نجات سارینا از خانه زن کودک ربا

زن میانسالی که با ربودن یک دختر چهار ساله در بازاری در منطقه اندیشه، وی را سه روز در خانه‌اش محبوس کرده بود، از سوی پلیس آگاهی شهریار در غرب استان تهران دستگیر شد و این کودک نجات یافت.

 

 
متهم در بازجویی ادعا کرده بود برای این‌که از دختر خودش دور بوده و موفق به دیدار وی نمی‌شده، برای رهاندن از این بحران عاطفی، دختر کوچولو را ربوده است.

به گزارش جام‌جم، روز یازدهم آبان امسال زنی با حضور در اداره پلیس آگاهی شهرستان شهریار در غرب استان تهران برای یافتن دختر چهارساله‌اش به نام سارینا درخواست کمک کرد.

شاکی به پلیس گفت: صاحب مغازه‌ای در اندیشه هستم. چند ساعت پیش همراه دخترم به مغازه‌مان رفتم. او مقابل مغازه ایستاد و من در حال چیدن وسایل بودم. دقایقی بعد دخترم را صدا زدم، پاسخی نداد. وقتی از مغازه خارج شدم، اطراف را نگاه کردم، اما دخترم نبود.
 
شاکی اضافه کرد: وقتی جستجوهایم برای یافتن فرزندم بی‌نتیجه ماند، در تماس با شوهرم موضوع را اطلاع داده و سپس به مرکز پلیس آمدم.
 
در پی این شکایت، ماموران انتظامی با اطلاعات به‌دست آمده از شاکی، جستجو برای یافتن سارینا را آغاز کردند.
 
در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، خانواده سارینا تصاویر وی را در دیوار‌های سطح شهر چسباندند تا اگر کسی از سرنوشت وی اطلاع پیدا کرد، با والدین او تماس بگیرد.

تماس مرد غریبه، راز کودک‌ربایی را فاش کرد


جستجو‌ها همچنان برای مشخص شدن سرنوشت نامعلوم دختر گمشده ادامه داشت تا این‌که سیزدهم آبان مردی با خانواده دختر گمشده تماس گرفت و اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار داد که نشان می‌داد دختر چهار ساله ربوده شده است.

در پی این تماس، خانواده شاکی با حضور دوباره در پلیس آگاهی شهریار موضوع را اطلاع دادند و با هماهنگی قضایی، مرد تماس گیرنده برای رازگشایی از این پرونده احضار شد.

مرد راننده شاهد کودک‌ربایی بود

این مرد به پلیس گفت: روز حادثه زن میانسالی با دیدن من در خیابان که منتظر مسافر بودم، نزدم آمد و خواست وی را ابتدا به بازار و سپس به خانه‌اش در اندیشه ببرم.

وی اضافه کرد: پس از طی مسافتی مقابل بازاری در اندیشه توقف کردم و زن مسافر وارد آنجا شد. دقایقی بعد در حالی که او دختر چهار ساله‌ای را کشان‌کشان با خود می‌آورد، سوار خودرو شد.
 
شاهد کودک‌ربایی یادآور شد: به رفتار زن مسافر و کودک همراهش ظنین شدم و علت بیماری دخترک را پرسیدم که زن مسافر ادعا کرد این کودک خواهرزاده‌اش بود و به‌دلیل این‌که بیمار است، او را از مادرش تحویل گرفته تا به خانه‌شان ببرد.

تصویر دختر گمشده، نجاتش داد
 
وی اضافه کرد: با توقف مقابل یک مجتمع مسکونی، آنها پیاده شدند و من از آن محل دور شدم. روز بعد به طور اتفاقی هنگام جابه‌جایی مسافر در منطقه اندیشه تصویر همان دختر کوچولو را دیدم که روی دیوار چسبانده شده بود.
 
مرد راننده گفت: شوکه شدم. باورم نمی‌شد زن مسافر به من دروغ گفته و یک کودک‌ربا بوده است. تا شب عذاب وجدان داشتم و لحظه‌ای تصویر دخترک از مقابل چشمانم دور نمی‌شد. سرانجام با خانواده‌اش تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.

کارآگاهان اداره آگاهی غرب استان تهران، همراه مرد راننده ـ تنها شاهد کودک‌ربایی ـ عازم خانه زن کودک‌ربا شدند. با تحقیق از مدیر مجتمع، ماموران متوجه شدند زن کودک‌ربا در طبقه ششم مجتمع سکونت دارد.
 
نجات دخترک و دستگیری متهم
 
با به‌صدا درآمدن زنگ آپارتمان، وقتی زن میانسال در را باز کرد، ماموران وارد خانه شدند و در بازرسی از خانه متهم، سارینای چهار ساله را که در یکی از اتاق‌های خانه محبوس شده بود نجات داده و او را تحویل خانواده‌اش دادند.
 
با انتقال متهم به پلیس آگاهی، تحقیقات پلیس از زن کودک‌ربا همچنان ادامه داشت تا سرانجام وی روز گذشته به ربودن دختر چهارساله اعتراف کرد و برای ادامه تحقیقات به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شهریار در غرب استان تهران منتقل شد.

اعتراف متهم
 
متهم با اشاره به انگیزه‌اش از این کودک‌ربایی به بازپرس پرونده گفت: چند سال پیش از شوهرم جدا شدم و او حضانت تنها دخترم را به‌عهده گرفت. اوایل اجازه می‌داد با وی ملاقات کنم، اما مدتی بعد به مکان دیگری رفتند و دیگر از آنها خبری ندارم. در این سال‌ها در حسرت دیدار فرزندم بودم و بشدت افسرده شدم تا سرانجام برای خلاصی از این بحران روحی تصمیم گرفتم کودکی را نزد خود بیاورم و با وی زندگی کنم.

زن کودک‌ربا اضافه کرد: روز حادثه برای یافتن یک کودک به بازاری در منطقه اندیشه رفتم. هنگام جستجو در بازار دختر کوچولویی را دیدم که گم‌شده بود و گریه می‌کرد. وی را آرام کردم و خواستم با من بیاید تا ابتدا برایش خوراکی بخرم و سپس همراه من نزد مادرش برود.

زن کودک‌ربا، به سارینا آبمیوه مسموم می‌داد
 
وی یادآور شد: در آن لحظه وسوسه شدم کودک را ربوده و به خانه‌ام ببرم. بنابراین آبمیوه مسمومی را که همراه داشتم به کودک دادم که با نوشیدن آن بدحال شد و با گرفتن دستش وی را به سمت خودروی کرایه‌ای بردم و با ادعای این‌که کودک، خواهرزاده‌ام است از راننده خواستم ما را به خانه‌ام برساند.

متهم اضافه کرد: او را در یکی از اتاق‌ها زندانی کردم و غذای مناسبی به وی نمی‌دادم. برای این‌که با سر و صدای وی همسایه‌ها متوجه ماجرا شوند، قرص خواب‌آور در نوشیدنی حل کرده و به کودک می‌دادم تا بنوشد؛ بنابراین بدحال می‌شد و صدای ضبط را بلند می‌کردم تا همسایه‌ها تصور کنند مهمان دارم.

در مرحله بعدی تحقیقات مشخص شد زن کودک‌ربا دارای سابقه سرقت است و همچنین با حضور در مجلس عروسی یکی از ساکنان مجتمع نیز گوشی تلفن همراه یکی از مهمانان را دزدیده بود که لو می‌رود و پس از دستگیری، با جلب رضایت شاکی آزاد می‌شود.

بنا بر این گزارش، متهم با قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شهریار در غرب استان تهران روانه زندان شد.

تحقیقات تکمیلی از این متهم برای مشخص شدن دیگر ابعاد پرونده و همچنین رازگشایی از انگیزه اصلی متهم از این کودک‌ربایی از سوی کارآگاهان اداره آگاهی شهریار آغاز شده است.

+30
رأی دهید
-170

karkas - اصفهان - ایران
همین کارارو کردی شوهرت طلاقت داد..........
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 19:44
be_pa_khaste - هارلم - هلند
بی‌ شعور خودت میگی‌ افسردگی گرفتم از دوری بچم .بعد نمی‌گی مادر این بچه هم همین حس تو رو میگیره .احمق
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 19:51
parviz1 - کترینگ - انگلستان
کاملا مشخص هست که دروغ میکه.آب میوه مسموم از قبل آماده کرده بوده و همه جور برنامه هم تنظیم کرده بوده.شوهر قبلی‌ این زن هم میدونسته که زنش آدم نیست از دست این عفریته فرار کرد و بچه خودش را نجات داد. یکی‌ بهش بگه آخه آدم ناا حسابی بچه مردم را میدزی برای آرامش دل‌ خودت ولی‌ فکر دل‌ اون پدر مادر و اون بچه بیگناه که هزار جور قرص خواب مسمومش میکرده نبودی؟این چه دلی بود که با نابود کردن دل‌ دیگران آرامش میگیره مخصوصا دل‌ بیگناه دختر بچه ۴ ساله !!!!!!
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 20:08
birmingham - شیراز - ایران
این طرف اگه واقعا عاطفه مادری داشت هیچ موقع به خودش اجازه نمیداد تا به بچه ۴ ساله سمّ بده .خیلی‌ تابلو بود فقط میخواسه بچه رو دلّالان بفروشه .این زن خیلی‌ خطرناک هست و نباید در جامعه زندگی کنه ،حالا ،مشخص نیست توی این طهرون بزرگ چندین مادر رو این جور چشم انتظار کرده
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 21:15
ekman - شیراز - ‫ایران
اعترافات این زن قابل قبول نیست،این بیشرف حتما نقشه شومی در سر داشته که موفق نشده.شاید میخواسته بچه را بفروشد و یا از اعضا بدن طفل معصوم برای پیوند اعضا بدن توسط باند پیوند اعضا استفاده کنند.با یک بازجویی فنی توسط بازجویان سیاسی حقیقت فاش حواهد شد.اگر عاشق بچه بود،که نیست اصلا راضی نمیشد که داروی خواب آور به بچه بخوراند.اگر عشق مادری داشت فکر مادر و پدر بچه میبود که چه عذابی میکشیدند.
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 21:26
ghomar baz - کوپنهاگ - دانمارک
دوستان احتیاجی‌ نیست به فحش دادن به این زن ،چون که کاملا مشخص هست که این خانم بیماری روحی و روانی‌ دارد،و به جای زندان باید تحت درمان قرار بگیرد.
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 22:34
leila leila - گوتنبرگ - سوئد
فاحشگی فقط به تن فروشی نیست .. این بی‌ شرف نمونهٔ بارز یک فاحشست
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 22:36
jhanatan - تهران - ایران
خدا تو و امثال تو رو لعنت کنه که قلب ندارید. چقدر این طفل معصوم و عذاب داده.
‌پنجشنبه 18 آبان 1391 - 23:47
hossein-87 - تهران - ایران
یه پهن با مانتو روسری تو عکس میبینم!
جمعه 19 آبان 1391 - 07:16
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.