تمجید آیت الله خزعلی از رفتار ماموران ژندارمری زمان شاه: از برادر بهتر با من رفتار کردند

کلمه : ابوالقاسم خزعلی که این روزها پسرش مهدی خزعلی در اعتصاب غذا و انفرادی است از خاطرات زمان تبعید و برخورد شایسته نیروهای ژاندارمری زمان شاه می گوید.

گفت و گوی خزعلی در حالی منتشر شد که روز گذشته ابوالفضل قدیانی در نامه ای به رییس قوه قضاییه با اشاره به رفتارهای غیراخلاقی بازجویان تصریح کرد که رفتار آنان روی ساواک را سفید کرده است.

پیش از این نیز قدیانی در نامه هایی از اوین از رفتار ماموران و بازجویان بشدت انتقاد کرده بود. این در حالی است که بارها خانواده ها و زندانیان سیاسی زمان شاه در مقایسه رفتار ماموران فعلی با ماموران زمان شاه گفته اند که اصلا قابل مقایسه نیست.

این روزها علاوه بر فشارهای مضاعف بر زندانیان در بدرفتاری و محرومیت از حقوق اولیه، خانواده های آنان نیز تحت شدیدترین فشارهای روحی و روانی هستند و حتی برخی از آنان از کار برکنار شده اند.

به گزارش کلمه از گفت و گوی مفصل این روحانی با سابقه با مجله پاسدار اسلام، وی با ذکر خاطراتی از زمان تبعید به رفتار محترمانه و دوستانه ماموران اشاره کرده و گفته است: در کرمان مرا به یک سرهنگ ژاندارمری تحویل دادند. ابتدا فکر کردم این سرهنگ از همان اول مرا زیر مشت‌و‌لگد می‌گیرد، بنابراین خود را از قبل آمادۀ هر ناملایمت و بی‌مهری کرده بودم، به‌خصوص با توجه به اینکه در این منطقه کاملاً غریب و تنها بودم. اما این سرهنگ بسیار مؤدبانه با من رفتار کرد.

در حالی که این روزها فرزندش در ” مستراحی با ابعاد یک متر در یک متر” در انفرادی است، وی به توصیف محل اقامت خود در زمان شاه پرداخته در زمانی که او را بازداشت کرده بودند و گفته است: اتاقی تمیز و مرتب با ملحفه و چند جلد کتاب در اختیار من قرار داد و غیرمستقیم و مؤدبانه گفت: نباید از این اتاق خارج شوی. بعد ادامه داد چند جلد کتاب آورده‌ام که دلتنگ نشوی، به خانم هم دستور داده‌ام حتی با چادر در حیاط نیاید تا شما راحت باشید. دو سه روزی در خانۀ این سرهنگ ماندم.

وی در خصوص نحوه بازجویی هم افزوده است: در کرمان بازجویی سیاسی از من به عمل نیامد. فقط نام و نام خانوادگی و اسم پدر و مادرم را پرسیدند، ولی از گفته‌ها و سخنان آنان برمی‌آمد که اتهام و جرم من در‌افتادن با شاه بود.

خزعلی در ادامه این گفت و گوی مفصل با تمجید از رفتار ماموران ژاندامری گفته است که حتی برادرانم نیز با من چنین برخوردی نمی کردند، وی افزوده است: برای فرستادن من به گناباد دو ژاندارم تعیین شد. آن سرهنگ به این دو ژاندارم گفت خزعلی را به گناباد برسانید و تا رضایت‌نامه‌ای مبنی‌بر خوش‌رفتاری با وی تا مقصد از او نگیرید، حق برگشت ندارید. این دو ژاندارم چنان رفتار خوب و شایسته‌ای با من داشتند که حتی اگر برادرانم نیز با من بودند این‌قدر به من خدمت نمی‌کردند. چون در آن سال‌ها جوان بودم و خیلی وسواس داشتم. از وضو‌گرفتن در قهوه‌خانه اکراه داشتم. چون هرکسی به آنجا می‌آمد، آلودگی ایجاد می‌کرد. این دو نفر می‌رفتند از چاه آب می‌کشیدند، می‌آوردند و من وضو می‌گرفتم. در بین راه، جایی توقف کردیم و نان و ماستی خوردیم. در این هنگام یک ژاندارم با کمال مهربانی به من نزدیک شد و مرا به ناهار دعوت کرد.

اینها بخشهایی از مصاحبه ابوالقاسم خزعلی با مجله پاسدار اسلام است که به توصیف شرایط بازداشت و تبعید خود پرداخته است. اما وی در این مصاحبه به فرزند مهدی خزعلی هم می پردازد.

مهدی خزعلی از منتقدان سیاست ها و مدیریت های حاکم است. وی تاکنون شش بار بازداشت شده و هم اکنون در بند اطلاعات زندان اوین بیش از چهل روز است که در انفرادی است.

در این مدت وی تنها یک تماس هشت دقیقه ای با خانواده داشته و اعلام کرده که اعتصاب غذای خود را شروع کرده است.

پدر این زندانی سیاسی گفته است که با پسرش هیچ ارتباطی ندارد و او را منحرف می داند. او در مورد فرزندش گفته است: چند‌وقت پیش، آمد اینجا و بیرونش کردم. به خانم هم گفتم جواب سلامش را ندهید. وقتی در صدای آمریکا صحبت کرد، گفتم از خانۀ من برو بیرون. رفت و دیگر نمی‌آید. منحرف است و من هم کنارش زدم. دعا می‌کنم هدایت شود. امام هادی(ع) مگر ازسلالۀ پاک نبی(ص) نبود، پسرش جعفر کذاب از کار درآمد. مگر نوح(ع) پاک نبود؟ پسرش آن‌طور از کار در آمد. نه من بالاتر از آن ذوات مقدس هستم و نه لزوماً پسرم بدتر از فرزندان آنها، با این همه الان دیگر هیچ ارتباطی با او ندارم.