در به در به دنبال آخوند زن در ترکیه
ترکیه در مقایسه با کشورهای اروپایی بیشترین تعداد زنان بیسواد و غیرشاغل را دارد. با توجه به تسلط مردان بر عرصههای مسجد، سیاست و تجارت در این کشور، اشتغال ۵۰۰ پیشنماز زن در آن را آغاز یک تحول ارزیابی میکنند.
بوی خاصی میآید؛ مخلوطی از بوی پای برهنه و عطر زنانه در مسجدی پر از زنان عبادت کننده در محلهی "اوزکودار" در استانبول. بیش از صد زن در اینجا حضور دارند، و تا آنجا که چشم کار میکند، اثری از هیچ مردی نیست چون که اینجا پیشنماز یک زن است.
بر روی فرش قرمز کف مسجد زنان جوانی که روسریهای خوش رنگ ابریشمی بر سر دارند در کنار مسنترها نشستهاند که چارقدهای گلدارشان را زیر چانه گره زدهاند. زنی جوان و بنفشپوش بر روی آیپدش آیههای قرآن را دنبال میکند. زن مسن کنار او با تلاوت آیات قرآنی در ریتمی منظم بالاتنهاش را به جلو و عقب تکان میدهد.
نورا ۴۵ ساله است و فقط برای این که پای منبر یک همجنس خود بنشیند از آن سر کلانشهر استانبول تا اینجا آمده است. نورا میگوید: «پیشتر چنین امکانی نبود. پدرم جمعهها به مسجد میرفت و بعد برایمان تعریف میکرد که آنجا چه شنیده است. اما حالا خود زنها میتوانند به این جا بیایند. پیشنمازهای زن، آموزش دیدهاند، تحصیلکردهاند و به پرسشهای ما پاسخ میدهند. این گام بزرگی در تاریخ کشور ماست.»
نورا ساکت میشود. پیشنماز خطبهها را آغاز میکند: «ما همه اینجا برابریم. پرفسور بدون هیچ فرقی، کنار کارگر نشستهاست.» نورا سرش را به نشانهی تایید تکان میدهد و پیشنماز ادامه میدهد: «معمولا ما زنان قرآن را به عربی میخوانیم، بدون این که معنی آن را بفهمیم. این کار را همیشه تکرار میکنیم، ۴۰ بار یک سوره را میخوانیم. اما این جا پس از تلاوت قرآن، تفسیر آن را به زبان ترکی میشنویم. این دلیل این جا بودنِ ماست.»
این قرارهای هفتگی دو ساعت به درازا میکشند. زنان اینجا پای داستانهایی راجع به زندگی پیامبر اسلام مینشینند و توضیحات هر آیه را از زبان پیشنمازی از جنس خودشان میشنوند و پرسشهایشان را مطرح میکنند.
افزایش شمار پیشنمازهای زن به اندازهی پیشنمازهای مرد
بعد از مراسم نماز و عبادت، پیش نماز زیر سایهی یک کاج مینشیند. دورتادورش زنان حلقه زدهاند. فاطمه بایرام نه تنها پیشنماز که دوست آنهاست و معتقد است: «یک پیشنماز باید همه را مخاطب خود بداند. مخاطب او میتواند یک زن خانهدار باشد یا یک دانشگاه رفته و تحصیلکرده، میتواند جوان باشد یا پیر. ما تلاش میکنیم در اینجا به مسائلی مربوط به تمامی حوزههای زندگی بپردازیم، از مسائل شخصی – روحی گرفته تا مسائل مربوط به خانواده و مسئولیتهای فردی و اجتماعی.» بایرام اضافه میکند که در ابتدا تنها ۳ پیشنماز در استانبول وجود داشته است و حالا تعداد آنها به ۵۰ تن رسیده است. او از برنامههای آینده میگوید، از افزایش شمار پیشنمازهای زن به اندازهی پیشنمازان مرد!
ترکیه کمترین شمار زنان شاغل را در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی داراست
در دوران جوانی فاطمه بایرام خبری از پیشنماز زن نبود. فاطمه پرسشهای دینیاش را جمع میکرد و از کسی نمیپرسید تا خود به دانشگاه رفت و در رشتهی الهیات تحصیل کرد و پاسخ همهی آنها را پیدا کرد.
این پیشنماز معتقد است که برخی پرسشها مربوط به دنیای زنانه است و یک زن به سختی میتواند این پرسشها را نزد یک مرد ببرد.
کشوری با بیشترین زنان بیسواد و کمترین زنان شاغل
مسجدها در ترکیه مثل سیاست و تجارت در این کشور معمولا عرصهای مردانهاند. اما این وضع قرار است تغییر کند. سال پیش کمپینی به راه افتاد که گسترش قسمتهای زنانه در مساجد ترکیه را طلب میکرد. از سوی دیگر مشاورههایی تلفنی برای زنان مسلمان و پاسخگویی به پرسشهای آنها سازماندهی شد. به این مجموعه باید اولین زن آخوند را هم اضافه کرد.
فاطمه بایرام به همهی پرسشهایی که اقتضای زمانه هستند پاسخ میدهد؛ پرسشهایی از این قبیل که آیا زنان اجازهی کار دارند؟ آیا میتوانند تقاضای طلاق کنند؟ میتوانند سیاستمدار شوند؟ میتوانند به مردها آموزش دهند؟ بایرام میگوید: «داستانهای زیادی از زمان پیامبر اسلام وجود دارد که نشان میدهد زنان در زمان پیامبر بسیار فعال بودهاند؛ زنانی که میتوانستند بخوانند و بنویسند و بیماران را درمان کنند. زنانی که تجارت میکردند و زنانی که به جنگ میرفتند. زنان درآن زمان در تمامی عرصهها فعال بودند.»
با این حال فاطمه بایرام هم میداند که واقعیت امروز در سرزمین او هم به گونهی دیگری است. ترکیه نسبت به دیگر کشورهای اروپایی پایینترین شمار زنان شاغل و بیشترین زنان بیسواد را دارد.
بدین خاطر اگر پیدایش ۵۰۰ پیشنماز زن در کشوری با ۷۵ میلیون جمعیت را نتوان انقلاب نامید، اما مسلما میتوان آن را یک آغاز دانست، آغاز حضور بیشتر زنان در عرصههای گوناگون زندگی اجتماعی و سیاسی جامعه ترکیه.