تاجزاده: جنبش تازهای علیه ارزشزدایی از حیثیت ملی در حال ظهور است
مصطفی تاجزاده، معاون زندانی وزارت کشور دولت خاتمی، میگوید جنبش تازهای در ایران حول مطالبات اقتصادی و اجتماعی در حال شکلگیری است که به گفته وی «علیه ارزشزدایی نظامیان از پول و از حیثیت ملی ایرانیان» است.
مصطفی تاجزاده که از یک روز پس از انتخابات سال ۸۸، تاکنون در زندان به سر میبرد در مطلب که روز جمعه ۲۸ مهرماه در وبسایت کلمه منتشر شده، سیاست داخلی و خارجی ایران را به باد انتقاد گرفته و می گوید پیشبینیهای میرحسین موسوی در مناظرههای انتخاباتی صورت واقعیت به خود گرفته است.
وی مینویسد: «وقتی سخنگوی کودتای انتخاباتی، زنجیره سبز راه آهن-تجریش در روزهای انتخابات ۸۸ را “فتنه” میخواند ... آیا میتوانست تصور کند که روزی در نتیجه همین کودتا ارزش پول و پرچم و پاسپورت ایران به چنین سقوطی دچار خواهد شد و ایران به دست کودتاچیان وارد جرگه کشورهای دست چندم منطقه و کشورهای دسته آخر جهانی خواهد شد؟»
مصطفی تاجزاده در ادامه حاکمیت ایران را به دادن نسخه غلط به همپیمان خود بشار اسد متهم کرده به طوریکه به گفته او بشار اسد با کشتار «۳۰ هزار نفر» به «میلوسویچ سوریه» تبدیل شد.
وی میپرسد: «آیا هنگامی که سفیر احمدینژاد در دمشق درهمان آغاز تظاهرات مسالمتآمیز مردم سوریه، جنبش آنان را "تکرار نسخه فتنه سبز" نامید آیا میدانست که بر مبنای چنین راهبرد گمراهکنندهای نه فقط شرط دوستی حقیقی را با نظام بعثی به جا نمیآورد بلکه آخرین فرصت بشار اسد برای همسویی با مطالبات اصلاحی را تبدیل به ضد خود میکند و با سرکوب مسلحانه راه تجزیه ارتش را میگشاید و زمینه مسلحانه شدن مخالف و جنگ داخلی را به دست دیکتاتور فراهم میسازد؟»
این زندانی سیاسی با اشاره به تظاهرات اخیر در بازار تهران، و شعارهای سر داده شده، میافزاید، در «شعوری اجتماعی که در پشت شعار "سوریه را رها کن" جلوه میکند حاکی از آن است که بازار نیز همچون خیابانهای جنبش سبز، دیدِ روشنی درباره پیوند میان ارزشزدایی از پول ملی با ارزشزدایی از پرچم و هویت و پاسپورت ایرانی دارد.»
به اعتقاد معاون سیاسی وزارت کشور دولت خاتمی، حاکمیت نه تنها از «سرکوب جنبش» سبز نتیجه دلخواه را نگرفته بلکه «یک جنبش نوخاسته دیگر به نام جنبش اجتماعی و اقتصادی علیه ارزشزدایی نظامیان از پول و از حیثیت ملی ایرانیان در حال تولد است.»
وی که از «نارضایتی» بازاریها به عنوان «جنبش بازار» یاد کرده، مینویسد در حال حاضر «فرصتی بسیار مهم برای یک ائتلاف وسیع ملی بیم اقشار مدرن شهری و اقشار سنتی طبقه متوسط به وجود آمده» که به گفته او میتواند «نویدبخش یک مقاومت مدنی علیه جنگافروزی بیگانه و بهانهسازی و زمینهسازی و بیکفایتی مدیریتی حاکمان فعلی برای یک جنگ خانمانسوز باشد.»
وی مینویسد: «وقتی جنبش بازار شعار “سوریه را رها کن- فکری به حال ما کن” را سر میدهد به روشنی میتوان دریافت که اقتصادیترین مطالبه اقشار ملت پیوندی ناگسستنی با سیاست دارد و همان سیاستهای ایران بر باد ده که در سوریه و جهان عرب منجر به سوزاندن پرچمهای ایران در جریان تظاهرات ضد بعثی در سوریه و کشورهای اروپایی شده ارزش پول و ارزش پاسپورت ایران را به پایینترین درجه خود تنزل داده است.»
این زندانی سیاسی بیانیهها و مناظرههای انتخاباتی میرحسین موسوی را در «حکم طوماری» دانسته است که «به تدریج در بستر زمان باز میشود و هر بار قسمتی از آن به اثبات میرسد.»
وی تاکید میکند: «واضح است که همه این تحقیرها و تنزل جایگاه ایران در افکار عمومی مردم و آزادیخواهان منطقه ریشه در سیطره نظامیان بر شریانهای رانتی سیاسی-اقتصادی کشورمان دارد که بستن مجاری تنفسی سیاست و اقتصاد و جامعه مدنی محصول ناگزیر آن است.»
تاجزاده بار دیگر ایران را با ترکیه مقایسه کرده و دموکراتیزه شدن این کشور و بازگشت نظامیان به پادگانها را با رشد اقتصادی این کشور در پیوند دانسته به طور که کشورهای اسلامی آن را به مثابه الگویی برای خود میدانند.
به گفته تاجزاده ترکیه به جایی رسیده که خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس، از این کشور به عنوان «چهره روشن اسلام» یاد میکند و محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر، با «کمال افتخار» در کنگره حزب عدالت و توسعه شرکت میکند در حالی که در تهران به گونهای رفتار میکند که به گفته تاجزاده نشاندهد سفرش «مکروه» بوده است.
این عضو زندانی جبهه مشارکت با اشاره به تحولات پس از انتخابات سال ۸۸ این پرسش را مطرح کرده که هماکنون «بصیرت حقیقی به معنای توان آیندهنگری، برازنده کدامیک از دو طرف ماجراست، اقتدارگرایان حاکم یا جنبش سبز و رهبرانش.»
مصطفی تاجزاده با بیان اینکه «اعتراض مدنی بازار نشان داد که از این پس هر حرکت اعتراضی دیگر، حتی اگر اقشار معترض جدید تبار سبز نداشته باشند، باز هم در همان چارچوب بیانی و گفتمانی سبز به نمایش در خواهد آمد و یا نسبتی نزدیک و همدلانه با آن برقرار خواهد کرد»، میگوید: «اکنون دیگر سایر اقشاری که دموکراسی و حقوق بشر، مطالبه بلاواسطه آنان نبوده و عمدتا بر دغدغههای روزمره معیشتی تمرکز داشتند اندکاندک در مییابند که نسبتی مستقیم میان بستن روزنامه و انحلال حزب با بستن مجاری معیشتی و اقتصادی ملت وجود دارد.»
تاجزاده یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت و در دادگاههای موسوم به «کودتای مخملی» به صورت دستهجمعی محاکمه شد.
دادگاه انقلاب تهران تاجزاده را در فروردین ماه سال ۱۳۸۹ به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام مجموعا به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم کرد.