مرگ انسانیت در جمهوری اسلامی
در روزهای گذشته مصاحبه ای با رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس، شخصی به نام عزیزی، منتشر گردید[1] که خواندن این مصاحبه نشان می دهد چه موجوداتی و با چه تفکراتی امروز بر مسند قدرت در ایران تکیه زده اند و تا چه اندازه از اخلاق و منش انسانی دورند. محور مصاحبه سعید مرتضوی است و تبرئه کردن او از اتهامات کهریزک. عزیزی با خونسردی یک جانی و قاتل بالفطره درباره کشته شدگان کهریزک سخن می گوید. در نگاه او سعید مرتضوی با تصمیماتی که در آن روز گرفت نظام و ایران را حفظ کرده و نجات داده است! جامعه هم هزینه های این کار را باید بپردازد!!!!
این سخنان یکی از کسانی است که با رای مردم به مجلس شورا رفته و اکنون نقاب از چهره برمی دارد. تنها تفاوت عزیزی نماینده مجلس با بقیه سران جمهوری اسلامی در آن است که آنها می کوشند تا جنایات و افکار پلید خود را پنهان کنند و چون جناب ایشان پرده دری نمی نمایند. خواندن این مصاحبه یک بار دیگر نشان می دهد در جمهوری اسلامی جان انسان و انسانیت تا چه اندازه بی ارزش است و مدعیان حکومت عدل تا چه پایه از اصول اولیه انسانی دور و بی نصیبند.
بهروز بهبودی
www.bbehbudi.com
contact@bbehbudi.com
مصاحبه هایی از این دست که البته در جمهوری اسلامی به وفور دیده می شود، آشکار می سازد چرا و چگونه این نظام در طول سی و چند سال گذشته به راحتی آدم ها را به کام مرگ کشانده است. این طبیعت نظام جمهوری اسلامی است و به سبب همین طبیعت، عملکردش محدود به داخل کشور نمانده و نمی ماند. سال هاست که جمهوری اسلامی به حذف بی سر و صدای مخالفان خود در داخل و خارج از کشور مشغول بوده و فراتر از آن با دخالت در امور کشورهایی چون افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و... جنایات خود را ادامه داده است.
امروز مدت ها از کمک های جمهوری اسلامی به نظام بعثی بشار اسد می گذرد، کمک هایی که باعث کشته شدن تعداد بیشماری از زنان و کودکان بی دفاع سوریه شده است. در همه این مدت هم توجیه سران ایران، آن بوده که حکومت بشار اسد، در خط مقدم مقاومت قرار دارد وتضعیف آن به منزله تضعیف مقاومت در برابر اسرائیل است. چنانکه ملاحظه می شود استدلال، استدلالی از جنس سخن عزیزی، نماینده مجلس ایران در ابتدای همین مقاله است. در این توجیه هم بی اعتنایی به جان انسان ها برای هدف دولتمردان، دیده می شود. بهانه سران ایران برای حفظ اسد آن است که با وجود دولت بعثی، می توان به گروه هایی چون حماس، جهاد و حزب الله کمک رساند تا در برابر اسرائیل از فلسطینی ها دفاع کنند.
در نگاه دولتمردان ایران برای اینکه عده ای در فلسطین کشته نشوند، باید عده ای حتی بیشتر در سوریه کشته بشوند و کسی از آقایان نمی پرسد چرا خون برخی نسبت به برخی دیگر رنگین تر است؟ آیا کشتارهای اسد در طول حدود دو سال گذشته بیشتر از کشتار فلسطینیان در بیش از ده سال گذشته نبوده است؟ اساسا چرا مردم سوریه باید تاوان مردم فلسطین را بدهند و چه کسی ، در کجا و اصلا به چه حقی چنین تصمیمی را برای مردم سوریه گرفته است؟ چگونه می توان به بهانه حمایت از فلسطینی ها از یک نظام جنایتکار حمایت کرد و مردم آن کشور را در برابر تیغ قرار داد؟ بی شک جنایتکاران جمهوری اسلامی هیچ پاسخی برای این پرسش ها ندارند زیرا در نگاه آنها انسان و انسانیت هیچ ارزشی ندارد. آنها موجودیت خود را در همین بی اعتنایی به انسان و انسانیت می بینند. اگر روزی میان اسرائیل و فلسطین صلحی اتفاق بیفتد، یکی از کارشکنان آن هنگامه، همین جمهوری اسلامی خواهد بود چنانکه در طول سال های گذشته هم از دست یابی مردم فلسطین به یک صلح پایدار جلوگیری کرده است.
دولتمردان ایران این رویه را در داخل هم دنبال می کنند و همواره مردم ایران و نیازهایشان را فدای اهداف شیطانی و غیر انسانی خود کرده و می کنند. برای نمونه محمود احمدی نژاد که در ماجرای آتش سوزی مدرسه ای در شین آباد سکوت کامل اختیار و وزیر آموزش و پرورش خود را در میدان بی حیایی افسار گسیخته رها کرده بود، در کشتار دانش آموزان آمریکایی پیام تسلیت صادر کرد تا به دشمن دیرینه اش نشان دهد که مشکلات در آمریکا هم کم نیست. در واقع پیام تسلیت احمدی نژاد نه پیام تسلیت که گونه ای شکلک در آوردن کودکانه برای نشان دادن نقطه ضعف حریف بود و چقدر کسی باید حقیر باشد که در مصیبت های دیگران به آنها بخندد و نمک بر زخمشان بپاشد!
با همه این احوال روزگار کوتوله ها و حقیران، رو به پایان است. بی شک سردمداران جمهوری اسلامی نمی توانند برای همیشه باد بکارند و نتیجه اش را نبینند. حاصل این کاشته ها تندبادی است که دودمان جمهوری اسلامی را به فنا خواهد داد و این سرنوشت همه دیکتاتورهای تاریخ است.
امروز جمهوری اسلامی علاوه بر تفرقه افکنی میان شیعیان و سنیان پا را از این حد فراتر گذاشته و دنیا را به جنگ تهدید می کند. سیاست های غیر انسانی این نظام که هیچ عزت و آبرویی برای ایرانی در دنیا نگذاشته، آنها را در معرض انواع ناملایمات قرار داده است. با این همه امثال سردار فیروزآبادی دم از جنگ جهانی سوم می زنند، بدون آنکه بفهمند و بدانند چه نتیجه ای از آن حاصل خواهد شد. چنانکه آمد جان و مال ایرانی در نگاه این انسان نماها هیچ ارزشی ندارد، آنها اهدافی دارند و از آنجایی که عده ای در سی سال پیش از این فریب خورده و به جمهوری اسلامی آری گفتند، هزینه های این آری را نسل های بعد باید بپردازند. پیاده شدن اهداف غیرانسانی این نظام هزینه هایی دارد، همچنانکه بودن آن هزینه هایی دارد و مردم آری گفته به این نظامباید هزینه آن را بپردازند.
امروز همان نسلی که به این سرطان منطقه آری گفت از کرده پشیمان است. حاصل جمهوری اسلامی در همه این سال ها، شکنجه، حذف و نابودی مخالفان داخلی و خارجی، حمایت از گروه های تروریستی و دخالت در امور کشورهای مسلمان و تفرقه افکنی میان شیعه و سنی بوده است. محصول این همه، ویرانی، نابودی، فلاکت، فقر، نابسامانی، آشفتگی و بی قانونی بوده است. محصول تمام این کاشته ها تندبادی است که به ایران هم خواهد رسید. نسیم بهار عربی که به ایران برسد به تندباد تبدیل خواهد شد و این تندباد دیر یا زود پس از سوریه به ایران خواهد رسید. آب ها که از آسیاب بیفتد، و غبارها که بنشیند خورشید دموکراسی در آسمان ایران نیز تابیدن خواهد گرفت هرچند شب پره ها را با خورشید دشمنی باشد.
[1] این مصاحبه در نشانی زیر قابل دسترس است: https://baztab.net/fa/news/19720