زن شجاع تا پای جان جنگید
جام جم آنلاین :پروندههای تجاوز همیشه پروندههای تلخ و دردناکی است. با اینکه پروندههای زیادی را رسیدگی کردم اما هر وقت پرونده تجاوزی را مورد رسیدگی قرار میدهم بشدت تحت تاثیر قرار میگیرم.
خاطرهای که در این خصوص دارم مربوط به تجاوز به زنی است که بشدت مقاومت کرد و متاسفانه جان خود را از دست داد.
ماجرا از آنجا آغاز شده بود که ماموران حراست بیمارستانی به پلیس خبر داده بودند زنی جوان که بشدت مجروح شده بود جان خود را از دست داده است.
این زن قبل از مرگش به پرستاران گفته بود ماشین پرایدی او را دزدیده و راننده آن قصد تجاوز داشته که مقاومت کرده و این طور زخمی شده است.
با توجه به این گفتهها تحقیقات آغاز شده و بعد از اینکه ماموران توانسته بودند راننده پراید را شناسایی کنند چند شاکی نیز به آنها مراجعه کرده و مدعی شده بودند از سوی این مرد مورد تعرض قرار گرفتهاند.
مشخص شد راننده پراید و همراهانش اعضای باندی هستند که برای سرقت و تعرض به زنان، کمین میکنند و در جادههای خلوت که ماشین کم است خود را در قالب مسافرکش نشان میدهند و زنان جوان را سوار ماشین کرده و در راه علاوه بر اینکه اشیای قیمتی آنها را سرقت میکنند آنها را به زور مورد تعرض قرار داده و بعد تهدیدشان میکردند که حق ندارند در این باره به پلیس چیزی بگویند.
اعضای این باند وقتی به زن مقتول رسیده بودند و اشیای قیمتی او را سرقت کرده بودند با مقاومت شدید این زن برای تعرض روبهرو شده و حتی این زن را با ضربات چاقو زخمی کرده بودند. چون نتوانسته بودند به او تعرض کنند در نهایت جسم نیمهجان او را کنار خیابان رها کرده و رفته بودند.
یک راننده او را دیده و به پلیس خبر داده بود. وقتی این زن به بیمارستان رسانده شده بود کمتر از یک ساعت دوام آورده و سپس جانش را از دست داده بود.
وقتی متهمان را برای تحقیقات نزد من آوردند آنها به کارهایی که کرده بودند اعتراف کردهاند، هرچند در اعترافات بعدی میگفتند آنچه گفتهاند اشتباه است و از روی ترس اعتراف کردهاند اما مدارک علیه آنها زیاد بود به همین خاطر هم توانستیم محکومشان کنیم.
هر وقت نگاهم به کودکان خردسال آن زن شرافتمند که تا پای جانش برای دفاع از ناموسش مقاومت کرده بود میافتاد، دلم برایشان میسوخت و تنها کاری که به عنوان قاضی میتوانستم بکنم این بود که آنها را به حقشان برسانم و متجاوزان و قاتلان مادرشان را مجازات کنم و با صدور حکم علیه متهمان این کار را کردم.