کنیزهای امروزی خاورمیانه؛ از رویا تا کابوس
دویچه وله : از اتیوپی و برخی دیگر از کشورهای فقیر افریقایی، زنانی کوشا و جوان در جستجوی کار و به امید زندگی بهتر به کشورهای خاورمیانه کوچ میکنند. بسیاری از آنها به سرنوشت تلخ کنیزان و بردگان خانگی دچار میشوند.
برای بسیاری از زنان جوان و رنگینپوست افریقا که در کشورهای خود هیچ چشمانداز روشنی در برابر خود نمیبینند، امریکا و اروپا رؤیایی دستنیافتنی است. آنها به کشورهای نزدیکتر خاورمیانه میروند.
الماس یکی از هزاران زن جوان اهل اتیوپی است که امید داشته، بتواند در دنیای خارج با کار و تلاش به زندگی بهتری برسد. او در میهن خود آشپزی فرا گرفته بود، اما هیچ شغلی نیافت که بتواند زندگی خود را تأمین کند. بنابرین از کاری که یک شرکت کاریابی به او پیشنهاد کرده بود، استقبال کرد.
نمایی از دوبی
شرکت کاریابی به او گفته بود که در ازای کار پیشخدمتی در خانهای در دبی میتواند ماهانه نزدیک ۱۸۰ دلار حقوق بگیرد. این پول برای الماس مبلغ زیادی بود، بنابرین او تمام چیزهایی که درباره شرایط سخت کار در دبی میگفتند را به فراموشی سپرد و فقط تعریفها و حرفهای مثبت را باور کرد، از جمله این که میگفتند برخی از دختران هموطن او در دبی به ثروت و رفاه رسیدهاند و حتی میتوانند برای خانوادههای خود در اتیوپی پول بفرستند.
روی زمین داغ واقعیات
با چنین امیدهای دور و درازی بود که او قراردادی دو ساله امضا کرد و راهی دبی شد. در این کشور ثروتمند حاشیه خلیج فارس بود که متوجه شد از آن رفاه و ثروتی که تعریف آن را شنیده بود هیچ خبری نیست. در دبی کمتر زن خارجی است که بتواند با کار کلفتی و خانهداری به زندگی مرفهی برسد و تازه برای خانواده خود هم پول بفرستد.
الماس در گفتوگویی تلفنی با خبرنگار دویچه وله، با ترس و لرز و صدایی خفه و گریان اعتراف میکند که زندگی او مانند هزاران هموطن بینوای او در دبی در جهنمی واقعی سپری میشود. او هر روز با فشار و مشقت غیرانسانی کار میکند و همیشه با خشونت و مزاحمت جنسی روبروست.
او تا بیست ساعت در روز در خانهای کار میکند. اگر در خانه کاری نمانده باشد، بانوی خانه او را به خانه برادر خود میفرستد تا خانه او را هم بسابد و بروبد. وقتی آخر شب چون نعشی سر به بالین میگذارد، به سرنوشت تلخ خود لعنت میفرستد و آن شرکتی که با وعدههای فریبنده او را به این جهنم فرستاد. و تازه هیچ مفری هم ندارد، زیرا موقع ورود به دبی گذرنامه او را گرفتند.
سرنوشت مشترک میلیونها زن
سازمان "دیدبان حقوق بشر" از وضعیت نابسامان زنانی مانند الماس باخبر است. ندیم حوری، از کارکنان این بنیاد میگوید که صدها هزار زن جوان در خاورمیانه در سرنوشت تلخ الماس شریک هستند. در لبنان که تنها ۴ میلیون نفر جمعیت دارد، بیش از ۲۰۰ هزار کارکن خانگی وجود دارد. در عربستان سعودی رقم از این هم بالاتر است اما هیچ آمار رسمی در دست نیست.
ندیم حوری، از سازمان دیدهبان حقوق بشر
ندیم حوری، معاون ریاست "دیدبان حقوق بشر" در لبنان، تأکید میکند که دولتها در این عرصه باید مسئولیت اصلی را قبول کنند. او میگوید: «وقتی انسانی به این وضعیت ناگوار دچار میشود، در درجهی اول وظیفهی دستگاه انتظامی و قضایی دولت میزبان است که به داد او برسد.» او با تأسف میافزاید: «با این که برخی از کشورها مانند اردن و لبنان برای حمایت از کارگران خارجی قوانینی وضع کردهاند، اما در عمل هیچکس به داد این افراد نمیرسد.»
ندیم حوری میگوید که کشورهای زادوبوم این افراد نیز در قبال امنیت و حقوق آنها وظیفه دارند. آنها باید با مشاهده موارد تبعیض و حقکشی دخالت کنند و از شهروندان خود دفاع کنند.
به نظر او دولت فیلیپین الگوی خوبی ارائه داده است: کارکنان تابع فیلیپین در هر نقطه از جهان میتوانند به سفارتخانههای کشور خود تلفن کنند و کمک بخواهند.
اما بیشتر زنان خارجی از کمک واقعی محروم هستند و دست آنها به جایی بند نیست. مثلا سفارت اتیوپی در عربستان سعودی نه به تلفنها و پرسشهای خبرنگاران جواب میدهد و نه به نامهها و شکایات زنان تابع اتیوپی.
فشارها و آزارهای جنسی
مزاحمت جنسی مردان یکی از فشارهای روزمره است که زنان خارجی با آن روبرو هستند. الماس درباره وضعیت خود میگوید: «یک روز که در خانه کار میکردم، مردی که به عنوان راننده استخدام شده بود، با نیت جنسی به من حملهور شد. من با داد و فریاد به اتاق بانوی خانه دویدم و در را پشت سر خود قفل کردم.»
الماس میگوید این ماجرا در جریان زندگی چنان عادی بود که هیچکس به آن توجهی نکرد و راننده هم به آزارهای خود ادامه میدهد. الماس در تلفن با صدای آهسته از مواردی بدتر گزارش میدهد. میگوید که یکی از دوستان او مورد تجاوز آقای خانه قرار گرفته و حق اعتراض هم ندارد، چون اگر از او صدایی در آید، دیگر از پول و دستمزد خبری نخواهد بود.
الماس برای خود هیچ راه چارهای نمیبیند، جز صبر و تحمل. میگوید باید با هر بدبختی هست این وضع را تحمل کند. از دوران قرارداد کار او ۱۴ ماه باقی مانده است. او باید صبر کند تا قرارداد دوسالهاش تمام شود، آن وقت در بازگشت به اتیوپی درنگ نخواهد کرد.