حرف مفت هم حدی داره ! شرایط به گونه ای پیش رفت که امکان مقابله رو از من گرفت ???????????????? چگونه بود شرایط ?? رمانتیک بود جوگیر شدی ??? پول هم که همراهت نبود هان ??? ملت رو خر فرض کردن بعضی ها ! به این میگن دختر امروزی ! قابل توجه بعضی ها !
جمعه 15 دی 1391 - 20:44
طرفدار حقیقت - تهران - ایران
مجری هوس باز...دختر هم مقصر(کاملا)
جمعه 15 دی 1391 - 20:54
darkoob-1390 - قم - ایران
حقش بوده چشمش کور ! البته از این کثافتهای بچه معروف هم تو ایران زیاد پیدا می‌شه .
جمعه 15 دی 1391 - 20:58
rezgar - لینشوپینگ - سوئد
این خانم انقدر علاقه به اقای مجری دارد که حاضر نیست نامش را بگوید طفلکی از این نمیترسد اگر نامش رابیاورد باعث ابروریزیش میشود بلکه از این میترسد اگر نام این اقای مجری علانی شود انگاه دخترخانمهای بیشتری مثل خودش داوطلب میشوند همسر اقای مجری شوند. حتما" اقای مجری از نوادگان حضرت یعقوب است که خانمها خواهانش هستند و انقدر خوش شانس است.
جمعه 15 دی 1391 - 21:06
Arashmmb - تهران - ایران
فرزاد جمشیدی پدرسگ عوضی میمون بوزینه انتر ، کله ......، چوب خدا رو میخوری ،مطمئن. باش همین بلارو سرزنت و دخترت میارن از نظر ما تو مشهور نیستی تو کره خری
جمعه 15 دی 1391 - 21:29
ekman - شیراز - ‫ایران
مصابحه این خانم پر از دروغ بود و خودش را میخواست مریم مقدس نشان دهد،حال آنکه او به اندازه آقا مجری مقصر است.شب اول در کیش آمد بالای سرم و من در برابر عملی انجام گرفته قرار گرفتم!!!زرشک.یک زن خوب و نجیب که چنین مسافرتی نمیرود،بر فرض که اگر برود،تا وقتیکه خودش مایل نباشد،اگر بین فوجی از مردان هوس باز قرار گیرد،تا خودش نخواهد آب از آب تکان نمیخورد.پدر ایشان بیش از حد مهربان و اروپائی تشریف دارند تا حدی که از همسرشان که مادر این تجیبه خانم است بیشتر در جریان امور قرار دارند،کار بر عکس شده!!!
جمعه 15 دی 1391 - 21:38
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
وقتی‌ دختری سر خانواده خود را شیره میمالد و مانند یک دختر فراری با این مردک به خوش گذرانی میرود ، باید هم کار به اینجا بکشد ، امکان ندارد دختری که در خانواده ائی تا این حد مذهبی‌ و بسته رشد کرده باشد که چنان احمقانه به خاطر دعای تلفنی با او ارتباط بگیرد ، قصدی نداشته باشد ، عجیب است که به حج میرود اما از این جزئیات به قول خودش که در ایران دیگر هر کره الاغی میفهمد خبر ناداشته باشد که اجازه پدر برای یک دوشیزه عرفا و شرعی لازم است ، کسی که خانواده خود را فریب میدهد و با این وقاحت با او به سفر هم میرود ، نمی‌توان حساب کرد ، با او به سفر و هتل در شهر دیگر رفته و وقتی‌ کار از کار گذشته گریه کرده ، چه دختر چشم و گوش بسته نجیبی ، . مخصوصا با خانواده ائی که از سوپورت پدری بعد از این گند برخوردار بوده ، در گرگ بودن مردک شیاد و شارلاتان که بحثی نیست ، اما سطح هر خانواده چیزی را می‌طلبد ، بسیاری از دختران و پسران هم اکنون بدون ازدواج و بدون معامله گری با هم زندگی‌ میکنند اما خانواده در جریان اند و در هماهنگی‌ و توافق ، تنها چیزی که برای این خانوم مهم بوده حفظ ظاهر بوده ، تربیت حکومت آخوندی.
جمعه 15 دی 1391 - 21:25
bita tehrani - ونکوور - کانادا
شما میتونی‌ منو خانم تهرانی‌ صدا کنی‌ مستررر.تو برو کلاس زبان فارسی‌ تا بفهمی من برات چی‌ نوشتم توی کامنت‌های قبلی‌ که البته از درک شما میشه فهمید که خواندن دوباره هم دردی را دوا نمیکند! هر چند شما ‌ها معلوم است از چه قماشی هستید که اینجوری بال بال میزنید برای این داستان سکسی‌! و چقدر کمالات داشتی که فکر کردی من دارم از این زن احمق خرافاتی دفاع می‌کنم! چطوره تو و اون رفیقت برید از قوه قصابیه درخواست بدهید و طومار جمع کنید که این زن احمق را سنگسار کنند؟! رفقا را هم ببرید تماشا؟! یادت هم باشه که دفعه بعد وقتی‌ صدات کردن قشنگ کفشاتو بپوش و بیا توی بحث بچه جون.....اینم خطاب به اون بابا از ایتالیا که حتما سر و کلاش برای دفاع از بچه آخوندهای بیگناه اسیر شهوت اینجا پیداش می‌شه: آدم حسابی از جمله اول اولین کامنت شما میشه به درک شما از منطق و این چیزا پی‌ برد!
جمعه 15 دی 1391 - 21:43
nmayandeh khoda - هایدلبرگ - آلمان
( ?! )-- آخه ناز نازی بابا ؛ آدم که گوشت لخم رو به نزدیک دهان گربه نمیبره جانم ؟!!،، و از طرفی‌ ، خلیفه که به این راحتی‌‌ها وارد بغداد نمیشود جانم !، مگر اینکه خودت هم کمکش کرده باشی‌ و تمام تلاشت را جهت خیر مقدم بکار برده باشی‌ ؟؟!!!!!!!!،،، حالا بگو ببینم ، اجازه میدی کمی‌ بخندیم ؟؟!!،، یا اینکه باید خودمان را غمگین نشان بدهیم ؟؟؟!!،،، هر چی‌ تو بگی‌ موش موشی !?
جمعه 15 دی 1391 - 21:44
فضول میرزا - استکهلم - سوئد
Royan - کالیفرنیا - آمریکا / باز رویان خانوم به خودت نیگا کردی و غصه سر هم کردی؟ مطمئن باش که کرم از خود درخته! دختره اینقدر شل بوده که چندین ماه تموم بین لنگای پسره سیگار برگ میکشیده اونوقت یهو یادش اومده که ای وای مثل اینکه یه وقتی یه نیمچه پرده ای هم داشته ایم. باید اول از همه دختره رو مجازات میکردن که تو با چه حقی بلند شدی و با یه مرد نامحرم راهتو کشیدی و رفتی کیش؟ از قرار معلوم محاسبات دختره اشتباه از آب در اومده حالا اومده تاوانشو از حمومی میخواد!
جمعه 15 دی 1391 - 21:48
boomfang - آبادان - ایران
مطمن باشید این مجریه که همش تو بغل اینو اون بوده و هی کیشو مشهدو این ور اون ور عیالشم داشته ....به بچهای بزن تهرون
جمعه 15 دی 1391 - 21:19
feminism - لندن - انگلستان
گوشه ای از مناجات نامۀ این خانم تحصیل کرده را در مصاحبه اش بخوانید : پدرم استاد دانشگاه است ، برادرم هم پزشک است ، مادرم هم مدیر بازنشستۀ یکی از ارگانهای دولتی میباشد و خودم هم که تحصیل کرده هستم ، خوب ، ، ولـــــــی اونشب که در کیش متوجه شدم این مردک من رو گول زده نتونستم برگردم چونکه ساعت 9 و 10 شب بود بعد هم " پول به اندازۀ کافی نداشتم " !!!!!!!! اصلا این مردک را ندیده نشناخته 3 روز بعد از برگشتنش از صحرای جانسوز عرفات با او راهی کیش میشود !!!!! این یعنی چه !!!! من کاملا عمل ناپسند و حیله گرانۀ این مردک را رد میکنم ولی این خانم اگر با جدیت به اون هوسباز میگفت « نـــــــه » اون مردک نهایتأ میپذیرفت و اگر باز هم سماجت میکرد اون موقع این خانم میتونست بره و شکایت کنه !!! خودش میگه برام مهم نبود که زن و بچه داره فقط میخواستم اسمش توی شناسنامه ام باشه !!!!! اَه اَه اَه چه حال بهم زنهایی هستند این جماعت . به نظر من این خانم با دست پـَــــــس میزده با پا پیـــــش میکشیده و نهایتأ هم قصه آن میشود که میخوانید !!!!!!
جمعه 15 دی 1391 - 21:23
آسمانی - ریچموند - کانادا
برابری زن و مرد کجاست؟ آی که لجم می گیره از این جور خانما.خوبت کرد هر که بود اینجوری می کرد دختر ساده. تو مساوی هستی با مرد؟
جمعه 15 دی 1391 - 22:26
poriyaye_vali - دوحه - قطر
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی...کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد...خانم شما هم تنت میخارید ولی الان چون دیدی کلاه سرت رفته ادعای حق وحقوق میکنی
جمعه 15 دی 1391 - 22:28
princesse - تهران - پرژن
هر دو انسان هستن این دری وری‌ها چیه بهم میبافید البته که همه با هم مساوی هستن .آسمانی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
جمعه 15 دی 1391 - 23:17
parandeh - بیرمینگهام - امریکا
حال آدم بهم میخوره:هم از اون مجری بوزینه هم از این دختره که با سر هم کردن این اراجیف میخواد خودشو تبرئه کنه...اوققققققق
جمعه 15 دی 1391 - 23:44
Media from Belgium - بروکسل - بلژیک
چه سناریوی احمقانه ای، من یک زن هستم و 99 درصد این قضیه را تقصیر این خانم میدونم . ساعت 9-10 شب اونم تو کیش؟ هیچ هتلی؟ کارت بانکی هم نداشتی مریم مقدس؟ تو که خیلی ادعات میشه از لحاظ خانواده !!!!!!!.
شنبه 16 دی 1391 - 00:07
saman sepehr - لوییزیانا - آمریکا
هر کس که قصه این بابا رو باور کنه آدم ساده‌ای هست.پول زیادی ندشتم! آره مرگ عمه عات.میرفتی تو لابی یکی‌ از هتلها مینشستی و صبح هم گورت رو گم میکردی. کرم از خود درخته.توجیهی برای کار اون مردک شارلاتان نیست.نکته‌ای جلب اینکه مرتیکه الاغ گواهینامه هم نداره.خاک بر سرت
شنبه 16 دی 1391 - 00:54
persian gulf 001 - تهران - ایران
piki82 - تورین - ایتالیا احسنت و از اینکه با نظریات مدرن سعی میکنیم اون جماعت ترش و 35 به بالا و در صدد شوهر رو نیز یه روز کنیم تا از خواب خرگوشی در بیان ازت ممنونم . مطمطنن همه خانم های محترم و با شخصیت هم موافق منطق هستن نه مثل بعضیا که الف بای شخصیت انسانی رو هم بلد نیستن و مجبور میکنن مثل ذهن گبره بسته خودشون با حاشون صحبت شه .
جمعه 15 دی 1391 - 23:56
piki82 - تورین - ایتالیا
bita tehrani - ونکوور - کانادا. من میام برای دفاع ار بچه آخوندها ??? ببخشید شما شعورت واقعا در چه حدی هست که همه چیز رو ربط میدی به دین و آخوند و .. ??? من کجا از آخوند و بچه آخوند دفاع کردم ??? برای اینکه مذخرفاتت رو به کرسی بنشونی هر چی رو ربط میدی به اسلام و آخوند و ... ??? تو اصلا از عقاید من چیزی میدونی ???? واقعا چرا به دکتر مراجعه نمیکنی ???? الان تو این جریان ...2 نفر رفتن دنبال عشق و صفا...اون مرد دنبال هوسش بوده و کلی خالی بسته...اون زن هم خیلی راحت OK داده و رفته با طرف تو تختخواب....بعد فهمیده یارو خالی بسته بوده...گفته بزار انتقام بگیرم..شکایت و ...خوب ذات و رفتار هردو مشخص هست...اون مرد که فلان فلان شده هست...اون زن هم با یک بشکن میره تو رختخواب ! حالا ما چرا به نظر شما مدافع آخوند زاده هستیم ??? بابا خجالت بکشید ...یکم از طفولیت و بچه بازی در بیاید !
شنبه 16 دی 1391 - 01:06
sepherdad - سیدنی - استرالیا
مشگله بیشتر خانمها اینکه دوست دارن دروغ بشنون اما نمیخوان دروغ رو ببینن!
شنبه 16 دی 1391 - 01:59
golden remix - استکهلم - سوئد
دختره تا فهمیدِ طرف مجری تلویزیون است .. هوا
شنبه 16 دی 1391 - 04:25
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
فضول میرزا - استکهلم - سوئد/ اول درست صحبت کن بعد فضولی کن , آنچه را که من دیدم امثال تو بودنند, آنچه که من دیدم چهره یه مرد کثیف بود که با احساسات یه دختر بازی کرده و گولش زده و خامش کرده , شما ها آنقدر بی منطق هستید که فکر میکنید دختره از سنگ و یا چوب است و اصلا احساسات نداره اگر دختره پا داده برای اینکه عاشق مردتیکه بی ناموس بوده و فکر میکرده که ازدواج میکنند شماها کسانی هستید که غریزی به قضیه نگاه میکند و اصلا فاکتور عشق وعلاقه را در نظر نمیگیرید, دختره فکر میکرده که این احساس و اعتماد دو جانبه است , شماها از مردی طرفداری میکنید که یه کثافت به تمام معناست و با داشتن زن و بچه یه دختر مجرد را هم فریب داده و کلا زن و بچه را انکار کرده , این مردک آنقدر شرف نداشته که فکر کند دختری که از خودش و از پولش برای این مرد مایه بذاره سزاوار این نامردی نیست مردانگی دختره بیشتربوده هر چند نامردی به نداشتن نرینه گی نسیت بلکه به نداشتن معرفت و شرف است . را که واقعا براتون متاسف هستم .
شنبه 16 دی 1391 - 04:49
ghafas - مشهد - ایران
صدا و سیمای کثیف اسلا می !!! علمای اعلام تحویل بگیرند .فرزاد جمشیدی کثافت که این باشه وای به حال اون های دیگه
شنبه 16 دی 1391 - 07:31
مهران خان - تهران - ایران
شکایت کردن نداره، به زور که نبردتت. خودت خواستی به همین آسونی گول بخوری!
شنبه 16 دی 1391 - 08:53
مهران خان - تهران - ایران
ریش هم چیز خوبیه ها. ریش داشته باشی هر چیزی دلت خواست می تونی بخوری!
شنبه 16 دی 1391 - 08:58
omidvaran - نورکل - امریکا
شرایط به گونه ای پیش رفت که امکان مقابله رو از من گرفت !!!!. دختری که کرم نداره بکسی راه نمیده - کافی بود روراست میگفتی نه وبا یک دادو هوار مرتیکه متجاوزرو بی ابرو میکردی - اون اخمق هیچوقت حاضر نمیشده بحاطر اون شغل کثافتش بی ابروئی بکنه - پس بقول معروف کرم از خود درخته وبرای ما قصه حسین کرد نگو
شنبه 16 دی 1391 - 07:55
setayeshz565 - وین - اتریش
دختره بی فکر هوسباز ....فقط وقتی فهمیدی عقدت نمیکنه تصمیم به شکایت گرفتی !!!!!! از اول تا آخر حرفائیکه زدی ایراد داشت.هم خودتو فریب دادی هم خوانواده بدبختتو یعنی اصلا نفهمیدی داره ازت سوء استفاده میکنه !!!!!! میخواستی بری سر یه زن دیگه هوو بشی؟؟هر چی سرت اومده حقت بوده.
شنبه 16 دی 1391 - 10:15
massoudoslo - اسلو - نروژ
از یک چیز این خانوم بدم میاد و اونم اینکه خودش رو به خاطر شهرت این اقا دربدر کرد و آخر سر هم که فهمید اون اقا خودش رو هم دور زد شاکی شده ! من سالیانه با چندین خانوم تو اروپا که مثل این خانوم هستند و فکر میکنند آشنا میشم که فقط دنبال یه آقای روشن فکر و پول دار هستند! من حاضرم تنها باشم ولی حتا یک شب هم با همیچین خانومایی تنها نباشم (جدی میگم )! اون مجری خل و چل و شهوتی و مکه رفته فکر میکرده که سر این خانوم رو گول میماله ! ببین اون دیگه چه شوتی بوده که نفهمیده این خانوم یقه اش رو میگیره !! ای بسوزه این محرومیت از عقل و اخلاق.
شنبه 16 دی 1391 - 10:58
m_reza1 - زونهوون - بلژیک
خانوم وقتی میخواست پاشو تو زندگی زن و بچه این آقا بذاره یاد این روزش نبود. وقتی که جیک جیک مستونت بود یاد زمستونت نبود عزیزم. اولش گفتی آویزونش میشم، عاشقم میشه، باهام ازدواج میکنه، بعد هم زنشو طلاق میده، بعدش وقتی دیدی نتیجه ای که میخواستی حاصل نشده آقا رو تهدید کردی و ازش باج خواستی، مجری بدبخت هم چون مشهوره تو الان دستت به آبروش بنده و میتونی ازش اخاذی کنی و الا از این خانوما تو سطح شهر فراوون پیدا میشه، این خانوم فقط زرنگ تشریف داره که به آقای مجری بند کرده تا با استفاده از آپشن آبرو یارو رو به سیخ بکشه، که ظاهرا تا اینجای کار هم موفق بوده
شنبه 16 دی 1391 - 11:20
m_reza1 - زونهوون - بلژیک
Royan - کالیفرنیا - آمریکا عزیز. حرف هایی که تو میگی درست اما. آیا به سن این آقا میخوره که مجرد باشه؟. یعنی این خانم به قول خودش تحصیلکرده که از یک خانواده فرهنگی هم هست نمیتونه یه گشتی تو اینترنت بزنه و بیوگرافی این آقا رو دربیاره؟. عذر میخوام یا این خانوم خیلی نادان هست یا اینکه مردم رو خیلی نادان فرض می کنه.
شنبه 16 دی 1391 - 11:26
princesse - تهران - پرژن
کامنت‌های آقایون هفت خط دیدن داره .royan -bita آفرین به شما .
شنبه 16 دی 1391 - 11:29
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
Royan - کالیفرنیا - آمریکا / نظر شما کاملا در مورد عشق و احترام محترم است و خوشبختانه به دور از تفکر چندش آور آن بخش اعظم مرد ایرانی‌ که فقط خودش را لایق عشق و حال میدند ، در صورتیکه عشق و لذت جنسی‌ متعلق به هر دو طرف است نه اینکه این هم مانند مسائل دیگر در قبضه مرد ایرانی‌ که متأسفانه با زشترین عبارات آن را تسید می‌کند و نرینه گیش را بر سرش خودش می‌کوبد ، خلوت هر زوج بین خودشان است و لحظاتش در اختیار خودشان ، اما بیرون از این خلوت مرد این گونه ایرانی‌ دیگر همجنسان خود را با کامل افتخار در مشاهدات و تجربیات خود شریک و به قول معروف وصف و العیش ، نصف العیش . این رفتار مرد ایرانی‌ شرم آور است / ایراد اصلی‌ به این خانوم نه برای حال کردنش است نه برای محرم نبودنش که دل‌ در یک زوج اگر به دور از معامله گری و حقه و کلک باشد کافی است. موضوع اصلی‌ فریبکاری این دختر که مذهبی نسبت به خانواده‌اش است ، کسی که پشت به پدر و مادرش می‌کند نمی‌تواند عاشق صادقی باشد ، این دختر از هول حلیم در دیگ داغ افتاده همین.
شنبه 16 دی 1391 - 14:38
بهرام2222 - تهران - ایران
فارغ ازاینکه مجری به اصطلاح مشهور سیما آدم خوبی است یا بد که من باورم براین است هرکس ازجمله این نامرد و امثال او که مورد وثوق صددرصد حراست و سرکردگان سیما هم هستند وگرنه فرصت مشهور شدن به آنها داده نمیشد همزمان این خانوم هم صد در صد دروغ و خیالبافی میکند و در حقیقت به امید ساختن خانه بر ویرانه کاشانه همسر این آقا نشسته بود و با او به سفر میرفت و هم آغوشی میکرد حالا که گند کار درآمده ادعای بیگناهی دارد خلاصه کلام این حاصل تربیت اسلامی در جمهوری اسلامی ضدایرانی است که متاسفانه روز به روز دامنه فساد و دروغ بدبختی افزونی میگیرد درورد بر داریوش کبیر که از اهورامزدا تقاضا داشت خداوند این ملت را از دروغ و......مصون بدارد
شنبه 16 دی 1391 - 15:52
arash agha - تهران - ایران
زاویه یکی از برنامه‌های بخش فرهنگی شبکه ۴ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است که به شکل میزگرد تهیه می‌شود و به مسائل علوم انسانی اختصاص دارد. عبدالله صلواتی مجری و علیرضا حائری تهیه‌کننده این برنامه هستند
شنبه 16 دی 1391 - 19:45
Madjid aramesh - پاریس - فرانسه
bita tehrani - ونکوور - کانادا. دوست عزیز شما بیخودى خودتو براى این احمقها ناراحت نکن اینها حتئ لائق این نیستند که شما بخواهین بهشون توضیح بدین هر قدر سعى کنید یاسین خواندن است
شنبه 16 دی 1391 - 22:03
lion8911 - تهران - ایران
اه اه اه مرتیکه بی ناموس با اون چهره وصدایی که همیشه باخود فکر میکردم چرا ناخود آگاه از این انسان با ایمان متنفرم ...پس بگو !!! . این به ظاهر انسان برعکس آنچه خود راجلوی دوربین جلوه میدهد سرشار از رذالت ولجارگی است وروی اربابانش در سیما را سفید کرده .حالا نه تنها برخوردی با وی نشده که حتی ترقی مقام هم پیدا کرده..
شنبه 16 دی 1391 - 22:20
celtic warrior - سلتیک - اسکاتلند
من این بحثها وجدالها بین زن ومرد رادراین سایت به وفوردیده ام بعنوان یک مرد پیشنهاد میکنم این جنگهای بی سرانجام راپایان دهید نمیدانم شایدفراموش کرده ایم که همنوع هستیم خواهش میکنم این تعصبهای مردانگی وزنانگی بیجا راکناربگذارید
شنبه 16 دی 1391 - 23:03
فضول میرزا - استکهلم - سوئد
Royan - کالیفرنیا - آمریکا / اگه آفتاب سواحل کالیفرنیا برق چشاتو نبرده باشه میتونی اونا رو باز کنی و تعداد 40 نفر کاربری رو که با من هم عقیده هستند بشماری و ببینی که همه متفق القول هستیم و میگیم که مقصر اصلی دختره است که بند رو به آب داده! یعنی همه ما اشتباه میکنیم و فقط تو و اون 48 بلژیکی معنی عشق و عاشقی رو فهمیدین؟ وقت کردی خودتو نشون بده مطمئن باش ضرر نمی کنی!
شنبه 16 دی 1391 - 23:18
غزل خاموش - اصفهان - ایران
دوست محترم جناب فضول میرزا - استکهلم - سوئد، اتفاقاً برای من هم جالب بود که چطور به قول شما که شمردید ۴۸ نفر از کاربران طرف متهم این پرونده را گرفته به محاکمه شاکی پرداخته اند. اگر که به قول شما این یک رابطه کاملاً آگاهانه و خودخواسته از طرف این خانم بود، چه نیازی به اهرم فشار ۴۰ میلیون تومانی از همان اول کار بود که گویا این مرد هنوز هم پس نداده؟ اگر این یک رابطه ساده و صادق دوست دختر و پسری بود، بله،خانم به قول شما بند را به آب داده، حق شکایت نداشت، اما همینطور که میینید، این مرد نه تنها کلاهبردار از آب در آمده، خانم مورد حمله دو زن دیگر هم قرار گرفته، از او شکایت هم شده، انگشت و دندانش هم شکسته. بله در همه پرونده های دزدی و قتل میتوان گفت چرا مالباخته مالش را بهتر محافظت نکرده ، یا مقتول چرا کاراته باز یا تفنگچی از آب در نیامده که جان شیرین به در برد؛ اما در این صورت عدالت به کجا میرود؟‌ تکلیف گرفتن داد از بیداد در جامعه به عهده ی ما شهروندان آن جامعه است، نه به سخره گرفتن آن، اینطور نیست؟‌
یکشنبه 17 دی 1391 - 00:48
Geelongcat - سیدنی - استرالیا
مردها باید به علائم دریافتی از خانمها توجه کنند و به آن‌ احترام بگذارند. نه یعنی‌ نه و بله یعنی‌ بله. حالا تصور کنید: رابطهٔ تلفنی، مسافرت با هم. بعد تو کیش دختره میاد تو همون اتاق مرده شب را به صبح برسونه.--- طرف اگه کاری نمیکرد باید گفت خاک تو سرت بی‌ عرضه.
یکشنبه 17 دی 1391 - 00:54
parviz1 - کترینگ - انگلستان
اون آقایونی که دختر خنوم را مقصر میدونن اگر یک لحظه این خانم را بجای دختر و یا خواهر خود ببینن بازم از این حرفا و داری وری‌ها مینویسن؟بابا دختر خانومها مشخص هست که احساسی‌ هستن و آقیون هم برای رسیدن به‌‌ هدف پلیدشون همه دروغ و سه روق میبافن و بد از مدتی‌ می‌رن یک دختاره دیگری را گول بزنن.اونوقت خودش که میخواهد ازدواج کنه میخواهد نه‌‌ آفتاب و نه‌‌ مهتاب رنگ خانومی را دیده باشه!!!!!! خانومها لطفا بیشتر دقت کنید و گول حرفهای مفت پسرهارو نخورید.تا کی اینقدر سادگی‌؟!!!!
یکشنبه 17 دی 1391 - 01:46
paksan - آمریکا - آمریکا
صداوسیما انقدر فاسده که این چیزا واسش هیچی نیست.. هرچه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک .. فساد واقعی ولایت فقیه است که این قارچها کنارش رشد می کنند این نشون می ده میشه با یه چهره مذهبی و ریش و چهارتا صحنه سازی و عربی بلغور کردن توی نظام مدیریتی فساد ولایت فقیه رشد کرد .و این ماجرا داستان مشت نمونه خروار است و بس .
یکشنبه 17 دی 1391 - 03:22
sting68 - گنبد - ایران
فرزادجمشیدی در یوتیوب سرچ کنید ...............حامی انتخاباتی احمدی بوده
یکشنبه 17 دی 1391 - 04:15
ماه شب - تهران - ایران
ظاهرا اینطور که از کامنتها معلوم میشه این مجری بدبخت گناهی نداره و دختر خانم گولش زده ولی دوستان یه سوال مجازات زنای مرد زن دار (محصنه) چیه؟ میشه یه نفر منو توجیه کنه؟ ولی اگر خانم شوهر داشت مجازاتش چی میشد؟
یکشنبه 17 دی 1391 - 04:16
bita tehrani - ونکوور - کانادا
ها‌ها چه دکارتی داریم توی این سایت و خودمون خبر نداشتیم! این جمله اول کامنت مسترررر piki82 - تورین - ایتالیا بود : "حالا باز دخترها بیان از ضایع شدن حقشون حرف مفت بزنن ! " این یعنی‌ اخر منطق و بلوغ فکری!! به قول کاربر فهیم این سایت Majid Aramesh وقت تلف کردن است حرف زدن با شما که منطق تان هم تعریف دیگری دارد!
یکشنبه 17 دی 1391 - 05:13
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
مهران خان - تهران - ایران/ آقای مهران خان من جواب فضول میرزا را نمیدهم برای اینکه شایستگی مکاتبه با من را نداره و آنچه که لیاقت خودش است با وقاحت به دیگران نسبت میده "ظاهرا با فرزاد جمشید یه نسبتی داره " . ولی خود شما فرض کنید که یک معامله میکنید مثلا یه ماشین نو میخرید هردو طرف هم راضی قرارداد امضا؛ میکنید ولی بعد متوجه میشوی که ماشین مثلا چپ کرده بوده و سرتو کلاه گذاشتن آیا چون از اول راضی بودی حقته که ماشین چپی خریدی ؟ و نباید شکایت کنی ؟ اون آقا به قصد ازدواج جلو آمده با دختره یه هدف مشترک ایجاد کردنند و آن هم ازدواج بوده حالا آقا تو زرد از آب در آمده و در واقع دختره را فریب داده و بعد از سو؛ استفاده مادی و معنوی و احساسی زده زیر ازدواج باز هم مقصر دختر است ؟ گیریم که دختره مقصر به خاطر پیروی از احساسش ولی آیا این آقا مجرم نیست؟ در ضمن یه دختر تو این سن وسال چه لزومی داره که از پدر یا مادرش بپرسه که عاشق بشه یا نه ؟
یکشنبه 17 دی 1391 - 05:33
kobalt - کرج - ایران
این مجری ها و کلا عوامل صدا وسیما اینقدر که پشت دور بین نقاب میزنن ونقش امامزاده وفرشته فلان برشته رو در میارن خارج از محیط کار هم باورشون شده که نظر کرده هستن و مردم باید مال و ناموسشون رو با احترام ومفت مرحبا به این اولاد پیامبر هدیه کنن بعضی از بینندگان عزیز مخصوصا طبقه نسوان متاسفانه بر این امر باور دارن حالا این خانم تونسته علنی کنه احتمالا اینگونه مجالس بصورت غیر علنی درتمام سطوح ادامه داره
یکشنبه 17 دی 1391 - 05:23
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
غزل خاموش - اصفهان - ایران/ دوست عزیز اون 48 نفری که حمایت کردنند از دو حالت خارج نیستند یا مردهائی هستند که از این کارها زیادکردنند , و باز هم پاش بیافته میکنند برای همین تقصیر را میاندازد گردن دختره که ندای وجدانشون خفه بشه و یا خانمهائی هستند که تجربه یا وحشت از دست دادن شوهرشون توسط زن دوم را داشته و شوهرانشان منش آقای مجری را دارند وگرنه از نظر دادگری و عدالت بخواهیم نگاه کنیم, اینه که مرتیکه با برنامه جلو آمده و کسی نمیگه که چرا این آقا دائم به این خانم زنگ زده و زیر پاش نشسته و چرا برای گرفتن وام و سفته نقش بازی کرده , و چرا با وجود زن و یچه دنبال یه دختر دیگه افتاده و زن سوم این وسط از کجا آمده ؟ ظاهرا توی زندگی دختره فقط این آقا نقش پیدا کرده و اشخاص دیگری وجود نداشتند, پس معلومه که دختر بدی نبوده شایداشبتاهش این بوده که خیلی زود به طرف اعتمادکرده , که آنهم پایگاه اجتماعی مرده بی تاثیر نبوده.......
یکشنبه 17 دی 1391 - 05:51
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
غزل خاموش - اصفهان - ایران/ ......خلاصه اینکه یه مرد واقعی و سالم " با نر ها کاری ندارم" یه مرد واقعی اگر تاصبح تو خونه بایه دختر تنها بمونه دست از پا خطا نمیکند اون بوده , مرده اقدام به اینکار کرده و یه مرد با شرف زن و بچه دار هم حتی اگر تا صبح با یه فاحشه توی اتاق بمونه میتواند پاک از اون اتاق بیرون بیاد. دخترک قصد فریب کسی را نداشته و از احساس و وجودش و حتی کمک مادی برای کسی که دوستش داشته مایه گذاشته ولی مرده لیاقت نداشته و فاسد بوده. به نظر من چیزی که دختره را آزار میده , قلب شکسته و سو؛ استفاده از احساساتش است .
یکشنبه 17 دی 1391 - 05:56
behroozphd - تهران - ایران
متشاکی غلطه....مشتکی عنه درسته
یکشنبه 17 دی 1391 - 06:34
بارسا - جلفا - ایران
به نظر من کیش مقصر است،اگر جزیره کیش وجود نداشت این بی آبرویی هم پیش نمی آمد
یکشنبه 17 دی 1391 - 07:16
سلیمان - فسا - ایران
خاک تو سرت اینهمه مجری خوشکل داریم رفتی با این ریشو عجب مجری خوبی هم فرستادن مکه هیز و نامرد
یکشنبه 17 دی 1391 - 07:30
bozorg - همدان - ایران
ننگ به شرفت ای مرد با یک من ریش که از خانه خدا گزارش میدادی نامرد تو از پیش خانه فرستاده خدا گزارش میدادی پس ذاتت خراب بود نامرد
یکشنبه 17 دی 1391 - 08:59
Royam - تهران - ایران
چطور ممکنه دختری خونواده دار، اولا به خونواده ش دروغ بگه ، دوم پول کافی و یا کارت بانک همراه نداشته باشه، سوم اینکه خونواده ش ازش نپرسند داری میری کیش کدوم هتلی ؟ چهارم بعد از رفتن به کیش متوجه بشه که برنامه یی در کار نیست اما باز هم دنبال مرده راه بیفته و بره شب باهاش بخوابه !؟ اگه راست میگفت ، اوکی پول نداشت ، اما خیلی راحت میتونست تلفنی به خونواده ش بگه که بدون پول مونده و مثلا بره توی لابی یک هتل تا صبح خونواده محترمش بیان دنبالش ، یا میتونست بره بشینه توی فرودگاه تا خونواده محترمش بیان برش گردونند تهران ، چرا این نجیبه خانوم این کار رو نکرده ! ؟
یکشنبه 17 دی 1391 - 09:27
shirzan - برلین - آلمان
توی تاریکی شب همه مون مثل هم ایم/ همه اونهایی که کامنت گذاشتید و از این دو نفر انتقاد کردید مطمنا کارهایی کم و بیش مثل اینا کردید و یا نکردید چون موقعیتش واستون پیش نیومده حالا اینجا همه مقدس شدید بابا قبول کنید دیگه همه انسانیم و خطا کار
یکشنبه 17 دی 1391 - 09:34
shirzan48 - بروکسل - بلژیک
عجب روزگاریه !!! بدتر از فرزاد جمشیدی هم در این صفحه پیدا میشوند!!!! حالا گیریم حرفای شما درست ، ، این زن بیچاره که با همه چیز اون عوضی‌ که ساخته بود و صداش در نمیومد تا زمانی‌ که با زن جدیدی دیدتش ؟؟؟ خوب چرا دنبال زن سوم بوده ؟؟؟ حروم زادگی و هوسبازی که شاخ و دٔم نداره !!!
یکشنبه 17 دی 1391 - 09:36
kobalt - کرج - ایران
برادر سلحشور در مورد سینما با توجه به تجربه وتخصصتان افاضه فرمودید که فاحشه خانه میباشد لطفا در مورد صدا وسیما هم چیزی افاضه یا اضافه بفر مائید تا با این رسانه مکتب ساز برودر پرور تحت نظر مستقیم بیشتر آشنا بشیم.
یکشنبه 17 دی 1391 - 05:03
zpirooz - آخن - آلمان
با عرض معذرت بنظر من باید اندام جنسی اینجور مردها را قطع کرد تا زندگی بدون پدرسوختگی رو همم تجربه کنند. این بهتر از اعدام آدمشون می کنه
یکشنبه 17 دی 1391 - 10:46
سهیل ایرانی - اصفهان - ایران
واقعا خجالت آوره این همه تهمت به این دختر معصوم!!! دختره عاشق مجریه شده و سادگی کرده و بهش اعتماد کرده (چون فکر میکرده این آدم با خداست) و اون مجری هم از اعتمادش سو استفاده کرده. حالا مجریه باید تقاص کار زشتش را با بی آبروگی تو محل کار و خانواده و فامیل و همسایه پس بده. (البته اگه آبرویی داشته باشه)
یکشنبه 17 دی 1391 - 11:06
فضول میرزا - استکهلم - سوئد
غزل خاموش - اصفهان - ایران / دوست گرامی من نگفتم که مجری کاملا بیگناه است و بایستی بهش تقدیرنامه هم بدهند بلکه عنوان کرده ام که دختر خانم هم که ادعای گول خوردن میکند همچین مریم مقدسی که خود ادعا میکند نیست. از لابلای ادعاهای دختره میشه بوضوح دید که وی یه جائیش میخاریده و حالا که بند رو به آب داده و خروس هم از قفس پریده، پاکتی حاوی کپی مدارک و استعلام از هتل ها و غیره برداشته و به سراغ رسانه ها آمده است! تشخیص و تعیین حق و عدالت در دادگاه است نه در رسانه ها و همونطور که در ادامه خبر هم آمده، متهم از اصل شکایت تبرئه شده. مطمئن باشید قضات بیشتر از من و شما در جریان پرونده هستند و همونطور که دوستمون Geelongcat - سیدنی - استرالیا هم اشاره کرده "اگه طرف کاری نمیکرد که باید بهش میگفتن خاک تو سرت بی عرضه!"
یکشنبه 17 دی 1391 - 11:35
مانفرد - ایران - ایران
کسی که ادعای تحصیلات عالیه و کوفت و زهرمار داره و تلفنی در خواست میکنه اسمشو رو شنهای عرفات بنویسند بلکه باب رحمتی به روش واشه.همون بهتر که این یارو بوگندو به پستش بخوره و میخ اسلام رو به سرزمین کفرش بکوبه.زر میزنه.parviz1**کار بد دیگه خواهر و مادر نمیشناسه.اگر برای بستگان شما هم این اتفاق بیوفته شاید یه طرفه به قاضی بری ولی ته دلت میدونه که مقصر کیه؟
یکشنبه 17 دی 1391 - 10:00
Jiddu_Krishnamurti - هامبورگ - آلمان
کثافت از از سرو روی این مملکت می بارد از آن بالا گرفته تا او پایین همه دزد ....هستند.به راستی این مملکت به کجا رسیده؟
یکشنبه 17 دی 1391 - 10:53
setayeshz565 - وین - اتریش
سهیل ایرانی - اصفهان - ایران/دوست عزیز دخترائیکه به دنبال شهرت و معروفیت هستند و دنبال آدمای به اصطلاح معروف میرن نه به خاطر خود شخص. سرنوشتی بهتر از این ندارن. آخه دلیلی نداره یه دختر به موبایل مجریه زنگ بزنه بگه برای من از صحرای عرفات دعا کن!!! اونم یه دختر تجصیل کرده این دوره زمونه. بعدشم که پا شده رفته فرودگاه و بعدشم کیشو.. مگه کسی مجبورش کرده بود!!! اینجاست که میگن خود کرده را تدبیر نیست.
یکشنبه 17 دی 1391 - 12:36
فضول میرزا - استکهلم - سوئد
Royan - کالیفرنیا - آمریکا / با این منطقی که تو داری معلومه که نمیتونی جواب فضول میرزا رو بدی! یعنی تو میگی تمام کاربرانی که دختره رو مقصر دونستن، ظاهرا با فرزاد جمشیدی نسبتی دارن؟ پس حتما قضات هم با ایشون نسبت دارن دیگه؟ همونطور که قبلا هم نوشتم اگه خودتو به یه متخصص نشون بدی ضرر نکردی!
یکشنبه 17 دی 1391 - 13:47
faridfarid53 - رامسر - ایران
درسته جمشیدی خلاف کرده اما حماقت دختره هم حد نداره با اون نگاه فلسفی چرتش کودن احمق هر دختذر سه ساله هم می فهمید چه خبره ماده بوزینه
یکشنبه 17 دی 1391 - 16:23
mohammad r - مارسی - فرانسه
از قدیم گفتن هر کی‌ خربزه می‌خوره پای لغزش هم میشینه. آخه آدم قیافه این یارو رو می‌بینه می‌خواد هر چی‌ تو زندگیش خورده رو بالا بیاره چه برسه که بخوای پیش هم بخوابی باهاش عشقبازی کنی‌. یعنی‌ بهتر از این آدم دیگه کسی‌ نبود برات ؟ حتما گول شغلشو شهرتشو خورده. متاسفانه تو ایران خیلی‌‌ها اینجوری شدن. اگه راست میگی‌ چرا همون موقع که فهمیدی طرف زن و بچه داره نرفتی ازش شکایت کنی‌؟ پس خودتم همچین بی‌ تقصیر نبودی.
یکشنبه 17 دی 1391 - 17:03
mohammad r - مارسی - فرانسه
از قدیم گفتن هر کی‌ خربزه می‌خوره پای لغزش هم میشینه. آخه آدم قیافه این یارو رو می‌بینه می‌خواد هر چی‌ تو زندگیش خورده رو بالا بیاره چه برسه که بخوای پیش هم بخوابی باهاش عشقبازی کنی‌. یعنی‌ بهتر از این آدم دیگه کسی‌ نبود برات ؟ حتما گول شغلشو شهرتشو خورده. متاسفانه تو ایران خیلی‌‌ها اینجوری شدن. اگه راست میگی‌ چرا همون موقع که فهمیدی طرف زن و بچه داره نرفتی ازش شکایت کنی‌؟ پس خودتم همچین بی‌ تقصیر نبودی.
یکشنبه 17 دی 1391 - 17:03
sarvdokht - ملبورن - استرالیا
عزیزانی که به نحو احسنت با بد دهنی به این خانم توهین کرده اید. من دختر عمع این خانم هستم و در جریان کامل پرونده هستم به دلیل پزشک بودنم . شما از نامه پزشک قانونی این دختر که به زور بودن نزدیکی در اولین بار را تایید کرده است اگاه نیستید . من ارزو میکنم تمام کسانی که این خانم را مقصر دانسته و نهایت توهین را به او میکنند ، روزی خود و یا ناموسشان در همین شرایط سخت قرار بگیرند تا ان روز یاد این حرفهایشان باشند .
یکشنبه 17 دی 1391 - 19:33
Royam - تهران - ایران
Sarvdokht ملبورن-استرالیا ، بسیار خب طبق نظریه پزشک قانونی به این خانوم تجاوز شده ؟ اما پزشک قانونی ننوشته که این خانوم رو به زور بردن توی اون سوییت اجاره یی یا خودش با پای خودش رفته ؟ دختر عمه شما خودش مقصر بوده که اولا به خونواده ش دروغ گفته، دوم بدون پول رفته سفر، سوم اینکه وقتی رسیده کیش و دیده همه چی دروغه بجای اینکه از خونواده ش بخواد بیان کیش و باهاشون برگرده و شب را تا صبح بشینه توی فرودگاهی یا لابی هتلی جایی ، با این اقا رفته تو سوییت اجاره ای ، پزشک قانونی ایران هم اگه کارش درست بود علت مرگ خیلی ها رو نمینوشت ایست قلبی ! و جالبه که بعد از دو سال تونسته تشخیص بده !!؟؟ ( برادر من هم پزشکه و میگه کلا تغییر شکل بافت بعد از مدتی اجازه نمیده تشخیص بدی تجاوز بوده یا نه ، و فقط در روزهای اول میشه تشخیص داد) شما هم بجای نفرین بقیه به دخترعمه تون بگین اشتباه کرده و ازش سوال کنید چرا وقتی فهمیدی طرف زن داره ، باز رفتی دنبالش ؟ بهش بگین عاقبت کسی که میخواد وارد زندگی یک زن دیگه بشه همینه، رسوایی و آبروریزی
یکشنبه 17 دی 1391 - 20:19
sourena.de - اشتوتگارت - آلمان
اشتباه این خانم و خانم های دیگه اینه که به ظاهر و ادعاهای این آشغالها اعتماد میکنند و .. چیزی رو که نباید هیچگاه فراموش کرد اینه که افرادی که با این رژیم همکاری میکنند از همان قماش هستند و پر از ریا و تزویر. در حکومتی که از روحانی اش(امام جمعه ها) گرفته تا قاضی دادگاهش(سعید مرتضوی) و وزیر ارشاد!!! خمینی که به دختران و حتی زنان شوهردار رحم نمیکنند و بارها گند قضیه درآمده است چطور به مجریان مزور و پاچه خوار تلویزیون اعتماد میکتتد.
یکشنبه 17 دی 1391 - 21:01
applejuice - تورونتو - کانادا
این باید درس عبرتی بشه واسه دخترهای ایرونی که به هیچ وجه به هیچ مرد ایرونی اعتماد نکنن ..از کامنتهای این بحث میشه به رذالت جنس نر پی برد
یکشنبه 17 دي 1391 - 21:02
sting68 - گنبد - ایران
جهنم = ایران
یکشنبه 17 دي 1391 - 21:55
applejuice - تورونتو - کانادا
واقعا آدم این کامنت ها رو می خونه شرمش میاد بگه ایرانی و مسلمونه ...اکثرا دختر رو به باد توهین و ناسزا گرفته اند ...اون دختر مجرد بوده و گول چرب زبانی های این مردک فاسد رو خورده .نه خیانتی به کسی کرده نه دروغی به اون مرد گفته ..اما اون مردک هرزه هوس باز که با یه من ریش و دوروئی آبروی یک مسلمان رو برده و با وجود زن و دو فرزند با یک دختر باکره رابطه برقرار کرده و قول ازدواج داده فقط به چهل ضربه شلاق محکوم میشه .....تف به ذاتت مردک هرزه ..نه از جهت رابطه نامشروعت بلکه به خاطر دروغ و خیانتت به همسر و دخترانت
یکشنبه 17 دي 1391 - 20:53
مانفرد - ایران - ایران
دختر ((عمع)) این خانومو......کاسه داغتر از آش شده.شما خودشو ناراحت نکن حاج خانوم.این خانوم نامحترم(دختردایی سرکار) حرف مفت زدند.شما خودت به خونوادت دروغ میگی بری تنهایی با یه مرد غریبه تو یه خونه و بخوابی حتی اگر مجبور بشی؟اصلن میری مسافرت که با خودت پول نبری و اینجوری گیر بیوفتی؟ حالا بقیه بماند که آدمو یاد جریان زلزله و حامله شدن عمه میندازه......بی خیال دختر ((عمع)).
یکشنبه 17 دي 1391 - 21:33
فضول میرزا - استكهلم - سوئد
sarvdokht - ملبورن - استرالیا/ از قرار معلوم همه فامیل دارای مدارک استادی دانشگاه و پزشکی و مدیریت و تحصیلات عالیه هستند و تنها شما کم بودی که به لطف و قوه الهی از دیوار باغ پریدی پائین، اونم در لباس یه پزشک! خب خانوم دکتر آیا از دختر دائیتون نپرسیدی چرا در اون نزدیکی اول که طبق نظریه پزشک قانونی با جبر و زور هم اتفاق افتاده، هیچ سر و صدائی توسط هتلدار تایید نشده؟ و چرا ایشون همون شب یا صبح روز بعد به پلیس مراجعه نکرده؟ آیا این چه جبر و زور دلچسبی بوده که دختر دائی شما رو تا چند ماه به اصفهان و مشهد و دفتر کار مجری و خلوتکده های دیگه کشونده؟ این چه جبر و زوری بوده که قضات کوچکترین توجهی به گزارش پزشک قانونی نکردند و دختر دائی بیچاره شما رو به 40 ضربه شلاق استعلاجی هم محکوم کردند؟ حالا سرودخت عزیز دختر دائی که حیف شد، شما از خودت بگو. آیا شما پزشک عمومی هستین یا تخصصی هم دارین؟.
یکشنبه 17 دي 1391 - 22:21
piade - تهران - ایران
دختر عمه خانم حالا این مردک مقصره قبول.حالا به زور با دختر رابطه جنسی داشته قبول .ولی سفر به اصفهان و مشهد و غیره که بزور نبوده که. دختر خودش با پای خودش رفته. بقول خودش به خانوادش دروغ گفته. وارد زندگی یک مرد متاهل شده بعد از اینکه فهمیده طرف زن و بچه داره باز هم گیر داده که باید با من ازدواج کنی. خود دختره هم یک چیزیش میشده خوب..
دوشنبه 18 دي 1391 - 00:25
kian iran - واشینگتن - امریکا
به نظر من دختر رو در صورتی میشد مقصر دونست که از زن و بچه داشتن این نامرد اطلاع می داشت. به نظر من این دختر هیچ تقصیری نداشت جز حماقت که البته با زبون بازی های این مرد چیز خیلی عجیبی نیست.
دوشنبه 18 دي 1391 - 01:12
sepherdad - سیدنی - استرالیا
piki82 - تورین - ایتالیا. دوست عزیز این خانومی که اینجا از قوانین اسلامی ایران گله میکنه همونی هست که هروقت بره تهران میره امامزاده صالح! دخیل می‌بنده !! با این‌ها گفتگو کردن تلف کردن وقت هست.
دوشنبه 18 دي 1391 - 02:57
Royam - تهران - ایران
Sarvdokht خانوم لطفا فقط بخاطر اینکه این خانوم دختردایی تون هست قضاوت نکنید، صد در صد مقصر بوده و جالبه خیلی جالبه که چطور پزشک قانونی تونسته موضوع تجاوز را بعد از گذشت بیشتراز یکسال و بعد از چندین سفر مشترک و ارتباطهای مکرر ، تشخیص بده ؟ . * البته اون مرد هم هرزه و دروغگو بوده که با وجود زن و بچه با دختردایی شما ارتباط داشته ولی خب دختردایی شما بیشتر مقصر بوده که وقتی متوجه دروغ بودن ماجرا شده بجای برگشت به تهران با این اقا رفته توی سوییت اجاره یی ،حتی یه بچه شش ساله هم متوجه میشه که اینها همه داستانه برای جمع کردن آبرو ، من اگه جای دختردایی تون باشم یه کپی از نظریه پزشک قانونی را در اینترن پخش میکنم تا همه بدونن به. تجاوز شده و اینقدر بقول شما قضاوت بد نکنند!
دوشنبه 18 دي 1391 - 03:05
Royam - تهران - ایران
قابل تؤجه سرودخت دخترعمه : . بخشی از مصاحبه وکیل مجری :. وی در این گفت و گو هرگز حاضر نشد از شاکی و برخی ادعاهای متناقض و غیر اخلاقی و همچنین استعلام​های پزشکی قانونی درباره این دختر سخن بگوید و معتقد بود: از ابتدا قرارمان با موکلم این بود که در جریان رسیدگی به این پرونده و با توجه به نفوذ رسانه​ای که وجود دارد، آبروی شخصی ریخته نشود. امیدوارم منظورتون همین گواهی های پزشکی قانونی نباشه که میتونه موجب آبر وریزی دختردایی تون (مریم مقدس نجیبه خانوم ) بشه !؟
دوشنبه 18 دي 1391 - 07:59
غزل خاموش - اصفهان - ایران
Royan - کالیفرنیا - آمریکا، applejuice - تورونتو - کانادا، کاملاً صحیح می فرمایید. حیف که معمولاً این مطالب زمانی به دخترخانمها آموزش داده می شود که دیگر دیر شده است.
دوشنبه 18 دي 1391 - 08:23
sarvdokht - ملبورن - استرالیا
من تمام نظرات شما را خواندم . در جواب پزشک قانونی پرده بکارت از نوع حلقوی بوده که در صورت رضایت به هیچ عنوان در ان پارگی ایجاد نخواهد شد . اما در این مورد خاص 2 پارگی در ناحیه ساعت های 5 و 7 دیده شده است کخ موید تجاوز است . 2: دلیل اشتباه دختر دایی من از اصالت خانوادگی و بی تجربگی در امر اشنایی با اقایان بوده است و فرزاد جمشیدی اولین مردی بوده که به زندگی او ورود پیدا کرده . دختر دایی من عاطفی است و هر کار که توانسته برای این مرد انجام داده و اگر شما متن مصاحبه او را خوانده باشید دیدید که گفته است بعد از اینکه فهمیده این اقا نتاهل است قصد جدایی داشته اما فرزاد جمشیدی با سفته ها او را تهدید کرده بود و دختر دایی من هم از ترس سکوت کرده بود . که متن پیامکهای ارسالی این اقا این قضیه را اثبات کرده بود . خواهش میکنم منصف تر بتشید . این اقا را دیدم و شاید تا کسی از نزدیک با ایشان هم صحبت نشه باور نکند که چه زبان فریبنده ای دارد تا حدی که الان هم با وجود حکم 80 ضربه شلاق مدیران صداسیما را قانع کرده است که تبرئه شده است تا انتن تلویزیون را از دست ندهد .
دوشنبه 18 دي 1391 - 15:51
thepsychologist - آلمان - فرانکفورت
باریکلا با نظر کیان موافقم کوتاه اما اصل مطلب ...به نظر من دختر رو در صورتی میشد مقصر دونست که از زن و بچه داشتن این نامرد اطلاع می داشت. به نظر من این دختر هیچ تقصیری نداشت جز حماقت که البته با زبون بازی های این مرد چیز خیلی عجیبی نیست.. آفرین.. دختره خالصانه خام این مردک شده و بهش دل بسته .. همتون میدونید مرد زبون باز میتونه خیلی از زنای ساده و خام رو به راحتی زیر پتو ببره دختره گناهش سادگیشه اما خوب کاری کرده در مقابل دقل کاری و دو رویی مردک ساکت نمونده
دوشنبه 18 دي 1391 - 18:15
Royam - تهران - ایران
پرده حلقوی هم شده حکایت قرآن و بهشت و جهنم دروغی و ندیده ، من جای این نجیبه خانوم بودم حتما نامه پزشکی قانونی م را در اینترنت پخش میکردم تا همه ببینن که به من تجاوز شده ، بهترین راه برای شاید جمع کردن آبرو
دوشنبه 18 دي 1391 - 21:01
Royam - تهران - ایران
بسیار خب شاید هم ما اشتباه می کنیم ، اما خب این خانوم خیلی اشتباه کرد که وقتی دید در کیش برنامه یی نیست ، به تهران برنگشت ، همین و بهت ه دیگه قضاوت نکنیم ، معذرت میخوام اگه تند نوشتم
دوشنبه 18 دي 1391 - 22:31
mns - مورگن هيل - امريكا
Royam - تهران - ایران/ من همه مطالب را خواندم ولی موندم شما چه خصومتی با این خانم داری که خدا به ایشون رحم کرده قاضی دادگاهش نشدی یا شاید میخواهی جانماز آب بکشی و بگی خیلی آفتاب و مهتاب ندیده هستی , شاید هم آنقدر زرنگی که تا لب چشمه میبری و تشنه بر میگردانی بابا انصاف هم خوب چیزی دختر یه اشتباهی در حق خودش کرده , نکنه شما زن سوم هستی ؟ یا دختر عمه زن فرزاد جمشیدی یا شاید خاطرخواه آقا فرزادی ؟ بسه دیگه بابا جمعش کن.
‌سه شنبه 19 دي 1391 - 01:48
Royam - تهران - ایران
Mns نه خب من هم فقط نظرمو نوشتم، خب اگه همون شب برمیگشت تهران بهتربود برای خودش
‌سه شنبه 19 دي 1391 - 10:11
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
Royam - تهران - ایران/دوست عزیز بعضی وقتها توی زندگی شرایط باعث میشه که تصمیم غلط بگیری و همه انسانها هم اشتباه کردنند , کسی که اشتباه میکند مقصر نیست, مقصر کسی است که ترا آگاهانه فریب میده و به اشتباه میاندازد.
‌چهارشنبه 20 دي 1391 - 18:23
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.