کباب تابهای
+168
رأی دهید
-288
مواد لازم:
گوشت چرخ کرده نیم کیلو
پیاز بزرگ یک عدد
ترخون خشک یک قاشق مرباخوری
نمک یک قاشق چایخوری
زردچوبه نصف قاشق چایخوری
فلفل کمی
طرز تهیه:
پیاز را رنده کرده یا با میکسر خوب له میکنیم و آب اضافی آن را میگیریم و با گوشت چرخ کرده و نمک و فلفل و زردچوبه و ترخون مخلوط کرده و خوب ورز میدهیم.
در تابه کمی روغن مایع ریخته و بعد از داغ شدن ,گوشت را داخل تابه پهن کرده و صاف میکنیم تا قطر آن در همه جا یکدست شود و با حرارت ملایم آنرا میپزیم. وقتی قسمت زیر کباب پخته شد آنرا برش زده و به آرامی بر میگردانیم تا روی دیگر آن هم برشته شود در این مرحله کمی کره روی کبابها میدهیم.
ترخون خشک عطر خوبی به کباب داده و بوی گوشت را میگیرد.
منبع : سایت آشپزخانه شیندخت
*Fanoos* - ايران - ايران
پیاز یک عددکم چون پیاز فراوان کباب رو خیلی خیلی خوشمزه میکنه ترخون خشک در کباب برای من تازگی داشت و جالب بود خود پیاز هم بوی بوی نامطبوع گوشت رو میگیره . از غذای خوشمزه امروز ممنونم
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 11:11
shekan - تهران - ايران
واجب شد یک سری به کبابی حسن سگ پز بزنم .
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 11:24
Ghooloo - آبادان - ایران
یکی از آسانترین غذاها برای درست کردن و در عین حال سریع و خوشمزه. چند ماهی یکبار که هوس کباب کوبیده کردم درست میکنم. اگر فر خوب هم دارید، تو فر هم خوب میشه. سماق فراموش نشود :-))
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 12:46
*Fanoos* - ايران - ايران
رها جان بیا اینجا بازم مدیر غذای محبوب شما رو گذاشته منم ترشی هفت بیجار درست کردم میارم همه دوستان نوش جان کنید میگم شادان جونم عزیزم بیا باز شعرهای عشق و باحال در مورد این کباب تابه ای عنوان کن تا بیشتر از این کباب تابه ای لذت ببریم
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 12:56
feminism - لندن - انگلستان
یکی از غذاهای مورد علاقۀ من. البته من تا به حال از ترخون خشک درکباب تابه ای استفاده نکرده ام ولی امتحان کردنش ضرری نداره.
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 13:21
shahroodi - برمن - آلمان
shekan یک دوغ هم به یاد ما بخور !!
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 13:42
mahshahr - ونکوور - کانادا
فوت کوزه گری در ترکیب گوشت چرخ کردست که گفته نشده، در ضمن این جوری که داره پیش میره فکر کنم به زودی دستور پخت تخم مرغ آب پز رو هم اینجا خواهیم دید!
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 14:19
ماه شب - تهران - ایران
من که همون اول داخلش سماق میریزم روش هم باز سماق میریزم و کره و میذارم تا خو ب بپزه تازه آبدار هم بر میدارم به نظرم خوشمزه تره
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 16:09
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
( @ )-- کباب تابهای ، در کنار افراد پر جاذبهای ! ؛ عین فانوس عزیز ، رهای عزیز ، پروانه عزیز ، گٔل شب عزیز ، باران عزیز ، مستانه عزیز ، و دیگر عزیزان واقعا عزیز ، آنچنان میچسپد که نگو و نپرس !، پس با آرزوی آن روز عزیز ، با یک دست گیریم کباب تابهای ، و با دست دگر گیلاس بادهای ؛ میخوریم و مینوشیم ، همچون افسانهای !،،، عجب روز جانانهای !!
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 17:44
*Fanoos* - ايران - ايران
شادان جان سری به این تاپیک بزنید جواب کامنت شما رو در تالار دادم https://www.parnianuk.com/talar/showthread.php?p=180397#post180397.
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 20:40
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
*Fanoos* - ایران - ایران. -- فانوس جان این باز نمیشه !، لطفاً خودت امتحان کن ؟!،، فکر کنم که آدرس را اشتباه دادی !؟،، جستجوگر پیدا نمیکنه !
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 22:05
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
mahshahr - ونکوور - کانادا. -- دوست عزیز ، چه اشکالی داره اگه طرز پختن تخم مرغ آبپز را هم بگذارند?! ؛ شما بلدی ، ولی شاید بعضیها همان را هم بلد نباشند !، عین من !، من دهاتی یک روز خواستم تخم مرغ آبپز درست کنم ، چون بلد نبودم که چه جوری درست میکنند ، و فقط شنیده بودم که همه تخم مرغ آبپز هم درست میکنند ؛ لذا یک قابلمه آب را گذاشتم روی اجاق تا آب جوش آمد و چند تا تخم مرغ را شکوندم توش و نمک و فلفل و زرچوبه هم بهش اضافه گردم و شروع کردم به هم زدن !، و وقتی که پخته شد دیدم که ای بابا ، اینکه شد آبگوشت تخم مرغ ؟!،، خلاصه نون توش تریت کردم و جاتون خالی خوردم !!،، تازه محل کار بین همکارانم هم پوز دادم که من تخم مرغ آبپز را خودم درست کردم و نوش جان کردم !!!،،، و وقتی براشون توضیح دادم که چه جوری تخم مرغ آبپز را درست کردم ؛ نمیدانم چرا همه یهو زدند زیر خنده !!!،, و من آنقدر بهم برخورد که نگو و نپرس !!،، هنوزم که هنوزه دمقم !!!
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 21:15
mano to - لندن - انگلستان
آب پیاز را اصلا لازم نیست بگیرم.من در کباب کوبیده هم آب پیاز را نمیگرم، کافیست پیاز را کمتر از کباب تابهای مصرف کنیم. در کباب تابهای یه مقدار پیاز بیشتر باعث خوشمزگی بیشتر این کباب میشه و در ضمن در کباب تابهای مثل کباب کوبید از زعفران استفاده میشه، زرچوبه طعم کوتلت میده به کباب. روغن هم در ابتدا لازم نداریم بعد از اینکه آب کباب هنگام پخت تمام شد اگر روغن احتیاج داشت کمی کره طعم دلپزیری به کباب میده. امتحان کنید و نوش جان
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 23:08
*Fanoos* - ايران - ايران
شادان جان من بارها تست کردم به راحتی باز میشه حالا اشکالی نداره شما در قسمت تبادل نظر پرنیان که در بالای صفحه اصلی سایت یوکی هست کلیک کنید بعد وقتی صفحه اصلی تبادل نظر باز شد آخرهای تالار بخشی دارد به نام ورزش روش کلیک کنید بعد قسمت پاشو بچه چقدر پشت نتی برو یک کمی ورزش کن . امیدوارم موفق بشید شادان عزیز . https://www.parnianuk.com/talar/showthread.php?t=12806page=269.
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 00:02
Ghooloo - آبادان - ایران
feminism / اتفاقا منم علاقه به این غذا دارم عزیزم. در مورد فسنجون یه خرده داشت کلاهمون میرفت تو هم ولی در مورد این غذا لب تو لبیم ؛-)
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 23:49
Ghooloo - آبادان - ایران
این دوستت هم مثل خودت خنگه :)) ما که امتحان کردیم شد..خدا در و تخته رو با هم جور میکنه.
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 23:52
*Fanoos* - ايران - ايران
. ممنون شادان جان از اینکه به کامنتم توجه کردی و شعر محشری رو در مورد این موضوع گفتی بخدا خیلی ماهی فدات عزیزم
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 00:07
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
mano to - لندن - انگلستان. -- مرسی دوست عزیز ، از اینکه تجربیات خودتون را در اخطار ما گذاشتید !!، درود بر شما
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 03:11
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
( @ )-- بدت نیاد ها ، هیچ کسی باهات کاری نداره! ، ولی آنقدر الافی که پشت سر آنهایی که اصلا محل بهت نمیگذارند موس موس میکنی تا شاید تحویلت بگیرند ! ؛ یک خورده بشین و به شخصیت خودت فکر کن ؟!، مطئمن هستم که خودت از خودت خجالت میکشی !!،،یقینًا دیگر کاربران سایت هم وقتی این نوع شخصیت علاف تو را ببینند ، نه دیگه روی حرفهات حساب میکنند و نه روی شخصیتت !!، به نظر من اینگونه عقده و حسادت بی خودی و بی جهت به دیگر کاربران ، فقط یک نوع مریضی و بیماری میتواند باشد !، در هر حال امیدوارم خدا شفاهت بدهد !ببین چقدر بدبخت و الافی که حتی به آدمهای خنگ هم حسودیت میشه !!، بنظر من آدم خنگ باشه ولی بیماری حسادت نداشته باشه !!!، چون حسود هیچ وقت آرامش ندارد !!، عین تو !،،، ما دهاتیهای به قول شما خنگ, یک مثلی داریم که میگه ؛ حسود , هرگز نیاسود !!,,,,,در هر حال خدا انشا الله همه ی مریضها را شفا بده !,, آمین
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 03:04
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
*Fanoos* - ایران - ایران. -- فانوس جان همیشه عزیز !، اولا که باید یک دنیا از لطف و صفا و مهربانی که داری تشکر کنم ،! مطالب پر از احساست را خواندم ، جدا که سرشار از احساس و عاطفه هستی !، به شخصیت افرادی عین تو از صمیم قلب احترام میگذارم!, فانوس جان حواست به این آدم حسود باشد که میخواهد بین شما و رها جان و دیگر دوستانتان را به هم بزند !، نسبت به تجربیاتی که در روابط عمومی و اجتماعی دارم ، کسانی که ذاتا" حسود هستند چون الینه افکار حسادت هستند ، بنابر این به هیچ وجه چشم دیدن اتحاد و انسجام و پیوند دوستی دیگران را در جامعه ندارند !، و از نظر روان شناسی این افراد بیمارانی هستند که اگر مداوا نشوند ، نهایت سعیشان را میکنند که بین دیگران نفاق بیندازند !، و اگر موفّق نشوند آنقدر حسادت از درون به اونها فشار میآورد که حتی ممکن است ، دست به خودکشی بزنند !!، لذا خواهشاً او را به چشم یک بیمار بنگر که احتیاج به روانپزشک دارد !، و همه باید برایش دعا کنند که انشا الله خدا شفایش بدهد !،، آمین
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 04:17
Shahram Azad - ماستریخت - هلند
لینک را ما دیدیم بخصوص صفحه ی ۲۷۰ چه کرده این قولوی ما. خیلی کارت درسته قولو جان. حرفت کارت را تائید میکنه و کارت حرفت را. دوست داریم قولو جان. برای کسانی که ندیدند با اجازه من لینکش را میگذارم چون از ترس سریع چیزهای دیگر نوشتند که کسی آنرا نبیند. https://www.parnianuk.com/talar/showthread.php?t=12806page=270
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 05:10
Shahram Azad - ماستریخت - هلند
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان بدت نیاد ولی فکر کنم همه فهمیدند که کی اینجا داره موس موس میکنه و واسه کی هم میکنه. اگه معنی موس موس رو نمیفهمی برو تو لغتنامه پیدا کن. هر روز اسم یکنفر رو آوردن و عزیزم و جان جان کردن برای شخص بخصوصی و به به و چه چه کردن واسه یکنفر این اسمش موس موس است! بچههای آشپزخانه را دسته بندی کردن و فقط اسم چند نفر را مدام تکرار کردن این اسمش موس موس کردن است. نه این دوست ما که نقاب از چهره افراد دروغگو مثل تو و رفیقات برمیدارد. مریض هم تویی که از این آدمها دفاع هم میکنی.
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 16:07
Shahram Azad - ماستریخت - هلند
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان اصلا تو این صفحه ۲۶۹ و ۲۷۰ این لینک را دیدی؟ قولو که اصلا اونجا تا به حال چیزی نگته خودشان آنجا شروع کردن پشت سر اون و آشپزخانه بد و بیرا گفتن! حتما تو هم مثل خودشون هستی که چنین از اینها دفاع میکنی. نظرت در مورد این پیام خصوصی رها جونت در مورد الهام جونت چیه؟ (صفحه ۲۷۰). من دوست نداشتم خودم را وارد این بحث کنم ولی چون تو یکی خیلی فضول تشریف داری و همیشه تو این بحث خودت رو قاطی میکنی این شد که من هم وظیفه خودم دونستم که مثل تو فضول بشم! بعضی وقتا قاط میزنی فکر کنم قرصهات رو سر وقت نمیخوری!
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 16:08
*Fanoos* - ايران - ايران
شادان جان با عرض معذرت مجددا یک سری به تالار بزنید در آنجا جواب کامنت شما رو دادم . https://www.parnianuk.com/talar/showthread.php?p=180876#post180876
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 19:30
Shahram Azad - ماستریخت - هلند
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان از نظرها و جفنگیاتی که مینویسی معلومه چه آدمی هستی! تو اینقدر کم ظرفیت، ترسو و بزدلی که قولو با گذاشتن یک کامنت اشکت رو در آورد و به گریه افتادی و بهش همه تهمتی زدی و رفتی رسما و کتباً ازش شکایت کردی. واقعا که! این کامنت تو به قولو است. ....و قولو:. shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان. Ghooloo - آبادان - ایران. -- از زمانی که فهمیدم مزدور آخوندها و جزو خود فروختههای ارتش سایبری جمهوری استفراغی هستی ؛ دیگر به هیچ وجهی حاضر نیستم که با تو هم کلام شوم ، چون ذاتا من از این افراد متنفّرم ؛ لذا لطفاً هرگز به هیچ وجهی نام من را نیار ، و نه دیگر با تو کاری دارم و نه دیگر با من کاری داشته باش !، در غیر اینصورت مجبور میشوم که شکایت خودم را رسما و کتبا به مدیران محترم سایت ایرانیان تسلیم نمایم !
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 20:00
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
Shahram Azad - ماستریخت - هلند. -- ( 1 )-- اولا که باید از شما تشکر کنم از اینکه در تست و امتحان نامحسوسی که گرفتم قبول شدید !، زیرا خواستم بدون اینکه از کسی نام ببرم به دو تا اسمی که شک کرده بودم که ۹۹% همان خود قولو هست که با نام دیگر میاید و حیوونی خود به خودش بهبه و چهچه میزند برسم و شکام به یقین تبدیل شود ؛ که این تاکتیک زیرکانه من دقیقاً به هدف خورد ، البته با شخصیتی که از ایشان در ذهن دارم و نوع بکار گیری ادبیات جاهلی و قهوه خانهای ایشان و دو بهم زنی ایشان و بخل و حسادت فراوان و حتی نوع نگارش و ادبیّات بکار برده ایشان حدس زدم که شما همان قلوی بخیلی هستی که از درون آتش حسادت دارد میکشدش !!، ایشان حتی با کمال وقاهت و پر رویی به رهای عزیز و محترم ، با زبان تهدید صحبت کردند که با پاسخ قاطع و دندان شکن ایشان مواجه شدند! ، که کامنتهایش موجود میباشد !،، @ ،، و اما خوشحال میشوم که اگر نیازی بود در آلمان بنا به پیشنهاد شما قرصهایم را بخورم ! ؛ و خوردن قرص شرف دارد از اینکه عین شما در هلند در کنایپهها سرگردان پای بساط حشیش و گراس بشینم !،>>>
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 20:54
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
Shahram Azad - ماستریخت - هلند. --( 2 )-- سعی کن هشیشتو سر وقت بکشی تا خماری اینجوری اعصابتو بهم نریزه و اینجوری آواره و در بدر نشی که مجبور شوی با اسامی مختلف اینجا ظاهر شوی و اثرات مواد مخدّر هلند اینجوری پکرت کنه !،، @ ،، در ضمن با بدگوییهای تو از فانوس جان و رها جان و دیگر عزیزان محترمی که اینجا در آشپزخانه میشناسم ، نه تنها هیچ تأثیری در من نخواهد گذاشت ، بلکه با بدگوییهای تو و دو بهم زنیهای تو ، بیشتر از این عزیزان خوشم میاید و بیشتر به آنها احترام خواهم گذاشت ، و به آنها نیز توصیه میکنم که هوشیار باشند و گول فتنههای تو حسود را نخورند !، تنها هدف تو اختلاف افکنی است که ، منفورترین خصلت انسانی است !، عزیز جان اینجا را با بازار ماهی فروشان آبادان اشتباه گرفتی !، اینجا غیر از بنده بقیه همه باسواد و با درک بالا هستند ، و به ریش منافقانه ات میخندند!، و در دل خواهند گفت چقدر این آدم حسود است !، میدونم الان از درون منفجر شدی که دستت رو شده !، ولی باور کن این حقته !، چون دو بهم زن هستی و دوستی و شادی دیگران را تحمل نداری ببینی!،، پس هشیشتو سر موقع بکش کاکو که قاط نزنی !
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 21:00
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
*Fanoos* - ایران - ایران. -- فانوس جان ، خوندم و مثل همیشه به احترام شخصیت دوست داشتنی ات بلند شدم ایستادم و دوباره نشستم !، این نوع احترام من قلبی است و فقط مختص عزیزان با شعور و فهیم این سایت است !،، همیشه برای تو و رها جان و دیگر دوستان عزیزی عین شما که تعدادشان هم زیاد است ، بهترینها را آرزو دارم !، همیشه شاد و لبتان خندان باشد و دنیا به کامتان باشد !،، آمین
پنجشنبه 2 آذر 1391 - 21:53
Shahram Azad - ماستریخت - هلند
به جای جواب دادن به سوالها فقط چرند مینویسی و توّهم میزنی. فقط بهت بگم که خیلی آدم ...هستی. فکر کردی هر کی که در هلند هست حشیش میکشد آدم نرمالی نیستی چون کسی را که نمیشناسی بدون هیچ مدرک و دلیلی تهمت میزنی قولو همشهری و دوست خیلی قدیمی من است امیدوارم که خودش زودتر بیاد و جواب تو احمق را بده چون او از پس آدمهای مثل تو خوب برمیاد امروز دو بار بهش میل کردم ولی خبری ازش نیست ولی تو فکر کن که من قولو هستم فرقی نمیکنه چون قولو کوکامه. ولی من و تو راهمان زیاد از هم دور نیست جای قرار بذار تا همدیگر را ببینیم و مثل دو تا مرد با هم حرف بزنیم تا من جای قولو یک حالی بهت بدم که تو آبادان تو بازار ماهی فروشها با ماهیها هم انجام نمیدن چون من برعکس دوستم زیاد حال و حوصله حرف زدن ندارم و دوست دارم وارد اصل ماجرا شم. بیا جون مادرت یک جا قرار بذار تو هلند یا آلمان یا هر جا که دوست داری تا به خودت و همه ثابت کنی که مردش هستی و اینقدر شهامت داری که این حرفها را رو در رو میتونی بزنی.
جمعه 3 آذر 1391 - 04:02
Shahram Azad - ماستریخت - هلند
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان تو اینقدر ضعیف و بزدلی که چند وقت پیش با یک کامنت قولو داشتی گریه میکردی و رفتی رسما و کتباً از قولو شکایت کردی.... اگه کسی ادعای میکنه لااقل یک دلیلی، مدرکی، لینکی، کامنتی میذاره و نه از روی معده حرف میزنه؛ دوستان عزیز به این کامنت این آقای توّهم زن بنگرید. ....:. shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان. Ghooloo - آبادان - ایران. -- از زمانی که فهمیدم مزدور آخوندها و جزو خود فروختههای ارتش سایبری جمهوری استفراغی هستی ؛ دیگر به هیچ وجهی حاضر نیستم که با تو هم کلام شوم ، چون ذاتا من از این افراد متنفّرم ؛ لذا لطفاً هرگز به هیچ وجهی نام من را نیار ، و نه دیگر با تو کاری دارم و نه دیگر با من کاری داشته باش !، در غیر اینصورت مجبور میشوم که شکایت خودم را رسما و کتبا به مدیران محترم سایت ایرانیان تسلیم نمایم !
جمعه 3 آذر 1391 - 04:15
*Fanoos* - ايران - ايران
شهرام جفنگ : چقدر تو .........ساکت شو جــــــــواب ابـــــــــــــهان خــــــــاموشـــــــــیست
جمعه 3 آذر 1391 - 13:17
*Fanoos* - ايران - ايران
shadan shirin sokhan - قربانت عزیزم شادان جونم منهم برای شما و دیگر عزیزان محترم و با شخصیت سایت ارزش و احترام خاصی قائلم . پیروز و سربلند باشید.
جمعه 3 آذر 1391 - 13:12
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان
Shahram Azad - ماستریخت - هلند. -- خیلی پرتی حاجی آب شنگولی !!، از نوع و طرز حرف زدن چاله میدونی ات مشخصه که تو از آن کسانی هستی که حتی شبها هم عینک آفتابی میزنی و کتب و شلوار را با دمپائی و پای بی جوراب میپوشی و میری دیسکو و در حالی که کت ات را داخل شلوارت کردی و با پای بیجوراب دمپایی پوشیدی و عینک آفتابی هم زدی ؛ برک میزنی !, و خودت برای خودت ایول میگی کاکو !!!،،،، @ ،،،، و وقتی ازت سوال میکنند ، بچه کجایی ؟،، عینک آفتابی را بالا میزانی و میگی ؛ بچه دهکده لاف هستوم کاکو !
جمعه 3 آذر 1391 - 15:05
felora - تهران - ایران
یک مثالی هست که : صادق بودن مثل حامله بودن است , یا حامله هستی یا نه , یا صادق هستی یا نه ! اینهمه دعوا و بی احترامی با فدات شم وعزیزمی و....... گاهی فکر میکنم اینجا شده قصابی !!!
جمعه 3 آذر 1391 - 17:09
felora - تهران - ایران
یک مثالی هست که : صادق بودن مثل حامله بودن است , یا حامله هستی یا نه , یا صادق هستی یا نه ! اینهمه دعوا و بی احترامی با فدات شم وعزیزمی و....... گاهی فکر میکنم اینجا شده قصابی !!!
جمعه 3 آذر 1391 - 17:05
Shahram Azad - ماستریخت - هلند
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان. با مثل تو باید چاله میدونی حرف زد تازه به دوران رسیده تجربیات خودت رو با همه شر نکن ، معلوم چند بار آلمانیها واسه لباسات زدن تو سرت انداختنت بیرون که اینقدر تجربه داری ها؟ ما رو لأقل تو دیسکو را میدن. خاطره بدی از دیسکو داری آره؟ با اردنگی اندختت بیرون اخی دفعه بعد یه لچک سرت کن برو که نشناسنت . واسه همینه که خونه نشین شدی ویرتویل دختر بازی میکنی؟ حتی مردونگیت هم تو ایران جا گذاشتی. تو آلمان حقوق دولت بگیر و شب و روز پشت کامپیوتر بشین و مزخرف بگو با لچک سر کردن فرقی نداره...
جمعه 3 آذر 1391 - 19:50
Ghooloo - آبادان - ایران
Shahram Azad - شهرام جان میبینم ۲ روز من نبودم شهر رو به هم ریختی فکر کردی اینجا رینگ بکسِ کوکام ;-)) دوست عزیزم قبلا هم بهت گفتم شما و بقیه دوستان لطفا خود را درگیر این بحث نکنید چون این داستان سر دراز دارد و ماجرا برمیگردد به بیش از یک سال پیش و شما از جزئیات کار اطلاع کامل ندارید...پس عزیز جان لطفا اعصاب خود را به خاطر این بابا که به قول خودت توّهم میزنه، خورد نکن چون اولا این بارِ اولش نیست که توّهم میزنه، و دوم اینکه تو زود عصبی میشی و میخوای طرف رو ببافی، نه بشکافی ;-) در ضمن من لینک این کامنت مسخره این ... را قبلا هم برای دوستان گذاشته بودم. ایمیلت را تازه دیدم و جواب دادم شما لطف دارید. خواهشاً به این بحث خاتمه بده رفیق و کار را بسپار به کاردان :-)) آخر هفته شلوغی بود جزئیات و عکسها را با ایمیل برایت میفرستم. سلام به بچه های باشگاه برسان. از راه دور میبوسمت. یا حق
جمعه 3 آذر 1391 - 22:53
Ghooloo - آبادان - ایران
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان و اما تو بیمار که یا در حال .. برای این و آن هستی یا توهین و مزخرف گویی. دقیقا میدانم از کدوم دسته پاچه خوارها هستی. آدمی که حتی از پس باز کردن یک لینک ساده بر نمیاید معلومه آی کیو ش حدودا چقدره ولی احساس این را دارد که در خارج کشور نشسته و آبجو به دست با مزخرف گویی از پشت کامپیوترش و دری وری به این و آن داره مبارزه میکنه! خوش باور احمقی که چون خودش و دوستانش چند شخصیتی هستند و هر روز به یک اسم و نشانی کامنت میگذارند و دروغ میگویند، بقیه را هم مثل خودش میداند. اون رها جونت رو جوری دمش را قیچی کردم که حتی نتونه دمش رو کولش بذاره و بره :-)) شما ۳ نفر مثل ۳ .. میمانید که تازگی راه تازهای برای پشتِ سر این و آن زرر زدن پیدا کردید.
جمعه 3 آذر 1391 - 23:05
Ghooloo - آبادان - ایران
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان یه سر به تالار بزن شادانِ خوش باورِ مثل اینکه دوستانت واست یک خوابهای دیدند. شنیدم اون ....میخواد عقدت کنه..حقیقت داره؟ تو اروپا همه چیز امکان داره شاید داداشش چشمش گرفتتت؟ خب مبارکه. ولی مراقب باش! کیک عقد آخ جون خانم رو که بچهها نوشِ جان کردند نوبتی هم باشه نوبت توهِ که یه سرو سامونی بگیری..بله برون عذر میخوام فلفل خورون خوش بگذره ولی زود بله رو نگو از من میشنوی چون تا به خودت بجنبی فلفل رو جوری میبندند به نافت که وقت پس دادنش تازه بفهمی چه دردی داره ؛-) راستی به تالار سر بزن من دوباره برگشتم که پیامهای دوستان عزیزت را واسه همه بذارم :-) بازی تازه شروع شد بخون و به قولو بگو بابا تو دیگه کی هستی تا بعد..
جمعه 3 آذر 1391 - 23:07
Ghooloo - آبادان - ایران
shadan shirin sokhan - هایدلبرگ - آلمان راستی شهرام اهل حشیش و این حرفها نیست ولی اگر هم باشه نوش جونش به تو چه؟ گیرت نمیاد؟ اصلا شب و روز حشیش میکشه تا جونت دارد..چه ربطی به سوال هاش داشت مردیکه!
جمعه 3 آذر 1391 - 23:30
wildpiony - بوداپست - مجارستان
از وقتی که یادم میاد همیشه این بحث ها تو این آشپزخونه بوده و جالبه که یک سری افراد خاص همیشه تو این مجادله ها حضور دارن. یادمه اون وقت که اومدم اینجا گفتم به بعضی ها محل ندید تا دمشون رو بذارن رو کولشون و برن یه سری ها اومدن سینه ها دریدن که چرا میگی!! خوشحالم که بلاخره به حرف ما رسیدن!!. حالم از این همه خاله زنک بازی بهم میخوره اه اه
یکشنبه 5 آذر 1391 - 16:53