خواب های خامنه ای و خواص با بصیرت در بازی با آینده ایران
جهت نمایش ویدئو در یوتوب اینجا کلیک کنید.
جهت دانلود ویدئو اینجا کلیک کنید.
|
آیت الله علی خامنه ای در بخشی از سخنان خود در نشست با روحانیون خراسان شمالی، با اشاره به وظایف سنگین روحانیت در شرایط کنونی، اوضاع کنونی کشور را با روزگار پیامبر اسلام در جنگ احزاب مقایسه کرد. او گفت:« امروز نیز همانند شرایط جنگ احزاب در دوران پیامبرهمه دشمنان ملت ایران در سطح بین المللی و منطقه ای، دست به دست یکدیگر داده اند، تا ایستادگی و عزم راسخ این ملت را بشکنند اما همانگونه که در آن جنگ، مؤمنان به خود ترس و تردید راه ندادند، ملت ایران هم با تلاش برای افزایش قدرت و توانایی های خود، در مقابل فشارها ایستاده است.»
بهروز بهبودی
www.bbehbudi.com
contact@bbehbudi.com
پیش از این رهبر ایران در انتقاد از کسانی چون رئیس بانک مرکزی که شرایط ایران را چون شعب ابی طالب دانسته بودند، جمهوری اسلامی را در شرایط مسلمانان در جنگ های بدر و خیبر قرار داده بود، اما در خراسان این تشبیه ها را نیز تغییر داده، از تشبیه دیگری استفاده نمود تغییری که اهدافی را به شرح زیردنبال می کرده است.
الف) استفاده از احساسات مذهبی و تحریک آنها
رهبر ایران می کوشد تا با استفاده و به عبارت بهتر سوءاستفاده از احساسات و گرایش های دینی مردم ایران آنان را به مقاومت بیشتر در برابر فشارها فراخواند. او در تشبیهاتی از این دست خود را در جایگاه پیامبر می نهد، مردم را نیز با مسلمانان با اخلاص صدر اسلام مقایسه می کند و عناصر سست را هم با منافقان. کشورهای دنیا در این تشبیه در جایگاه کفار قرار دارند. با این تشبیه از مردم خواسته می شود همانطور که مسلمانان صدر اسلام، پایداری کردند و به دستورهای پیامبرشان گوش دادند آنها نیز از جانشین پیامبر در این روزگار پیروی مطلق داشته باشند.
رهبر ایران در چرایی استفاده از این تشبیه می گوید: در جنگ احزاب عده ای منافق و سست ایمان، مؤمنان را مورد عتاب و خطاب قرار میدادند که چرا کوتاه نمی آیید و سیاست خود را عوض نمی کنید اما یاران واقعی پیامبر(ص) در پاسخ به آنها می گفتند: ما از این فشارها تعجب نمی کنیم و نمی هراسیم و به راه خود ادامه خواهیم داد.» آیت الله خامنه ای در حالی خود را در جایگاه پیامبر می نهد که از یاد می برد پیامبر اسلام هم در این جنگ و هم در جنگ بدر به مشورت با مسلمانان پرداخت و به آنان اجازه داد تا نظرات خود را ابراز دارند. حتی اگر بپذیریم در حل مشکلات پیش آمده امکان نظرخواهی از همه مردم وجود ندارد ـ که این طور نیست ـ رهبر ایران می تواند دایره مشورت خواهی خود را از حلقه یاران با بصیرت! فراتر برده و از همه گروه ها و احزاب نظرخواهی کند، اما آیا رهبری با ویژگی های او به چنین کاری تن می دهد؟ بی شک نه. آیت الله خامنه ای تنها آن بخش از تشبیه را مصادره به مطلوب می کند که موید قدرتش باشد و فراتر از آن هیچ حقی برای مردم قائل نیست. چنانکه در همین تشبیه آنها را حتی تهدید به مقاومت اجباری می کند.
ب) تهدید مخالفان
رهبر ایران با این تشبیه البته باز قصد دارد تا مردم را به دو دسته کلی موافق و مخالف تقسیم کرده و مخالفان را منافق بخواند زیرا آنها سست عنصر هستند و در برابر فشارهای دشمن تاب نمی آورند. از همین جا تکلیف مردمی را روشن می کند که احتمالا در آینده به دلیل فشارهای اقتصادی به خیابان ها خواهند آمد و حق و حقوق خود را طلب خواهند کرد. به عبارت دیگر رهبر انقلاب از هم اکنون برای مردم خط و نشان می کشد که در صورت مقاومت نکردن در برابر فشارهای خارجی در زمره منافقان سست ایمان قرار خواهند گرفت و با منافقان نیز به شدت بر خورد خواهد شد. ناگفته نماند علاوه بر مردم مخاطب این تعبیر کسانی نیز هستند که سخن از مذاکره با آمریکا به میان می آورند زیرا آنها هم سست عنصرانی هستند که از رهبر ایران می خواهند جام زهر را بنوشد و در برابر خواسته های جهانی سر تسلیم فرود آورد.
بنابر اشاره قرآن در سوره احزاب، منافقان و کسانی که در دل هایشان بیماری بود،مىگفتند خدا و پیامبرش جز وعدههاى دروغین به ما ندادهاند، بنابراین رهبر جمهوری اسلامی با استفاده از این آیات می خواهد به مخاطب چنین القا کند که وعده های داده شده جمهوری اسلامی تا به امروز دروغین نبوده و اگر کسی چنین گمانی دارد باز در زمره منافقان است. به عبارت بهتر رهبر ایران مردم را به سکوت و عدم پرسشگری درباره تمام عملکردهایی فرا می خواند که کشور را به این روز کشانده است. او در سخنرانی روز اول خود از مسئولین می خواهد مسئولیت پذیر باشند، اما عمده مشکلات را به گردن دشمنانی می اندازد که با تحریم های خود کشور را محاصره کرده اند.
رهبر ایران امروز پس از حدود سه سال و نیم از وقایع انتخابات سال 1388، به گونه ای دیگر همان حرف ها و تهدیدهای نمازجمعه معروف خود را ادامه می دهد، سخنانی که باعث شده بود، نیروهای سپاه و بسیج به جان مردم افتاده و به سرکوب آنها بپردازند. در آن روز هم مردم سکوت نکرده و به خیابان ها آمده و از سرنوشت رای هایشان پرسیده بودند. اما ایشان از این ماجرا به قشون کشی خیابانی تعبیر کرده و ریخته شدن خون مردم را به گردن رهبران جنبش سبز انداخته بود.
ج) امیدوار کردن مردم
آیت الله خامنه ای به ایجاد روحیه امید و امیدواری در مردم بسیار تاکید دارد این نکته را در سخنرانی دیدار با معلمان در همین خراسان شمالی می توان دید. او از مخاطبان خود می خواهد تا در مدارس و دانشگاه ها دائما، روحیه امید به آینده و حرکت و نشاط دمیده، از هرگونه القای یأس و ناامیدی پرهیز کنند.امر و نهی کردن های این روزهای وزارت خانه های ارشاد و اطلاعات هم به رسانه ها درباره چگونگی انعکاس اخبار، در راستای ایجاد همین روحیه است. دادن وعده های واهی، امروز را به فردا می تواند برساند و این سیاستی بوده که در دوره احمدی نژاد همواره امروزِ مردم را در آروزی فردایی بهتر به فردا می رسانده و فردا هم دوباره امروزِ مثل دیروز بوده است. برای این سیاست که در جمهوری اسلامی کارآمد بوده، تضمینی همیشگی وجود ندارد به همین دلیل رهبر ایران برای آن روز هم سلاح سرکوب را آماده خواهد داشت. در واقع آیت الله خامنه ای از مردم می خواهد در برابر گرسنگی و فقر صبور بوده و به آینده ای امیدوار باشند که با عملکرد این حکومت اصلا متصور نخواهد بود.
د) هشدار درباره جنگ
چنانکه می دانیم مطابق با برخی از اقوال تاریخی، در جنگ احزاب مسلمانان حدود یک ماه در محاصره کفار شبه جزیره عربستان قرار داشتند، اما پس از آن در نبرد درگرفته پیروز میدان شدند. هرچند پس از افزایش تحریم ها مقامات جمهوری اسلامی همواره خود را در وضیعت جنگ دیده اند و کار غرب را به نوعی اعلان جنگ علیه خود، تشبیه رهبر انقلاب به نوعی ناظر به آینده است و جنگی که در منطقه رقم خواهد خورد و چنانکه در مقاله ای دیگر خاطر نشان کرده ام سپاهیانش انتظار آن را در سوریه می کشند. بنابراین رهبر ایران با این تشبیه به جنگی نیز اشاره می کند که در پس این محاصره اقتصادی وجود دارد و البته خود را پیروز آن نبرد معرفی می کند.
سخن پایانی
سخنرانی های آیت الله خامنه ای در خراسان شمالی نشان داد او نسبت به سه سال و نیم گذشته نه تنها هیچ تغییر و تحولی را در خود به وجود نیاورده، بل بیشتر از گذشته با تکیه بر لجاجت ها و تحلیل های از سر توهم، در پی تنگ کردن هر چه زیادتر عرصه بر مردم ایران است. او نمی خواهد اشتباهاتش را بپذیرد و انتظار دارد مردم تبعات ناشی از آنها را بدون هرگونه پرسشگری و یا اعتراضی تحمل کنند. آیا در چنین شرایطی دنیا باز هم می خواهد و یا اساسا می تواند جانب مردم ایران را فروگذاشته و با نظامی که رهبری اینگونه اصلاح ناپذیر دارد به مذاکره بپردازد. عملکرد و رفتار رهبر ایران نشان می دهد نظام او نیز قابلیت اصلاح ندارد بنابراین پیش از آنکه دور تازه سرکوب های مردم به سبب فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم ها آغاز گردد، بهتر آن است که دست مردم ایران برای یاری فشرده شود.
بهروز بهبودی
نیویورک - 12 اکتبر 2012